زیتون-مریم تاوار: بیانیه ۱۰۰ فعال سیاسی و مدنی برای مذاکره مستقیم ایران و آمریکا از سوی نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی شدیدا مورد انتقاد واقع شده و دولت حسن روحانی و برخی از اصلاحطلبان نیز روی خوشی به آن نشان ندادهاند.
هرچند که اصل مذاکره مستقیم دو کشور در شرایط فعلی به نوعی تابو محسوب میشود اما مقامات دو کشور حتی پس از اشغال سفارت آمریکا در ایران بارها مذاکره مستقیم داشتهاند.
هرچند که اصل مذاکره مستقیم دو کشور در شرایط فعلی به نوعی تابو محسوب میشود اما مقامات دو کشور حتی پس از اشغال سفارت آمریکا در ایران بارها مذاکره مستقیم داشتهاند.
پس از اشغال سفارت آمریکا فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران اعلام شد، که به رئیسجمهور ایالات متحده این اختیار را میداد اموال و داراییهای ایران را توقیف کند.
در دهم مهرماه ۱۳۵۹ سیدعلی خامنهای، محمد موسوی خوئینیها، محمد یزدی، علیاکبر پرورش، سیدمحمد خامنهای، سید محمدکاظم موسوی بجنوردی و علیاکبر ناطق نوری اعضای کمیسیون ویژه رسیدگی به مسئله گروگانها شدند. کمیسیونی که حق هیچگونه مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا را نداشت.
در نهایت مجلس پس از بحثهای فراوان به دولت اجازه مذاکره درباره آزادی گروگانها را داد و بهزاد نبوی مسئولیت این امر را عهدهدار شد.
با میانجیگری دولت الجزایر برای حل مسئله گروگانهای سفارت آمریکا، هیئتهای دو کشور ایران و آمریکا در الجزایر به مذاکره پرداختند. سرانجام پس از حدود دو ماه مذاکره، موافقت نامهای میان دو کشور به امضاء رسید که به بیانیه الجزایر معروف شد.
بیشتر بخوانید
ایرانگیت و حذف آیتالله در مصاحبه با ابوالحسن بنیصدر
با امضای بیانیه الجزایر در ۲۹ دی ماه ۱۳۵۹ گروگانها در تاریخ ۳۰ دی همان سال آزاد شدند اما تبعات حقوقی این بیانیه سالها دامنگیر ایران بود.
پس از این مذاکرات علنی و مستقیم اما مذاکرات مستقیم و مخفیانه دیگری نیز بین مقامات دو کشور انجام شده که ماجرای ایران-کنترا مشهورترین و جنجالی ترین آن است.
دولت رونالد ریگان در دههٔ ۱۹۸۰ تلاش کرد تا با ایرانِ درگیر جنگ با عراق، رابطه برقرار کند.
این دولت دلواپس دو موضوع مربوط به ایران بود: آزادی آمریکاییهایی که توسط شبهنظامیان اسلامی لبنانِ تحت حمایت ایران، به گروگان گرفته شده بودند و دیگر اینکه آمریکا در شرایطی که حال جسمی روحالله خمینی رو به وخامت بود، هیچ امکان نفوذی در این کشور به دست نیاورده بود.
اواسط سال ۱۳۶۲ مقامات اسرائیلی به آمریکا کمک کردند تا از راههای مخفی با افراد معتدلتری در درون دولت ایران- از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی – ارتباط برقرار کند.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به صورت سربسته از پیامهای فراوانی گفته که بین او و آمریکاییها رد و بدل شده است.
پس از یک دوره مذاکرات سخت و طولانی در می ۱۹۸۶ مقامات ارشد آمریکایی از جمله رابرت مکفارلین، مشاور اسبق امنیت ملی، به ایران سفر کردند تا با رژیم ایران مستقیماً وارد معامله شوند و در قبال آزادی گروگانهای آمریکایی، محموله سلاح در اختیار ایران که در محاصره تسلیحاتی بود، قرار دهند.
این موضوع اما در مطلب نشریه الشراع لبنان افشا شد. رسوایی ایران-کنترا بزرگترین بحران داخلی دوران ریاست جمهوری ریگان بود و افشای آن در ایران هم تأثیر قابل توجهی گذاشت.
دولت جورج بوش نیز به یافتن راهی برای برقراری روابط دیپلماتیک با ایران ادامه داد. جورج بوش در سخنرانی مراسم تحلیفش اشارهای غیرمستقیم به ایران داشت: «امروز آمریکاییانی در سرزمینهای بیگانه اسیر شدهاند. هرگونه کمکی در این زمینه تا مدتها از یاد نخواهد رفت. هر حسن نیتی با حسن نیت پاسخ داده خواهد شد. نیکی میتواند تا ابد ادامه پیدا کند.»
بیشتر بخوانید
آمریکا به دنبال تاخیر مذاکرات تا تاثیر تحریمهاست
مخالفان یک بیانیه، از احمد خاتمی تا محمد خاتمی
معنی سخنرانی این بود که اگر ایران به آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان کمک کند به نیکی پاسخ خواهد یافت.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به صورت سربسته از پیامهای فراوانی گفته که بین او و آمریکاییها رد و بدل شده است.
در این میان او از تلفنهای اسرارآمیز هم گفته، از جمله اینکه در ۲۱ بهمن ۱۳۶۵ در خاطرات خود نوشته است که «شخصی به نام دکتر رابرت از آمریکا، تلفنی پیشنهاد کرده که من با شماره تلفنی که داده با ریگان، رئیسجمهور آمریکا، تماس بگیرم. آن را توطئهای تلقی کردم و جواب ندادم. گفتم روی شخص گوینده که خود را عضو روزنامه «مورنینگ نیوز» معرفی کرده تحقیق شود.»
دردولت محمد خاتمی اما امیدهای فراوانی برای مذاکرات مستقیم دو کشور وجود داشت،امیدهایی که درنهایت به نتیجه نرسید.
اما مهدی کروبی رئیس مجلس ششم در شهریور ۱۳۷۹، زمانی که برای شرکت در اجلای بینالمجالس به نیویورک سفر کرد، هنگام بازدید از موزه متروپلیتن با سناتورهای آمریکایی روبهرو شد و به درخواست آنها برای گفتوگویی کوتاه پاسخ مثبت داد.
این ملاقات به عنوان تنها ملاقات رئیس مجلس ایران با مقامات آمریکایی ثبت شده و در مجالس دیگر تکرار نشد.
مهدی کروبی رئیس مجلس ششم در شهریور ۱۳۷۹، زمانی که برای شرکت در اجلای بینالمجالس به نیویورک سفر کرد، هنگام بازدید از موزه متروپلیتن با سناتورهای آمریکایی روبهرو شد و به درخواست آنها برای گفتوگویی کوتاه پاسخ مثبت داد.
در سفر سه نماینده مجلس هشتم به اجلاس پاییزه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، محمدرضا تابش، نماینده اردکان و خواهرزاده خاتمی، از کنگره آمریکا بازدید و با یکی از نمایندگان کنگره به صورت تصادفی مواجه شده و گفت و گو کردند.
غلامرضا مصباحی مقدم و کاظم دلخوش، نمایندگان اصولگرای مجلس، اما بر اثر فشارها گفتند که مقصودشان از این بازدید تنها بعد توریستی کنگره بوده و این بازدید هم جنبه شخصی داشته است.
همچنین، در خلال چند دور سفرهای رئیس جمهور دولت نهم و دهم ایران، محمود احمدینژاد، به سازمان ملل متحد، وی پیشنهادهایی برای مذاکره مستقیم با دولت آمریکا مطرح کرد که با مخالفتهایی از جانب مقامات ایران و سکوت دولتمردان آمریکایی همراه بود.
دو کشور مناسبات رسمی با یکدیگر نداشتند تا سال ۸۶ که حسین کاظمی قمی و رایان کراکر، سفرای ایران و آمریکا در عراق، با یکدیگر به صورت مستقیم مذاکره کرده بودند که به دلیل اختلاف نظرهای شدید دوطرف، ناکام باقیماند.
در مهر ماه ۸۸ نیز ویلیام برنز، نماینده آمریکا در مذاکرات ژنو، با سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ایران، در حاشیه مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران دیدار کردند.
رابرت وود، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، به خبرنگاران در ژنو گفته بود که در حاشیه مذاکرات ژنو، آقای برنز، که ریاست هیات نمایندگی ما را عهده دارد، با همتای ایرانی خود دیدار کرده است.
در سالهای ۸۸ و ۹۰ رسانههای داخلی و خارجی از نامههای مستقیم و محرمانه باراک اوباما به رهبر جمهوری اسلامی خبر داده بودند که هدف آنها ترغیب آیت الله خامنهای به مذاکره و عمدتاً متمرکز بر مسئله برنامه اتمی ایران بود.
نامه چهارم اوباما نوامبر ۲۰۱۴ در آستانه ضربالاجل مذاکرات هستهای ایران و گروه پنج به علاوه یک فرستاده شد. اوباما در این نامه به منافع مشترک ایران و آمریکا اشاره کرده و مطالبی درباره حملات آمریکا علیه گروه داعش گفته بود. انتشار گزارشهای مربوط به این نامه، واکنش شدید محافظهکاران آمریکا را در پی داشت.
در مهر ماه ۸۸ نیز ویلیام برنز، نماینده آمریکا در مذاکرات ژنو، با سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ایران، در حاشیه مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران دیدار کرد.
کمی پس از اولین توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی در سال ۱۳۹۲ و در اولین ماههای ریاست جمهوری حسن روحانی، گزارش شد مذاکرات میان ایران و آمریکا از ماهها قبل از آن و در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد آغاز شده بود.
اردیبهشت ماه امسال، احمدینژاد اعلام کرد با مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در عمان که در سالهای آخر دولت او و با اجازه رهبر جمهوری اسلامی انجام شد، مخالف بوده است.
طی سفر حسن روحانی به نیویورک، اوباما امید به ملاقات روحانی داشت اما طرف ایرانی این ملاقات را بسیار پیچیده دانست و لذا دیداری صورت نگرفت.
هنگامی که حسن روحانی در راه فرودگاه برای حرکت به سمت ایران بود، رؤسای جمهور ایران و آمریکا تلفنی صحبت کردند و تأکید کردند اراده سیاسی برای حل سریع مسئله هستهای ایران را دارند و وزرای امور خارجه خود را مأمور کردند تا زمینه همکاریهای لازم را فراهم آورند.
این تنها تماس مستقیم و علنی روسای جمهور دو کشور پس از حادثه اشغال سفارت آمریکا بوده است.
با این حال محمدجواد ظریف و جان کری بارها دیدار و مذاکره کردند. دیدارهایی که مقامات جمهوری اسلامی می گویند تنها محدود به مذاکرات اتمی بوده است.
3 پاسخ
با عرض سلام. فرض بفرمأید که امشب ترامپت خواب نما شده و حاضر شود صادقانه با ج.ا وارد گفتگو شود. خوب این مذاکره چه فایدهای برای ملت ایران دارد؟ پول نفت به اختلاس، و یا کمک به فلسطین و حزب الله، یمن، سوریه خرج میشود و همین.
فرصت بنسبت مناسب زمان کلینتون و اوباما را از دست دادند، شعار محو اسرائیل از صفحه روزگار، نجات فلسطین و نابودی امریکا و … و همزمان غارت کشور و جنایت ها و سرکوب مردم را ادامه دادند تا ملت و کشور را به این جا رساندند !
این حکومت با این ساختار، رفتار مردمی نخواهد داشت. چنانکه بنیانگذار (ره) گفت حفظ حکومت اوجب واجبات است ! از حفظ اسلام واجب تر !
هدفی دور از خرد و یکسره حماقت آمیز !
اگر کسانی هم هستند که میخواهند خدمت کنند، با این ساختار و تمرکز قدرت و ثروت در دست یک آدم همیشه حاکم، نمیشود !
تجربه ۴۰ ساله را تا کی باید تکرار کرد و ادامه داد؟!
قانون اساسی باید اصلاح شود. هرچه زودتر. فردا دیر است. خامنه ای بداد خودش و خانواده اش برسد ! کشور و ملت و حتا اسلام را که نمی خواهد !
جناب زیتون
داستان مذاکرات ج.ا را با امریکا همه می دانیم. اما داستان این است که ساکن فعلی کاخ سفید کسی نیست که بتوان بدان اعتماد کرد. نوعی مغالطه در گزارش شما نهفته است و به عمد نمی خواهید عدم تعادل سیاسی و روانی و رفتاری ساکن فعلی کاخ سفید را ببینید. با سپاس
دیدگاهها بستهاند.