شکست آداب دارد

محمد رهبر

در جمهوری اسلامی لمپنیسم مزمنی حاکم است که از خاستگاه‌های اجتماعی برخی از نسل انقلاب بر می‌آید.
از همان پیش از انقلاب ربط وثیقی میان لات‌ها و اوباش با روحانیت برقرار بود. شعبان جعفری در خاطراتش گفته است که رفیقِ عبد خدایی بوده و با فداییان اسلام و نواب صفوی دمخور بوده است و بعدتر از هواداران آیت‌الله کاشانی شده است.

طیب حاج رضایی هم که رقیب شعبان بی مخ بود، در شورش ۱۵ خرداد سال ۴۲ از طرفدارن آیت الله خمینی بود و اعدام شد و پس از انقلاب در حرم عبدالعظیم مقبره این

لاتِ ولایی، زیارت‌گاه نخبگان نظام اسلامی شد و امثال حداد عادل با این امامزاده سلفی گرفتند.

روحانیت که خود از نمایندگان سنت محسوب می شد از لات و اوباش که به هر حال عُلقه مذهبی داشتند و با این نزدیکی به روحانیان، حیثیتی پیدا می کردند، استفاده ابزاری می کرد اما همراهی اوباش و اراذل پس از انقلاب برای سرکوب معاندان نظام و ولایت فقیه به مرور اخلاق لمپنی را به حکومت سرایت داد و ای بسا همان لمپن ها جامه عوض کردند و با همان آداب به قدرت رسیدند.

اخلاق لمپنی به معنای رجز خوانی و گنده گویی و بی اعتنایی به هر چه تخصص و کارشناسان و یک تنه و بی فکر حرف نا حساب زدن، حتی در خلق و خوی آیت الله خمینی هم دیده می شد.

آیت الله خمینی مطلقا چیزی از سیاست خارجی نمی دانست و درست در همین ندانستن بود که روابط بین الملل را یکسره به زور بازو تقلیل می داد.

به راحتی می گفت آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و یا از آمریکا شیطانی می ساخت که دیگر هر نوع مذاکره و گفتگویی را حرام می کرد. جنگ ایران و عراق در قاموس آقای خمینی عقبه اش به عرفان خودخواهانه ای می رسید که خویش را بر حقِ مطلق می دانست و در پیشخوانش ادبیاتی لمپنی و عامیانه عرضه می شد در خفیف خواندن دشمن و رجز های خونین که عاقبت به شکست ختم شد.

پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در بیچارگی رخ داد و آن امامِ هُمام جام زهر را سرکشید اما هیچگاه از مردم ایران عذر خواهی نکرد و توضیحی نداد. بعد از قطعنامه خمینی زبان در کام کشید و دیگر سخنرانی نکرد.

تنها کسی که از درون نظام نقد جنگ و کشتار را پس از قطعنامه مطرح کرد و جشن های پس از پذیرش قطعنامه را نکوهش کرد، آیت الله منتظری بود که بعد از سخنرانی در جمع خانواده شهدا و اینکه صراحتا گفته بود باید از مردم معذرت خواست، مورد توبیخ خمینی قرار گرفت و این هم نشانه ای که آن سکوت امام نه از شرم که از قهر بود.

رهبر بعدی انقلاب که آن کاریزمای خمینی را نداشت و البته آن دنیا نشناسی را داشت به رسم لمپن ها به یارگیری پرداخت. به جرئت می توان گفت که مشتی چاپلوس و بی هویت گردِ ش را گرفتند و هر چه زمان پیش رفت خلوص و عیار بی مایگی و لمپنی حواریون خامنه ای بیشتر شد تا به احمدی نژاد رسید که رهبری اعتراف کرد که نظراتش به او نزدیک است. احمدی نژاد را می توان بیرقِ حکومت لمپن ها دانست که به دست رهبری برافراشته شد.

اینبار لمپنیزم تا مغز استخوان نظام نفوذ کرد. احمدی نژاد فصل تازه ای از بی شخصیتی را در عرصه جهانی گشود اما پیشتر ادبیات سخیف رهبری درباره ی سیاست خارجی در خاطره ها مانده بود. روزی به «وارن کریستوفر» وزیر خارجه دولت کلینتون، لقب وزیر بدشکل آمریکایی داد و روزی که خانم رایس وزیر خارجه دولت بوش را زنک خطاب کرد.

لمپنیزم در رفتار رهبر فرزانه انقلاب یک عنصر ثابت است و نام مستعار این لات منشی، انقلابی گری است. به راحتی هر چه تخصص و تجربه و عبرت را کناری می گذارد و خود را انقلابی می داند. انقلابی در اینجا یعنی لاتی که رجز می خواند، درست مثل عربده کشی مداحان که در حلقه ی نزدیک رهبری زاد و ولد می کند.

یاد دارم در دوران جاهلیت که اهل هیات بودم ، حاج منصور ارضی پشت بلند گو عربده می زد که «ما لات هستیم » و این جمله قصار یعنی اینکه نه قانون می شناسیم و نه شهروند.

لمپن جماعت اهل گفتگو نیستند. یک گنده لات را نمی توان نقد کرد و تنها باید با چاکرم و نوکرم گفتن مراتب وفاداری را به شخص شخیص اش ثابت کرد.

در زندگی لمپنی نه تجربه نقش دارد و نه عبرت. ذهن ساده یک لمپن همه وقایع را به یکسان تجزیه و تحلیل می کند و یک پاسخ بیشتر ندارد: عربده و قمه را بکش.

در نهایت تاسف سرتاپای جمهوری اسلامی در منجلاب لمپنیسم فرو رفته است. رهبر انقلاب در مقابل تمامی روسای جمهور آمریکا یک راهکار بیش ندارد و آن هم عدم گفتگوست. اوباما رییس جمهور فرهیخته ای بود که از جامعه سیاهان آمریکا می آمد و این نوید را می داد که بلکه رهبری پنجره ای برای گفتگو بگشاید اما آن لجاجت و ترس که از بی تجربگی رهبری در برخورد مدنی و مدبرانه می آید نهایت به جایی رسید که حضرتش گفتند اوباما دست آهنینی را با روکش مخملی به سوی ما دراز کرده و فریبی در کار است .

آنچنان که یک لمپن سعی می کند تا محلات زیر نظرش را توسعه دهد و نفوذ و باج گیری اش را گسترده کند. نظام اسلامی نیز در چهل سال اخیر در منطقه خاورمیانه به چیزی جز نفوذ و گردنه گیری فکر نکرده است.

نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهایی مثل لبنان و عراق نه از جنس حضور اقتصادی و فرهنگی است بلکه بر پایه جمع کردن دار ودسته و باند و گروه است، درست مثل اینکه یک گنده لات ، افرادی را اجیر کند و با پول باج گیری- در مورد نظام اسلامی البته پول نفتِ- باند و دسته بسازد.

این ماجرای بستن تنگه هرمز نیز در ادبیات لمپنی نظام چیزی مثل گردنه گرفتن و محله بستن است که در مقیاسی جهانی صورت می گیرد. مسخره اینجاست که چنین توانی هیچ گاه در نیروهای نظامی جمهوری اسلامی نبوده است. گفته اند که آیت الله خمینی دستور داده بود تا اولین ناو آمریکایی که از تنگه هرمز عبور کرد را با موشک بزنند اما گویا در پایین دستِ جنگ، عقلایی بودند که حرف پیر جماران را گوش نگرفتند.

از قضا تنگه بستن و باج گیری از دنیا را تئوریسین های لمپن نظام مثل «رائفی پور»  ترویج هم می کنند و یکباری این مغز پوچ نظام گفته بود که باید در باب المندب نفوذ کنیم و به کمک یمنی های شیعه این شاهراه را ببندیم که از تنگه هرمز مهمتر است.

این روزها که اباطیل روحانی را درباره بستن تنگه هرمز و تهدید آمریکا می شنویم باید به همان فرهنگ لمپنی جمهوری اسلامی رجوع کنیم که هیچ گاه نمی پذیرد که شکست خورده است.

اعلام شکست آدابی دارد و مسوولیت و استعفا در پی دارد،نمی توان با رجز خوانی و لات بازی هزیمت را پنهان کرد. شکست بزرگ جمهوری اسلامی در حکمرانی و ارتباط با مردم است و تمام عقب نشینی های بین المللی و بی آبرویی های جهانی در پی این اضمحلال درونی است.

اما چه باید گفت که در فرهنگ لات سالاری جمهوری اسلامی ، حتی اگر رییس جمهور باشی و عمق فاجعه را هم بدانی باید دست بر سینه پیش بُتِ لات اعظم بایستی و همان حرفهای بیراه را تکرار کنی. در فرهنگ لمپن ها مسوولیتی وجود ندارد و در نظام اسلامی چیزی که مطرح نیست منافع ملی است.

از آنجا که تاریخ ما تکرار مکررات است بد نیست یادی کنیم از ناصرالدین شاه که در جوانی عزم کرد تا هرات را که به وسوسه انگلیس از ایران جدا شده بود ، تصرف کند.

با آن وضعیت اسفبار کشور و لشگر قجری ، فتح هرات نزدیک یکسال طول کشید و در همه این مدت میرزای نوری صدر اعظم در گوش شاه می خواند که ممکن است انگلیس ها کار دست ما بدهند و جنوب را تصرف کنند و ما هر چه داریم در هرات است.

شاه البته این حرفها را به نشنید می گرفت تا اینکه هرات به دست قوای ظفرنمون ناصری افتاد. اینجا بود که میرزای نوری هم شیر شد و به سفیر ایران در لندن نامه نوشت که به انگلیس ها بگوید گیرم که بیایند بوشهر و بندر عباس را بگیرید ما هم از هرات می رویم و کابل و پنجاب را می گیریم. البته انگلیس ها آمدند و بوشهر را گرفتند و هرات هم از دست رفت و نوری به شاه گفت عیبی ندارد ناپلئون هم از انگلیس ها شکست خورد و کسی نگفت که شکست اول و آخر از درون بود و همان وقت که رگ امیرکبیر را در حمام فین زدند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

28 پاسخ

  1. فکر نمیکنی ارباب خامنه ای پوتین را که بیش‌ترین ضربه را با همکاری نوکر خودش به سرزمین و هویت ما زده عمدا از قلم انداخته باشی. فعلا نگران خانه خودت باش تا عراق و یمن و افغانستان

  2. لمپنیزم از همان اولین روزهای انقلاب خیلی تشکیلاتی وارد معرکه شد و سرکوب جریانات چپ و دگراندیش از تهران گرفته تا کردستان و جنوب ایران و … با عربده کشی و حمله به تجمعات مسالمت آمیز آنها از طریق همین گنده لات های هدایت شده شروع شد که بعدا در کمیته های انقلاب اسلامی و بسیج اسلحه هم به دستشان داده شد. اولین گنده لات حکومتی هادی غفاری بود که با حمایت رهبری که خیلی ها در همین کامنت ها هم رگ غیرتشان از اهانت به وی باد می کند به او مشروعیت داد که حمام خون به راه اندازد تا حاکمیت گنده لات ها تثبیت شود. منشاء اصلی لمپنیزم از فرهنگ مذهبی تشیع برآمده، که بخش عمده ای از آن همان عربده کشی است از منبر گرفته تا پا منبری، و هنوز هم قمه زنی در آن ترویج می شود.

    دقیقا به دلیل همین تاثیرات ایدیولوژیک استکه حتی جریانی نظیر مجاهدین خلق که اوایل خود را مترقی هم می خواند، تصمیم گرفت با همان شیوه گنده لات ها، حالا که سهمش را از حکومت نمی دادند، یک مشت جوان بخت برگشته را اسلحه به دست وارد میدان کند و بساط مسلخی را مهیا کند که گنده لاتهای حکومتی بهانه بیابند و خشک و تر را با هم بسوزانند. بعد هم که جنگ نعمتی شد که در همان اوایل دهه شصت عملا تمام نواهای مخالف را سرکوب کنند و گنده لاتها به صدارت و وزارت برسند.

    آقای رهبر در این مقاله به درستی به درک و نیاز متقابل روحانیت و گنده لاتهایی که نیازمند مشروعیت اجتماعی از طریق مذهب هستند اشاره کرده است و من از آن فراتر می روم و تفکر روحانیت شیعی را نیز برگرفته از عربده کشی می دانم که از حوزه شروع می شود و در منبر استمرار می یابد.

  3. اقای رهبر لات های روی صحنه کشور را خوب دیده اما از عقبه و پشت صحنه و گردانندگان آنها گزارشی نکرده .اگر نگاهی کلی و اجمالی به حداقل تاریخ دویست سال اخیر چپاول ها ، نسل کشی ها و خون ریزی های ابر لات تاریخ معاصر جهان یعنی امپراطوری هنوز چیره و مستقر بریتانیا ، که از جمله به جای قمه و زنجیر با کشتی های توپدار بنادر چین را می کوبید تا به زور تریاک بدانجا صادر کند ، از مقدمات لازم هرنوع تحلیل سیاسی در باره هر گوشه ای از جهان ،یه شمار می آمد آنوقت ایشان پشت صحنه را می دید ، دچار تناقض نمی شد و اوباما کارگزار و گوش به فرمان بانکهای وال استریت و سیتی لندن را که سه شنبه های بعداز ظهر از اطاق فرمانی در کاخ سفید بمب افکنیهای هواپیماهای بی سرنشین را شخصا” نظاره میکرد فرهیخته نمی خواند !

  4. دقیق و مطابق با واقع نوشته اید جناب رهبر و شخصا بخاطر دارم چگونه الوات و ارازل بر مصدر کمیته های انقلاب نشستند و سپاه را تشکیل دادند و ….

  5. سلام
    ممنونم
    قلمت قشنگ است
    باید دید مردم در این میانه چگونه اند

    لات بازی اینان را می پسندند ؟؟

    فکری کنیم
    اگر یک گروه چپ مسلح
    از زمان رضا شاه تا حالا فقط روی فکر مردم کار می کزد که
    در سال ۱۳۵۷
    دنبال اب و برق مفتی نروندو مالیات ندادن را عیب بدانند

    ایا مفید تر از ان نبود که چند تا ساواکی را ترور کنند ؟؟؟

  6. حتما ترامب برأی شما فرهیخته است اکر اوباما نیست
    با خود صادق باشیم کاش یکبار در تاریخ جمهوری اسلامی
    بکبار مانند أو میداشتیم

  7. خامنه ای خود را انقلابی نمیداند، بلکه میخواند. این هم برای توجیه بی کفایتی و حکومت سراسر شکستش است. همانگونه که بنیانگذار نظام مقدس میگفت ما موظف به تکلیفیم نه نتیجه ! همیشه امت حزب اله حاضر در صحنه با تکبیر تایید میکندو هزینه ی نتیجه، بعهده ملت فتنه گر ایران (اسلام) است !
    بدرستی « در نظام اسلامی چیزی که مطرح نیست منافع ملی است»، آنچه که بسیاری از تحلیلگران به آن بی توجهند و حرف هایشان نتیجه ای که باید را نمیدهد.
    بنظر من هم اوباما مرد فرهیخته و شریفی بود. برخی رفتارهایش را باید از دید منافع ملی و حقوق شهروندانش دید و داوری کرد. دوره ی او فرصتی بود که از دست دادند. زیرا ولی امر مسلمین جهان و شریکانش نیاز به دشمن دارند.
    با تاسف طالبان در بخش هایی از افغانستان با مردم بومی آمیخته اند. از میان برداشتن آنها در چنان جاهایی خسارت های ناخواسته ای هم دارد. جنگ دشواری است.
    در سال ۸۸ و پس از آن، ولی امر مسلمین جهان تلاش کرد تا بهانه ای برای امریکایی خواندن جنبش بیابد، ولی نیافت، زیرا نبود. اوباما هم رییس جمهور کشور خود بود و صلاح کشورش را در آن میدید که دخالت نکند.

    نویسنده ای که درباره بدمنشان و بدکنشان مینویسد ناگزیر باید واژگانی بکار برد که آنها را روشن و تعریف کند. چه کند ؟ آیا بنویسد برادرانِ اراذل و اوباش محترم ؟! چه کنیم که رفتار بد، نام خوب هم ندارد !

    بگفته پاسدار همدانی (شهید مدافع حرم حکومت بعثی بشار اسد) در سال ۸۸ حدود ۵۰۰۰ تن از اراذل و اوباش را مامور سرکوب مردم کرده بودند. گفته بود اینها که دست به قمه و چاقو هستند بهتر کار میکنند !
    روش همیشگیشان همین است. شیخ محمد یزدی هم در خاطرات دهه ۶۰ خود از بکارگیری این «برادران» یاد کرده است. بسیجیان و پاسداران و کمیته چیهای (فرماندهان انتظامی بعدی) دهه ۶۰ و ۷۰ را که بیاد می آورید ! حالا قیافه حق بجانب و مدافع کشور و مردم به خود میگیرند !
    خود همیشه شاهد بودم و امروزه هم در کم راه پیمایی اعتراضی است که اینها را نبینم. شناخت آنها که با شکل عادی در مردم آمیخته اند آسان نیست.
    در تبلیغات ریاست جمهوری اخیر، تلویزیون اینگونه برادران را نشان داده بود ! تبلیغاتِ بنظر من آمیخته با تهدید !
    از قضا در سال ۳۲ برخی از سلسله جلیله روحانیت با لاتهای «محترمشان» در خدمت کودتا بودند.
    نمیشود مانند روضه خوانها در هرگونه سخنی، گریزی هم به صحرای کربلا زد یا در اینجا یادی هم از لاتهای امریکایی کرد ! موضوع مقاله را باید دید و در همان حدود توقع داشت، مگر در جایی که نویسنده نیاز ببیند از موضوعی دیگر یادی بکند.

    بنظرمن نوشته روشنگری است، با این توضیح که نویسنده (نیز مانند همه ما) اگر نوشته اش را بار دیگر بنویسید، بهتر خواهد نوشت.

  8. دیدگاه خردمندانه ای بود اوباما با مقایسه ترامپ بهتر بود اگر فرصت از دست نمی رفت مردم اینقدر تحقیر نمی شدند که امریکا از برجام بیرون رود حال اگر ایران بیرون رود اسرائیل به تاسیسات ما حمله می کند اگر ایران بیرون نرودمردم تحقیر می شوند کاش بجای اختلاس به فکر مردم بودن و تاریخ

  9. سلام بر مردم ایران مقاله درست ومو شکافانه بود یادم امد قاسم سلیمانی که میلیاردها سرمایه ایران را خرج سوریه وعراق کرد و الان حتی روسیه می گوید ایران از سوریه بیرون برود و عراقیها با شعارهای تند ایران را از عراق بیرون کرد و عربستان با تشکیل ایتلاف یمن را پس گرفت از باج گیران قبل از انقلاب بود ودر جنگ هم با بی درایتی فاو را از دست داد وفقط بر سرش میزد که چقدر ما از علم نظامی دور هستیم ایشان در سوریه گفت ما شجاعیم و به صف دشمن میزنیم ولی امریکاییها پوشک می پوشند تا از تانک پایین نیایند ولی بعد رقم دقیق کشته های مظلوم ایرانی و دلارهای خرج شده توسط ابشان معلوم می شود اسرائیل علنا میگوید ما تک تک ایرانیها را با موشک و هواپیما می کشیم و لات دیگری بجای دفاع از مظلومیت ایران گفت با دم شیر بازی نکنید البته شیر بی یال و اشکم ودم تنها راه نجات ایران این است تا کشتار فجیع راه نیفتاده رهبر حکومت را به صالحان کاردان بدهد و بروند پولهای دزدی میلیاردی راخرج کنند وگرنه نه از طاق نشان می ماند نه از طاق نشان و به حال مردم باید گریست که از سوریه و غزه بدتر می شوند

  10. کاش یک دهم از این فحاشی ها را نثار گنده لات دنیا میکردید۰ همان قومی که مصدق را سرتگون کردند۰ ویتنام و کره و افغنستان و عراق و لیبی و سوریه و فلسطینی ها را از جنایاتشان بی نصیب نگذاشتند و …..

  11. آقای رهبر درست نوشته اند،از یک قبیله اند،حاج مهدی عراقی که خود لات بنامی بود در مورد طیب خان!!گفته بود او بهترین لات امام زمان است..آنهائی که از نویسنده خوب ما جناب رهبر ایراد گرفته اند به شرح محاکمات شیخ نوری پیشوای معنوی پایوران حکومت اسلامی که بزرگراهی هم در تهران بنام اوست و همچون بهشتی شهید مظلومش می خوانند نگاهی بیفکنند.یکی از ادله صدور حکم اعدام برای بزرگترین مجتهد تهران ارتباط و تقویت مالی اوباش و الواط و قمه کش های شهر و گسیلشان به محل های تجمغ مشروطه خواهان برای سرکوب بود.جناب رهبر: انها که خود را به خواب زده اند،هزار بار هم که سخن رانی سردار همدانی را در مورد جمع اوری و استمالت لاتها و چافو کش های تهران و انداختنشان به جان مخالفان ولی فقیه بشنوند ، و رئیس فرهنگستان و ادب !حکومت اسلامی و فامیل مقام معظم هزار عکس هم با کلاه مخملی ها و لاتهای تهران منتشر کند،بازهم حتی در کشور کافران امپریالیست ، به ادب ولائی دچار و چشمانشان را که خون ضد امریکائی سرخ کرده است باز نمی کنند.

  12. متاسفانه دارم از شما ناامید میشوم. انگار جو محل اقامتتان شما را گرفته والا رئیس جمهور کشور استراحتتان نیز به لات بودن معروف است. بعلاوه نسبت دادن رابطه روحانیت با لاتها را شاید از نقره کار یاد گرفته اید. اما واقعیت ندارد. بروجردی و شریعتمداری و حکیم و ….با لات ها نبودند. آنهائی که با لات ها بودند و هستند، از یک قشر با لاتها هستند یعنی طبقه اجتماعی عقب مانده ای هستند و لات و ملا و کسبه اش از یک قماش! بعد البته قلم زیبائی دارید ولی چه فایده که به روضه خوانی و سینه زنی بگذرد. بالاخره راه حلتان چیست؟ با امریکا مذاکره بکنند یانه.

  13. البته سال ها پیش از آقاى محمد رهبر یک مقاله خوب خواندم که هنوز در ذهن دارم. این مقاله شان هم اگر چه عقده گشایانه بوده و واجد مدعیات بغایت غلطى است، اما جالب توجه و قابل تأمل است. لکن براى یک نویسنده که ارزش قلم را بداند ناشایست ترین کار در نویسندگى، فحش دادن و ناسزا گفتن است که متأسفانه در این نوشته موج مى زند. آنوقت این پرسش مقدر پیش مى آید که آیا غیر از این است که اهانت هاى مکرر در یک مقاله ى چند سطرى، خود ریشه در همان لمپنیسم و خلق و خوى لات بازى مورد ادعاى نگارنده دارد؟!

  14. دلم میخواست لینک این مقاله رو واسه چند تا از دوستان و آشنایانم بفرستم، اما همین که به نظر نویسنده در باره اوباما رسیدم، بدجوری سرخورده شدم. اوباما و فرهیختگی!؟ اوباما یکی از خائن ترین رئیس جمهورهای اون کشور به مردم آمریکا و از خودفروخته ترین افراد به کورپوریشن های نظام سرمایه داری بود. بیشترین خیانت به سیاه پوستان آمریکا از اوباما سر زد. هر سه شنبه لیست حمله پهپاد به مردم بی پناه پاکستان و افغانستان رو امضاء میکرد، بعد فرهیخته بود؟ مگه اون نبود که در ماجرای ۸۸ پشت ملت ایران رو خالی کرد؟ متاسفانه بوی خودسپردگی هنوز که هنوزه از قلم باسوادهامون به مشام میرسه. .. البته همچنان با آسیب شناسی اجتماعی نویسنده و ارتباط تنگاتنگ مصائب ایران و لمپنیسم بشدت موافقم…

  15. نویسنده بخوبی خاستگاه و جایگاه فرهنگی مافیای حاکم بر ایران را شرح داده و اتفاقا از دل همین شناخت میتوان نوع مقابله با این پدیده شوم را هم انتخاب کرد. اینها فقط زبان همپالکیهای خودشان را میفهمند و بس و درست به همین دلیل همواره بیشترین هراس را از سازمان مجاهدین که دوقلوی خودشان است داشته اند. روشنفکران و زاری کنندگان و دانشگاهیان و … را موجوداتی بیچاره میدانند که با یک نمایش برق قمه جا میزنند.
    در ضمن اگر گیرنده هایمان خراب است و پیام را نمیگیرد چرا به فرستنده نفرین کنیم؟

  16. در زمان ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس اسلامی ، هنگام اخذ رای اعتماد به وزارت دادگستری حسن حبیبی رئیس مجلس سخنانی با این مضمون گفت که ، نمایندگان توجه کنند که متخصصان و تحصیل کردگان حاضر به همکاری با ما نیستند و ما امیدواریم که با آمدن اقای حبیبی بتوانیم آنان را جذب کنیم .
    واقعیت این است که از همان بدو امر نه افراد فهمیده و باشرف تمایلی به همکاری با نظام ولایی داشتند و نه نظام تمایلی به جلب همکاری آنان .
    در حکومت کوتوله ها زیردستان باید کوتوله تر از بالادستان باشند !

  17. یکی از بهترین مقالاتی بود که به زیبایی جمهوری نکبت را روانکاوی کرد. همه حقیقت و به چه زیبایی. تاییدش را هم از … ذوب شدگان در ..ولایت میبینید.

  18. دست مریزاد آقای رهبر که همیشه با زیباترین ادبیات ،بهترین ها را میگویید.
    اما یک چیز هم من اضافه کنم که اکنون این رهبر لات بی همه چیز دچار یک گنده لات بی همه چیزتر شده است. امیدوارم اما ایران و ملت ایران بدون جنگ و خونریزی از چنگال استبداد رها شوند

  19. درود بر اقای رهبر وبر ان قلم روشنگر وشیوایش.انشاالله تن ات سالم وقلم ات پرتوانتر باد.باسپاس خسرو.

  20. نوشته آقای رهبر روشنگرانه است. دلیل آنهم عصبی شدن سربازان گمنام امام زمان می‌باشد که در دیدگاه آنها منعکس شده چرا که آقای رهبر نشان داده سران رژیم اسلامی لمپنیسم را اشاعه داده اند

  21. حیف این سایت وزین که به مکتوبات سراسر …. آقای محمد رهبر آلوده شود. هر نوشته ایشان را ببینید که دست کم ادب و حرمت قلم را رعایت نمی کند. آقاجان اگر حرف حسابی داری چرا سرتاسر نوشته ات بدگویی و فحش و ناسزا به همه چیز و هکه کس است!!

  22. اوباما رئیس‌جمهور فرهیخته؟!!! اتفاقا اوباما هم جزء همین دسته لات‌‌ها بود و تنها هنرش عربده کشی!

  23. با سلام. کاملا درست میفرماید. حکومت، حکومت لات‌ها و اوباش بوده و هست. میگویند، ما باید دو دستی‌ همین حکومت لات‌ها را به چسبیم، تا ایران سوریه نشود و یا تجزیه نشود. به نظر من این حکومت لات‌ها همان حکومتی است که ما را در این شرایط قرار داده و شما به خوبی‌ و نثری شیوا دلیل آن را تشریح فرموده اید. میگویند هیچ نظاامی نیست که اصلاح ناپذیر باشد. این نظام هم قابل اصلاح است، ولی‌ هیچ کس نمیداند چطور؟

    حمایت یک پارچه ملت ایران از این‌ها (برای اصلاح، و ، یا برای جلو گیری از تجزیه…) تغیری در روش لات‌ها ایجاد نمیتواند بکند چون لات، غیر از لات بازی کار دیگری از دستش بر نمیاید. آینده ما تا لات‌ها سر کارند، خوشایند نخواهد بود

    1. با سلام مجدد. آنچه شما نوشتید یک جریان تاریخی زمان ما است. شاید در طی‌ تاریخ ما باشند نمونه‌های از روحانیین که با لات‌ها دم خور نبودند. ولی‌ در تاریخ ۴۰ ساله اخیر کم تر میتوان از آنان یاد کرد. حکومت‌های دیکتاتوری به لات‌ها نیاز مبرم دارد. هیتلر از پیراهن قهوه ای‌ها که یک مشت لات بودند استفاده کرد. در چین، مائو برای سرکوبی روشنفکران به اوباش آتش به اختیار داد. آنچه مشابه آن را الان در ایران میبنیم. موفق باشید

  24. همانطور که زمان لمپنیزم وطنی به سر رسیده، موسم انشاء نویسی هم سر آمده،
    جای گنج در خرابه است۰

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »