در نظام سیاسی ایران کنونی ما نقص بزرگ و مهلک ؛ عدم پلورالیسم ، نفی حقوق دگر اندیشان ، و بلنتیجه عدم به رسمیت شناختن احزاب و یاختههای سیاسی اجتماعی آنان است. پلورالیسم به عنوان کیمیای دمکراسی و اقتدار ایران در فقدان آزادی احزاب ، به وجود عناصر سیاسی ملی، متنوع ، بالغ و سر شناس نیاز مند است. پس اگر تکامل ، رشد ، و سعادت ایران با وجود شیخ ، سلطنت طلب ، چپ ، راست ، جمهوریخواه ، اقوام ، ادیان ، مذاهب ، عقاید ، زنان ، و مردان ؛ گره خورده است لذا هرچه آقای رضا پهلوی به عنوان یکی از نحلههای سیاسی نیز دمکرات تر و در سیاست بالغ تر شود به سود جمهوری دمکراتیک پلورالیستیک ایران است.
بیش از ۳ دهه پیش در زمان اشغال ایران توسط عراق ، سلطنت طلبان در فکر حمله به ایران ایشان را قانع کردند تا نماینده خویش مرحوم تیمسار رضوانی را نزد رهبران کشورهای اسرائیل ، عربستان ، مصر و سودان برای کمک به این طرح حمله بفرستند. قرار بود جعفر نمیری سودان زمین و حفاظت برای تربیت چریک دهد، عربستان پول بدهد، سادات مصر آنتن و تبلیغات را تامین کند ، و اسرائیل اطلاعات استراتژیک و جاسوسی را تامین کند. اسرائیل از یاری به این طرح ، که ایران و عراق اکنون همدیگر را میکشند و همین برای آنان سود آور است و نیازی به اسرائیل نیست ؛ خود داری کرد و طرح ضد ملی عملی نشد.
آقای رضا پهلوی در بیش از ۲ دهه پیش در جمع هزاران نفری در استادیوم ورزشی لوس آنجلس ، خطاب به کسانی که به سلطنت طلبان نمیپیوندند با تهدیدی ضد دمکراتیک گفت ” ما پس از کسب قدرت دم دروازه ورود به ایران جلوی شما را میگیریم “. در غروب ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در رسانههای خارجی و فردایش در رادیو ایران فارسی زبان با بی انصافی ، دروغ بزرگ مبنی بر اینکه ایران باعث و بانی این عملیات ترریستی است ، از آمریکا خواست که ایران را نشانه گیرد. وقتی خبر نگاران با شگفتی پرسیدند که آقای کلن پاول وزیر خارجه آمریکا ، القاعده و نه ایران را مسول میداند ؛ با خشم گفت ” چشم اختاپوس در ایران است –و همه راهها به روم( بفرمایید تهران) ختم میشود”!؟
باز هم آقای رضا پهلوی در پاسخ کسانی که در دوره اول انتخابات روحانی مخالف دخالت خارجی و طرفدار انتخابات و رای بودند در صدای آمریکا فرمودند ، چرا دخالت نه ؟ مگر هیتلر بدون دخالت ساقط شد !؟ ایشان تا چند سال پیش متاسفانه از هر گونه ” کمک ” خارجی به اپوزیسیون ، تهدید ، و یا تحریم ایران ؛ استقبال کرده اند. و به این خاطر برخی وزرا ، مسئولین و صاحب منسبان شاه فقید که طرفدار تمامیت ایران بوده و هستند ، چون مرحوم داریوش همایون ، و آقایان اردشیر زاهدی و اکبر اعتماد ؛ صف خود را از این مشی ضد ملی جدا کردند.
دیدن مصاحبه اخیر ایشان با آقای فلاحتی ، که نسبت به نقد سیاستهای خاندان پهلوی کم تعصب تر ، به دیگران متحمل تر ،و از استبداد سلطنتی فاصله دارتر بود ؛ خوش حال کننده است که امید وارم با رد صریح مواضع گذشته اشان در باره دخالت خارجی و نفی تمامیت آرضی ایران ، پخته بودن سیاستمداری خود را نشان دهد.
ایران در ۱۱۲ مین سالگرد انقلاب مشروطه ، به سیاستمدار دمکرات ایرانمند نیاز دارد و پختگی بیشتر و تعداد بیشتر آنان بسود ایران قترتمند مترقی است. به امید ایران برای همه ایرانیان
دیدگاهها بستهاند.