اگر سالگرد کودتای ۲۸ مرداد برای مردم ایران نانی نداشته است، لااقل برای جناح تمامیتخواه (اصولگرا) آب و البته نان نیز دارد. اقتدارگرایان که از منظر تاریخی، نسب خود را به مرحوم کاشانی و فدائیان اسلام میرسانند و همواره مصدق را متهم به پشت پا زدن به آموزههای دینی و بیتوجهی به روحانیت و داشتن اندیشههای لیبرالی و ملیگرایانه میکردند،اینک چند سالیست که به بهانهی برجام، مستندی تاریخی با نام «عاقبت اعتماد به آمریکا» به روایت خود تدارک دیدهاند تا با توسل بدان، اندکی از کلیشههای منسوخشدهی خود در غربستیزی و ماجراجویی را صیقل دهند تا شاید اندک زمانی بیشتر جماعت حامیانشان را در توهمات خود نگاه دارند.
رسانههای دلواپس برای پوشاندن لباس واقعیت بر تن تحریفات تاریخی خود، ابایی ندارند که از مصدق و کودتای ۲۸ مرداد نیز نردبانی برای نیل به اهداف صلحستیزانه خود بسازند. در این میان رسانهی ملی صداوسیما که با دستکردن به جیب مردم ایران دهههاست در کار تحریفسازی و توهمپراکنیست، در این روزها گوی سبقت را از دیگر رسانهها ربود و تا توانست بر طبل نفرتپراکنی و گفتگوستیزی کوبید .
مصدق از سویی مورد نقد و ملامت است چرا که شاید آن چنانکه باید تن به گفتگو با آمریکا و بانک جهانی نداده است و یا با لجاجت باعث عدم حصول به یک توافق شده است ! و از سویی دیگر مورد نقد اقتدارگرایان ماجراجو قرار گرفته است از باب اعتماد به آمریکا که حاصل آن کودتای ۲۸ مرداد بوده است!
دلواپسان که گویی مخاطبان خود را چونان مومی تصور میکنند که هر طور اراده کنند بدان شکل میدهند ، اینبار نیز به طور سادهلوحانهای تاریخ را به مذبح قدرت فرا خواندهاند. این جماعت جهان سیاست و قدرت را با روابط خصوصی و خانوادگی خود یگانه میپندارند ( یا آنکه عامدانه یگانه میانگارند )، روابطی که مبتنی بر اعتماد خویشاوندی و قوم و خویشی است؛ در حالیکه جهان سیاست و تجارت برساختهی عدم اعتماد، درایت، عقلانیت ، چانهزنی و زیرکی و گفتگوهای آشکار و نهان طرفین است .
فارغ از داوری دربارهی مذاکرات نفت و گفتگوهای دولت مصدق با دولتهای انگلیس و آمریکا و بانک جهانی و علل شرایط پیشآمدهی منجر به کودتای ۲۸ مرداد، چنگزدن تمامیتخواهان ایران به هر وسیله و ابزاری برای توجیه رفتارهای غیر نرمال و غیر قابل پذیرش افکار عمومی در ایران که زیانهای هنگفت و غیر قابل جبرانی نیز بر ملت ایران تحمیل کرده است، نشان از افول مشروعیت این جماعت در میان مردم دارد. اصولگرایان دلواپس با تحریف آشکار تاریخ، با توجه به اینکه مصدق و دولت او را یک دولت ملیگرا و غیر دینی و لیبرال میدانند، علت کودتای ۲۸ مرداد را نتیجهی گفتگو و اعتماد مصدق به گفتگو با غرب جلوه میدهند، بدون آنکه به مخاطبان خود پاسخ دهند که نقش استبدادگرایان، نظامیان،روحانیت ، روسها و گروهها و دستجات دنبالهرو روسها و روحانیون در این کودتا چه بود؟ و یا اینکه اگر در یک نزاع سیاسی یا تجاری، گفتگویی به شکست بینجامد آیا نتیجهی منطقی و فلسفی خروجی آن این خواهد بود که تا ابدالدهر و تا پایان تاریخ هر گفتگویی باطل، بیهوده و محکوم به شکست است ؟!
تمامیتخواهان اقتدارگرا بهتر است به جای آنکه منافع ملی و واقعیتهای تاریخی را قربانی جاهطلبی یا توهمات خود سازند، به روشهای کمهزینه و خردورزانه ی دیپلماتیک برای حفاظت از منافع ملی و سرمایههای کشور و تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران روی بیاورند که تجربهی بشر و سنت تاریخ نیز بر آن صحه میگذارد. در سنت دینی و باورهای مذهبی تشیع نیز گفتگو و صلح مقدم بر هر تصمیمی بوده است و همیشه و در هر لحظه و شرایطی صلح و مذاکره ارجحیت داشته است. واقعهی صلح حدیبیه ( با شرایط بسیار زیانبار اولیه هنگام نگارش آن )، پذیرش خلافت خلفای راشدین و حتی همکاری با آنان توسط امام علی، صلح امام حسن با معاویه، پیشنهادات امام حسین برای عدم وقوع جنگ با سپاه یزید، پذیرش ولیعهدی مامون توسط امام رضا و … همه و همه حکایت از ارجحیت گفتگو ، مذاکره و صلح بر دشمنی، جنگ، تخاصم، قهر و کینورزی و تهدید بوده است.
اقتدارگرایان بهتر است زین پس به جای دستکردن در تاریخ برای تقدیس خشونت و تحریف حقیقت، در باورهای خودحقپندارانه و مطلقبینانه و جاهطلبانهی خود تجدیدنظر کنند و بیش از این ایران،منافع ملی و حق زیست توام با شرافت و آرامش ملت ایران را قربانی مطامع خود نسازند.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…