۱- در تمام سالهای پس از جنگ جهانی دوم، دو سوی آتلانتیک در اتحاد و پیوندی استراتژیک، در برابر بلوک شرق، سیاستهایی یکسان و همپوشان اتخاذ و اجرا میکردند، یعنی هم در راهبرد و هم در راهکار، متحد هم بودند.
پس از فروپاشی شوروی و تکقطبیشدن جهان نیز این اتحاد راهبردی ادامه پیدا کرد و هم در قالب پیمان «ناتو» و هم دیگر نهادهای مالی و بین المللی و شورای امنیت سازمان ملل جلوه یافت.
۲- در مورد سیاستهای متحدان دو سوی اقیانوس درباره خاورمیانه، اوج همراهی و همکاری در جریان جنگ ایران و عراق و اشغال کویت توسط صدام حسین بروز یافت. کمکهای مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و دیپلماتیک آمریکا و کشورهای مرجع اروپایی به صدام در جنگ با ایران؛ و سپس در قضیه اشغال کویت، که آمریکای جورج بوش پدر با گسیل نیرو و حضور نظامی، صدام را از کویت بیرون راند و دیگر کشورهای اروپایی هم با همراهی، حضوری جدیتر در خاورمیانه پیدا کردند.
۳- در تمام این سالها، در دو موضوع، دو سوی آتلانتیک دچار اختلاف اساسی و جدی شدهاند. یکی موضوع حمله جورج بوش پسر به عراق و دیگری خروج آمریکای ترامپ از برجام. در مورد نخست که با مخالفت جدی فرانسه تحت رهبری ژاک شیراک و آلمان گرهارد شرودر و تقریباً تمام کشورهای اتحادیه اروپا، آمریکا به نحوی یکجانبه و تنها با کمک بریتانیای تونی بلر به عنوان عوض مهم اتحادیه اروپا، حمله به صدام و عراق را اجرایی کردند.
۴- در مورد برجام، میزان اختلاف و روبرو شدن دو سوی اقیانوس به اوج رسیده و حتی بریتانیا که همواره به نحو سنتی نزدیکترین سیاستهای اروپایی را با آمریکا داشته، اکنون که با موضوع خروج از اتحادیه اروپا با متحدان اروپاییش دچار تنش و آیندهایی نامعلوم است، همراهی نکرده است و ترجیح داده در چارچوب اتحاد اروپایی برجام باقی بماند. اعطای مرخصی سه روزه به نازنین زاغری، همکاری با ایران به جای امریکا در موضوع نیروگاه اراک نشانهای از همراهی بریتانیا با تروپیکای اروپایی است.
هنر تیم دیپلماتیک ایران به مدیریت روحانی- ظریف در تقویت این شکاف، از رهگذر باقیماندن در برجام پس از خروج آمریکا، میتواند نقطه مهمی در مناسبات تاریخی دو سوی اقیانوس باشد. مواضع ملتمسانه مایکل پومپئو و نخستوزیر رسوای اسرائیل در فراخواندن اروپا به همراهی با سیاستهای یکجانبه و بچگانه و افراطی کاخ سفید نشان، میدهد تلاشهای این دو برای همراهی اروپا تا کنون موفق نبوده و بعید است در آیندهای نزدیک هم همراه با موفقیت باشد. پرداخت ۱۸ میلیون دلار که یکی از موضوعات فرعی برجام بوده، پیش از اجرایی شدن تحریمهای یکجانبه آمریکا، گامی دیگر در ارسال سیگنال زنده نگهداشتن برجام، رغم تلاش آمریکا- اسراییل- عربستان برای برهم زدن کل توافق است.
۵- ممکن است اروپا در برابر درگیری تجاری و تعرفههای اضافی که دولت آمریکا در صادرات از مبادی اروپایی اعمال کرده، ناچار شود میان مدارا با ایران در چارچوب حفظ و تداوم برجام و کاستن از تعرفهها، دست به انتخاب یکی زند. این تنها جایی است که برجام را با خطر جدی روبرو میسازد. هرچند هدف غایی رییس کاخ سفید از تعیین و افزایش تعرفهها روشن نیست و همین که مسائل اقتصادی، انگیزه وی در این بازی نیست، یعنی پیشبرد اهداف ایدئولوژیک راستافراطی در مناسبات تجاری بینالمللی، کوتاه آمدن از یکی برای بقای دیگری را از سوی وی تا حدودی مبهم میسازد. هرچند اروپا هم بهدنبال تحقق منافع خود است، اما همانطور که خود اعلام کرده، برجام برای اروپا ماهیتی امنیتی دارد. در برابر این رفتار، نیاز اروپا به مذاکره با ایران بر سر موضوع موشکی ایران، بهترین راه برای نگاهداشتن کشورهای اروپایی در مسیر حفظ برجام خواهد بود. به دیگر سخن، نیاز اروپا به مذاکرات جامع با ایران درباره نقشش در منطقه و برنامه توسعه موشکی، بهترین اهرم برای خنثیسازی جنگ تعرفهها برای انصراف اروپا از برجام است.
سخنان تازه وزیرخارجه فرانسه درباره «ناگزیری» ایران از مذاکره بر سر برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران، فرصت خوبی است برای ایران تا پتانسیل خنثیساز جنگ تعرفهها را در برهم زدن برجام به حداقل برساند.
از اینرو، نیکوست مجموعه تصمیمگیران جمهوری اسلامی، مذاکرات ابتدایی را درباره موضوعات فیمابین با اروپا، در چارچوب همکاریخای برجامی، آغاز کنند تا با استفاده از شکاف ایجاد شده میان دوسوی آتلانتیک، ضمن تقویت این شکاف، آثار تحریمهای یکجانبه آمریکا را کمینه سازد.
3 پاسخ
با سلام. پیشنهاد شما بر اساس آغاز مذاکره با اورپا در مرود برنامههای موشکی و نقش منطقه ای، گر چه عاقلانه است ولی مطلوب نظام حاکم نیست. چرا، چون احتمالا به محدود کردن نقش ج.ا در سوریه، حزب الله، حماس، عراق و یمن میانجامد و تازه ممکن است بحث آزادی زندانیان را هم در بر داشته باشد. رژیمهای انقلابی و استبدادی همواره برای سرکوبی مردم خود از کلمه “دشمن” استفاده میکنند. وجود این دشمن نه تنها برای سرکوبی مردم لازم است، بلکه سرپوشی برای ناتوانیهای نظام در جهت ایجاد اشتغال و به طور کل رفاه جامعه است.
به نظر حقیر امتیاز دادن به اروپا در سطح منطقه ای و موشکی به ازای برجام ناقص ،دست ایران را در مذاکرات آینده با آمریکا که گریزی از آن نیست (چه در دولت فعلی و چه در دولتی دموکرات) خالی می کند و بهتر این است از کانالهایی مانند عمان و سوئیس هر چه سریعتر باب مذاکره با آمریکا باز شود.
علی رغم هیاهوی دولت فعلی آمریکا می توان مانند مکزیک (که دولتی چپگرا دارد)به توافقی مناسب دست پیدا کرد و نیازی نیست ریسک کرده و مذاکره را تا انتخابات ۲۰۲۰ به تعویق انداخت.
آقای ابراهیمی باسلام؛آوردن جملاتی مثل:”…در مورد سیاستهای متحدان دو سوی اقیانوس در خاورمیانه،اوج همراهی وهمکاری در جریان جنگ ایران وعراق واشغال کویت توسط صدام حسین بروز یافت. کمک های مالی تسلیحاتی ،اطلاعاتی ودیپلماتیک امریکاوکشورهای مرجع اروپایی به صدام در جنگ با ایران…”.یادآور نغمه های قدیمی گوشخراشی است که چهل سال است مدام از طریق صدا وسیمای جمهوری اسلامی به خورد ملت مظلوم ایران داده می شود .ادعائی که هیچ مبنای عقلانی وواقعی پشت آن وجود نداشته ونداردواز اینکه راقم مقاله غیر مسئولانه سخن گفته وشعارهای دروغین رژیم را تائید کرده باید اظهار تاسف کرد.مگر آن موقع کشور ایران مثل اکنون زیر تحریمهای غرب قرار داشت؟!!اینکه سران رژیم ایران با سیاستهای بیخردانه خود کشورهائی مثل فرانسه وانگلیس را در ردیف امریکا وشوروی سابق قرار داده و فریادهای مرگ ونابودی علیه آنان را آزاد گذاشته وتبلیغ میکرد ،آیا فکر نمی کرد که اعمالشان ممکن بود، برای کشورتبعاتی داشته باشد؟!!اینکه مقاله مدعی است میزان اختلاف میان دول اتحادیه اروپا وامریکا در دو نوبت ؛هم موقع حمله امریکا به عراق، و هم در مورد قضیه خروج امریکا ازبرجام به اوج رسیده توهمی بیش نیست،بلکه در اینموارد نظرات متفاوتی داشته ودارندوکارشان به دشمنی نکشیده است!!!…نمونه وشاهدش هم همکاری سه کشور فرانسه وانگلیس وامریکا در تنبیه بشارالاسد در حضور وچشمان باز پوتین بوده است.اینکه سیاستهای امریکا در مورد ایران بچگانه ،یکجانبه وافراطی!!!خوانده شده صحیح به نظر نمی رسد ومتاسفانه نگارنده تامل کافی در اینموارد نکرده اند.سران رژیم ایران بعد از برجام به سیاستهای غلط دیرین خود در قبال غرب ادامه دادند وعلیرغم اینکه برجام نقطه عطفی بود که میرفت اختلافات با غرب از طریق دیالوگ وکانالهای منطقی حل وفصل شود،مقام عظماء به فرار از نزدیکی به غرب وبواقع تداوم دشمنی فتوی دادند.زیرا قطعا میدانند،رویه منطقی وانسانی در کارها همان وبر باد رفتن وسقوط رژیم پوشالی همان!!!تیم بیچاره دیپلماتیک ایران به مدیریت روحانی-ظریف در مقابل کنار گذاشته شدن برجام حقیقتا جا خوردند ونشان داده شد که برای رویاروئی با این مسئله آمادگی نداشتندولذا واکنش ها ابتداعا احساسی وپرخاشگرانه بودوبعدا آگاهان هشدار دادندکه برعکس تصورغیر منطقی رهبر ،آتش زدن برجام میتواند،آتش در هستی رژیم اندازد وزنهار دادندکه بهتر است کجدار ومریض فعلا پشت اتحادیه اروپا قائم شد.پیشنهاد نهائی مقاله جهت مذاکره با اروپا والبته تقبل کنار گذاشتن برنامه های بلند پروازانه موشکی ودست برداشتن از اجرای نقش تخریبی وبواقع صدور انقلاب نکبت باراسلامی در خاورمیانه هر چند میتواند برای تداوم حیات ذلت بار رژیم مسکنی کوتاه مدت بشمار آورده شود ولی در واقع مشت محکم دیگری بر دهان رهبر ی خواهد بودکه هنوز که هنوز است در اول دفتر بمانده است واینکه بتواند در دراز مدت معضل رژیم را حل کند محل تامل است%
دیدگاهها بستهاند.