سقوط ۹۷

ابراهیم نبوی

روزی که عکس جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در کنار مقامات شش قدرت بزرگ جهان منتشر شد، برای ایرانیان صلح دوست و صلح دوستان جهان روز مهمی بود. آنها آرامشی را پس از سه دهه بحران میان ایران و غرب احساس کردند. اما مطمئنم آن روز برای محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و بنیامین نتامیاهو روز تلخی بود. عربستان سعودی در تمام سال‌های احمدی نژاد که خطر جنگ با ایران وجود داشت، میلیاردها دلار زیان دیده بود تا به آمریکا کمک کند و شر ایران را بکند و حالا با دست خالی بیرون از صحنه بین المللی شاهد موفقیت ایران بود و نتانیاهو که کشورش همیشه نورچشمی آمریکا بود، حتی برای یک ملاقات ساده با اوباما باید ده‌ها درخواست می‌داد و اسرائیل بدترین روزهای رابطه‌اش را با آمریکا می‌گذراند.

بحران فروپاشی اقتصادی (سقوط ۹۷)

 

من اصلا مطمئن نیستم که حداقل برای یک بار هم شده، نظریه توطئه درست از کار درنیامده باشد و پول‌های عربستان سعودی، قدرت تبلیغاتی اسرائیل و توانایی‌های روسیه در انتخاب شدن ترامپ نقش نداشته باشد. اما این را می‌توانم به راحتی بگویم که وقتی ترامپ روی کار آمد، عربستان و اسرائیل فهمیدند که باید کارشان را شروع کنند. ترامپ یک هدیه بزرگ برای عربستان و اسرائیل بود، شایعات می‌گویند که شاید پوتین در نقش پاپانوئل این عروسک مو نارنجی را توی لوله بخاری آنها گذاشته باشد. ولی ما اصلا به شایعات کاری نداریم. مهم این بود که وقتی ترامپ بر سر کار آمد، عربستان ساعت صفر نظامی جنگ با ایران را تنظیم کرد.

ترامپ در عرض چند ماه تبدیل به یک دشمن جدی برای ایران شد. او هنوز هم آنقدر سیاستمدار نیست که بداند کره شمالی و توافق او با آن کشور هیچ اهمیتی در سیاست خارجی آمریکا ندارد، اما ترامپ جزو معدود روسای جمهور آمریکاست که منافع اسرائیل را بر آمریکا مقدم داشته و هزینه فراوانی از جیب آمریکائیان بخاطر حمایت از اسرائیل پرداخته است.

به سرعتی باورنکردنی ترامپ، محمد بن سلمان و نتانیاهو مثلثی را تشکیل دادند که به سوی جنگ با ایران آمد. جنگی که به نظر نمی‌رسد متوقف شود. چرا که هر چهار طرف ماجرا، ایران را هم اضافه کنیم، نه در جامعه بین‌المللی بلکه در کشور خودشان با مشکل جدی مواجهند. محمد بن سلمان، شاهزادگانی یا همان خداوندان عربستان را بازداشت کرده و نمی‌تواند از بازی عقب بکشد و برای پوشش  باید با ایران جنگ را ادامه دهد، نتانیاهو در داخل اسرائیل ده‌ها پرونده دارد و رقبایش منتظرند تا او بازی ایران را ببازد تا در خوشبینانه‌ترین حالت زندان نرود و ترامپ نیز دعوایی را آغاز کرده که نمی‌تواند رهایش کند، او در داخل آمریکا هم تحت فشار شدید است. اما در ضلع چهارم یعنی ایران وضعیت بدتر است. جنگ با آمریکا به معنی قدرت یافتن سپاه و تندروهاست و صلح با آن به معنی تغییرات جدی در قدرت. تهران بدون جنگ هم در حال سقوط اقتصادی و اجتماعی است. اما بیایید کمی عقب برویم. به سال ۱۹۷۹ که حکومت ایران سقوط کرد.

پل امیل اردمن یک بانکدار ورشکسته بود که یک بار هم به‌خاطر کلاهبرداری در  سوئیس به‌زندان افتاد، اما پس از زندان به نوشتن رمان‌هایی پرداخت که کمابیش از واقعیات خبر می‌دادند. با این همه وقتی کتابش با عنوان سقوط ۷۹ منتشر شد، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد، داستان تخیلی این بانکدار ورشکسته پرفروش شود و تا سه میلیون نسخه بفروشد. از آن مهم‌تر اینکه هیچ‌کس حتی گمان هم نمی‌کرد که پیش‌گویی کتاب مبنی بر سقوط حکومت شاه ایران در سال ۱۹۷۹ دقیقا اتفاق بیافتد. اما درست دو ماه از سال گذشته بود که سقوط ۷۹ اتفاق افتاد.

من همانند بسیاری از جوانانی که در آن زمان نام کتاب را شنیده بودیم و همان زمان آن را خواندیم، به همه‌چیز مثل یک حادثه نگاه می‌کردم، مثل هزاران پیش‌بینی که غلط درمی‌آید، و چند پیش‌بینی یا پیش‌گویی که ممکن است درست از کار دربیاید. الآن هم قصد این را ندارم که بگویم آن پیش‌گویی تا چه حد درست بود. می‌خواهم به داستان کتاب سقوط ۷۹ دقت کنیم.

رمان سقوط ۷۹ داستان رقابت دو کشور در خاورمیانه است، ایران و عربستان سعودی. هر دو کشور به‌خاطر فروش نفت به‌شدت ثروتمند شده‌اند و نمی‌دانند با این پولشان چکار کنند. عربستان سعودی با استفاده از مشاورین مختلف تلاش می‌کند تا به جای قدرتمند شدن در منطقه پولهایش را در جاهای مختلفی سرمایه‌گذاری کند و شاه ایران تصمیم می‌گیرد قدرت بزرگ و اصلی خاورمیانه باشد و برای این کار سعی می‌کند بزرگترین ارتش خاورمیانه را بسازد و از سوی دیگر با سوئیسی‌ها توافق می‌کند که بمب اتمی بسازد.

این دو کشور به دو سو پیش می‌روند، ایران اسلحه می‌خرد و سعی می‌کند به یک قدرت بزرگ جهانی تبدیل شود و عربستان سعودی کوشش می‌کند آینده خود را با سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی تامین کند و به عنوان کشوری ضعیف زیر بال و پر آمریکا بماند. رقابت بین این دو موجب می‌شود هر کدام به یک سو بروند. سویه‌ای که ایران به طرفش می‌رود، بلندپروازی پایان نیافتنی است که سرانجام در سال ۱۹۷۹ به سقوط حکومت شاه منجر می‌شود.

در این میان شاه ایران که اگر کمک‌های نفتی‌اش به اسرائیل در جنگ اعراب و اسرائیل نبود، قطعا اسرائیل شکست می‌خورد، در این رمان چنان نشان داده می‌شود که اگر زمانی قدرت پیدا کند، جلوی اسرائیل نیز خواهد ایستاد. شاه در دعوایی که با معشوقه یهودی‌اش در سن موریتس دارد او را دخترک یهودی خطاب می‌کند و به او می‌گوید: شما یهودی‌ها را می‌شناسم، همه‌تان از یک جنس هستید، ولی دیگر کاری از شما ساخته نیست، کاری خواهم کرد که از دست شما هم راحت شویم.

این جملات معمولا جدی گرفته نمی‌شود، ولی پل اردمن تصمیم گرفته است این جملات جدی گرفته شوند. اورسلا دخترک یهودی همان شب ماجرا را به پدرش تلفنی اطلاع می‌دهد و پدرش که همسر یهودی‌اش در اردوگاه‌های نازی‌ها مرارت‌ها کشیده موضوع را جدی می‌گیرد. در واقع کتاب نظر شاه را در حالت عصبانیت، به معنی نیت واقعی او قلمداد می‌کند. در این رمان چند اتفاق بیان می‌شود: سقوط حکومت شاه در سال ۱۹۷۹، جنگ میان ایران و دنیای عرب به نمایندگی عراق، بلوکه شدن دارایی‌های ایران توسط آمریکا، جنگ کویت به عنوان ثروتمندترین کشور خلیج فارس، اتمی شدن ایران و بمباران مراکز اتمی ایران، آغاز بنیادگرایی اسلامی در عربستان و زیر نظر جناحی از حکومت عربستان.

این رمان را باید یک‌بار دیگر خواند، نه به این خاطر که بیان واقعیات سیاسی در یک رمان موضوع خیلی مهمی است، شاید به این دلیل که بازخوانی آن در نگاه به شرایط امروز ما کمک زیادی می‌کند.

مارکس گفته بود تاریخ دوبار اتفاق می‌افتد، یک بار به صورت تراژدی و یک بار به صورت کمدی، اما گویی این بار فرق می‌کند. سقوط ۷۹ یک شوخی با تاریخ بود اما به نظر می‌رسد سقوط ۹۷ جمهوری اسلامی یک تراژدی باشد. امروز ایران با سه بحران جدی مواجه است، بن‌بست اقتصادی و شورش گرسنگان، بن بست اجتماعی یا آنومی و بی‌هنجاری و جنگی اجتناب‌ناپذیر. هر کدام از این سه واقعه به تنهایی می‌تواند یک نظام حکومتی را ساقط کند. حکومت ایران در این وضعیت ساقط خواهد شد، دلایلم را در بخش‌های بعدی خواهم گفت.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

12 پاسخ

  1. بزرگترین مشکل این رژیم سپاهه…..‌ این رژیم از همون روزهای اول کاملا این روزهایی که شکاف عمیقی بین مردم و رژیم به وجود میاد رو پیش بینی کرده بود وگرنه اگه سپاه نبود این رژیم تا حالا هزار بار سرنگون شده بود…..فقط ببینید چی به سر سوریه آوردن….واقعا تو بدترین دوران تاریخ ایران به دنیا اومدیم که نه راه پس داریم نه راه پیش…

  2. با بازگشت به تفکرات ناسیونال سوسیالیستی حزب سومکا، حزب آریا، پان ایرانیسم، ایرانشهر، رستاخیز قراره براندازی کنیم. چه شود؟
    فاشیستا جمعشون جمعه
    منشی زاده، پزشکپور، طباطبایی، داریوش همایون، حسن ارفع، هادی سپهر
    ما نگهبان این خون و نژادیم
    همچنان که ارتش نگاهبان کشور

  3. قراره با ایدپولوژی سومکا و پان ایرانیسم و حزب رستاخیز براندازی کنیم…جه شود
    فاشیستها دور هم جمعن و دارن پرستش میشن
    منشی زاده، پزشکپور، داریوش همایون
    چه ترکیب باحالی

  4. سلام جناب نبوی،
    با احترام،
    ایا واقعا دیگر خودتان را اصلاح طلب نمیدانید. اطمینان میدهید اگر جمهوری اسلامی تا انتخابات دیگری سرنگون نشد با همه وجودتان مردم را به رای دادن تشویق نکنید؟

  5. من فکر میکنم که پیشگویی کار انسانهای خوش خیال است. اگر در تاریخ یکصد ساله گذشته ایران دقت کنیم، براحتی میتوان یک نوسان سینوسی را مشاهده کرد.
    همزمان، همیشه مردم ایران منتظر هستند که کشور دیگری از راه برسد و آنها را نجات دهد.
    در ابتدای تحرکات انتقادی سالهای پس از انتخابات ۸۸ انتظار میرفت که مردم بتوانند خواسته های به حق خود را از حکومت استبدادی خامنه‌ای گرفته و او را وادار به عقب نشینی بکنند.
    علت اینکه مردم تحصیل کرده اند و سرداران این حرکت دانشجویان ایران زمین خواهند بود.
    با تغییرات یا عوض کردن حکومت بعد از هر ۴۰ سال مشکل حل نخواهد و دیکتاتور دیگری مثل خامنه‌ای ظهور خواهد کرد.
    دقیقا خواسته رقبای منطقه و بین الملل میباشد. پس باید سعی کنیم در این تله نیافتیم.
    پس اگر دنبال راه نجات کشور هستیم
    این وضع را مردم با ید با کمک دولت حل کنند. تا بعد از آن خواهان همه پرسی با نظارت سازمانها جهانی برای تغییر قانون اساسی بشویم. و برای این کار باید مردم با هم متحد شوند تا بلای دیگری مثل آنچه در زمان جنگ جهانی اول بر سر ایران آمد و نصف جمعیت آن زمان ایران از گرسنگی و مرض مردند.
    چون هر کسی بفکر خودش بود و عده‌ای سود جو خون مردم را مکیدن.

    دوم : وظیفه دولت این است که تجارت را آزاد کرده و آن را صرفا از طریق گشایش اعتبار اجازه دهد.

    در چنین حالتی تمام کالا احتکار شده وارد بازار میشود و به دنبال آن ارزانی.

    پس نمیتوان پیشگویی کرد که سقوط خواهد بود. به چه قیمتی ؟ چرا در چنین شرایطی با هر دو دشمن درگیر شویم. عقل حکم میکند که دشمن اقتصاد را بشکنیم و بعد با رقبا رو در رو شویم. اگر دقت کنید ، مثل آخوند ها نگفتم دشمن، چون ملت دشمنی در دنیا ندارد و اگر بعدا دشمن داخلی و آخوند، خواست اصرار به روش ضرب شتم داشته باشد ، آن موقع ضرب و
    شتم توسط سرداران ایرن با پشتیبانی مردم، دشمن داخلی را نابود خواهد کرد بدون ترحم.

  6. قصه های قرآنی

    باشند همه برهانی

    نی نیازی پس چندان

    به دستان بس رندان

    گه ز قول ناکس ها

    غافل مانیم واپس ما

    ان الانسان لیطغی

    چون سیر زند لقد ها

    خر که شود بس فربه

    جفتک زند با ضربه

    آن را باید پس عنان

    سیخونک هم دستمان

  7. ابراهیم نبوی به نکته ی مهمی دست یافته: طنزهایش را پشت یک قالب جدی و حرف های به ظاهر مهم پنهان کند مورد توجه قرار می گیرد.

  8. اینکه خامنه ای چجوری تحلیل کرده و تحلیل ایشون شبیه اوشدنه یا نه چه ربطی به درستی تحلیل داره؟
    مشخصه که نتانیاهو میخواست ترامپ از برجام خارج بشه. و مشخصه عربستان هم همین رو میخواست. ترامپ هم که معلومه بنیان زندگیش رو گذاشته نابود کردن هر چیزی که اوباما انجام داده.
    این میشه یه مثلث با هدف یکسان دیگه. حالا چون “آغا” کلا دژمن میبینه معنیش این نیست که وقتی دشمن هست ما بگیم نیست که شبیه آغا حرف نزده باشیم!

  9. شما کتاب هم می خوانید؟ چه جالب!

    سطح ادبیات شما و مثلث و مربع و دایره نشان می دهد که سوادتان در امور سیاسی همچون نوزادان است! هر کشوری می تواند و باید برای منافع خود اقداماتی کند، از خطرات و ضررهای احتمالی دوری کند و برای پیشرفت در آینده برنامه ریزی کند. این که سه کشور در برابر یک دشمن مشترک همکاری کنند نامش مثلث شوم نیست تنها یک اتفاق ساده سیاسی و البته طبیعی است. در این مثلث بسیاری از کشورهای دیگر هم شرکت دارند که چشمان شما قادر به دیدنش نیست از جمله خود جمهوری اسلامی! سخنان شما آن قدر سطحی است که نیازی به ادامه آن نیست.

  10. سلطنت طلب های دو اتشه ای که هر نقد منصفانه ای را با عصبانیت مهوعی پاسخ می گویند دست کمی از داعشی ها و طالبانیست هاو…ندارند. هر چند که سلطنت طلبی در قالب مشروطه را قابل احترام می دانم.

  11. با سلام. سقوط ۹۷ برای هر ایرانی‌ وطن دوستی دردناک خواهد بود. مشکلات داخلی، به علت سیاست‌های غلط ج.۱ کار را به جأیی رسانده، که اگر امشب ترامپت، نتانیاهو، بن سلمان همگی‌ انفاکتوس کرده و بمیرند گشایشی در امور حاصل نخواهد شد. امید ما به اصلاح طلبان هم که امیدی واهی شد. شاید تنها کسی که امکان و قدرت جلو گیری از این سقوط را داشته باشد شخص رهبر باشد. ولی‌ تاریخ به ما نشان داده که همه دیکتاتور‌ها در عاقبت دیوانه غرور و نخوت خود میشوند. پس چه باید کرد؟

  12. جالب توجه شما که مثلث ترامپ نتانیاهو و بن سلمان را عین نگرش آقا تحلیل می کنید….
    و به عنوان استمرار طلبی که هر وقت موقعیت داشتید عناد خودرا با ایران پهلوی پنهان نکرده اید بسی جالب است ..که اساس استدلالتان را بر پایه کتاب سقوط ۷۹ نهاده اید….که نشان می دهد بیگانگان چگونه با کمک جهل ما بر خرمن این کشور تاریخی آتش نهادند..کشوری که به قول داریوش همایون در حال کنده شدن وتیک آف به سوی توسعه و سزبلندی ایران بود…
    امیدوارم در ادامه مطلبی که وعده داده اید…بدون تکرار مثلث شومی که ورد زبان خامنه ای و انصارش است…بنگارید که این نظام به دلیل ذات فاسد خود رو به اضمحلال و سقوط است ،،،،

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »