آقای حمید رسایی عزیز!
دیدم که حکم مهدورالدم بودن آقای امیر تتلو را صادر کردید، خوشحال شدم. گفتم حتما در مملکتی که رهبرش بعد از اینکه مرجع تقلید شد، مجتهد میشود و وزیر خارجهاش پس از رفتن به فرنگ در کلاس زبان ثبت نام میکند، لابد شما هم در این چند ماهی که توئیت بازی میکردید مجتهد جامعالشرایط شده و حکم هدر بودن خون مسلمان را صادر میکنید.
زمانی آقای جلال رفیع طنزنویس شیرینزبان میگفت در صدر اسلام کفار و منافقین را کتک میزدند و به او میگفتند شهادتین را بگو تا ولت کنیم. البته خیلی کار خوبی نمیکردند، ولی آن روزها کتک زدن یکی از وسایل تبلیغی برای توسعه دین بود و خیلی اشکال نداشت. منتهی الآن طرف خودش میگوید مسلمان است، هیچ ادعای خاصی هم ندارد، او را میگیرند و میبرند زندان و میزنند و میگویند اعتراف کن من مسلمان نیستم. بعد که تحت فشار قرار گرفت و اعتراف کرد که من مسلمان نیستم، میگویند حالا بیا توبه کن و مسلمان بشو. بعد هم یک جدیدالاسلام مثل تتلو یا فراستی یا چرخنده یا فلان و بهمان درست میکنند و این بدبخت بیچاره را که داشته برای خودش دلی دلی میکرده و دلش به چهار تا بغ بغو خوش بوده، میآورند و مجبورش میکنند که بشود سخنگوی اسلام.
مشکل این است که مسلمان بودن به اینجاها هم ختم نمیشود. بقول عبید زاکانی ترسایی مسلمان شده بود، روز که شد ختنهاش کردند و شب که شد مجبورش کردند که پیش برادر طوسی قرائت قرآن یاد بگیرد. صبح با درد و رنج بسیار میگفت: این مسلمانان عجیب ملتی هستند، صبح چنیناند و شب چنان.
مسلمانی جمهوری اسلامی تمامی ندارد. طرف تا ابد گرفتار است. او هم جوان ساده دل فکر میکند که شما که به او لبخند میزنی و تشرف او را به اسلام تبریک میگویی واقعا راست میگویی و برای سوءاستفاده از او نیست که این کارها را میکنی. بعد از یکی دو هفته میشود دستمال نجس. که هم مردم با دیدنش اخ و پیف میکنند و هم خودش از خودش متنفر میشود. بدبختی این است که حالا که مجبورش کردی مسلمان شود، اگر دوباره خواست به زندگی طبیعی برگردد میشود مرتد و حمید رسایی یا هر جوجه طلبهای به خودش حق میدهد حکم ارتدادش را صادر کند.
آیت الله خمینی یک زمانی سی سال قبل حکم ارتداد و قتل سلمان رشدی را صادر کرد و درست از همان تاریخ سلمان رشدی هم معروف شد هم میلیونر. در نوادر راغب اصفهانی آمده است که شوهری در بصره زنش را نفرین میکرد که الهی بمیری که روزگار مرا سیاه کردی. زن گفت: نفرین کن! سی سال است هر روز حجاج بن یوسف را نفرین میکنی و هر هفته که میگذرد گردنش کلفت تر میشود.
اگر خدا به حرف آیتالله خمینی گوش میکرد که الآن همه مردم دنیا مثل مردم ایران توی جهنم زندگی میکردند. تازه! او که خمینی بود و بهقول معروف سرور او نوکری داشت، نوکر او چاکری داشت، چاکر او مخلصی داشت، مخلص دست شونصدمش یک جوانک تازه دست به اختلاس باز شدهای است که شده حمید رسایی و بعد از سی سال دوباره حکم ارتداد امیر تتلو را صادر کرده. آن که خمینی بود، در کل عالم یک جوان هفده ساله به نام مصطفی مازح خل شد و رفت در لندن او را ترور کند، از بس دست و پا چلفتی بود، بمب منفجر شد و خودش را کشت. حالا کدام دیوانهای از کدام دیوانهخانهای بخواهد حکم حمید رسائی را اجرا کند خدا میداند.
و اصلا چرا حکم ارتداد؟
یادم هست که وقتی دومین بار زندانی شدم، بازجوی اولی که نقش شمر را بازی میکرد گفت: دفعه قبل که تعهد داده بودی و گفتی غلط کردم و دیگر کار سیاسی نمیکنم، رفتی و در عرض دو سال ۱۸ کتاب منتشر کردی و ۶۰۰ مقاله چاپ کردی، حالا میخواهی چه بگوئی؟ گفتم: همان موضع قبلی را دارم، غلط کردم. گفت وقتی ولت کردیم میخواهی چه کنی؟ گفتم: چیزی بگویم که خوشت بیاید، یا حقیقتش را بگویم؟ گفت: نه، حقیقت را بگو. گفتم: من الآن از ترس تصمیم گرفتم نویسندگی را رها کنم، ولی وقتی رفتم بیرون ترسم از بین میرود و دوباره همان کارها را میکنم. گفت پس بمان تا موهایت مثل دندانت سفید شود، البته راست میگفت ولی مشکل دندانهای من است که از بس مسواک نمیزنم رنگ موهایم شده.
آقای رسایی!
شما چرا فکر میکنی وقتی کسی ر ا ترساندی و کتک زدی و تعهد از او گرفتی، و مجبورش کردی کنار حضرتعالی بایستد و با شما مرتکب عکس شود، تا آخر عمرش روی این پیمان خواهد ماند؟ چرا فکر میکنی حتی همین الهام چرخنده شب که توی خانه موزیک گوش میکند به تو و آقا و جد و آباد همهتان فحش نمیدهد؟
باور کنید تمام کسانی که توبه زورکی کردهاند از شما متنفرند، آنها هم که توبه حقیقی کردند غالبا یا خیلی سادهاند یا خیلی حقه باز و فرصتطلب. یک بار جلوی آینه به خودت نگاه کن، کدام آدم عاقلی بهخاطر شما شخصیت خودش را تغییر میدهد؟ چرا فکر نمیکنید؟ چرا منطقی نیستید؟ من اسم نمیبرم، ولی خودت میدانی که نود درصد هنرمندانی که در بیت آقا حاضر میشوند، بهقدر نوک سوزنی به آقا و اسلام او اعتقاد ندارند؟ اصلا مگر میشود کسی هنرمند و شاعر و باشعور باشد و به موهوماتی که شما میگوئید معتقد باشد؟
امیر تتلو یک خواننده ار اند بی موفق در کار خودش بود. ساسی مانکن هم یک خواننده پاپ موفق در کارش بود، خیلیهای دیگر هم خوانندههای پاپ و رپ و راک یا سنتی خوبی بودند و هستند. برادر من! عزیز من! کمی فکر کن. اگر خواننده یا نویسندهای یا هنرمندی اگر از اصلاحطلبان حمایت میکند، دو دلیل میتواند داشته باشد، یکی اینکه فکر میکند اصلاح طلبان برای ایران آزادی بیشتری فراهم میکنند یا فکر میکند اگر اصلاحطلبان سر کار بیایند خودش بیشتر موفق میشود. طبیعی است که هنرمند و متفکر طرفدار اصلاحات باشد. یا طبیعی است که هنرمند و متفکر طرفدار تغییر حکومت و یا سلطنت یا انقلاب باشد، چون در صورت تغییر حکومت او آزادی بیشتری به دست میآورد. ولی اصلا طبیعی نیست که نویسندهای جز بهخاطر پول یا موقعیت یا خانه یا زن یا مواد مخدر طرفدار شما یا اصولگرایان یا خامنهای باشد.
وقتی هنرمند و روشنفکر میداند که حضور شما جز سانسور و فشار چیزی برای او ندارد، برای چه باید طرفدار شما باشد؟ یکی مثل فخیم زاده یا الماسی پیر میشود و خانه میخواهد، میشود مخلص شما. این طبیعی است. این را بفهمید. ولی اینکه کسی بهخاطر اسلامی که آزادی را از بین میبرد بشود طرفدار شما چنین موجودی معقول نیست.
آقای رسایی!
اینکه ساسی مانکن به آقای کروبی رای بدهد طبیعی است، چون آقای کروبی از او حمایت میکند، این که آقای ژوله و شجریان و خانم معتمد آریا و باران کوثری از اصلاحطلبان حمایت کنند طبیعی است، چون اصلاحطلبان فضای کار را برای هنرمند فراهم میکنند، ولی اینکه علیرضا افتخاری از احمدینژاد حمایت کند، این غیرمنطقی است، چون در دولت او موسیقی لطمه میخورد. شما و اصولگرایان و آقای خامنهای میتوانید هنرمندی را بخرید، ولی نمیتوانید از محبوبیت او استفاده کنید، چون مردم به این دلیل از هنرمندان خوششان میآید که شبیه شما نیستند. در همه این سالها بارها اصولگرایان از هنرمندان برای کسب محبوبیت استفاده کردند، ولی این حمایت جز برخی موارد فایده نداشته. مثلا در مورد آقای طالبی یا دهنمکی که با حمایت شما و پول و زور و تبلیغات شما میتواند موفق شود، وگرنه ابوالقاسم طالبی حداکثر میتوانست مامور خرید فیلم بشود نه کارگردان. دوست عزیز! وقتی کسی را میخرید انتظار وفاداری همیشگی از او نداشته باشید.
استالین هنرمندان زیادی را خرید و تعدادی را هم که نمیشد خرید، کشت و بعضیها را هم در سیبری بایگانی ابدی کرد. اما ماندلشتام و بولگاکف و خیلیها را نمیشود خرید. آقای احمدینژاد و بقایی و مشایی توانستند با کلاهبرداری عزتالله انتظامی را در یک عکس گیر بیاندازند و با او عکس بگیرند. پیرمرد تا آخرین روزهای عمرش مشغول توضیح این لکه ننگ بود.
آقای رسایی، باور کنید شما لکه ننگ هستید. علیرضا افتخاری بیچاره بهخاطر ملکوک شدن به احمدینژاد به گفته خودش تا پای خودکشی پیش رفت. این خیلی طبیعی است که آقای تتلو از دست شما فرار کند و به ترکیه برود و آن حرفها را بزند. دست از این کارهای بیثمر بردارید و بیش از این مردم را از دین و ایمانی که بهطور شخصی دارند منزجر و متنفر نکنید.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…