یک حمله، چند مدعی

حمله تروریستی به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز

زیتون ـ مهسا محمدی: صبح امروز سایت‌های خبری  و شبکه‎های اجتماعی فارسی‌زبان را خبر یک حمله تروریستی انباشت. در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز که به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق دراین شهر در جریان بود، گروه مسلح مهاجمی از پشت جایگاه مقامات و فرماندهان شروع به تیراندازی کرده و تعداد زیادی کشته و زخمی بر جای گذاشتند.

آمار تایید شده‌ی تعداد کشته شدگان این حمله تا زمان انتشار این گزارش  ۲۹ نفر است و صحبت از ۶۰ نفر زخمی هم به میان آمده است. در میان کشته‌شدگان یک کودک ۴ ساله هم بود.

الاحوازیه، داعش یا موساد؟

ساعتی از این حمله نگذشته بود که  یعقوب حر التستری، سخنگوی «جنبش عربی آزادی‌بخش الاحواز» در گفت‌وگویی با تلویزیون ایران اینترنشنال «مقاومت ملی اهواز» را مسئول انجام عملیات در شهر اهواز معرفی کرد.

سخنگوی این گروه جدایی‌طلب عرب، این اقدام را در پاسخ به «اعدام و دستگیری‌های فله‌ای» در استان خوزستان و انتقال آب به مرکز کشور و «مسائل زیست‌محیطی که زندگی را برای مردم غیرممکن کرده» عنوان کرد.

با این وجود دیری نگذشت که این حمله مدعی دیگری نیز یافت. خبرگزاری رویترز به نقل از وب‌سایت اعماق، رسانه خبری داعش (گروه حکومت اسلامی)، خبر داد که این گروه مسئولیت حمله به رژه نظامی در اهواز را بر عهده گرفته است. با این وجود گروه داعش «مدارک و شواهدی» از این امر ارائه نکرده است.

اصرار الاحوازیه و داعش برای برعهده گرفتن این مسئولیت این حمله تروریستی و از سوی دیگر انکار جمهوری اسلامی به این اتفاق ابعاد پیچیده‌ای داد

عجیب اینکه چند ساعت بعد از انجام عملیات و علیرغم اینکه سخنگوی سپاه هم در ابتدا این حمله را به الاحوازیه نسبت داده بود، ابوالفضل شکارچی،‌ سخن‌گوی ارشد نیروهای مسلح، اعلام کرد که «تروریست‌ها به داعش یا هیچ‌یک‌ از گروه‌های معاند نظام جمهوری‌اسلامی» وابسته نبوده‌اند بلکه وابسته به آمریکا و اسراییل بوده‌اند.

او تاکید کرد که «آنان در دو کشور حاشیه خلیج‌فارس پشتیبانی مالی و تسلیحاتی شده‌اند و در این کشورها آموزش‌دیده و سازماندهی شده‌اند. سلاح‌های‌شان را روزهای گذشته وارد کشور کرده و در نزدیکی محل‌ رژه پنهان کردند.»

اصرار این گرو‌ها برای برعهده گرفتن این مسئولیت این حمله تروریستی و از سوی دیگر انکار جمهوری اسلامی به این اتفاق ابعاد پیچیده‌ای داد.

خبرگزاری فارس به نقل از سخنگوی نیروهای مسلح تعداد قطعی مهاجمان را چهار نفر اعلام کرد و از مرگ هر چهار مهاجم خبر داد.

بعد از شوک اولیه ناشی از خبر، انتشار عکس‌های این حمله و خبر تعداد کشته ‌ها و زخمی‌های آن موجی از واکنش‌ها را در پی داشت.

وعده پاسخ های «محکم» و «کوبنده»

حسن روحانی، رییس‌جمهوری ایران وعده  پاسخی کوبنده داد و گفت: «پاسخ جمهوری اسلامی ایران به کوچکترین تهدید، کوبنده خواهد بود اما کسانی که از این تروریست ها پشتیبانی تبلیغاتی و اطلاعاتی می کنند، باید پاسخگو باشند.» در ادامه هم در تماس با وزیر کشور و استاندار خوزستان «دستورات لازم را به وزارت اطلاعات برای بسیج همه امکانات دستگاه‌ها و نهادهای امنیتی و نظامی جهت شناسایی سریع تروریست‌ها و سرشاخه‌های ارتباطی آنان و برخورد قاطع» را صادر کرد.

معاون سیاسی سپاه پاسدارن هم اعلام کرده است که «گروهک تروریستی جنایت‌آفرین در اهواز و همچنین حامیان آنان در منطقه و فرامنطقه به زودی تاوان سنگینی برای این جنایت‌شان پرداخت خواهند کرد.» علی‌اکبر ولایتی مشاور رهبر ایران هم دشمنان را  به «پاسخی محکم» تهدید کرد.

احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، اما در واکنش‌ها به این حمله تروریستی  به برکات آن اشاره کرد و گفت: «از برکت‌های خداوند در انقلاب اسلامی ایران باز بودن باب شهادت است، شهادتی که ۴۰ سال است فرهنگ آن این کشور را حفظ کرده است.»

سران روسیه وعراق  و سفرای انگلستان و اتریش هم به ایران تسلیت گفتند.

«جنبش الاحوازیه» چه می‌خواهد؟

به نظر می‌رسد که روی سخن حسن روحانی و سپاه پاسداران در تهدید «کوبنده»شان با گروه جدایی‌طلب «جنبش الاحوازیه» باشد .

جنبش الاحوازیه، که برای تمایز قائل شدن میان «احواز» مورد نظر خود و «اهواز»ی که در ایران شناخته شده آن را به این شکل می‌نویسند، در سال ۱۳۷۶ برای اولین بار اعلام موجودیت کردند.

هر چند تمایلات جدایی‌طلبانه عرب‌ها در بخش‌هایی از ایران قدمتی بیش عمر جمهوری اسلامی دارد اما این گروه مشخص، ۲۰ سالی است که سربرآورده و مدعی استقلال خوزستان از ایران و تعلق جزایر سه‌گانه خلیج فارس به «خوزستان» و همچنین «عربی» بودن «خلیج فارس» است.

در ابتدا فردی به نام «منصور عبدویس» معروف به «منصور سیلاوی» ریاست این گروه  را برعهده  گرفت و پس از مرگ وی، «عدنان سلمان» به ریاست رسید.

شاخه نظامی گروهک «الاحوازیه» به نام محی‌الدین آل ناصر، بازوی نظامی جبهه التحریر – جنبشی نظامی در عراق – بوده است. رهبر معنوی و نظامی این گروهک در حال حاضر «حبیب نبگان» است که در دانمارک سکونت دارد.

اولین عملیات نظامی این گروه در سال ۸۴ انجام شد و از آن زمان تابه‌حال بسیاری از بمب‌گذاری‎ها در مجموعه‌ای از ساختمان‌های دولتی از جمله ساختمان اداره منابع طبیعی، ساختمان فرمانداری و ساختمان سازمان برنامه و بودجه، بمب‌گذاری در خیابان‌های اهواز و زنجیره بمب‌گذاری‌ها در چاه نفت شماره ۱۷۹ اهواز را این گروه بر عهده گرفته‌اند که مجموعه این عملیات‎ها در طی سالیان اخیر بیش از ۱۰۰ کشته به دنبال داشت.

حال این جنبش می‌گوید که این حمله را هم «مقاومت ملی اهواز» انجام داده که «الاحوازیه» بخشی از آن است. ادعایی که با توجه به سوابق این گروه در منطقه واقعی‌تر از ادعای داعش در برعهده گرفتن این حمله می‌نمایند، مگر آن که وضعیت سومی متصور باشد که در آن این دو گروه با همکاری یکدیگر به این حمله تروریستی دست زده باشند.

 

 

حمله «تروریستی» یا حمله «مسلحانه»؟

واکنش به این خبر در رسانه‌ها و شبکه‎های اجتماعی هم پردامنه و جالب توجه بود. در ابتدا اعلام خبر از سوی خبرگزاری بی‌بی‌سی فارسی بدون تاکید بر «تروریستی» بودن آن واکنش‌هایی را نسبت به این رسانه  در پی داشت، در ادامه هم تلویزیون ایران اینترنشنال به دلیل گفتگوی تلویزیونی با سخنگوی «الاحوازیه» مورد انتقاد و حمله قرار گرفت .

دردسرهای ایران اینترنشنال در پی انجام این گفتگو به همین‌جا ختم نشد و حمید بعیدی‌نژاد سفیر ایران در لندن  در توئیتی اقدام شبکه ایران اینترنشنال در پخش مصاحبه سخنگوی «الاحوازیه» را «بی‌شرمانه» خواند و افزود که از این شبکه تلویزیونی در انگلیس شکایت خواهد کرد.

حمید بعیدی‌نژاد سفیر ایران در لندن در توئیتی اقدام شبکه ایران اینترنشنال در پخش مصاحبه سخنگوی «الاحوازیه» را «بی‌شرمانه» خواند و افزود که از این شبکه تلویزیونی در انگلیس شکایت خواهد کرد

شبکه ایران اینترنشنال  هم در پاسخ به توییت سفیر ایران در لندن نوشت که این شبکه مصاحبه با سخنگوی «جنبش الاحواز» را پس از آن انجام داد که رسانه‌های ایران این اقدام را به این گروه نسبت دادند و هدفش ایفای مسئولیت حرفه‌ای و کسب واکنش رسمی این گروه بوده و «مجری شبکه، سخنگوی این گروه را درباره این اقدام به چالش کشید.»

فضای شبکه‌های اجتماعی انباشته از تسلیت به اهواز و مردم این شهر بود و هر از گاهی هم بحث‌هایی میان کاربران بر سر «تروریستی» بودن یا نبون این جریان در می‌گرفت.

یک واکنش جالب توجه دیگر به این اتفاق در عین محکوم کردن آن از سوی کاربران شبکه‎های اجتماعی نگرانی برای افزایش فشارها به فعالان اجتماعی و مدنی اهواز بود. نگرانی‌ای که با نگاهی به تاریخ کشمکش‌های بین این نیروها و حاکمیت جمهوری اسلامی و افزایش فشار بر انان به بهانه رشد تروریسم در منطقه، پر بیراه نیست.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. ضمن محکوم کردن این رویداد وحشیانه تروریستی در اهواز و ابراز همدردی با مردم حادثه دیده، این پرسش مطرح می شود که چگونه است که در سال ۱۹۸۱(۱۳۶۰) که در جریان رژه نظامی مشابه در مصر که خالد اسلامبولی تروریست و همکارانش انور سادات رییس جمهوری مصر و برخی مقامات دیگر همراه وی را ترور کرد ، رژیم جمهوری اسلامی برای این کار وی هورا کشید، او را شهید و قهرمان نامید و حتا یک خیابان مهم تهران را بنام وی کرد، حالا شیون و داد و هوار راه انداخته و بی کفایتی امنیتی خوددر تامین امنیت یک رژه نظامی آن هم در منطقه حساس و استراتژیک خوزستان را به پای این و آن می گذارد؟ زهی بیشرمی!

  2. شعوب و هم قبایل
    خواهند حل مسایل
    امت آید تا پدید
    بوده بسلم چو مایل

    دولت خواهد گر امت
    بایست تابد هر ملت
    دست بردارد از غوغا
    کس نگذارد در عزلت

    رهبر شود آن کسی
    خدمت کند او بسی
    پس نگوید تک منم
    بر جمله ام هم ولی

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »