https://youtu.be/iCATMI0clD8
https://youtu.be/iCATMI0clD8
رسانههای گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده میکنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوامفریبی رسانهای کاربرد
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401
2 پاسخ
این عبارت شما که میفرمایید:
“ودین باید عادلانه باشد ؛نه اینکه عدالت ،دینی باشد!!!”
اتفاقا این شعار خود شیعه می باشد!!!…بهمین علت عدالت در شیعه جزء اصول دین است…
مشکل فهم صحیح دین است…فهم های از دین متفاوت از هم و غیر از خود دین هستند و دکتر سروش این را قبلا کشف کرده اند…
فهم صحیح دین است که گمشده ماست…برای فهم صحیح روش صحیح را نمی شناسیم…
در حالیکه در قرآن اشاره به روش صحیح فهمیدن نه تنها دین بلکه برای هر قول و خواندنی دیگری نیز هست و آن روش رعایت “اتصال” است:
وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۵۱﴾قصص
با این روش دین و عدالت مورد نظر دین یعنی عدالتی که در نهاد طبیعت نهفته است فهمیده میشود…البته متفکرین بدون غرض و مرض نمود ظاهری آنرا در یافته اند….ولی دین صحیح فهمیده شده از باطن و ریشه های غیبی آن نیز میگوید:
وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَهِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ ﴿۱۰﴾فصلت
این آیه را بطرق مختلف تفسیر میکنند… اما و هزار امای دیگر با در اتصال دیدن آیات سوره فصلت…حتی با آیه ۸ همین سوره :
الَّذِینَ لَا یُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿۷﴾فصلت
هدف نهادینه شده در دل طبیعت رخ نشان میدهد…هدفی که با بقیه سور و کلیت قران سازگار است…
خیلی صریح و ساده خداوند نیاز هر انسانی را تدارک دیده است چه مومن چه کافر چه با استعداد چه بی استعداد…
منتها چون در ذخایر باز است و هر کس که فریفته شد میتواند انباشت کند و فساد کند وضعیت ظالمانه ایجاد میشود…
قرآن از اقویا میخواهد تکبر نورزند (همچون شیطان در مقابل آدم) و زکات بدهند تا نیاز صعفا نیز برطرف گردد و تا فساد ایجاد نشود…و این را از آنها میخواهد بجهت ثبت ایمان آنها و پاداش اخروی متعلق به خود آنها و بجهت توشه حیات مجددی که همه خواهند داشت…
و این صرف موعظه نیست..حیات طیبه انسانها در گرو آن است…
آقای فرشتیان با سلام وادب؛جنابعالی ظاهرا خرقه روحانیت بر کنده ائید وفعلا هجرت ا زوطن را انتخاب کرده ائید واکثرا بعنوان آگاه از امور دینی طرف خطاب تلویزیونهای خارجی هستید.بنده به دقت به سخنان جنابعالی در باب عاشورا وحسین گوش دادم ومتاسفانه دریغ وتاسف از کلامی نووتازه در بیان شما!!!انقلاب بهمن ،وچهل سال ستمی که بنام حسین ودین وعدالت فقهی ومذهبی بر مردمان ایران زمین رفت ،باید در بیانات وکلام شما نیز اثرات وتغییراتی ایجاد می کرد وشما را ازقالب گذشته ها خارج میکرد.ولی متاسفانه شما همچنان در گذشته ها در جا میزنید وهمانطوربا نقل وقول ها به لسان عربی مینازید ومی لافید که حسین وصیت کرده است کهای فرزند، بپرهیزید از ستم برمظلومی که تنها پناه ویاورش خداوند است!!!
ولی باید بدانید که اینها کافی نیستند:شما قیام حسین را از دو دیدگاه نگریستید ،یعنی قیام برای شریعت وقیام برای عدالت اجتماعی وخوشنودانه ومفتخرانه شما شق دوم را انتخا کردید ولی بالاخره معلوم نشد که چرا حسین صرفا برای بر افراشتن پرچم شریعت!!!قیام نکرده بود؟!!آیا وحشت از فقها شما را وادار کرد ،بسرعت از استدلال عبور کنید وبه ایماء، شریعت وحلال وحرام آن را بستر تنگی برای قیام حضرتش بدانید؟!!باید روشن می ساختید که چرا شریعت در برابر عدالت پایش لنگ است.
آما وهزار اما آقای فرشتیان بنده با تعریفی که شما از عدالت بدست ندادید ،ولی در مورد آن لافها زدید؛توافقی ندارم.عدالت حسین عدالت تکلیف مدارانه بود…اینجا باید بدانید ،برعکس حدیثی که از امام تان آوردید که دنیا سراسر از ظلم وجور پر می شود؛تا یکی از فرزندان ایشان برای برپائی قسط وعدل خروج کنند.باید یاد آوری کنم که تو گوئی در این سخن شما ، توهینی به کلیه بشریت رنج کشیده روا داشته می شودوآینده نشان میدهد که بشریت تدریجا دایره ظلم وجور را تنگ می کند وانسانها هرچقدر آگاهی پیدا می کنند از ظلم وجور فاصله می گیرندوتئوری مهدی موعود شیعه غالی طرفداران زیادی ندارد.بشریت استخوان خورد کرده تا به حقوق بشر ،دمکراسی ،سکولاریسم ولیبرالیسم دست یافته ودیگر نیازی نیست که به گدائی درگاه مذهب برای عدالت برود.بشریت برده خداوند نیست ،بلکه حتی در برابر خدواند نیز حق وحقوقی دارد!!!آنچه مهم است عدالت است ودین باید عادلانه باشد ؛نه اینکه عدالت ،دینی باشد!!!بنابراین دوست داشتن حسین خدا را کافی نیست واو باید مقدم بر آن عدالت بین انسانها را دوست داشته باشدوگرنه نمی تواند به حریت برسد وآن را دوست داشته باشدوپیشوا ی آزادگان باشد …متاسفانه مکرر در مکرر یزید را میمون باز نامیدیدوتو گوئی او با دوست داشتن یکی از مخلوقات خداوند ؛گناه کبیره مرتکب شده است.باید به استحضار شما رسانده شود:میمون یکی از مخلوقات خداوند است وساختار بدنی وحرکات وسکنات وی به همان صورتی است که خلق شده است.البته او بی نیاز از محبت انسانهاست واگر نقصانی به تخیل برخی درآفرینش اش مشاهده شود،که بازی با او را حرام بدانند،توهین به آفرینش کرده اندوباید آنهارا از جرگه بشریت خارج دانست.ضمنا شرابخواری یزید را گناهی شخصی باید شمرد که بایست در آخرت به حساب آن رسیدگی شودوآن ربطی به حسین نداشت که بخاطر آن شمشیر بر کشدونه فقط خود که جان شیرین افراد خانواده ویاران را فنا کند…آقای فرشتیان خیلی از مسائل راجع به حسین وکربلا وجملات عربی دست ساز فقها واهالی شریعت بدون کوچکترین مستندی در بحث های شما مسجل ومسلم فرض گرفته شده است که قطعا جای ایراد داردوشما البته خود را بی نیاز ازآن مسائل می دانید ودوست دارید ومی خواهید مسائل به آن نحوی که شما اعتقاد دارید،باشدواین ساده ولی نهایتا موجب دگماتیزم است%
دیدگاهها بستهاند.