زیتون – سرانجام عباس آخوندی هم از کابینه روحانی جدا شد و با انتشار متن استعفا عملا نشان داد که اختلاف نظر او و شخص رئیس جمهور٬ فراتر از چیزی است که بشود نام آن را اختلاف سلیقهی قابل تحمل نامید. او در متن استعفای خود نوشت:«به نظر نمیرسد در ارتباط با روش بازآفرینی شهری مورد نظر جنابعالی بتوانم کار موثری انجام دهم. همچنین در ارتباط با سیاست دخالت حداکثری دولت در بازار و روش ساماندهی امور اقتصادی به لحاظ شرایط موجود کشور نیز امکان هماهنگی ندارم. این حق شماست که وزیر همراهتری را در دولت داشته باشید.»
عباس آخوندی از دامادهای آیتالله رسولی محلاتی٬ باجناق ناطق نوری٬ و همچنین باجناق سید محمدعلی شهیدی محلاتی رئیس کنونی بنیاد شهید و امور ایثارگران٬ با اظهارنظرهای صریح خود شناخته شده است. او مسکن مهر را یک پدیده مزخرف و ساخت دریاچه مصنوعی چیتگر تهران را یک اقدام غلط زیستمحیطی نامیده بود و در مجلس هم در دفاع از خود٬ چنان از موضع قدرت صحبت کرد که استیضاح او رای نیاورد.
استعفای آخوندی و مخالفت او با محدودسازی بر سر راه فعالیت بازار آزاد٬ ارتباط معناداری با مسیر مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور، دارد که او نیز به خاطر اعتقاد راسخ به اقتصاد بازار آزاد٬ رفته رفته از روحانی فاصله گرفت.
ترمیم یا تضعیفِ کابینه؟
به دنبال استعفای آخوندی و با توجه به آنکه کرباسیان وزیر اقتصاد و ربیعی وزیر کار نیز قبلا توسط مجلس برکنار شده و شریعتمداری نیز در وزارت صنعت٬ معدن و تجارت با سیلی از انتقادات روبرو شده٬ روحانی ناچار شد ۴ وزیر جدید به مجلس معرفی کند؛ محمد اسلامی برای وزارت راه و شهرسازی، فرهاد دژپسند برای وزارت اقتصاد، رضا رحمانی برای وزارت صنعت، معدن و تجارت و محمد شریعتمداری برای وزارت کار و رفاه اجتماعی.
نگاهی به لیست این اسامی نشان میدهد که روحانی همچنان نگرش و اهداف خاص خود را دنبال می کند و حاضر نشده در کابینه٬ سهمی به اصلاحطلبان بدهد.
در این میان معرفی شریعتمداری برای وزارت کار٬ یکی از اقدامهای عجیب روحانی به شمار میرود. مردی که در وزارت صنعت و معدن٬ منتقدان فراوانی دارد و در ماجرای ورود غیرقانونی خودروهای لوکس گرفته و موارد متعددی٬ مورد انتقاد شدید قرار گرفته٬ حالا باز هم به عنوان وزیر معرفی می شود. حتی مشخص نیست آیا روحانی لابیهای لازم را انجام داده و از رای آوردن شریعتمداری اطمینان کامل دارد یا از سر لج٬ میخواهد با مجلس دربیفتد. در هر صورت مشخص شدن وضعیت شریعتمداری میتواند یک بار دیگر بر روابط خاص روحانی و لاریجانی٬ پرتو بیاندازد.
نکتهی مهم دیگری که در مورد چهار وزیر پیشنهادی روحانی وجود دارد٬ این است که هیچکدام از آنها در حوزه کاری خود به عنوان افراد دارای تجارب عالی و دانش سطح بالا شناخته نشدهاند و شاید چنین چیزی به این معنی است که روحانی تمایل دارد شخصا بر تصمیمگیری وزرا اعمال نظر کند و طبیعتا احتمال مقاومت وزرای قدرتمند و شناختهشده٬ در برابر رئیس جمهور بیشتر است.
یکی از انتقادات مهمی که به نگرش روحانی به کابینه وجود دارد٬ به مسالهی بهکارگیری محمد باقر نوبخت باز میگردد. منتقدین بر این باورند که اگر چه در ظاهر٬ وزیر اقتصاد٬ فرد مهمی است اما نوبخت در مقام ریاست سازمان برنامه و بودجه میتواند بر تمام تصمیمات مالی واقتصادی تاثیر بگذارد و تا زمانی که او کنار نرود٬ در بر همین پاشنه خواهد چرخید. مخصوصا حالا که معاون سابق نوبخت وزیر اقتصاد شده٬ تابلوی موجود٬ گویا و روشن است و از حالا باید پذیرفت که اگر دژپسند از خان رای اعتماد مجلس بگذرد٬ نه دانش تصمیمگیری اقتصادی دارد و نه اختیارات. او قاعدتا باید بر اساس خواستههای روحانی و نوبخت عمل کند.
رئیس دفتر قدرتمند و معاونی که اول نیست
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری، که در مناظرات انتخاباتی در مقام ضربهگیر روحانی عملکرد خوبی از خود نشان داد٬ این روزها در شرایطی نیست که در مورد تغییرات کابینه٬ قدرت لابیگری و امکان اعمال نفوذ داشته باشد. او در مراسم گرامیداشت بیستودومین سالروز ملی صادرات حرفی زد که توجه همهی رسانهها را به سوی خود جلب کرد. او گفت: «برخی میگویند چرا در این شرایط مدیران را برکنار نمیکنید؛ آنها فکر میکنند که در دستان من قلم و کاغذ است و راه که میروم میتوانم مدیر را برکنار کنم. این در حالی است که من تا الان اجازه برکناری مدیرم را پیدا نکردم چه برسد به وکیل و وزیر.»
این حرف جهانگیری موید مطلبی است که در چند ماه پیش در رسانهها و بسیاری از محافل سیاسی ایران مطرح شده و خیلیها به این نتیجه رسیدهاند که در دولت دوم روحانی٬اسحاق جهانگیری در ظاهر معاون اول است اما در واقع و در میدان امکان و عمل٬ اول نیست و روحانی در انتصاب افراد و گردش امور٬ توجه چندانی به نظرات او ندارد اما حاضر به پذیرفتن حرف و توصیهی رئیس دفتر خود یعنی محمود واعظی و همچنین محمد باقر نوبخت است. حتی مشهور است حسامالدین آشنا به عنوان مشاور رئیس جمهور٬ حالا به حاشیه رانده شده و شانس چندانی برای اثرگذاری بر تصمیمات روحانی ندارد.
جهانگیری که مهمترین چهرهی اصلاحطلبان و کارگزاران در دولت روحانی است٬ از یک سو مورد انتقاد اصلاحطلبان است و از دیگر سو در دولت روحانی هم٬ دست و پایش بسته شده و توان حرکت ندارد.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، که قبلا علیه رفیق قدیمیاش جهانگیری٬ گلایهها و انتقاداتی بیان کرده بود٬ در این مورد گفته است: «من صحبت آقای جهانگیری را شنیدم اما نمیدانم چرا این حرف را زد؟ اگر من به جای او بودم که حتی نمیتوانستم منشی خودم را تغییر دهم، یک روز هم در کابینه دولت نمیماندم.»
حسن روحانی نشان داده که در بحث اعمال تغییر در کابینه٬ هم در برابر فشارها و هم در برابر پیشنهادها٬ مقاومت میکند و مقاومت او گاهی تنه به لجاجت میزند. او حاضر به پذیرش انتقاد و پیشنهادهای نخبگان و مشاورین نیست و ترجیح میدهد حرف خود را بر کرسی بنشاند. روحانی در ترمیم کابینه تعلل کرد و تلاش کرد از خود٬ تصویر رئیس جمهوری را نشان دهد که فضای کشور و روند تحولات را عادی میبیند و میخواهد در اوج خونسردی تصمیم بگیرد و اقدام کند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…