زیتون– نیلوفر سعیدی: تعطیل کردن یک برنامهی مهم با میلیونها نفر هوادار و تماشاگر آن هم در کشوری که بخش گستردهای از مردم٬ امکان تفریح و سرگرمی ندارند٬ به خودی خود اتفاق مهمی است؛ به ویژه اگر یک برنامهی فوتبالی مهم مانند نود با یک سابقهی ۱۹ ساله باشد.
مسئولین سیمای جمهوری اسلامی ایران٬ رفتارهای مجری برنامه نود را «دور از تعهد حرفهای» دانستهاند٬ چرا که او در گفتوگو با رسانهها بر این موضوع تاکید کرده که مدیران سیما حتی در پخش آیتمهای برنامه نیز دخالت کرده و عملا دست و پای او را بستهاند.
ظهور یک نخبه در یک فضای کسالتبار
صدا و سیما٬ مهمترین نهاد تبلیغاتی حاکمیت جمهوری اسلامی است که همواره به شکل سیاسی و عقیدتی اداره شده و فاصلهی قابل توجهی با واقعیات زندگی جامعهی ایران داشته و در سالیان اخیر هم روز به روز٬ محبوبیت خود را از دست داده است.
این فضا به خاطر ساختار سیاسی و ایدئولوژیک و تعلق داشتن به جریان راست افراطی و بعضا راست سنتی٬ همواره تریبون عدهای خاص بوده و در نتیجه٬ نخبهها و دگراندیشها در این نهاد تبلیغاتی همواره توقف کوتاهی داشته و بعد یا به اجبار و یا به اختیار٬ آنجا را ترک کردهاند. اما فردوسی پور ۱۹ سال این فضا را تحمل کرد و توانست با وجود محدودیتها٬ هواداران میلیونی خود را حفظ کند.
برنامه نود از سال ۷۸ توسط عادل فردوسیپور بر روی آنتن رفت و به مهمترین برنامه تماشاگرمحور و تعاملی تاریخ صدا و سیمای ایران تبدیل شد. فردوسیپور مسلط بر زبان انگلیسی٬ با شناخت کمنظیری که از دنیای فوتبال جهان دارد٬ نه تنها در ایران٬ بلکه به واسطه ی مقالاتی که به زبان انگلیسی نوشته٬ در انگلستان هم شناخته شده است و بر اساس یک الگوی ایتالیایی٬ برنامهای بر آنتن برده که در سالیان اخیر٬ همواره بیرقیب بوده است. اما حالا با تصمیم مدیر تازهکار و جوان شبکه ۳ سیما٬ قرار است این برنامه از این به بعد بر آنتن نرود و همه چیز به سادگی تمام شود.
عدم تحمل ستارهها
همواره گفته شده که ماهیت عقیدتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران٬ به گونهای است که تمایلی به حضور طولانی مدت و نورافشانی مداوم ستارههای واقعی و مردمی ندارد؛ چرا که از دیدگاه مدیران سیاسی این رسانه٬ ستاره الزاما باید همراه و تابع حاکمیت باشد و اگر چیزی غیر از این باشد٬ خطرات تاثیرگذاری او بر مردم٬ برای نظام٬ هزینه به بار میاورد.
فیلمی چند ثانیهای از حضور کوتاه محمدرضا شجریان، ستاره موسیقی سنتی ایران، در جمع معترضین انتخابات ۸۸ در ذهن سران نظام٬ از او یک دشمن ساخت و تصمیم بر این گرفته شد که نه تنها آوازها و تصنیفها بلکه ربنای شجریان نیز از تلویزیون پخش نشود.
عادل فردوسیپور و جواد خیابانی هم به خاطر حمایت ضمنی از میرحسین موسوی مدتی کوتاه گنار گذاشته شدند اما چون جایگزینی پیدا نشد٬ دوباره به محل کار خود بازگشتند.
پیشروی سنگر به سنگر راست افراطی در جام جم
با رفتن ضرغامی و کنارگذاشته شدن سرافراز از مدیریت صدا و سیما و آمدن عسکری به این نهاد حاکمیتی٬ سران جریانات نظامی و سیاسی اصولگرا خیلی زود متوجه شدند که عسکری از لحاظ شخصیتی٬ تفاوتهای مهمی با دو مدیر قبلی سازمان دارد و استقلال نظر چندانی ندارد.
اگر چه ضرغامی و سرافراز نیز از اصولگریان مشهور بودند اما به قول طلاب٬ در امر سیاسی دارای نیمچه اجتهادی بودند که بر مبنای آن٬ مدیران را نصب و عزل می کردند. اما تیپ شخصیتی عسکری چنین نیست و ترجیح میدهد از تصمیمات سران اصولگرا٬ راست افراطی و جریان پایداری٬ تبعیت کند. مخصوصا در شرایط فعلی که به خاطر قانون منع به کارگیری بازنشستگان٬ امکان به خانه فرستادن مدیران قدیمی به وجود امده٬ عسکری اجازه میدهد که سنگرهای جام جم٬ یکی پس از دیگری توسط رفقای قبلیاش در سپاه فتح شوند. در این مسیر٬ مرتضی میرباقری هم در برابر عسکری و دیگران٬ مقاومت نمی کند و مانعی برای تغییر کلی مدیران صدا و سیما وجود ندارد.
گفته میشد میرباقری از اصولگرایان معتدل و از رفقای نزدیک علی لاریجانی رئیس مجلس و رحمانی فضلی وزیر کشور است و انتصاب او در دوران عسکری در پست معاونت سیما٬ به معنی نزدیک شدن مغز مدیریتی صدا و سیما به جریان اعتدال است. اما در عمل٬ تغییرات مدیریتی در شبکه های مختلف تلویزیون٬ نشان میدهد که عسکری و میرباقری در چیدمان صحنه مستقل نیستند و اتفاقا جریان نزدیک به پایداری٬ سپاه و بسیج٬ توانستهاند مدیران خود را در پیکر صدا وسیما تزریق کنند.
مرتضی میرباقری معاون سیما در ۲۸ مهر ۹۷ اعلام کرد: تلاش کردیم تا با انتصاب تدریجی مدیران جوان و انقلابی در بخش های مختلف؛ جوان گرایی را در کنار تجربه به کار بندیم. به طوری که امروز شاهد کاهش متوسط سنی ۲۰ سال در میان مدیران سیما هستیم.
این سخن میرباقری اشاره به ظهور مدیران جوان بسیجی در پستهای حساس صدا و سیما دارد. نگاهی به سوابق مدیران جدید صدا و سیما٬ این موضوع را به خوبی روشن می کند:
مجید زین العابدین مدیر شبکه اول٬ اگر چه کارنامهی مدیریت سیاسی و ورزشی دارد اما روابط خاصی با جریان اصولگرا دارد.
سیدجواد رمضان نژاد مدیر سابق شبکه افق متعلق به سپاه پاسداران و مدیر مجتمع آموزشی شهید آوینی مرکز بسیج٬ مدیر شبکه پنج شد.
علی فروغی مدیر جوان و تازه کار شبکه سه و پسر خالهی فرزندان حدادعادل، رئیس مرکز بسیج صداوسیما و مدیر مرکز تخصصی معاونت فرهنگی- اجتماعی سازمان بسیج مستضعفین بود.
عبدالرضا بوالی مدیر شبکه خبر و محمدرضا جعفریجلوه مدیر شبکه ۲ هم باید کنار بروند و جای خود را به چهرههای نزدیک به سپاه و طیف راست افراطی بسپارند.
شواهد نشان میدهد که تعطیل کردن برنامه پرطرفدار نود و کنار زدن عادل فردوسیپور٬ فقط بخشی از تغییرات بزرگ است و جریان سیاسی و نظامی خاصی که پستهای صدا و سیما را در اختیار گرفته٬ بازی بزرگتتر و اهداف مهمتری را دنبال میکند. اهدافی که یکی از آنها میتواند انتخابات آتی مجلس و دیگری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ باشد؛ در مسیر دستیابی به این اهداف ٬مهم نیست که که یک برنامه چند میلیون هوادار یا تماشاگر فعال دارد.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…