زیتون- مهدی نوربخش: ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی در ۸۵ سالگی همچنان تحولات سیاسی ایران را به صورت منظم دنبال میکند و فشارهای سیاسی و مشکلات جسمی او را از توجه به موضوعهای سیاسی بازنداشته است. آقای یزدی که در دوران دولت موقت مهدی بازرگان عهدهدار وزارت امور خارجه بود اکنون نیز در تحلیل و ارزیابی خود از اوضاع کشور بر موضوع محوری « منافع ملی» تاکید دارد و مناسبات سیاست خارجی را بر این اساس میسنجد. او در گفتگویی مکتوب با «زیتون» از توافق اتمی به دست آمده میان ایران و جامعه جهانی دفاع میکند و به مقامهای جمهوری اسلامی توصیه میکند که از شدت تخاصم با عربستان سعودی بکاهند و موضعشان در قبال سوریه را نیز تغییر دهند.
متن کامل مصاحبه را بخوانید:
اقای دکتر٬در جریان هستید که سیاستخارجی دولت در معرض فشارهای فراوان از جانب تندروهاست که توافق هستهای را برنمیتابند و از به هم خوردن آن خوشحال خواهند شد. به نظر شما دولت چه واکنشی باید به این جریان نشان دهد؟
تندروهای داخل کشور همآهنگ با برخی از قدرتهای منطقه ای مخالف ایران عمل می کنند. اسرائیل بزرگترین مخالف توافق هسته ای ایران است. دولت می باید فضای سیاسی کشور را بیش از پیش باز کند تا گروه های سیاسی هوادار اصلاحات بنوانند مردم را در حمایت از برنامه های اصلاحی دولت بسیج کنند.
آیا این تصور را دارید که رابطه ایران و آمریکا در ادامه کار این دولت به اندازهای بهبود بیابد که به مرحله عادی سازی در روابط برسیم؟
در روابط بین المللی قهر یا آشتی دائم میان دولت ها وجود ندارد. محور روابط منافع و امنیت ملی است. بی تردید منافع و امنیت ملی ایران داشتن روابط حسنه با تمام کشورهای صاحب قدرت در دنیا ، از جمله آمریکا است. اگر چه ممکن است اولویت های سیاسی مانع موقتی بر سر راه این روابط باشد.
با کارنامهای که تاکنون دولت آقای روحانی از خود به جای گذاشته٬ شما مهمترین نقاط قوت و ضعف این دولت را چه میدانید؟
آقای روحانی رئیس جمهوری است که همچنان از پشتیبانی و حمایت مردمی برخوردار است اما به نظر می رسد آقای روحانی چگونگی استفاده از این حمایت ارزشمند مردم را یا نمی داند یا استفاده سیاسی از آن را برای انجام برنامه های توسعه سیاسی و اقتصادی ضروری ندانسته است. رهبران برخوردار از حمایت های مردمی باید چگونگی استفاده از این حمایت ها را ببدانند و آن را بکار گیرند. دکتر مصدق در شناخت این امر و بهره گیری از آن بسیار کارآمد بود . به همین دلیل در نهایت برای برکناری او از کودتای نظامی استفاده کردند.
حمایت ایران از حکومت بشار اسد شرکت در یک بازی سیاسی است که باخت آن پیشاپیش قابل پیش بینی بوده است. تنها یک سرنوشت در انتظار اسد است و آن برکناری از صحنه سیاسی سوریه است
ایا فکر میکنید توافق هسته ای تحت تاثیر تصمیمهای جانشین باراک اوباما در کاخ سفید میتواند در معرض خطر قرار بگیرد؟
بله، احتمال آن زیاد است. بخصوص اگر جانشین اوباما از جمهوری خواهان و نزدیک به محافل صیهونیست ها باشد.
در جریان هستید که روابط ایران و عربستان هم در چند ماه اخیر به شکل کم سابقهای تنش الود و بحرانی شده است. به نظر شمت چه راههایی برای رفع تنش میان دو کشور وجود دارد و آیا اصولا چشم اندازی از رفع تنش میان تهران و ریاض میبینید؟
اولین گام در رفع تنش به رسمیت شناختن موقعیت هر یک از دو کشور توسط کشور رقیب است. ایران و عربستان نمیتوانند موقعیت یکدیگر را در منطقه نادیده بگیرند. مسئله حج و ضرورت سفر سالیانهی میلیونها ایرانی به مکه لاجرم این دوکشور را در وضعیت ارتباط دائم با یکدیگرقرار میدهد. این خود امکانی است برای حل اختلافات و رسیدن به یک تفاهم . رفع تنش میان دو کشور یک ضرورت برای آرامش سیاسی و مذهبی در منطقه است. زنده و مطرح کردن اختلافات هزارساله و دامن زدن به جنگ مذهبی به نفع هیچ یک از طرفین نیست. در این که میان مبانی سیاسی و مذهبی دو کشور اختلافهای اساسی وجود دارد جای تردید نیست. اما اساس دکترین امنیت هر کشور ی اولا تشخیص و تعریف و تمایز میان دوست، مخالف و دشمن است. هر مخالفی دشمن نیست. ثانیا تبدیل دوست بالقوه به دوست بالفعل ، مخالف به دوست یا تبدیل مخالف بالفعل به مخالف بالقوه و دشمن به مخالف و دشمن بالفعل به دشمن بالقوه است. سیاست ایران باید در صدد حفظ عربستان به عنوان یک مخالف بالقوه باشد.رفتار های اخیر٬ عربستان را به یک دشمن بالفعل ایران تبدیل کرده است و این در راستای منافع و امنیت ملی ایران نیست.
موقعیت هر یک از دو کشور در منطقه به گونه ای است که رفع تنش میان دو کشور یک ضرورت است و دیر یا زود تحقق پیدا خواهد کرد اما شرط بسیار مهم رفع تنش٬ اراده اصلاح روابط در میان تصمیم سازان هر یک از دو کشور است.
آقای دکتر٬ در بحث ها پیرامون قدرتیابی گروههای افراطی اسلامی گاهی به نقش غرب در تاسیس این گروهها اشاره میشود و برخی تحلیلگران اساسا معتقدند که این گروها دستساز غرب هستند و در عمل به نفع غرب بازی میکنند. دیدگاه شما درباره این تحلیل چیست؟
سیاست ایران باید در صدد حفظ عربستان به عنوان یک مخالف بالقوه باشد.رفتار های اخیر٬ عربستان را به یک دشمن بالفعل ایران تبدیل کرده است و این در راستای منافع و امنیت ملی ایران نیست.
پیدایش گروه های افراطی مذهبی یا سیاسی- اسلامی فرآورده تغییرات سیاسی و اجتماعی در جوامع اسلامی است اما در تحریک کردن و دامن زدن به اختلافات هزار ساله و راه اندازی جنگ مذهبی بی تردید قدرتهای غربی و منطقهای نقش دارند. برای جلوگیری از توسعه جنگ مذهبی بهبود روابط ایران، به عنوان یک کشور و حکومت شیعی با عربستان به عنوان یک قدرت و حکومت سنی گرا یک پیش شرط و یک ضرورت است.
یکی از جلوههای بارز قدرتگیری گروههای افراطی اکنون در سوریه قابل مشاهده است و این کشور عملا به بزرگترین صحنه حضور بنیادگراهای اسلامی تبدیل شده است و در کنار آن یک جنگ نیابتی هم شکل گرفته است که یک سر آن هم ایران حضور دارد. شما چه سرنوشتی را برای این جنگ نیابتی متصور هستید و آیا به نظرتان بشار اسد شانسی برای ابقاء و تسلط دوباره بر کل سوریه دارد؟
حمایت ایران از حکومت بشار اسد شرکت در یک بازی سیاسی است که باخت آن پیشاپیش قابل پیش بینی بوده است. تنها یک سرنوشت در انتظار اسد است و آن برکناری از صحنه سیاسی سوریه است قبل از آنکه خون و خرابی در سوریه انسجام ملی را بکلی نابود سازد.. مطلوبترین سیاست ایران در سوریه٬ حمایت از برگزاری یک همه پرسی تحت نظارت بین المللی بوده و هست.