زیتون– سولماز ایکدر: زخم اعدامهای دهه شصت٬ پس از گذشت سی سال هنوز درمان نشده است.
گزارش اخیر سازمان عفو بین الملل٬ اما سر این زخم ناسور به جا مانده از تابستان ۶۷ را دوباره باز کرد.
اعدامهای دهه شصت، بهخصوص تابستان سال ۶۷ ٬منجر به عزل نایب ولی فقیه و درخواست استعفای نخستوزیر شد.
اجساد کشته شدگان تابستان ۶۷ در گورهای دسته جمعی خاوران
بر اساس اسناد تاریخی٬ اعتراض آیتالله منتظری به اعدامهای گروهی منجر به عزل او شده است. همچنین یکی از دلایل نخست وزیر وقت٬ میرحسین موسوی٬ برای استعفا٬ آگاهی یافتن از اخبار مربوط به وقایع زندانها و اعدامهای سال ۶۷ بوده است.
در بخشی از این گزارش آمده بود که میرحسین موسوی از وقوع اعدامهای گسترده زندانیان با خبر بوده است.
این ادعا بر اساس مصاحبه تلویزیون اتریش با میرحسین موسوی٬ به عنوان نخست وزیر وقت٬ طرح شده است؛ مصاحبهای که در آن در خصوص عملیات مرصاد٬ سخن گفته شده است.
احمد منتظری: میرحسین موسوی بیخبر بود
احمد منتظری با رد این ادعا٬ تاکید کرد: «مهندس موسوی چند ماه پیش از حصر در نشستی به صراحت اعلام کرده بود که این اعدامها جنایت بود و دولت وقت از آن بیاطلاع بود.»
فرزند آیتالله منتظری در گفتوگویی با وب سایت کلمه٬ تاکید کرد که همچنین سند ادعایی عفو بینالملل مصاحبه تلویزیون اتریش با میرحسین به عنوان نخست وزیر بوده است در حالی که در متن موجود آن به هیچ عنوان اشارهای به اعدامهای ۶۷ نشده و فقط درباره برخورد با عملیات مرصاد صحبت شده است.
او همچنین اضافه کرد: «آن فایل صوتی را من هم گوش کردم و چون آقای میرحسین موسوی شخص راستگویی است و من هم به نوبه خود هیچگاه از ایشان دروغ نشنیدم فکر میکنم واقعا اطلاعی از این اعدامها نداشته است.»
زهرا موسوی خامنه٬ فرزند دو تن از رهبران در حصر «جنبش سبز» در این خصوص در اینستاگرامش این سوال را مطرح کرد که چرا تصاویر مصاحبه مورد نظر سازمان عفو بینالملل منتشر نمیشود تا در معرض قضاوت همگانی قرار بگیرد؟
میرحسین موسوی امروز در حصر است و امکانی برای پاسخگویی به مسائل مطرح شده در گزارش سازمان عفو بین الملل را ندارد. اما او و زهرا رهنورد٬ پیش از حصر در خصوص اعدامهای دهه شصت٬ صراحتا اعلام موضع کرده بودند.
میرحسین موسوی: نه بنده نه هیچ کدام از سران وقت قوا از این ماجرا خبر نداشتند
پیش از این میرحسین موسوی در خصوص اعدامهای دهه شصت٬ با اشاره به روند تاریخی منتهی به اعدامهای تابستان ۶۷ ٬گفته بود: «حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند و اگر هم کاری کرده بودند پیش از این حکمشان صادر شده بود و در حال طی کردن محکومیت بودند. برخیها را ما حتی میشناختیم، از پیش از انقلاب و پس از انقلاب، کسانی بودند که تنها کار فرهنگی میکردند، کتاب مینوشتند، شاعر بودند، نویسنده بودند. حالا مخالف هم اگر بودند نهایت فعالیتشان، فعالیت قلمی و فرهنگی بود، اقدام مسلحانه نکرده بودند. اصلا در قالب سازمان منافقین قرار نمیگرفتند. یکی از آنها از بستگان محبوبه متحدین بود که مرحوم شریعتی پیش از انقلاب متنی را درباره آنها نوشت که به «محبوبه و حسن» معروف بود. یا همین آقای احسان نراقی جزو کسانی بود که در لیست اعدامها بود و ما پس از اطلاع تلاشهای زیادی کردیم که مانع شویم و درمورد خیلیهای دیگر هم پیگیر بودیم که البته متاسفانه کار از کار گذشته بود. آنها حکم امام را دستآویز قرار دادند و به جای مجازات مجرمان واقعی دست به یک تسویه حساب گسترده زدند که بسیاری از آنها مشمول حکم امام نمیشدند.»
میرحسین موسوی: حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند و اگر هم کاری کرده بودند پیش از این حکمشان صادر شده بود و در حال طی کردن محکومیت بودند.
موسوی که خرداد ماه سال ۸۹ در دیدار با گروهی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی جوان سخن میگفت٬ تاکید کرد که دستور آیتالله خمینی٬ مبنی بر اعدامهای گروهی نبوده است.
میرحسین موسوی ادامه داد: «بنده میخوام بگویم حکم امام تنها بهانه بود برای برخی از این آقایان. آقایی که در آن هیات بود و من اسم نمیبرم اصلا خطمشیشان همین بود که مخالف را باید حذف کرد. آن زمان با همین خطمشی و تفکر عمل کرد و پس از آن هم در جاهای دیگر همین را پی گرفت. تفکر آنها بر حذف مخالف است. به هر صورت اینها با فردی که در آن زمان مسول زندان اوین بود، شروع به تسویه حساب و اعدامهایی کردند که اصلا در جهت منافع نظام نبود و وقتی مسولان باخبر شدند سریع جلوی آن را گرفتند.»
موسوی در خصوص نقش نخستوزیر وقت در اعدامهای دهه شصت ادامه داد: «نه بنده نه هیچ کدام از سران وقت قوا از این ماجرا خبر نداشتند. در جلسهای که با سران سه قوه در همان زمان داشتم، کسی نبود در آن جلسه که با این کار موافق باشد. خاطرم هست حتی آقای خامنهای در همان جلسه ابراز کردند که این اعدامها مثل قیری است که بر سر نظام میریزد و همه را سیاه میکند.»
این رهبر در حصر «جنبش سبز» تاکید کرده است: «به هیچ وجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی. حتی با اینکه یکی از اعضای هیات سه نفره منصوب نماینده وزارت اطلاعات بود و قاعدتا وزیر اطلاعات میبایست من و دولت را در جریان میگذاشت، آقای ریشهری حتی کلمهای را هم راجع به این موضوع نگفت، نه در هیات دولت نه به طور خصوصی به شخص بنده و ما در بیاطلاعی محض بودیم و وقتی هم خبردار شدیم سعی در جلوگیری داشتیم.»
زهرا رهنورد: آن اتفاق لکههای سیاهی است که به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد
زهرا رهنورد٬ از رهبران در حصر «جنبش سبز» و همسر میرحسین موسوی٬ سال ۸۹ در گفتوگویی با وبسایت خودنویس گفت که «جنایات و عملیات تروریستی» آن گروه کذایی (سازمان مجاهدین خلق) بر کسی پوشیده نیست؛ اما «انتقامجویی طرف مقابل هم خطای بزرگی بوده است و هیچ کج روی قابل قبول یا اغماض نیست.»
زهرا رهنورد در یکی از معدود اظهار نظرهای رسمیاش در خصوص اعدامهای دهه شصت و بهخصوص تابستان سال ۶۷ ٬ تاکید کرد: «از این جنایت نه آقای خامنهای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشتهاند و در حوزه وظایف شان هم نبوده است.»
به گفته این رهبر در حصر «جنبش سبز»٬ البته سکوت و توجیهی هم در کار نیست و آن اقدامات خارج از چارچوبهای حقوقی و ملاحظات اخلاقی بوده که بارها در نشستها و در پاسخ به سوال کنندگان درباره آن تقبیح شده است، «آن اتفاق لکههای سیاهی است که به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد.»
زهرا رهنورد: از این جنایت نه آقای خامنهای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشتهاند و در حوزه وظایف شان هم نبوده است
او در پاسخ به این سوال که آیا تا کنون به خاوران٬ محل دفن اعدام شدگان سال ۶۷ ٬ رفته است یا خیر٬ پاسخ داد: «آقای کوثر شما چه فکر میکنید؟ کاش ایران بودید و در جریان محیط پلیسی و خفقان قرار می گرفتید! فکر میکنید من روی صندلی تابدار با لیوان آب میوهای در دست پا روی پا انداخته ام و دارم کتابهای هری پاتر می خوانم یا حسین کرد شبستری را حفظ میکنم. فکر میکنید شما در سپهر آزادیخواهان و ما هم پالکی بیخیالان و یا در کنار جنایتکاران هستیم؟ حاشا و کلا که چنین نیست همه ما یک خانوادهایم. زندانی داده، دردمند و مصیبت دیده و شناخته و شکنجه شده و هزینه داده. در گورستانها به سوگ نشسته و در مرگ و شهادت جوانان و عزیزانمان داغدارو سیهپوش. شما هم سری به ایران بزنید و با ما باشید یا حداقل با خواندن بیوگرافیها و با در جریان قرار گرفتن از مصائب ما از باتوم برقی خوردنها از گاز فلفل اختصاصی برای چشم و ریههای مجروح و از بازجویی های خیابانی و ترور شخصیتهای روزنامهای و دیجیتالی در جریان مصائب ما قرار بگیرید تا جنبش سبز را تنها نگذارید.»
بدون شک درمان این زخم سی ساله٬ پردهپوشی نیست. اما افشای ناقص اطلاعات نیز کمکی به درمان آن نمیکند. از عاملان آن «جنایت» تنی چند هنوز در قید حیات هستند و سخنان آنان میتواند کمک به افشای ابعاد آن بکند. سخنان افرادی همچون میرحسین موسوی و اسناد باقی مانده از آیتالله منتظری نیز در صورت انتشار میتواند پرده از راز جنایت سی ساله بردارد.
9 پاسخ
ماله کشی ایکدر
همه خبر داشتند… بهت قول میدم آبدارچی و دربون نخست وزیری هم میدونستن چی به چیه… برو عمو … برو ما رو سیاه نکن ما خودمون تو کوچه علی چپ زغال فروشی داشتیم . بگو زدیم کشتیم حالا بیخ پیدا کرده … مگه ملت بلانسبت درازگوشن
“زیتون” ماله کش، متوجه اینهمه تناقض در این متن نیستید؟
«از این جنایت نه آقای خامنهای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشتهاند و در حوزه وظایف شان هم نبوده است.»
این چه نظام مقدس اسلامی است که در آن چند هزار نفر بطور وحشییانه شکنجه و اعدام میشوند ولی در حوزه وظایف ریس جهور و نخست وزیر نیست که اطلأع از آن داشته باشند. در دادگاه نورنببرگ هم تمام سران حکومت نازی از کشتار ۶ ملییون اظهار بیاطلأعی میکردند. همکاری با یک نظام جنایت کار جرم است. نمیخواست اند که بدانند. این آقایان کمک کردند که یک غده سرطانی در نظام رشد کند. غده عدم قبول مسٔولیت.
واقعاً اینکه هنوز پس از ۳۰ سال آزگار عده ای هستند که حقیقت را نمی گویند و می خواهند دامن خودو دیگران را از این جنایت بزرگ دور نگاه دارند، جای تاسف و خشم دارد. آخر چطور ممکن است سران قوای وقت(خامنه ای، رفسنجانی و موسوی اردبیلی) از این اتفاق مهم همه- کشوری بی خبر بوده باشند؟ می شود باور کرد که رفسنجانی هفت خط از این جنایت کبیر بی خبر بوده باشد؟ یا موسوی اردبیلی ملعون که خودش در نماز جمعه از این کار شنیع دفاع کرد؟ یا خامنه ای که همان زمان در گفتگو با دانشجویان از آن اعدام ها سخن گفت و آن را توجیه کرد؟ در مورد اظهارات اخیر احمد منتظری، آیا می شود پذیرفت که موسوی از عملیات مرصاد خبر داشت ولی از پیآمدهای آن در زندان های رژیم بی خبر بود؟ آیا می شود پذیرفت که ریشهری وزیر اطلاعات “یک کلمه” هم درباره آن اتفاقات در جلسه هیئت دولت موسوی سخنی نگفته باشد؟! چرا هنوز عده ای می خواهند دامن برخی مقامات بلندپایه آن روزگار را از این جنایت علیه بشریت پاک کنند؟ ننگ بر همه دروغگویان و همدستان جنایتکاران!
همین مطلب دیر و بی ربط را هم نمی نگاشتید موجه تر بودید. وقتی بچه (تر) بودیم سر کلاس درس از دوست بغل دستیم می پرسیدیم تو می فهمی معلم چی میگه؟ می گفت :نه. بعد با خیال راحت به نفهمیدنمون ادامه میدادیم… این بیهودگی کودکانه حکایت اکثریت شماست.
گویی شما آن دوران را و قوانینش را و مناسک و روابطش را مانند سوئیس یا آلمان امروز فرض کرده اید… کلمه از دهن امام به میکروفن نرسیده بود همچون وحی منزل اجرا می شد… اگر انقلابی رفتار کرده بودیم اگر قلمها را شکسته بودیم اگر چوبه های دار را برپا کرده بودیم … اینکه سالها بعد مهندس شما چه چیز را کتمان میکند چندان مهم نیست . اهمیتش فقط میتواند پشیمانی او باشد که در لفافه بیان می شود. اینکه فلان رسانه اتریشی چه خبطی کرده هم اصلا مهم نیست. وچه اهمیتی دارد که سازمان مجاهدین هم چقدر پست و بی وطن تر است . بگذارید به شعورمان رجوع کنیم نه مصاحبه های تبلیغاتی به حافظه تاریخی مان به همان روزها … آن دست خطی هم که مهندس شما هنوز تطهیرش میکند فقط دستور قتل عام بوده و بس. ما را بیش از این به یاد بن سلمان و خاشقجی و اره و اسید و انکار و کتمان نیاندازید آنها آنقدری بلوغ دارند که دست کم یک ماهه بپذیرند و سکوت کنند شما پس از این همه سال هنوز هم از در انکار و تطهیر به روان و اعصاب ما دخول غیر شرعی میفرمایید . فکر نمیکنید که پس از این همه تجاوز گری دیگر بس است؟
ترک ها ارمنی ها را انکار می کنند
عربها حلبچه و انفال و… را به دیگری حواله می دهند
شما اما نوبرید …شما حتی از جنایت خاوران و ۶۷ هم میخواهید برای امام و نخست وزیرش هم امتیاز بگیرید . بروید حرفهای علی شیمیایی را در دادگاه صدام گوش کنید. ما مردمان خاورمیانه به یک اندازه نادان هستیم.
خوب آقای موسوی بد نیست روشن بفرمایند که اولا به عنوان بالاترین مقام اجرایی وقت برای دوره ای طولانی چرا تا همین الان از تمام جنایات رخ داده در آن سالها اعلام انزجار یا برائت نکرده اند؟ درثانی، اگر این همه بیخبر بودند چرا سال ۸۸ وعده بازگشت به دوران طلایی امام را دایم تکرار می کرد؟
راستش رابخواهید تک تک ما در این امر مسئول م مقصریم. افراد سیاسی بسته به مقام ورتبه شان بسیار بیشتر. همین جناب منتظری لطف کنند نقداً اندکی در خصوص فعالیت های اخویشان که پدر او را مجنون خطاب کرد قدری روشنگری بفرمایند تا بعد.
دیدگاهها بستهاند.