زندان فشافویه، قرنطینه‌ای غیرقابل نظارت در بیابان

زیتون ـ یلدا امیری: سازمان بهزیستی امروز اعلام کرد که بارها برای نظارت بر زندان فشافویه درخواست داده است اما تاکنون موفق به این کار نشده است.

ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا همان زندان فشافویه که برای ساخت آن ۱۵ سال وقت و حداقل   ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شد را از همان ابتدا «اردوگاهی برای کوچ محکومان مواد مخدر» نامیدند، هر چند بعدها همه محکومان زندان‌های تهران اعم از مجرمان مواد مخدر، مجرمان اقتصادی و متهمان سیاسی و عقیدتی را هم به آنجا کوچاندند.

تلاش بهزیستی برای نظارت بر این زندان از جهت رسیدگی به محکومان معتاد به مواد مخدر است، افرادی که تعداد قابل ملاحظه‌ای از جمعیت ۱۵ هزار نفری این زندان را تشکیل می‌دهند. به گفته  فرید براتی سده، معاون توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی وظیفه نظارت بر مراکز ماده ۱۶ در نگهداری از معتادان متجاهر بر عهده سازمان بهزیستی است، بنابراین آنان باید به این مرکز دسترسی داشته باشند.

Risultati immagini per ‫زندان فشافویه معتادان‬‎

 

در فشافویه چه می‌گذرد؟

حسن‌آباد قم، جایی است که سال ها پیش کلنگ ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا زندان فشافویه در آن زده شد، زندانی در ۳۲ کیلومتری جنوب تهران.

گزارش‌های که از درون این زندان به دست می‌رسد آن را «اسفبار» و « جهنمی» توصیف می‌کند.

زندانیان از کوچکترین امکانات زندگی محرومند؛ آنها حتی آب آشامیدنی سالم ندارند. از ابتدای تاسیس این زندان کیفیت آب آشامیدنی بسیار بد بوده و همین آب نیز تنها در ساعاتی خاص در دسترس است آب از ساعت ۴ بعدازظهر تا ۷ صبح روز بعد آب قطع می شود. کیفیت این آب در چند ماه گذشته بدتر شده به نحوی گفته می‌شود قابل نوشیدن نیست. تصور اینکه این زندان ۱۵ هزار نفری آب آشامیدنی ندارد قابل باور نیست. زندانیان مجبورند از بوفه زندان آب تهیه کنند و قیمت هر بطری آب آشامیدنی بالای ۱۰ هزار تومان است.

از ابتدای تاسیس این زندان کیفیت آب آشامیدنی بسیار بد بوده و همین آب هم تنها در ساعاتی خاص در دسترس است. زندانیان مجبورند از بوفه زندان آب تهیه کنند و قیمت هر بطری آب آشامیدنی بالای ۱۰ هزار تومان است.

به گفته کسانی که مدتی را در این زندان حضور داشته اند وضعیت تهویه، دستشویی و حتی اندک غذایی که به زندانیان داده می شود، بسیار بد است. توالت عمومی سوراخی در کف یک محوطه  ۶۰ در۶۰ سانت بدون شلنگ و روشویی و نور است که با یک پرده از تختها و کف سلولهای ۳ در۳متر، که ۲۶ تا ۳۲ نفر در آنها نگهداری می شوند، جدا شده است.

یکی از کسانی که مدتی را در این زندان گذرانده می‌نویسد که زندانیان پس از ورود باید دو بار، بار اول جلو نگهبانی و بار دوم جلوی انتظامات کاملا لخت شوند تا چیزی به داخل زندان منتقل نکنند، با این حال انواع مواد مخدر به وفور در زندان موجود است. زندانیان سپس به قرنطینه منتقل می شوند. وکیل بند‌ها معمولا از بین زندانیانی که سابقه دعوا و چاقوکشی دارند انتخاب می شوند. به هر زندانی دو تخته پتو می دهند پتوهایی کثیف که باقیمانده غذا و استفراغ روی آنها مشهود است و اکثرا مدت‌هاست شسته نشده و پر از ساس و شپش هستند. در هنگام ورود علاوه بر پتوها یک عدد لیوان یکبار مصرف پلاستیکی و یک عدد قاشق یکبار مصرف پلاستیکی به آنها داده می شود و به زندانی تاکید می شود که این قاشق و لیوان یکبار مصرف باید تا پایان قرنطینه حفظ شود چون برای آب و غذا خوردن فقط از همان ها می تواند استفاده کند.

تعداد زندانیان در سلول های کوچک قرنطینه آنقدر زیاد است که عده ای مجبور می شوند روی زمین و زیر تخت ها بخوابند. حمام ها که با پارچه ای سفید از محوطه اتاق جدا شده، دوش ندارند، آب گرم هم وجود ندارد. عدم وجود تهویه و بوی تعفن به دلیل وجود توالت بدون در و وجود زندانیان معتاد به مواد مخدر که توانایی حرکت ندارند حمام نمی کنند و عملا دراز کشیده استفراغ یا ادرار می کنند. بخشی از مشکلات بقیه زندانیان است.

یکی دیگر از مشکلات اساسی این زندان عدم تفکیک جرائم در آن است. مثلا زندانیان با جرائم سرقت مسلحانه، فروش مواد مخدر و ضرب و جرح در کنار زندانیان سیاسی یا مالی نگه داری می شوند. بعد از قرنطینه اول که حدود یک هفته به طول می انجامد زندانیان به قرنطینه دوم به مدت ۴۵ روز منتقل می‌شوند که وضعیت چندان متفاوتی با قرنطینه اول ندارد.

یک گزارش چند واکنش

قانون انتقال زندان‌ها و مراکز اقدامات تامینی و تربیتی به خارج از شهرها اول بار در سال ۱۳۸۰ به تصویب مجلس ششم و شورای نگهبان رسید اما در عمل کاری انجام نشد و زندان‌ها کماکان در داخل شهرها باقی ماندند. در برنامه ششم توسعه نیز طی ماده ای مجدداً بر اجرای این قانون تاکید شد و دولت و قوه قضاییه موظف شدند ۲۰ زندان که در مراکز استان‌ها قرار دارند را بفروشند و به بیرون شهرها انتقال دهند. در نهایت این انتقال در تهران انجام شد و زندان فشافویه در سال ۹۴ مورد بهره‌برداری قرار گرفت، اما زمان زیادی از شروع این بهره‌برداری نگذشته بود که وضعیت بد این زندان آن را موضوع خبرها کرد.

 

چندی پیش پس از انتشار گزارشی درباره این زندان توسط نادر فتوره‌چی، روزنامه نگار که یک شب را در قرنطینه این زندان گذرانده بود فشافویه در مرکز توجه قرار گرفت.

سهیلا جلودارزاده، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرد که نمایندگان مجلس بارها خواستار بازدید از زندان‌ها شده‌اند، اما هنوز جواب درستی دریافت نکرد‌ه‌اند و هنوز مجوزی برای آنها صادر نشده است. او تأکید کرد که  با توجه به مسائل مطرح شده در روزهای اخیر شماری از نمایندگان مجلس به طور جد خواستار بازدید از زندان‌ها هستند.

شکور پورحسین شقلان، یک عضو دیگر کمیسیون اجتماعی مجلس درباره این اخبار گفت: «اینکه مطرح شده زندان فشافویه سرویس بهداشتی ندارد، قابل باور نیست.»

همن طاهر خانی، نماینده تاکستان و عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ایران هم  در مصاحبه با خبرگزاری مجلس ایران از وضعیت زندان فشافویه تهران انتقاد کرده و خواهان اقدام سازمان زندان‌ها شده است.

به نظر می‌رسد اینکه نمایندگان مجلس و سازمان بهزیستی تا کنون موفق نشده‌اند از این زندان بازدید کنند، نشان از آن دارد که اوضاع این زندان ها آنچنان وخیم است که مسئولین زندان جرات نمی‌کنند حتی برای مقامات نیز اجازه بازدید صادر کنند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. هیچ کدام از مقامات نظام مقدس اسلامی خبری از این زندان ندارند و اصلا جز وظایفشان نیست که بدانند. هر کس که نداند که نداند که نداند در جمهوری اسلامی بر سر هر کار بماند.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »