نسبیتِ امر حرام، نقدی بر مقاله سه فعل حرام شرعی در اقدامات داعش

حسین پورفرج

نقدی بر مقاله سه فعل حرام شرعی در اقدامات داعش ، نوشته  حسن یوسفی اشکوری

2e36ebec-551c-4ea6-b66a-1649c7ca9a37

مقاله «سه فعل حرام شرعی در اقدامات داعش» نوشته یوسفی اشکوری دربردارنده افعال داعشیان در قبال غیرخودی‌ها و به طور مشخص
دشمنان اسلام ایدئولوژیک است. در این نوشتار این نواندیش مسلمان سه فعل حرامِ ترور، کشتار غیرنظامیان و البته ایجاد رعب و وحشت را به عنوان برجسته‌ترین اعمال حرام این قماش بی‌قید و بند ذکر نموده‌اند و بر اساس آن نظر خود را اعلان داشته‌اند. ایشان در این مقالۀ کوتاه تحلیلی تقریباً تاریخی-تطبیقی عرضه داشته‌اند و کوشیده‌اند اعمال این گروه را با سنت اسلامی و قرآن بسنجند. امری که البته ظاهراً خوش و خجسته است امّا حقیقتاً بر پایه‌هایی نامحکم بنا شده است.
ابتدا به مفاد این مقاله مختصراً بنگرید:
اکنون می خواهم به کوتاهی بگویم که به دلایل مستند قرآنی و شرعی، اقدامات تروریستی داعش با سه حرمت شرعی همراه است:

یکم. حرمت شرعی ترور
معادل «ترور» در زبان عربی و روایی اسلام «فتک» و «اغتیال» است. فتک و اغتیال یعنی مرگ ناگهانی و پنهانی و اعلام نشده. هرچند در آیات قرآن در این مورد خبری و نظری دیده نمی شود اما در سنت نبوی حدیثی از نبی اسلام نقل شده که بعدها (حداقل در قرن نخست اسلام) در سنت صحابه و تابعین مورد توجه بوده و بدان عمل می شده است. سخن پیامبر این است: «الایمان قیدّالفتک، المؤمن لایفتک». یعنی ایمان مانع از ترور است و مؤمن دست به ترور نمی زند. این سخن پیامبر، که در آن روزگار از فرط شهرت و مقبولیت به عنوان ضرب المثل هم در آمده بود، در عصر صحابه از چند شخصیت معتبر آن روزگار نقل و روایت شده است…
حال روشن می شود که اقدامات تروریستی داعشیان مدعی مسلمانی تا کجا با معیارهای اسلامی و شرعی سازگار است.

دوم. حرمت کشتار غیرنظامیان و بیگناهان
ایراد اساسی دیگر در کار داعشیان کشتن و گاه قتل عام افراد بیگناه و غیر نظامی است. اینان افراد بیگناه و بی دفاع را در خانه و در محل کار و در کنسرت و ورزشگاه و یا در یک فروشگاه به صورت جمعی و کور می کشند و این اقدام تهبکارانه خلاف شرع مسلم است. چنان که در تمام سیره ها آمده پیامبر اسلام بارها هنگام اعزام نیروهای نظامی برای انجام عملیات جنگی به فرماندهان و دیگر نظامیان به طور متحدالمأل سفارش می کرده است که متعرض غیر نظامیان، زنان، کودکان، پیران و از کارافتادگان، دیرنشینان (که می توان آن را پیروان ادیان دیگر ترجمه کرد) نشوند…

سوم. حرمت شرعی محاربه و ارعاب
موضوع مهم دیگر در کار داعشیان این است که اعمال تروریستی آنها مصداق روشن محاربه است. در آیه ۳۳ سوره مائده چنین آمده است «انما جزاءالذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلّوا او یصلّبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی¬الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم» (کسانی که با خدا و رسول او می ستیزند و در زمین فساد می کنند، سزایشان جز این نیست که کشته شوند یا بردار شوند و یکی از دستهایشان به عکس یکدیگر بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند، این رسوایی آنها در این دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ دارند)…*

در اینجا ما تحلیل خود از این مقاله را ذیل این سوال توضیح می‌هیم که: منظور از امر حرام از نظرگاه چه کسی‌است؟! و از چه روی مطرح شده‌است؟! باری، به اعتقاد نگارنده این نواندیش مسلمان “تعریف امری به عنوان امر حرام” در نظرگاه مسلمانان نواندیش و بعضاً سنتی را با “تعریف امری به عنوان امر حرام” در نظرگاه مسلمانان بنیادگرا و ایدئولوگ مخلوط می‌نماید و از این روی حرام بودنِ فعلی را در همۀ قرائت‌های اسلامی یکی می‌پندارد. ایشان چون می‌پندارد که ترور در اندیشه مثلاً نواندیشان مسلمان و یا در نظر سنت‌گرایان مسلمان غیرافراطی، مطرود، غیراخلاقی و لذا حرام در حرام معنا شده است، لذا چنین نیز گمان می‌نمایند که همانا چنین فعلی از منظر بنیادگرایان مسلمان نیز می‌باید حرام و صدالبته غیرانسانی معنا بیابد و لذا اینگونه از ارتکاب به آن جلوگیری شود. امری که حقیقتاً الحق و الانصاف چندان قابل دفاع، -آنهم دفاعی عقلانی و شسته/رفته- نیست و می‌باید من باب آن تجدید نظر نمود.
بنابراین، به اعتقاد نگارنده- و البته بر خلاف نظر جناب یوسفی اشکوری در مقاله “سه فعل حرام داعش”،-همانا امور برشمرده ایشان اعم از ترور، رعب و وحشت و کشتار بی‎گناهان و غیرنظامیان، -اگرچه که از منظر مسلمانان آنهم مسلمانان نواندیش و غیرافراطی می‌تواند و اصلاً فریضه است که به‌سان فعلی حرام و صدالبته غیرموجه جلوه بنماید و لذا به عنوان امری بداخلاقانه خوانده شود؛- ولی با این وجود همۀ این امور و هر امور بداخلاقانه دیگری هرگز از منظر مسلمانان بنیادگرا اعم از داعش‌ها و بوکوحرام‌ها نمی‌تواند و اصلا خنده‌دار است که اینچنین تعریف بپذیرد و اینگونه حدود و ثغور بیابد. باری، به عبارت صریح‌تر آنچه از نظر مسلمانانِ عادی و یا نواندیش و اخلاق‌گرا حرام و همانا قبیح تلقی می‌گردد، همان امر از منظر مسلمان بنیادگرا و ایدئولوگ حلال و حتّی بهشت‌آفرین تصور می‌شود و لذا ارتکاب به آن – نه جنبه‌های بازدارنده،- بلکه جنبه‌های حیاتی می‌ستاند. باری، از منظر مسلمانان بنیادگرا چون “هدف مقدس است” حلال بودن یا حرام بودن هیچ امری خاصیتِ اجرایی پیدا نمی‌کند و لذا در برابر آن هدف مقدس اصلاً مطرح نمی‌باشد. تمام امور شرعی به خاطر حصول به آن هدف مقدس می‌تواند و اصلاً فریضه است که به پرانتز بروند و از آنها هیچ رنگ و بویی نیز باقی نماند. امری که حقیقتاً به نوعی یاد آور تفکرات ماکیاول در عرصه سیاست است[۱] و حتّی می‌توان همچون دکتر سروش آن را ماکیاولیسم مسلح برشمرد.[۲]
نتیجتاً برخلاف نظر جناب یوسفی اشکوری امر حرام برای همۀ قرائت‌های اسلامی یک معنا را ندارد و حتّی گاهی در معنای امری متضاد جلوه می‌نماید. مثلاً همین امورمورد نظر نویسنده[۳] اگرچه از نظر ما حرام و ناخوب است امّا حقیقتاً از نظر داعشیان و همرزمانشان حلال و بهشت‌آفرین است و حتّی می‌باید بدان به چشم یک امر فرضیه نگاه شود. امری که هم در دنیا و آخرت سعادت مسلمانانِ هم‌دار و دستۀ ایشان را،- البته به ظن باطن خویش- تضمین می‌سازد و راه نجات را از این مسیر جستجو می‌نماید و لذا دست به اقدامات خونین و خونریزانه می‌یازند. هر چند به قول سعدی: «ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/کین ره که تو میروی به ترکستان است».[۴] بنابراین، در پایان چنین می‌توانیم بگوییم که امر حرام امری نسبی و در قرائت‌های گوناگون اسلامی معانی متفاوت دارد و لذا برای همگان به یک سیاق تعریف نمی‌پذیرد. این مسئله اساساً منوط به نحوۀ قرائت مسلمانان از اسلام در مقام شریعتی‌الوهی است و لذا بیشتر معطوف به نحله‌های گوناگون اسلام‌شناسانه است. نحله‌‌هایی که هر کدام از ظنِ خود امور مربوط به حد و ثغور مسلمانی را به گونه‌ای مشخص و ویژه معنا می‌نمایند و در جهت آن سفره اسلام‌ورزی خویش را پهن می‌سازند. و هکذا و هکذا.

 

پانوشت‌ها:
*مراجعه فرمائید به اصل مقاله:سه فعل حرام شرعی در اقدامات داعش، نوشته حسن یوسفی اشکوری، وب سایت رسمی ایشان.
[۱] نیکولو برناردو ماکیاولی (به ایتالیایی: Niccolò di Bernardo dei Machiavelli) فیلسوف سیاسی، شاعر، آهنگساز و نمایشنامه‌نویس مشهور ایتالیایی در ۳ مه ۱۴۶۹ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و در ۲۱ ژوئن ۱۵۲۷ درگذشت. نام او در فارسی به صورت ماکیاول نیز به کار می‌رود.ماکیاولی زندگی خود را صرف سیاست و میهن پرستی کرد. با این حال برخی او را به اتهام حمایت از حکومت اقتدارگرا و ستمگر همواره مورد حمله قرار داده‌اند. علت آن نوشتن کتابی به نام شهریار (Il Principe) است که وی برای خانواده مدیچی (Medici)، حاکمان فلورانس نوشته‌است.
او در این باب (هدف و توجیگری وسیله) می‌گوید: می‌باید دانست که یک شهریار، به ویژه شهریاری نو دولت، نمی‌تواند در اندیشه‌ی داشتنِ همه‌ی آن خیم‌هایی (خوی و طبیعت) باشد که در [میان] مردم، نیک شمرده می‌شود، زیرا برای پاسداری از دولتِ خویش چه بسا ناگزیر است درست پیمانی و نیکوکاری و مردم دوستی و دین‌داری را زیرِ پا نهد. بنابراین، می‌باید چنان خویی داشته باشد که با دگر شدنِ روزگار و ضرورت‌های آن دگرگون شود؛ و چنان‌که گفتیم، جانبِ نیکی را فرو نگذارد، اگر بشود، اما هرگاه ضروری باشد بتواند به شرارت نیز دست یازد…(مراجعه فرمائید به: شهریار/ نیکولو برناردو ماکیاولی/ ترجمه محمود محمود)
[۲] مراجعه فرمائید به سخنرانی دکتر سروش تحت عنوان ماکیاولیسم مسلح، وب سایت رسمی ایشان.
[۳]منظور از نویسنده یوسفی اشکوری و منظور از موارد: ترور، دیگرکوشی و ایجاد رعب است.
[۴] مراجعه فرمائید به گلستان /باب دوم در اخلاق درویشان/حکایت

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه می‌پردازم. به امید مانایی صلح، جنگ حتا حوصله‌ای برای نگارش و خواندن اینگونه مطالب نخواهد

ادامه »

در جهان امروز، رادیکال‌های فکری اغلب به چهار جریانِ عمده رادیکالِ راستِ سکولار، رادیکالِ چپِ سکولار، رادیکالِ بنیادگرای مذهبی و رادیکال عرفانی دسته‌بندی می‌شوند.

ادامه »

آقای خاتمی، بسیار کوشید اصلاحات مورد نظر خود را به عنوان یک روش برای اصلاح و بهبود جمهوری اسلامی در

ادامه »