باز هم موضوع‌گیری‌های شتاب‌زده و نسنجیده در سیاست خارجی
فارغ از این‌که نتیجه قیام عمومی مردم ونزوئلا بر علیه رئیس‌جمهور بی‌سواد و دیکتاتور این کشور چه خواهد شد، شتاب‌زدگی در موضع‌گیری له یا علیه هریک از طرفین، نشان‌دهنده  فقدان درایت سیاسی و دیسیپلین دیپلماتیک است. فرقی نمی‌کند این شتاب‌زدگی از طرف آمریکا و بر علیه مادوره باشد، یا از طرف ایران و به نفع مادوره.
 
اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، آمریکا یکی از کشورهای دارای حق وتو در سازمان ملل، و صاحب یکی از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین اقتصاد‌های دنیاست، و نتیجه خیزش عمومی در ونزوئلا، اگر بر خلاف موضع‌گیری آمریکا هم تمام شود، قطعنا زیانی نه در عرصه دیپلماتیک و نه در عرصه اقتصادی متوجه این کشور نمی‌کند.
 
حتی می‌شود احتمال داد؛ این موضع‌گیری یکی از پاز‌ل‌های بازیی است که خود آمریکا طراحی کرده و اکنون باید این نقش را بر اساس «تئوری بازی‌ها» و بازیی که خود طراح آن ‌است بازی کند.
 
به غیر از آمریکا و کانادا و برزیل و چند کشور دیگر که شتاب‌زده از قیام مردمی در ونزوئلا جانب‌داری و حمایت کردند، و ترکیه و ایران و یکی دو کشور دیگر که شتابان بر خلاف این‌ها از مادوره حمایت کردند، غالب کشورهای جهان بر اساس درایت و فهم دقیق سیاسی، موضع‌گیری در مقابل این اتفاق را به سکوت برگزار کردند تا نتیجه دعوا مشخص شود.
 
طبیعی است اگر نتیجه این خیزش حذف مادوره و تیم سیاسی همراه او باشد، همه کشور‌ها از جمله ایران و ترکیه مجبور خواهندبود، سفیر جدید این کشور را  که از طرف دولت جدید معرفی می‌شود، بپذیرند، یا اگر اوضاع بر همان منوال سابق باشد هم، کشورهای حامی خیزش مردم، توانی دخالت در امور داخلی این کشور یا نپذیرفتن سفیری را که الان مشغول خدمت است، نخواهند داشت.
 
در این میان، زیان‌کننده کشورهایی هستند که شتاب‌زدگی کردند و باز در میان آن‌ها زیان‌کننده‌ترین ایران است. این سیاستی است که بیش از ۴۰ سال در دستور کار حاکمیت بوده و فرقی نداشته بر مناصب کشور نیروهای چپ بوده‌اند یا راست. و البته که همیشه صورت‌حساب این فقدان درایت را مردمی پرداخته‌اند که برای فریب آن‌ها برچسب‌های شهید‌پرور و … به آن‌‌ها اهدا می‌شده است.
 
خیلی دور نرویم و یکی دو مثال از دوران‌های نزدیک بزنیم.
در سال ۲۰۰۹ که در جریان انتخابات رئیس‌جمهوری افغانسان، بین حامد کرزای و عبدالله عبدالله، نتایج انتخابات مورد خدشه واقع، و قرار شد تا بازشماری آراء نتایج رسمی نشود، هنوز نتایج رسمی‌نشده، احمدی‌نژاد تنها رئیس دولت دنیا بود که در کمال بی‌درایتی، با شتاب‌زدگی انتخاب حامد کرزای را به او تبریک گفت.
 
باز در جریان انتخابات پارلمانی عراق، در حالی که همه شواهد نشان از شکست جناح نوری‌المالکی و پیروزی رقیب او داشت، تحلیل‌گران سیاسی از تریبون‌های رسمی، خلاف این نتایج را با خوشحالی پیش‌بینی می‌کردند.
 
از این دست شتابزدگی‌ها در سیاست ایران زیاد است، و هیچ‌کدام هم بدون هزینه برای ملت ایران نبوده و نیست.
 
برای این‌که نمونه‌ای از هزینه خطاهای شتاب‌زده و نسنجیده رفتارکردن و گاهی خلاف جریان آب شناکردن را نشان دهم، اشاره کنم که چند سال پیش حکم جلب بین‌المللی «عمرالبشیر» رئیس جمهور سودان توسط دیوان بین‌المللی کیفری به اتهام ارتکاب «جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت» در دارفور، صادر شد.

علی لاریجانی، در کج‌دهنی به این حکم، بلافاصله به سودان سفرکرد و خواهان گسترش روابط با رژیم حاکم بر سودانی شد که تحت تعقیب بین‌المللی بود.


چند سال بعد پاداش این خودشیرینی را عمرالبشیر با بستن رایزنی فرهنگی ایران در خارطوم، قطع رابطه با ایران در حمایت ار عربستان و اخراج هیئت دیپلماتیک ایران از سودان و نهایتا خوددداری از صدور ویزا برای هیئت ایران برای شرکت در اجلاسICAPP در سودان داد.

 هنوز زخم نتایج سیاست‌گذاری‌های شتاب‌زده و نسنجیده پیشین مرهم نیافته و جوهر فرمان‌های محدودیت و تحریم‌های پیشین خشک‌نشده، کما فی‌السابق ایران دوباره در یک رفتار نسنجیده و شتاب‌زده، از یک طرف مبارزه‌ای حمایت می‌کند که برنده آن معلوم نیست و معلوم هم باشد،‌ اقتصاد کشور درگیر، چنان فروپاشیده است، که این حمایت و موضع‌گیری به فرض باقی ماندن جریان حاکم، کمترین منفعتی برای کشور ایران به‌دنبال ندارد و نخواهد داشت، البته زیان این موضع‌گیری از هم‌اکنون در کارنامه دیپلماتیک ایران ثبت، و فاکتور هزینه‌های آن برای شهروندان نگون‌بخت کشور صادر شده‌است.
 
یک نکته اساسی دیگر؛ فرض بگیریم در مناقشه ونزوئلا اگر آمریکا از مادوره حمایت می‌کرد، در این شک نکنیم که ایران از جریان مخالف مادوره و البته با همین شتاب حمایت می‌کرد. شاخص حاکمیت ایران برای رفتار سیاسی نه تعقل که نگاه به رقیب است.
*نام نویسنده یادداشت نزد زیتون محفوظ است.
تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

10 پاسخ

  1. جمهوریکتاتوریهایی که با جنایت علیه خواست عمومی مردم سوریه منافع حزبی و فرقه ای حاکمان خود را تامین کردند، در غیاب تعهد همیشگی تمدن غرب برای پاسداری از حقوق بشر در کار خود موفق شدند. اینک همان دارو دسته میخواهند در ونزوئلا هم فرمول کذایی را پیاده کنند و یک فرقه ذلیل را در راس حکومت آن تثبیت کنند. اگر این بار هم موفق شوند می توان گفت دنیا واقعا وارد عصری دیگر از تعادل قدرتهای جهانی شده و انشقاق غرب در قالب جدایی راه اروپا از مشترک المنافع ها و نیز از آمریکا جبهه مترقی را به سمت افول میبرد. و در خلا قدرت چیزی نمیماند جز چیرگی پلشتیها.

  2. فراموش نشود که روسیه هم پشتیبانی خود از مادورو را اعلام و حتی جسته و گریخته حرف از اعزام نیروی نظامی به انجا زد ” برای امریکا اعلام پشتیبانی از ونزوئلا توسط کشورهائی مثل ترکیه یا ایران اهمیتی ندارد اما وقتی روسیه اعلام میکند که پشت مادورو قرار گرفته قضیه فرق میکند ” ایران هم با این پشتیبانی بی گدار به اب نزده و نقش روسیه برایش مهم است که میتواند حرکات امریکا را حساب شده تر کند و اگر فرو پاشی هم در کار باشد به تعویق بیفتد یا حتی تجربه سوریه در مورد ونزوئلا دوباره تکرار شود ” سوریه جائی بود که کسی در فرو پاشی اش شک نداشت اما این اتفاق نیفتاد !

  3. این مقاله عجب آبی در لانه توده ای تا انداخته که فقط از فحش های چاله می انی دریغ کردند. آنها که از بی سوادی نویسنده میگویند آیا می آنند که ۳ میلیون مردم ونزوئلا در چند سال اخیر این کشور را ترک کرده‌اند به دلیل وضع غیر قابل تحمل اقتصادی و فساد دولت ماد‌رو؟. آیا میدانند که فقط در ظرف چند هفته گذشته بیش از ۱۲۰ نفر در جریان تظاهرات در این کشور کشته شده‌اند؟

  4. نویسنده ناشناس حتی با تازیخ معاصر کشور خودش (اگر ایرانی باشد) کاملا بیگانه است. اگر کسی جنبش ملی شدن صنعت نفت را مطالعه کرده باشد، براحتی به شباهت های اتفاقات منتهی به کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی زنده یاد مصدق و وقایع جاری این روزها در ونزوئلا پی می برد. در آن زمان هم تحریم های غرب علیه ایران و همکاری ملاکان و سرمایه داری وابسته به غرب و دربار در نارضایی تراشی در عمل زمینه های موفقیت کودتا را فراهم کردند. مطالعه سایر کودتاهای امریکا در گوشه و کنار جهان پیشکشش!
    امروز هم با تمام اشتباهات و کوتاهی های دولت ونزوئلا، وضعیت آن کشور پیش و بیش از هر چیز نتیجه سیاست های سلطه جویانه غرب بسرکردگی امریکاست. نویسنده که بنا به ملاحضاتی ترجیح داده نامش را از خواننده پنهان کند، نه بدنبال ریشه یابی مشکلات ونزوئلاست و نه جویای دلایل یکه تازی های قلدرمابانه امریکاست. نویسنده ناشناس تنها یک هدف دارد و آن هم ترغیب و ترویج تسلیم کامل در برابر امریکا و متحدان منطقه ایش؛ گویا ایشان و سایر دوستان مومن ایشان این تسلیم را نوعی تقدیر الهی می دانند. یا شاید هم به وصایای پیران رخت بسته از دنیایشان عمل می کنند.
    نویسنده ناشناس همان می کند که سایر همقطارانش از دست زیدآبادی و زیباکلام یا گردانندگان کانال تلگرام سهام نیوز. با این تفاوت که آنها جسارت آوردن نام خود پای مواضع تسلیم طلبانه خود را دارند. در این میان شهامت کانال تلگرام سحام نیوز چنان گل کرده که حتی از بیان حسرتی که برای حکومتی از دست عربستان یا حاکمی از دست محمد بن راشد به دلش مانه نیز ابایی ندارد.
    آقا یا خانم بی نام، من از سطح سواد نیکلاس مادورو (Nicolás Maduro) یا بقول شما مادوره بی خبرم تنها می دانم که راننده اتوبوسی بوده که تا مقام وزیرخارجه و معاون اولی رئیس جمهور و تا ریاست جمهوری رسیده آن هم در انتخاباتی که کاملا زیر نظر مجامع بین المللی صورت گرفته اند. اما با دنبال کردن تراوشات قلمی طیف شما حال در دنیای مجازی یا در فصل نامه مهرنامه یا روزنامه سازندگی (که کارتون احمدی نژاد را وقیحانه کنار گلسرخی چاپ می کند) به این امر یقین پیدا کردم که شما و همقطارانتان نه تنها بی سوادید بلکه اصلا تلاشی هم برای آموختن نمی کنید. شما تنها یک هدف دارید آن هم عرضه خود به قدرت های جهانی است! بدترین نتیجه تلاش شما و اسلافتان این که وطن فروشی را به یک ارزش تبدیل کرده اید.

  5. این نویسنده ی فیلسوف و عالم و مجتهد از چیزی میترسد که مردم را از سعادت آشنایی با خود محروم کرده؟ حیف نیست این نابغه از مردم دریغ شود؟ اگر اسمش را بگویید حتما مایکل پنس وی را رئیس جمهور میکند و ترامپ و نتانیاهو اولین کسانی هستند که وی را برسمیت میشناسند. از همه چیز بهتر این نویسنده با سواد بر فن خوشرقصی برای قدرتهای زورگو تسلط دارد. خوب شلنگ تخته میاندازد.

  6. نویسنده در این یادداشت ادرسهای غلط می دهد . وانمود می کند که قیامی ملی علیه یک دیکتاتور دارد اتفاق می افتد . کودتا واضح و اشکار است انهم کودتایی متفاوت و شاید به لحاظ شکلی اولین از نوع خود و فارغ از برد هر طرف این مسئله ایجاد یک رویه جدید در عرصه بین الملل و نابودی حقوق بین الملل است .کشورهای اروپایی التیماتوم داده اند و تاریخ هم برای انتخابات ونزوئلا تعیین کرده اند ، امریکا و دارودسته اش در ونزوئلا دولت هم تعیین کرده اند. دیر نباشد که این رویه ای شود که دامن خیلی کشورها را بگیرد تا کنون سابقه نداشته کشوری برای کشوری دیگر رئیس جمهور و تاریخ انتخابات ان هم به صورت علنی تعیین کنند .
    اقای طاها پارسا بیش از حد درگیر تئوری بازی ها هستی و همه چیز را با ان می سنجی ولی هر مظروفی جایش هر ظرفی نیست

  7. چرا نام نویسنده را از خوانندگان پنهان کرده اید؟ آیا ایشان در ونزوئلا تشریف دارند و نگران تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی دول مادورو؟ یا اینکه در همسویی با امریکا چنان تند شتافته که بر قلم آوردن نام خود را مصلحت ندانسته؟
    ایشان که تا این حد به سواد خود مطمئن است و به دیگران انگ بی سوادی می زند، مفید می بود اگر کمی از دانسته های خود از تاریخ ونزوئلا و بالاخص تحولات ۲۰ ساله اخیر را با خوانندگان در میان می گذاشت و تنها به رونویسی از نیویورک تایمز بسنده نمی کرد!
    شاید با این کار با نبوغ ایشان آشنا شده و سکان دیپلماسی کشور را به ایشان می سپاردیم.

  8. چرا نباید از ایشان حمایت کرد؟ دیکتاتور هست، فاسد هست، قاتل هست، و ضد امریکا.
    آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »