مغالطه ی «اهمال سور» ( fallacy of concealed quantification) نوعی اهمال در استفاده از سورهای کلی و یا استفاده ی نادرست از سورهای مبهمی مانند «اغلب، اکثرا،گاهی،خیلی کم،معمولاً و…» است.
کسی که می گوید«احمد اصفهانی است و اصفهانی ها زرنگ اند» منظورش این است که به شنونده القا کند یا بگوید «احمد زرنگ است». این فرد اما دچار مغالطه ی «اهمال سور» شده است. او گزاره ی «اصفهانی ها زرنگ اند» را به معنای «همه ی اصفهانی ها زرنگ اند» به کار گرفته است، اما در استفاده از سور کلی«همه» اهمال ورزیده است.
در این نوع مغالطه، گوینده برای آنکه فردی را محکوم کند یا از او تعریف کند، او را به یک گروه یا صنف نسبت می دهد؛سپس یک صفت را که احتمالا در بعضی از اعضای آن گروه وجود دارد به شکلی صریح یا مبهم به کل گروه نسبت می دهد و آنگاه نتیجه می گیرد که فرد مورد نظر نیز دارای آن صفت است. این در حالی است که ممکن است این صفت در فرد مورد نظر وجود نداشته باشد. مثلاً:
باجناق جدیدم فارغ التحصیل رشته اقتصاد است. فارغ التحصیلان این رشته افراد بی سوادی هستند.
مقصود گوینده ی این عبارات مشخص است. او می خواهد ثابت کند «باجناق جدیدش» بی سواد است و به همین خاطر از مغلطه ی «اهمال سور» استفاده کرده است، چون منظورش این بوده است که «همه ی فارغ التحصیلان این رشته بی سوادند» که قطعا گزاره نادرست است. لذا باجناق جدید او که اقتصاد خوانده، می تواند فرد بسیار باسوادی هم باشد.
این مغالطه گاهی با سورهای مبهم نیز صورت می گیرد. مثلاگفته می شود «اکثر افراد دارای فلان صفت هستند، پس این فرد خاص دارای فلان صفت است.». یعنی در نمونه بالا به جای آنکه گفته شود «فارغ التحصیلان این رشته بی سواداند»، گفته می شود «اغلب فارغ التحصیلان این رشته بی سوادند» که در هر صورت نمی توان نتیجه مورد نظر را گرفت.
نمونه روزمره این مغالطه را می توان در اظهارات اخیر مصباح یزدی در دیدار با جمعی از اعضای منتخب دورههای طرح ولایت، مشاهده کرد:
… کوتاه آمدن در برابر دشمن، گاه به خاطر ترس از تهاجم و تحریم دشمن است که انگیزه افراد را برای مقاومت تحت تأثیر قرار میدهد؛ لذا گاهی این ترس در سخنان برخی نیز کاملا مشخص است و مثلا میگویند اگر این برجام و مذاکرات نبود، امروز جنگ شده بود!
منظور مصباح از کسانی که «میگویند اگر این برجام و مذاکرات نبود، امروز جنگ شده بود!» هاشمی رفسنجانی است؛ چون این عبارت در سایت هاشمی آمده است. مصباح یزدی در این اظهارات، برای آنکه هاشمی رفسنجانی را محکوم کند، از مغالطه ی «اهمال سور» استفاده می کند.اما سور مبهم «گاه» در نخستین جمله ی این عبارت و سور مبهم«گاهی» در سومین جمله، حاکی از آن است که کوتاه آمدن در برابر دشمن « همیشه» به خاطر ترس نیست و اگر هم همیشه به خاطر ترس باشد «همیشه» در سخنان افراد مشخص نیست و لذا نمی توان نتیجه گرفت که گوینده ی این عبارات آدم ترسویی بوده است و یا ترسیده است. اما مصباح یزدی ترجیح می دهد به خاطر انکه هاشمی رفسنجانی و طرفداران او را محکوم کند، از این مغالطه بهره بگیرد.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…