Categories: تیتر یک

«کالبد شکافی مجتهد از نظر شرعی جایز نیست»

زیتون ـ محمدرضا سرداری: دانشگاه تهران روز دوشنبه میزبان «پدر طالقانی» بود؛ میزبان مستندی از اباذر صالحیان که پس از ۳۷ سال از درگذشت یکی از رهبران انقلاب ساخته و در دانشگاه با حضور فرزندش مهدی طالقانی اکران شد. مرگی که به باور فرزند «آیت‌الله» همچنان مشکوک است. وی در مراسم اکران مستند پدرش، از ابهاماتی گفته است که در شامگاه ۱۹ شهریور سال ۵۸ روی داد. اظهاراتی که مستند را به حاشیه راند و توجه خبری را بار دیگر بر مسئله فوت مشکوک آیت‌الله طالقانی معطوف کرد.

به گفته مهدی طالقانی چند دقیقه قبل از این که حال پدرش وخیم بشود تمام ماشین‌ها و وسایل نقلیه‌ای که در منزل بوده را مرخص می‌کنند و بعد از وخامت حال آیت‌الله، حتی با کمیته هم تماس نگرفتند و به جای اینکه حداقل با بی سیم و وسایل ارتباطی فوری سراغ پزشک یا وسیله برای انتقال بیمار به بیمارستان را بدهند، با پای پیاده سراغ پزشک رفته که در آن هم موفق نبودند و وقتی برمی گردند که مرحوم طالقانی از دنیا رفته بود.

نقل قول‌های خانواده آیت‌الله طالقانی از مرگ مشکوک پدر

این البته نخستین بار نیست که فرزندان آیت‌الله طالقانی از مرگ مشکوک پدر خویش سخن گفته‌اند. مهدی و طاهره طالقانی سه سال پیش نیز در برنامه «کافه خبر» به این ابهامات اشاره کرده بودند. در آن برنامه فرزندان طالقانی به نپذیرفتن درخواست کالبد شکافی که احمد حاج سید جوادی دادستان وقت کل کشور درخواست کرده بود؛ اشاره کردند. مهدی طالقانی همچنین در گفت‌و‌گویی با نشریه «صدا» به قطع بودن تلفن‌های منزل و دفتر در هنگام وخامت حال آیت‌الله اشاره می‌کند.

به گفته مهدی طالقانی چند دقیقه قبل از این که حال پدرش وخیم بشود تمام ماشین‌ها و وسایل نقلیه‌ای که در منزل بوده را مرخص می‌کنند و بعد از وخامت حال آیت‌الله، حتی با کمیته هم تماس نگرفتند

موضوع دیگری از سوی فرزندان آیت‌الله طالقانی مطرح شده سرقت از آپارتمان آیت‌الله طالقانی و ربوده شدن اسنادی است که در اختیار وی بوده است. اسنادی که محتوای آن حتی برای فرزندان نیز معلوم نیست.

از دیگر اظهارات منتسبان آیت‌الله طالقانی، اظهارات مجتبی، فرزند دیگر آیت‌الله است که در خارج ایران بسر می‌برد. وی نیز در مصاحبه‌ای با صدای آمریکا اظهارات مهدی طالقانی را در خصوص مشکوک بودن مرگ پدرش تکرار کرد و در عین حال دولت موقت را مسئول عدم پیگیری این پرونده خواند. به گفته مجتبی طالقانی دولت بازرگان مانع تشریح پیکر پدرش شده به این دلیل که کالبد شکافی مجتهد از نظر شرعی جایز نیست.

گفته‌های محمد شانه‌چی رئیس دفتر آیت‌الله طالقانی

محمد شانه‌چی از فعالان سیاسی پیش از انقلاب و رئیس دفتر آیت‌الله طالقانی هم در زمره کسانی بود که به مرگ آیت‌الله طالقانی مشکوک بود. وی مرداد سال ۷۳ در گفت گویی با پروژه تاریخ ایرانی درباره خاطره خویش از روز فوت آقای طالقانی و نقش چهپور صاحب‌خانه و پدر زن محمدرضا کوچکترین فرزند آیت‌الله گفته بود.

محمد شانه‌چی رئیس دفتر آیت‌الله طالقانی

وی در این اظهارات به ملاقات سفیر شوروی با آیت‌الله طالقانی اشاره کرده و می‌گوید پس از پایان جلسه هیچ کس جز چهپور در خانه نبود. پاسدار خانه‌اش نیز که گرایش به مجاهدین خلق داشت مرخص شده بود. به گفته شانه‌چی حتی ولی الله چهپور نگذاشت که دختر و دامادش آن شب را در خانه بسر برند و آنان را تشویق کرد تا به خانه خویش با وجود آن که خیلی دور از خیابان ایران بود بازگردند. شبی که همسر آیت‌الله طالقانی نیز به اتفاق مهدی فرزندش در مشهد بود.

 مجتبی طالقانی می‎گوید دولت بازرگان مانع تشریح پیکر پدرش شده به این دلیل که کالبد شکافی مجتهد از نظر شرعی جایز نیست.

به گفته شانه چی وی پس از آن که از مرگ آیت‌الله مطلع می‌شود؛ به خانه چهپور مراجعه کرده و چهپور ماجرا را برایش بازگو می‌کند. چهپور به شانه چی گفته که آیت‌الله پس از صرف شام دچار حالت تهوع شده و وی روغنی به سینه و پهلوی طالقانی می‌مالد و سپس خانه را پیاده در پی دکتر عباس شیبانی به سمت میدان عشرت آباد ترک می‌کند در حالی که در آن اطراف چند بیمارستان وجود داشته است.

اظهارات مخالفان

اما برخی از همفکران و نزدیکان آیت‌الله طالقانی این مدعیات را تأیید نمی‌کنند. اکبر بدیع زادگان از اعضای دفتر آیت‌الله طالقانی از جمله افرادی است که مشکوک بودن مرگ آیت‌الله را نمی‌پذیرد. به گفته وی محمد ترکان محافظ وی همواره در کنار وی حضور داشته است. هاشم صباغیان وزیر وقت کشور نیز مرگ آیت‌الله طالقانی را طبیعی خوانده و گفته است پزشکی که گواهی فوت را صادر کرده علت مرگ را سکته قلبی تشخیص داده است. به گفته صباغیان ایشان ناراحتی قلبی داشت، دیابت هم داشت، سیگار هم می‌کشید. وی پخش شایعه در این خصوص را به بزرگی شخصیت آیت‌الله نسبت داده است.

هاشم صباغیان وزیر وقت کشور مرگ آیت‌الله طالقانی را طبیعی خوانده و گفته است پزشکی که گواهی فوت را صادر کرده علت مرگ را سکته قلبی تشخیص داده است.

محمد شانه چی که پیشتر به بخشی از خاطراتش اشاره شد نیز در لا به لای خاطراتش نکته‌ای نیز در خصوص ناراحتی قلبی آقای طالقانی گفته بود. «سفیر شوروی آمد و صحبت‌ها شروع شد. سیگار کشیدن برای آقای طالقانی مضر بود و دکتر ایشان را اکیداً نهی کرده بود. اما ایشان وسط مذاکرات دو تا سیگار کشید. سومی را که خواست بکشد، من به بهانه این که می‌خواهم چیزی در گوش ایشان بگویم، رفتم و سیگار را خاموش کردم و با خودم آوردم. سفیر شوروی این را دید و خنده‌اش گرفت.»

 

در میان فرزندان آیت‌الله طالقانی تنها فرزندی که در این زمینه سکوت کرده و سخنی از وی شنیده نشده اعظم طالقانی است. محمد بسته نگار همسر طاهره طالقانی و از فعالان ملی مذهبی نیز در زمینه مرگ مشکوک پدر همسرش سخنی به میان نیاورده بود. محمدمهدی جعفری مورخ و مترجم و از دیگر نزدیکان آیت‌الله طالقانی نیز معتقد است که وی به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. وی حتی شایعه آلوده شدن توتون سیگار را نیز رد کرده بود.

روایت مامور کا گ ب در ایران از فوت آیت الله طالقانی

ولادیمیر کوزیچکین افسر اطلاعاتی وقت شوروی در تهران که سال ۶۱ از محل مأموریت خویش گریخت و به بریتانیا پناهنده شد؛ خاطرات خویش را از دوره خدمتش در ایران در انگلیس منتشر کرده است. در خاطرات وی اشاره‌ای به درگذشت آیت‌الله طالقانی شده که در خور تأمل است.

وی ابتدا به حوادث پیش از روز حادثه اشاره می‌کند و ضمن اشاره به بازداشت فرزندان آیت‌الله طالقانی با اسلحه و سپس آزادی آنان و همچنین مصاحبه تلویزیونی آیت‌الله طالقانی در خصوص فرزندانش اشاره می‌کند که به باور وی تحت فشار صورت گرفته بود. افسر شوروی سپس به ملاقات سفیر آن کشور با آیت‌الله طالقانی اشاره کرده و شایعه مسموم شدن وی را از سوی سفیر توسط انگشتر یا سوزن زهر آلود یاوه می‌خواند. شایعه‌ای که طاهره طالقانی نیز به آن اشاره کرده است. نکته جالب آن که به نظر جاسوس شوروی ملاقات روز صورت گرفته اما نزدیکان آقای طالقانی این دیدار را در شب گزارش کرده‌اند. با این وجود افسر شوروی نیز به نقل از مخبرین خویش که مدعی شده جنازه را دیده‌اند به علائم مسمومیت در چهره اشاره کرده است.

جامعه بسته و مرگ‌های مشکوک رجال سیاسی

فوت‌های مشکوک چه پیش و چه پس از انقلاب همواره در ایران رخ داده‌است. فراگیری توهم توطئه از یک سو و فعالیت‌های جاسوسان و شفاف نبودن عرصه سیاست و اجتماع از سوی دیگر همواره از دلایل مهم دامن زده شدن به این شایعات است که البته به علت بسته بودن فضای سیاسی پیگیری آن همواره ناممکن مانده است. دست کم در جمهوری اسلامی پس از مرگ پرحاشیه محمود طالقانی، مرگ احمد خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی نیز محل شایعات گسترده شد. با یک بررسی اجمالی می‌توان دریافت که شایعات حول و حوش این سه فوت مشکوک شباهت‌های زیادی به یکدیگر دارد. شایعاتی که نه تأیید و نه رد شد و همچون مبهم باقی مانده‌اند.

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳