زیتون- فیروزه رمضانزاده: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در هشتم نوامبر۲۰۱۶ برابر با ۱۸ آبان ۱۳۹۵ برگزار خواهد شد. در حالی به این انتخابات نزدیک میشویم که بیشتر نامزدهای اردوگاه جمهوری خواهان اعلام کردهاند که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، توافق هستهای ایران را لغو خواهند کرد. اما نامزدهای حزب دموکرات موافق این توافق هستند. هیلاری کلینون موافق محتاطانهای با این توافق دارد و برنی سندرز کاندیدای چپگرا با جدیت بیشتری از آن حمایت میکند. . درباره سرنوشت نهایی این انتخابات و تصمیم گیری رییس جمهور آینده امریکا در برخورد با ایران و حوزه سیاست خارجی با داوود هرمیداس باوند، استاد حقوق و روابط بینالملل ساکن تهران گفتگو کردهایم.
به گفته باوند، ۸۰درصد شعارهای انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی در امریکا فقط برای انتخابات مطرح میشوند..
شرح کامل این گفتگو در ادامه آمده است:
آقای باوند، از دیدگاه شما استراتژی نامزدهای جمهوری خواه در مواجهه با برجام و توافق هستهای ایران تا چه اندازه محتمل به نظر میرسد؟
ببینید، ظاهراً جمهوری خواهان در همین مساله برجام، موضع بسیار شدید و مخالفی گرفتند و حتی گفتند با یک تیر قلم، توافق نامه برجام را نقض میکنند. البته همان طور که میدانید طبق کنوانسیون جانشینی دولتها آنچنان نیست که تعهدات دولت قبلی را نقض کنند ولی به هر حال این تهدیدهایی بود که انجام دادند. حالا ممکن است در مواضع انتخاباتی یک موضع متفاوت اتخاذ کند چون هشتاد درصد از این شعارهای انتخاباتی شعارهای تبلیغاتی هستند و ممکن است ده درصد از این شعارها قابل پیاده کردن باشند ولی چون حزب دمکرات این توافق را انجام داده بنابراین رییس جمهور دمکرات هیچ وقت اقدامات رییس جمهور دمکرات قبلی را نفی نمیکند و بنابراین طبیعی است که فرض کنید اگر خانم هیلاری کیلینتون به عنوان رییس جمهور امریکا انتخاب شود موضع گیری او در رابطه با ایران معتدل خواهد بود. تمام این مسائل بستگی دارد به شرایط قبل از انتخابات، یعنی تحولات منطقه، تحولات جهانی، همه و همه در تصمیمگیری رییس جمهوری أینده آمریکا تاثیرگذار است. حتی حوادثی که یک ماه قبل از انتخابات رخ میدهند در تصمیم گیری مردم تاثیرمی گذارد. بدون تردید در نظرات و تصمیم گیریهای رییس جمهور هم اثرگذار خواهد بود، ولی به صورت رییس جمهور دمکرات تصمیمهایی که رییس جمهور دمکرات قبلی اتخاذ کرده را به هیچ وجه نقض نمیکند. ممکن است یک سری ایرادهای حاشیهای بگیرد ولی رییس جمهور جمهوری خواه، ظاهراً حداقل در تبلیغات انتخاباتی خود، قویاً نفی کرده و اعلام کرده که اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود نه تنها تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال خواهد کرد بلکه آنچه که انجام گرفته را سعی میکند مخدوش و لغو کند.
هر کاندیدایی که به ریاست جمهوری برسد بر اساس مقتضیات روز تصمیم گیری میکند. وی تا حدی آزادی عمل دارد و مجبور است ملاحظات کنگره امریکا را در نظر بگیرد
چنانچه یکی از نامزدهای جمهوری خواه یا دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود چه رویکردی در حوزه سیاست خارجی به ویژه ایران و توافق هستهای خواهد داشت؟
ببینید، هر دو حزب، دنبال منافع ملی خودشان هستند. ممکن است از نظر ارزشی ابراز وجود کنند مثلاً از نظر حقوق بشر اما ببینید در مورد عربستان و مساله حقوق بشر صحبتی نمیکنند یا وقتی بهار عربی رخ داد نسبت به بحرین موضع کاملاً ساکتی را اتخاذ کردند. بستگی دارد به اینکه منافع آنها چه اقتضا میکند ولی اگر زمانی قرار است نسبت به جمهوری اسلامی موضعی اتخاذ کنند مساله حقوق بشر را مطرح میکنند اتهام حمایت از تروریسم بین المللی یعنی حماس و جهاد اسلامی و حزب الله و مسائلی از این دست را مطرح میکنند. بستگی دارد منافع ملی، خاورمیانهای و منطقهیشان چه اقتضا میکند و چه خط مشی را اتخاذ میکنند. در مورد توافق هستهای هم موفق شدند چون میگفتند ۱۵ سال هم کم است باید بیشتر باشد، حتی اسراییلیها میگفتند نباید برای استفاده صلح جویانه هم ایران تکنولژی هستهای داشته باشد. شعارهای جمهوری خواه برای اینکه آرای لابی اسراییلی را کسب کنند این اظهار نظرهای انتخاباتی را مطرح میکنند ولی ما میبینیم که ۸۰درصد نامزدهای انتخاباتی فقط برای انتخابات است. بنابراین هر کاندیدایی که به ریاست جمهوری برسد بر اساس مقتضیات روز تصمیم گیری میکند. وی تا حدی آزادی عمل دارد و مجبور است ملاحظات کنگره امریکا را در نظر بگیرد، حتی نهادهای حکومتی دولت فدرال٬ شورای امینت ملی، وزارت خارجه٬ پنتاگون، سیای ای و لابیها. اگر نظر شخصی هم داشته باشد مجبور است سی درصد نظر شخصی خود را اعمال کند و باید ملاحظات دیگر را هم در نظر بگیرد، سیستم امریکا اینچنین است.
پیش بینی شما در مورد رییس جمهور آینده امریکا چیست؟ فکر میکنید بالاخره کاندیدای کدام حزب، پس از اوباما رییس جمهور بعدی خواهد شد؟
بستگی دارد به شرایط و تحولات نزدیک به تاریخ انتخابات. من یک مثال میزنم. بزرگترین دستاورد تاریخ سیاسی در زمان بوش پدر رخ داد، فروپاشی اتحاد شوروی سبب شد وحدت دو آلمان ترمیم شود، سیستم ورشو تقریباً منحل شد، کشورهای اروپای شرقی آزاد شدند، حتی به ناتو و بعداً به اتحادیه اروپا ملحق شدند. امریکا به عنوان ابرقدرت سیستم یک قطبی شد و به عنوان تنها قدرت هژمون جهان، تا آنجا که بوش پدر بعد از این تحولات، اعلام نظم نوین جهانی را کرد که کسی هم در مورد اصول نظم نوین جهانی اعتراضی نکرد و آنچنان پیروزی بزرگ سیاسی کسب کرده بود که حتی در مبارزه انتخاباتی برای دور دوم میگفت سگ من بارنی، اطلاعاتش از کلینتون بیشتر است که در آن زمان نامزد از طرف آرکانزاس بود. یعنی بوش تا این اندازه به پیروزی خود اطمینان داشت ولی کلینتون که یک شخصیت سرمایه دار آلکانزاس و یک شخصیت ناشناخته بین المللی بود با تاکید بر مساله اقتصاد موفق شد بوش پدر را با تمام پیروزیهای سیاسی که داشت شکست دهد. بنابراین بستگی دارد به وضعیت اقتصادی جامعه امریکا، رضایت مردم از لحاظ ایجاد کار، توسعه اقتصادی، رفاه عمومی یا حوادث دیگری که سبب شود امریکاییها وارد درگیری نظامی شوند یا دچار تلفاتی شوند. بنابراین یک ماه قبل از انتخابات رویدادها میتوانند سبب تغییر وضع موجود به نفع یکی از کاندیداها شود. ولی الان جمهوری خواهان که از سیاست خارجی اوباما انتقاد میکنند ظاهراً با توجه به اینکه در انتخابات مجلس سنا و شورا اکثریت را کسب کرده بودند انتظار دارند برای ریاست جمهوری هم رای اکثریت را بدست بیاورند ولی حوادث و اخبار و همان طور که گفتم وضع اقتصادی امریکا، وضع منطقه، اوضاع و احوال جهان همه و همه در تصمیم گیریهای یک ماه قبل از انتخابات تاثیرگذار هستند. تصمیم گیریهایی که اتفاق افتاده یا قبلاً اتفاق افتاده و آثارش هنوز در زمان انتخابات، پایدار است.
همان طور که میدانید برنی سندرز، نامزد چپگرای حزب دموکرات نه تنها از توافق هستهای ایران حمایت کرده است بلکه از عادیسازی روابط با ایران نیز پشتیبانی کرده است به همین دلیل برخی از ایرانیان ساکن امریکا از او حمایت میکنند، فکر میکنید برنی سندرز در این کارزار انتخاباتی چقدر شانس پیروزی دارد؟
البته بسیاری از ایرانیهای ساکن امریکا هم طرفدار جمهوری خواهان هستند. آن دسته از ایرانیهای داخل امریکا که موضع غیردوستانه با جمهوری اسلامی دارند و فکر میکنند ممکن است تغییراتی در ایران رخ دهد به نفع آن حزب رای میدهند. محدود کسانی هم هستند که مدافع منافع حزب دمکرات هستند. معمولاً و به طور سنتی اقلیتهای خارجی که در داخل امریکا هستند به نفع حزب دمکرات رای میدهند، حزب دمکرات، حزب طرفدار طبقات محروم و پایین جامعه، اتحادیههای کارگری و دهقانان است. حزب جمهوری خواه حزب طبقان تجارهای مرفه است. از یک طرف معروف است که حزب دمکرات دیدگاه بین المللی دارد یعنی سیاست برون مرزی دارد، حزب جمهوری خواه طرفدار قدرت فدرال است، حزب دمکرات معتقد است باید بیشتر اختیارات به ایالات داده شود، حزب دمکرات طرفدار مالیاتهای بالاست به نفع آنها، حزب جمهوری خواه مخالف جمع کردن مالیاتهای بالاست. به هر حال، حزب دمکرات معروف به حزب جنگ است. در زمان ویلسون جنگ جهانی اول رخ داد، در زمان روزولت جنگ دوم جهانی بود. در زمان ترومن، جنگ کره و زمان کندی و جانسون هم جنگ ویتنام رخ داد. اما حزب جمهوری خواه معروف به حزب صلح است، البته این اصول مربوط به زمان گذشته بوده ولی به طور کلی حزب دمکرات حزب طبقات پایین جامعه، مهاجرین تازه وارد و اقلیتها است. مهاجرین از یک سو از نظر سنی از ۴۵ ساله به بالا اکثریت جمهوری خواه میشوند ولی در سنین پایینتر، دمکرات هستند. از نظر موقعیت اجتماعی هم تا مادامی که وضعیت مالیشان بهتر شود، در جایی ویلایی بخرند آن زمان جمهوری خواه میشوند.
به نظر میرسد جمهوری خواهان امیدوار هستند که در این کارزار انتخاباتی در مقابله با نامزدهای دمکرات پیروز شوند.
بله، در حال حاضر، جمهوری خواهان، امیدوار هستند که پیروز شوند، ولی همان طور که اشاره کردم این انتظار نمیتواند قابل اطمینان باشد، به یک مثال دیگر اشاره میکنم. در مورد ترومن، تمام خبرگزاریها و نظرسنجیها و آمارها به ضرس قاطع، اعلام کرده بودند که پیروز انتخابات، کاندیدای حزب جمهوری خواه است حتی وقتی انتخابات انجام گرفت و در پروسه شمارش آرا بودند همه روزنامهها اعلام پیروزی را برای توماس دیویی اعلام کرده بودند ولی با تمام پیش بینیها و نظرخواهیها و آمارهایی که گرفته بودند ترومن پیروز شد. حالا با توجه به این سوابق میخواهم بگویم که بستگی دارد به نتایج انتخابات، حوادث، رویدادها، وضع اقتصادی امریکا و غیره که نه تنها رای مردم بلکه کالجهای انتخاباتی هم در این میان بسیار موثر هستند. چون همان طور که میدانید در امریکا رییس جمهوری پیروز است که در کالجهای انتخاباتی بیشترین رای را کسب کند حتی اگر آرای کاندیدایی در آرای مردمی بیشتر از دیگران باشد باز رقیبی پیروز است که اکثریت رای کالجهای انتخاباتی را به نفع خودش کسب کند.
پس با وجود کالجهای انتخاباتی، رای مردم در انتخابات امریکا غیرموثر به شمار میرود؟
در درجه دوم اهمیت قرار دارد برای همین در زمان انتخابات دور قبل دیدیم که آرای مردمی خانم کلینتون بیشتر از اوباما بود ولی اکثریت کالجهای انتخاباتی به اوباما رای دادند. به همین دلیل در این دور از انتخابات، تمرکز خانم کلینتون بیشتر بر روی کالجهای انتخاباتی است.
درمجموع، آینده انتخابات ریاست جمهوری امریکا به چه شرایط و عواملی وابسته است؟
با تمام این احوال، شرایط و اوضاع احوال زمان انتخابات، یعنی یک ماه دو ماه قبل از انتخابات در تصمیم گیری مردم تاثیرگذاراست. از سوی دیگر رشد توسعه اقتصادی یک منحنی است یعنی دوران شکوفایی و دوران رکود. بدشانس، آن رییس جمهوری است که حزبش برمی خورد به دوران رکود، برای مثال زمان کلینتون زمان شکوفایی توسعه امریکا بود و ادامه داشت تا بوش پسر و تا حدودی ادامه پیدا کرد به طرف رکود اقتصادی و دوم اقدامات امریکا در افغانستان، از نظر نظامی پیروز شد ولی از نظر پیامدهای سیاسی و روانی برای امریکا یک مشکل و دردسر بزرگ بود. از این لحاظ، دمکراتها استفاده کردند و اوباما سیاست ایجاد تغییرات در سیاست خارجی و داخلی را مطرح کرد. در مجموع، نتایج انتخابات به حوادث قبل از انتخابات بستگی دارد.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…