Categories: تیتر یک

از ترور حجاریان تا ردصلاحیت «فتنه‌گران»

زیتون ـ یلدا امیری: نوزده سال پیش در چنین روزی، ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ ،سعید حجاریان تئوریسین جبهه اصلاحات، جلوی شهرداری تهران و هنگام ورود به ساختمان شورای شهر ترور شد.

 

حجاریان از یک سو سابقه‌ای طولانی در امور امنیتی و اطلاعاتی دارد و از سوی دیگر هم پشتوانه تئوریک جبهه اصلاحات در حوزه‌های علوم سیاسی و اجتماعی است .

این تئوریسین اصلاح‌طلب از سال ۱۳۷۷ دست به انتشار روزنامهٔ صبح امروز زد که در جریانات سیاسی آن روز نقش اطلاع‌رسانی عمده‌ای داشت، ترور او هم  بعد از افشاگری‌هایی درباره قتل‌های زنجیره‌ای در این روزنامه صورت گرفت.

سعید عسگر، کسی که به حجاریان شلیک کرد در آن زمان بیست سال داشت و دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب بود. او پس از دستگیری، به ۱۵ سال زندان محکوم شد، اما نه تنها پس از مدتی از زندان آزاد شد بلکه در مصاحبه با رسانه ها اعلام کرد که پشیمان نیست.

از حذف «دگر اندیشان» تا کنار زدن اصلاح‌طلبان

ترور حجاریان پس از قتل‌های زنجیره‌ای و حذف دگراندیشان، نمادی بود از کم تحمل‌تر شدن نظام و تنگ‌تر شدن دایره خودی‌ها، که در ادامه به تلاش برای حذف جریان سیاسی اصلاح طلب به شیوه‌ها مختلف انجامید. حذفی که  سال ۱۳۷۸ و ترور حجاریان نشانه‌ای روشن از داشت و بعد از آن هم هر چند در دوره‌های مختلف با تغییراتی تاکتیکی همراه بود اما به صورت کج‌دار و مریز تا به امروز ادامه دارد.

پیش از ترور حجاریان هم نشانه‌هایی مبنی بر حذف و عدم تحمل اصلاح‌طلبان و افراد نزدیک به آنان وجود داشت.

کلاس‌های درس عبدالکریم سروش، نواندیش دینی، پیش از دولت اصلاحات یعنی در دوره ریاست جمهوری هاشمی تعطیل شد و او از تدریس در دانشگاه محروم شد.

مهرماه سال ۱۳۷۴ بود که هنگام سخنرانی سروش در دانشکده فنی دانشگاه تهران، هواداران «انصار حزب‌الله» به این مراسم یورش بردند و او را مروج فرهنگ لیبرال و هموارکننده راه بی‌دینی جوانان خواندند. از آن پس، تدریس و سخنرانی‌های عبدالکریم سروش همواره با مشکل امنیتی روبرو شد و در نهایت او به آمریکا مهاجرت کرد.

در طول زمان روشن شد که عزم مدیریت متمرکز نظام این است که اصلاح طلبان حتی المقدور از عرصه سیاسی کشور حذف شوند و یا اگر به علتی شرایط حذف کامل آنان از این عرصه ممکن نباشد، ارتباط آنها با جامعه قطع و یا کاملا محدود شود.

هاشم آغاجری استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یکی دیگر از حذف‌شدگانی بود که در دولت اصلاحات هزینه داد. او پس از یک سخنرانی در همدان که در ۲۹ خرداد ماه ۱۳۸۱ به مناسبت سالگرد درگذشت علی شریعتی، به اتهام توهین به اسلام و مقدسات مسلمانان دستگیر و به اعدام محکوم شد. اگر چه این حکم بعدها به حبس تبدیل شد، اما خبر احتمال اعدام این استاد دانشگاه در جامعه سر و صدای زیادی به پا کرد.

مجلس هفتم و حذف سیستماتیک

دو دوره ریاست جمهوری خاتمی که بخشی از آن هم با مجلس ششم و اصلاح‌طلب‌ترین مجلس تاریح جمهوری اسلامی منطبق شد، دوران جولان اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی کشور بود، هر چند این جولان بی‌دست‌انداز نبود. شورای نگهبان که همیشه غیرمنعطف‌ترین هسته نظام را نمایندگی می‌کند، همه‌ی تلاشش را کرد تا بتواند از طریق نظارت استصوابی به حذف سیستماتیک جناحی بپردازد که در دهه هفتاد و هشتاد مورد اقبال عمومی بودند و این تلاش در مجلس هفتم خود را به خوبی نشان داد.

دی ماه سال ۸۲  شورای نگهبان ۴ هزار نامزد انتخابات مجلس هفتم را در سراسر ایران رد صلاحیت کرد. در میان ردصلاحیت شدگان، بیش از ۸۰  نفر همان روزها بر صندلی‎های قوه مقننه تکیه زده بودند و نماینده مجلس ششم و عمدتاً عضو فراکسیون اکثریت مجلس ششم،  یعنی فراکسیون مشارکت بودند.

این اتفاق به اعتراض و تحصن ۱۴۰ نماینده مجلس دوره ششم در راهروهای مجلس انجامید. تحصن از ۲۱ دی ۱۳۸۲ تا ۱۷ بهمن ادامه یافت.

بعضی از  نمایندگان در روز ۱۲ بهمن و پیش ار پایان تحصن استعفا دادند که از جمله آنان محسن میردامادی و علی مزروعی و فاطمه حقیقت‌جو بودند.

محمدرضا خاتمی سخنگوی متحصنان در زمان اعلام پایان تحصن اعلام کرد که «استعفای نمایندگان که وسعت آن خارج از تصور ما بود و به حدود ۱۳۰ نفر رسید.»

این تحصن عملا به جایی نرسید، هر چند شورای نگهبان بعد از نامه آیت‌الله خامنه‌ای که به وساطت خاتمی و کروبی نوشته شده بود، در بعضی از رد‌صلاحیت‌ها تجدید نظر کرد، اما در نهایت باز هم اصلاح‌طلبان و بالاخص متحصنین از این فیلتر رد نشدند و به این ترتیب این جریان به یکی از نقاط عطف   حذف سیستماتیک اصلاح‌طلبان از بدنه نظام مبدل شد.

۸۸؛ زندان، تبعید، حصر

بزنگاه بعدی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ بود. اینبار دیگر مانند مجلس ششم کار به رد صلاحیت و به خانه فرستادن ختم نشد.

این بار حذف به شکل زندان، دادگاه‌های علنی و اعتراف‌گیری تلویزیونی درآمده بود و عده زیادی از حامیان سرشناس دو نامزد جناح اصلاح‌طلب، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، بازداشت شدند.

چهره‌هایی چون محسن میردامادی (دبیرکل جبهه مشارکت)، سعید شریعتی، عبدالله رمضان زاده، زهره آقاجری، محسن صفایی فراهانی، محسن امین زاده و داوود سلیمانی از اعضای دفتر مرکزی جبهه مشارکت و همچنین بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده و فیض الله عرب سرخی اعضای سرشناس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز و از چهره های حامی مهدی کروبی، احمد زیدآبادی، دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران، هدی صابر و محمد تقی رحمانی، از اعضاء نهضت آزادی ایران نیز در میان بازداشت‌شدگان بودند.

سعید حجاریان، هم یکی از بازداشت‌شدگان بود.

بر اساس آمار ارائه شده توسط احمد سالک، عضو جامعه روحانیت مبارز و از نمایندگان اصولگرای مجلس نهم، بیش از ۱۰۰ نفر از چهره‌های شاخص اصلاح طلب در جریان اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ محاکمه شدند.

بخش‌های کوتاه و گزینش‌شده‌ای از دادگاه‌های گروهی در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی پخش شد و در آن تصاویر شماری از فعالان سیاسی اصلاح طلب که همگی پیشتر در جمهوری اسلامی دارای سمت‌های حساس و مهمی بودند با لباس زندان و دم‌پایی در حالی به نمایش درآمد که در چهره بعضی از آنان آثار ضرب و شتم پیدا بود.

دادگاه‌های اصلی اما در پشت درهای بسته دادگاه انقلاب و به صورت غیرعلنی برگزار شد و اغلب این افراد احکام سنگین دریافت کردند و رهبران «جنبش سبز» به حصر خانگی رفتند.

واپس‌زدگی در زمان اعتدال

در سال‌های اخیر و با گسترش شبکه‌های اجتماعی اما این تصفیه‌ها به روش‌های مستقیم‌تر و گاه حتی خلاقانه‌تری صورت می‌گیرد. رهبر اصلاحات، بدون هیچ حکم قضایی، ممنوع‌التصویر و گاه ممنو‌ع‌الملاقات است، و نمایندگان فراکسیون امید مجلس باید برای ملاقات وی به همکاران اصول‌گرای خود جواب پس بدهند.

مینو خالقی، کاندیدای نمایندگی مجلس در اصفهان به بهانه انتشار عکس‌های بی‌حجاب‌اش، بعد از کسب رای کافی برای ورود به مجلس جایش را به یک نماینده اصول‌گرا می‌دهد. اعضای اصلاح‌طلب شورای شهرهای مختلف به بهانه یک پست فیسبوکی یا یک توئیت احضار و گاه زندانی می‌شوند و به این ترتیب چکش‌کاری بدنه نحیف اصلاح‌طلبان باقیمانده در نظام ادامه دارد.

بعد از بر سرکار آمدن روحانی با کمک اصلاح‌طلبان هم وضع تغییر چندانی نکرد. وزرای پیشنهادی رییس‌جمهوری معتدل به بهانه نشست و برخاست با «فتنه‌گران ۸۸» که تبدیل به نام دیگر اصلاح‌طلبان در واژه نامه سیاسی مجلس اصولگرا شده بود، رد صلاحیت می‌شدند و دروازه‌های نظام به روی آنان بسته بود.

اگر چه اصلاح طلبان توانستند از سال ۹۲ و پس از به قدرت رسیدن حسن روحانی در عرصه سیاست تا حدی خود را بازیابی کنند، تشکل ها و احزاب جدیدی راه اندازی کنند و موفق شوند علاوه بر تاثیر گذاری بر پیروزی حسن روحانی، بر انتخابات مجلس، شورای شهر، مجلس خبرگان و ریاست جمهوری دوازدهم هم موثر باشند، با این وجود این بازگشت فقط از مسیر نهادهای انتخابی و برقراری ائتلاف‌های جدید تا حدی ممکن شد. در نهایت به نظر می‌رسد که هسته سخت نظام و در راس آن رهبر جمهوری اسلامی سر آشتی‌ با اصلاح‌طلبان را ندارد و یکی پس از دیگری دست‌های اتحاد و آشتی «ملی» آنان را پس می‌زند.

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳