پیشبینی شرایط کشور در سال ۱۳۹۸ سخت است. اجمالا میتوان گفت اوضاع کشور و اصلاحطلبان به وضعیت شش زمینه (یا متغییر) زیر مرتبط است:
۱- میزان مقاومت «اقتصاد ایران» در برابر فشار تحریمها روشن نیست. آیا حاکمیت دنبال «تحریمشکنی» از راه مذاکره میرود یا نه؟ متاسفانه اغلب کارشناسان اقتصادی وضع خوبی را پیشبینی نمیکنند.
۲- میزان «گشودگیحاکمیت» در برابر انتخابات آینده چه مقدار خواهد بود؟ فعلا علائمی از این گشایش دیده نمیشود.
۳- باید دید مختصات این اصلاحات ساختاری که علی لاریجانی خبر آن را داد و قرار است در چهارماه آینده انجام بشود چیست؟ یک اصلاحات بودجهای-مالی است یا بیشتر؟
۴- دو سال است کشور در شرایط اعتراضات صنفی و کارگری است و جامعه مطالباتی ایران در فضای نگرانی و تنش هست، باید نگران بود یکدفعه در این شرایط نامساعد از سوی تندروها در خارج (و یا داخل) کار غیرمنتظرهای انجام نشود؛ مثل شلیک متقابل.
۵- از هم اکنون اثرات سیاسی افزایش «گرانیها» کالا روی مردم در سال آینده بهدرستی روشن نیست.
۶- اعتراضات پراکنده و متوالی صنفی و مردمی ادامه خواهد داشت؛ ولی روشن نیست که این اعتراضات به اعتراض یکپارچه تبدیل بشود یا نه؟
?هر وضعی که این شش متغیر پیدا میکند، روی وضع یک سال آینده اثر میگذارد. براساس دادهها و شواهد فعلی وضع خوبی در سال ۹۸ پیشبینی نمیشود.
✅وضع نیروهای عاملیتی
?حالا اگر به نیروهای عاملیتی هم نگاه کنیم، وضع بهتر نیست. البته یک روزنه امیدی در میان نیروی اصلاحجو و اصلاحطلب کشور هست. من در زیر به این سه نیرو اشاره میکنم:
?وضع نیروی دولت موازی که یک سری از ویژگیهای آن روشن است:
۱- آنها معتقدند پیچ ترامپ را نظام رد میکند و ترامپ را یک دورهای میدانند. (البته به نظر میرسد بصورت غیررسمی این نیرو مشکلی با مذاکره ندارند).
۲- هدف حاملان دولت موازی بازگشت به وضعیت قبل از سال ۸۸ است.
۳- تا با یکپارچگی در سطوح بالای حاکمیت، موضوع جانشینی درست مدیریت بشود. آنها مواظب هستند نامحرمی در جمع تصمیمگیران وارد نشود. (فعلا ترکیب مورد علاقه برای تصمیمگیری برای دولت موازی صادق و علی لاریجانی و رییسی است).
۴- قرار نیست دیپلماسی انقلابی و استثنایی دولت موازی تغییر کند (به رغم اینکه هزینه اقتصادی این دیپلماسی بیشتر از توان اقتصادی کشور شده). البته یک مقدار «دوز» عملی و تبلیغاتی این دیپلماسی کمرنگتر میشود و به دیپلماسی رسمی بیشتر تاسی میکنند.
۵- از سوی دیگر، دولت موازی یک جریان سیاسی ضعیف اصلاحی با حضور یک اقلیت در مجلس را تحمل میکند. فشار به بخش پیشروی اصلاحات برای جلوگیری کردن از انسجام بیشتر «جبهه سیاسی اصلاحات» ادامه پیدا میکند.
۶- فشار دولت موازی بر نمایندگان واقعی اقشار اجتماعی و مطالباتی جامعه بیشتر میشود.
۷- در انتخابات آینده دولت موازی کوشش میکند اصولگرایان با نیروهای جدید و جوان وارد صحنه انتخابات شوند و بعید است از «نظارت استصوابی حداکثری» کاسته شود.
?وضع نیروی تحولطلب
۱- آنها وضع موجود را بنبست میدانند.
۲- اصلاحطلبان را تمام شده میدانند.
۳- و راه خروج کشور از بنبست سیاسی را خیابان، مقاومت مدنی و اعتراض فراگیر مردمی میدانند.
۴- مشکل تحولطلبان این است که دائم تکرار میکنند: “اصلاحطلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا”؛ ولی خود آنها هم در این دو سال جز تخطئه اصلاحطلبان اقدامی که به نفع دموکراسی موثر باشد انجام ندادهاند. و بیشتر بازار تبلیغاتی رسانههای ماهوارهای برانداز را گرم کردهاند و بطور مداوم کار سیاسی آنها این است که برای اصلاحطلبان نسخه میپیچند و تعیین تکلیف میکنند!خصوصا بیمحابا در شرایط سخت تحریم اقتصادی، به جای نقد مشخص به دولت روحانی حمله میکنند.
?وضع نیروی اصلاحطلبان
۱-اصلاحطلبان سیاسی یک جبهه و جریان سیال و متکثر هستند. ولی دو جریان آن فعال هستند. یک جریان معتقدند ما به هرحال، باید مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم. یک جریان دیگر (اصلاحطلبان پیشرو) میخواهند فعالانه و معنادار (نه به هر قیمت) در انتخابات شرکت کنند.
۲- اصلاحطلبان چون اصلاحطلباند با فرصت انتخابات مجلس در سال ۹۸ راهبردی و مسئولانه مواجه میشوند و آنها در نسبت به انتخابات سه کار را حتما انجام خواهند داد:
الف: حداکثر استفاده را از فضای انتخابات تا روز رأیگیری برای تقویت فعالیت حزبی و ترویج گفتمان دموکراسی انجام خواهند داد.
ب: تلاش برای رسیدن به اجماع درمورد رأی دادن/ یا ندادن در برخی/یا تمام حوزههای انتخاباتی ادامه خواهد یافت.
پ: فعالیت نمایندگان اصلاحطلب یا نزدیک به اصلاحطلب در مجلس آینده براساس برنامه و پلتفرم از پیش تعیین شده و امضا شده خواهد بود.
۳- البته تلاش بند دو در جریان اصلاحات کار راحتی نیست. عدهای انسجام اصلاحطلبان رو در شعسا (شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) میبینند و عدهای دنبال انسجام در شورای هماهنگی دوم خرداد و عدهای بعنوان اصلاحطلبان پیشرو عمل میکنند.
✅ولی کلا اصلاحطلبان در یک سال آینده با کسانی که «سیاست خیابانی» را میخواهند به جای سیاست انتخاباتی قرار دهند مرزبندی دارند.
۴- اصلاحطلبان، جمهوریخواهی در چارچوب وضع فعلی (یعنی تقویت نهاد انتخابات، نهاد پارلمان و پاسخگویی و کارایی نهاد دولت) را راه مناسب انسجام کشور میدانند و همچنان تقویت جمهوری خواهی را از طریق مشارکت فعال و مشروط در انتخابات ۱۳۹۸ دنبال میکنند. و واگذار کردن انتخابات و پارلمان و دولت را به دولت موازی به امید «سیاست خیابانی» یک خطای راهبردی و پرریسک میدانند.
۵- البته اصلاحطلبان دموکراسی را به یک بعدش (که انتخابات باشد) تقلیل نمیدهند، ولی معتقدند در شرایط کنونی در کشور ما که دولت موازی بیتوجه به خواست جامعه مدنی است؛ احزاب و جامعهمدنی ضعیف است، همچنان فعال بودن از طریق انتخابات است که سایر ابعاد دموکراسی (مثل رعایت حقوق اساسی مردم، گسترش نهادهای صنفی و مدنی، قضاوت مستقل و حکومت محدود و پاسخگو) را تقویت میکند.
۶- پایگاه مردمی اصلاحطلبان پس از دیماه ۱۳۹۶ مقداری ضعیف شده؛ ولی سیاست جمهوریخواهانه و انتخاباتی اصلاحطلبان در میان نیروهای «اصلاحجو و نوگرای کشور» دارای پایگاه جدی است و در جریان انتخابات ۱۳۹۸ تاحدودی فعال میشود.
۷- یک همسویی نانوشتهای در شرایط فعلی همچنان بین اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهرو هست، که حفظ میشود. در شرایط حاد هم همگرایی نیروهای دگراندیشان هم با این خط میانه گسترش پیدا میکند.
۸- حتی ممکن است اصلاحطلبان با کنشگری انتخاباتی خود نتوانند گشایش چشمگیری در فضای سیاسی ایجاد کنند ولی اصلاحطلبان اگر خدایی نکرده کشور با بحرانهای ناامن کننده روبرو شود، یک نیروی بازدارنده و تعادلبخش در جهت حفظ ایران خواهند بود.
✅سایر ملاحظات
۱-اصلاحطلبان از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۶ برای «بقا» تلاش میکردند؛ ولی در انتخابات آینده برای کاندیداهای خود پلتفورم و برنامه دارند و آنها را بصورت تکنوازانه رها نخواهند کرد.
۲- در شرایط کنونی که کشور با تحریم ناجوانمردانه ترامپ و نتانیاهو روبرو است، اصلاحطلبان از نقد همدلانه دولت روحانی دفاع میکنند؛ ولی زدن و تخریب دولت روحانی را یک ناانسانیگری و نامردی آشکار میدانند. و حتی تخریب کلیت نظام را در شرایط ناامن خاورمیانه عین بیمسئولیتی و ایرانسوزی میدانند.
۳- شرایط کنونی جامعه ایران برای «انقلاب کلاسیک» و حتی «انقلاب آرام» فراهم نیست.
?پیگیری تغییرات در شرایط کنونی و جنگی خاورمیانه از طریق «تقابل» نیروهای جامعه مدنی با حاکمیت عقلایی نیست و تغییرات از طریق «تعامل و گفتگوی نخبگان» سودمندتر است.
?لذا طرفداران «سیاست خیابانی» توجه ندارند چشمانداز سیاست خیابانی در ایران وقوع یک انقلاب نیست؛ بلکه حرکت در جهت ناامنی ساختاری و فروپاشی سیاسی و آسیب به تمامیت ایران است.
۴- بهار کنشگری سیاسی در ایران همچنان «فضای انتخاباتی» است و انتخابات ۹۸ برای اصلاح امور همچنان جنبه اساسی دارد. نقطه عطفهای چهار دهه گذشته در جامعه ایران همگی در فرآیندهای انتخاباتی شکل گرفته است.
۵- اصلاحطلبان از در دستورکار قرار گرفتن هر پیشنهاد عملی در برنامه انتخاباتی خود بر اساس اجماع و در جهت تقویت گشایس سیاسی دفاع میکنند (مثل دفاع از حزبی شدن قانون انتخابات، مثل دفاع از یک مرکز قانونگذاری در ایران در برابر مراکز قانونگذاری متنوع).
✅جمعبندی:
کلا اوضاع خوبی در یک سال آینده دیده نمیشود و بیثباتی محتمل هست.
?راه معقول برونرفت کشور از همآیندی مشکلات، همکاری مشترک حاکمیت، دولت و جامعهمدنی بر سر «حداقلها» است.
?و اصلاحطلبان آماده همکاری برای رسیدن به این مقصود هستند و پیشنهادات پانزدهگانه خاتمی در این جهت بود. فعلا به نظر میرسد هچنان حاکمیت دنبال این «حداقلها» نیست.
?با این همه، اصلاحطلبان با چشم باز اوضاع را در یک سال آینده رصد میکنند و انسجام نه چندان منسنجم خود را حفظ میکنند و از تلاش در راه تقویت جمهوریخواهی بر اساس سیاست انتخاباتی و اصلاحی دست برنمیدارند.
منبع: هفته نامه صدا
10 پاسخ
جناب آقای دکترجلائی پور
آنهائیکه خیابان را پیشنهاد میکنند دست پروردگان بزرگ مردی هستند بنام سحابی که در دیانت و وطن دوستی شان هیچ تردیدی نیست،
جناب آقای جلائی پور
بجزخیابان راه دیگری هم مانده؟ از اول پیروزی انقلاب تا کنون بین دستچین شده های شورای انقلاب تاکنون که به۶۵ سالگی رسیدم رای دادم…به آقای عارف بی بی خاصیت رسیدیم! آقای دکترجلائی پور ضمن احترام بشما راه دیگری نداریم…اصولگرایان وضع شان مشخص است ، دراصلاح طلب ها هم فاسداقتصادی کم نداریم که به نمایندگی رسیدند تا به نان نوایی برسند!
ضمن احترام به نظرتان جناب آقای جلائی پور عزیز،
جناح اصولگرا وضع شان مشخص است ودرمیان اصلاح طلب ها هم فاسد اقتصادی و فرصت طلب کم نیست! ازاینها که بگذریم باید فکر بکری برای نظارت استصوابی لعنتی ایران برباد ده کرد، زیرا مردم به این شورا مثل داور ناعادلی نگاه میکنند که یکطرفه قضاوت میکند، ازاولین انتخاب تا آخرین آن در۹۲شرکت کردم وبه این نتیجه رسیدم هیچ راهی ازطریق صندوق وجود ندارد ضمن اینکه گوسفندی بودم بدون اینکه بفهمم چه میکنم آوایل انقلاب ودر عنفوان جوانی با حرف دکتر پیمان وتا این آواخر هم با دستور وسفارش مرحوم مهندس سحابی که نور به قبرش…
شما غیر از رصد کردن برنامه های حاکمیت کار دیگه ای بلد نیستید ؟ هر برنامه ای که شما پیشنهاد میکنید فقط از مردم توقع دارید” همه خطرات رو به مردم گوشزد میکنید و در اخر هم میگید مردم شما هیچ چاره ای جز رای دادن ندارید ! خطرات فقط واسه مردمه ؟ اگه قرار باشه اتفاقی بیفته و مثلا جمهوری اسلامی کله پا بشه به دستگاه حاکمیت هیچ اسیبی نمیرسه و تنها مردم هستند که ضرر میکنند ؟ دم و دستگاهی که برای در قدرت باقی موندن بچه های خودشون رو سینه دیوار میگذاشتند ” بیست ساله که مردم رو علاف خودتون کردید و مثل اقای خامنه ای که اگه سنگ از اسمون بباره از حرفهای ابدی خودش دست نمیکشه شما هم چسبیدید به رای دادن ! مگه دوره قبل رای ندادیم و خیر سرمون همه اصلاح طلبها رو به مجلس نفرستادیم ” چه گلی به سرمون زدید ؟ مگه روحانی بنا به پیشنهاد شما رئیس جمهور نشد” اقای عارف برا ما شده اصلاح طلب ! خنده داره” برا ما از بین گزینه ها نماینده انتخاب میکنه” یه مشت دودره باز به اسم مردم رفتند مجلس که اگه از دیوار صدا دربیاد از اینا درنمیاد ! خود عارف هم که فقط پسرش ازش راضیه ! یه راه حلی به مردم نشون بدید که بتونیم در مقابل این زور گوئیها دوزار نصیبمون بشه نه اینکه همه حرفها و نصیحتهاتون سودش فقط تو جیب حاکمیت دزد چپاولگر بره و یه گوشه کارشون رو هم شما گرفته باشید ! اتفاقا این قسمت که شما دائم براش سینه میزنید مهمترین بخش از خواسته های این حکومته که بدون اون یعنی مشروعیتش زیر سوال رفته ” رای دادن که شما همش از مردم توقع دارین خیر امواتشون واسه شماها توصندوق بریزن خیلی با ارزش تر از اونیه که وانمود میکنید هیچی نیست ! رای ما اینبار در مقابل براورده شدن خواسته هامون هست که اگه حاکمیت زیر بارش نره ماهم زیر بار رای دادن نمیریم .
باید به انتخابات بدلی دل بست!
۱. جلایی پور از چه جایگاهی از طرف همه اصلاح طلبان حرف زده است؟
۲. حزب اتحادملت ایران هم اکنون شهرداری تهران و خبرگزاری ایرنا را در دست دارد. رانت خواری و باندبازی که این حزب در این دو نهاد راه انداخته صدای همه کارکنان این دو سازمان را در آورده است.
منظور امثال جلایی پور، خانیکی و نعیمی پور از تداوم اصلاحات! این است که مردم بگذارید ما و نوچه هایمان در حاکمیت باشیم و جیب خود را پرتر کنیم.
جناب آقای جلایی پور
علیرغم احترامی که به دیدگاه های سیاسی شما دارم اما به نظر میرسد که حضرتعالی درک صحیحی از واقعیت های امروز جامعه ایرانی ندارید! امروز مردم ایران گروگان یک نظام لجوج و تمامیت خواهی شده است که سیستم عامل آن نه با اصلاح طلبی و نه با اصولگرایی قابل کنترل نیست، بنابراین تلاش برای اصلاح یک سیستم که از ریشه گرفتار مشکلات ساختاری و بنیادی بوده کاملا عبث بوده و باعث اتلاف عمر چندین نسل از مردم ایران شده و خواهد بود و شاید نسل های بعدی نتواند شما را ببخشد.
سنگیست در چه از جاهل
ماندست در آن چل عاقل
از برای رفع چنین معضله
مشارکت می باید در مشوره
این آدم که خودش از سرکوبگران بوده و هست بقای منافع خودش و هم پالکی هایش را جستجو می کند نه بقای ایران در پس همه این کلمات عمامه خامنه ای میزند بیرون
با سلام. آنچه از این نوشته دستگیرم شد این است که مشکل ما نه ترامپت دیوانه است و نه اسرأییل غاصب، و نه عربستان….مشکل ما وضع قاراشمیش حکومتی است که به دست مشتی نادان ولی دزد اداره میشود. از این رو نامنی و آشوب به نظر محتمل میرسد.
دیدگاهها بستهاند.