روزنامه جوان در ستون نقد و نظر سهشنبه ۲۴ فروردینماه خود در مطلبی با عنوان «حصر ارزش، ارزش حصر» به قلم «محمدرضا کایینی» و خطاب به آقای کروبی، ناخواسته روی پوسته خربزهای لیزخورد که نامه هوشمندانه «مهدی کروبی» پیش پای آنها انداخت. در این لیزخوردن و افتادن البته نویسنده روزنامه جوان تنها نبود و نیست که مجموعه قابل توجهی از همفکران و همراهان اصولگرای این روزنامهنگار و روزنامه هم همداستان با ایشان لیز خورده و سرنگون شدهاند و پسلرزههای اصلی زلزله نامه هنوز رخ ننموده است.
نویسنده در ادامه با طرح پرسش «مگر شما علاقهمند به بازگشت به دوران طلایی امام راحل نیستید؟» تاکید و یادآوری کرده که نظام جمهوری اسلامی امروز شما را به همان دوران بازگردانده و در ادامه با قیاس دوران آیتالله خمینی با دوران فعلی، نوشته که آیتالله خامنهای در مورد شما نجابت به خرج میدهد و فقط شما را نانجیب میخواند، اما «اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همهتان را آویزان میکردند.»
یکم: روزنامه جوان با انتشار این نوشته که حاوی پاسخ به نامه مهدی کروبی بود، ناخواسته اصالت نامه و اصالت انتساب آن به شیخ محصور را که عدهای از دوستان این روزنامه تلاش وسیع در رد اصالت و ایجاد تردید در انتساب آن به آقای کروبی میکردند تایید و تمام تلاش و ادعاها بر رد اصالت نامه را باطل کرد.
دوم: نویسنده متن و به طریق اولی روزنامه جوان با انتشار این نامه مهر تاییدی بر ادعاهای مطرحشده توسط مرحوم آیتالله منتظری مبنی بر بیتوجهی صریح آیتالله خمینی به نامهها، استغاثهها و التماسهای آیتالله شریعتمداری حتی در بستر بیماری زد که نظام جمهوری اسلامی به رهبری آیتالله خامنهای سالها تلاش کرده بود آن را رد و در صحت آن تردید کند. از جمله این تلاشها میتوان به نقدهایی که به سفارش و تحت مدیریت حاکمیت بر خاطرات فقیه عالی مقام و با صرف هزینههای سنگین نوشته شد. (به عنوان نمونه خاطرات آیتالله منتظری با نقد اسدالله بادامچیان یا نقد آقای سلیمی نمین بر خاطرات فقیه عالی مقام)
ادعای بیتوجهی آیتالله خمینی به درخواستهای قانونی و مشروع منتقدین نظام در خاطرات مرحوم آیتالله منتظری علاوه بر آیتالله شریعتمداری، شامل علامه احمد مفتیزاده، آیتالله قمی، آیتالله روحانی و تعدادی دیگر از منتقدین مشهور و محصور هم بود.
سوم: «محسن کدیور» در چند سال گذشته با نگارش چندین رساله دقیق، مستند و محکمهپسند، و با استناد به متون و قواعد فقهی، رفتار آیتالله خمینی نسبت به رقبای فقهی و حکومتی خود از جمله آیات عظام شریعتمداری، قمی، روحانی و آذری قمی را بررسیده و با ذکر موارد مشخص و مستند، آنها را مصداق دقیق شکنجه، جلوگیری از درمان بیمار و قتل عمد تشخیص و آیتالله خمینی را به همه این موراد متهم کرد. مطلب مندرج در روزنامه جوان سهشنبه مورخ ۲۴ فروردینماه به صراحت ادعاهای مطرح شده توسط آقای کدیور را تایید، و بر تلاشهای عدهای از همپالگیهای نویسنده بر رد مطالب و رسالههایآقای کدیور خط بطلان کشید. و کیفرخواست صادره علیه آیتالله خمینی توسط محسن کدیور را تایید کرد.
چهارم: فرض بگیریم که حق با مرحوم آیتالله منتظری و دکتر کدیور و سازمانهای بینالمللی و قاطبه مردم ایران نیست و ادعای نویسندهی ستون نقد و نظر روزنامه جوان، مبنی بر آنکه آیتالله خمینی دفاعیات متهمین را نشنیده حکم صادر میکرده و نامهها را نخوانده دستور تنبیه میداده و اقاریر آنها برایش مسموع نبوده، را از روی دستپاچگی، به اشتباه و از روی خامی و متکی بر اطلاعات غلط مطرح کرده است.
فرض بگیریم آیتالله خمینی خوب بوده و منتظری و کدیور و آقای کایینی اشتباه میکنند. بسیار خوب! آیتالله خمینی خوب بوده و نویسنده ادعا میکند آیتالله خامنهای بسیار از او بهتر و نجیبتر است. این گوی و این میدان. خامنهای که از خمینی نجیبتر است و «با چند کلمه فرمان همه را آویزان نمیکند» دستکم نجابت خود را عملا نشان داده و با رد ادعای این دوست نادان، حرفهای آقای کروبی را بشنود، نامههای آقای کروبی را بخواند و بعد دستور به حصر و حبس و اعدام او بدهد.
در غیر این صورت حق با آقای منتظری، اقای کدیور و اقای کایینی است.
پنجم: نوشته روزنامه جوان رندانه سعی کردهاست دلالت صریحی از مخالفت خود با رفتار آن زمان آیتالله خمینی با مراجع محصور و رفتار این زمان آیتالله خامنهای با محصورین ثلاثه و مغایرت و منافات و صریح این رفتار با روح شریعت اسلام را بازتاب ندهد. اما لحن و سیاق کلام و سرخوشی آلوده به طنز نوشته، تلویحا از منویات درونی نویسنده و متولیان و مسؤلین روزنامه منسوب به سپاه و در مقیاسی بالاتر تامینکنندکان بودجههای نجومی این روزنامه و رسانههای مشابه پرده برمیدارد و افشا میکند که آنها پذیرفتهاند که رفتار امروز آیتالله خامنهای با محصورین ثلاثه خلاف بین شرع و منافی با بدیهیترین اصول اخلاقی و انسانی است. اما جیفه دنیا آنها را ناچار کرده چشم بر حقیقت ببندند و برای توجیه آن، به رفتار مشابه آیتالله مورد تایید محصورین امروز، با محصورین دیروز متوسلشده و با نوعی اینهمانیسازی بین این دو مدل رفتار خود را توجیهگر ستمکاریهای نظام کنند.
نوشته روزنامه جوان و حقایق منعکسشده در آن حکم «کلمه حقی» دارد که از آن معنا و مقصد باطلی اراده شدهاست. با این حال اما از پرده برون افتادن دستپاچه این راز نشان از قدرت بالای زلزلهای میدهد که مهدی کروبی با نوشتن نامه اخیر خود در ارکان حاکمیت ایجاد کردهاست. زلزلهای که حالاحالاها باید منتظر پسلرزهای ویرانگر آن بود.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…