زیتون ـ جلیل فقیهی: سازمان برنامه و بودجه کشور گزارشی منتشر کرده که در آن میزان یارانه پرداختی آشکار و پنهان برآورد شده است. مجموع یارانه پرداختی کشور سالانه ۸۹۰ هزار میلیارد تومان است. این رقم تقریبا معادل است با ۲.۲ برابر بودجه کل کشور، ۱۴ برابر بودجه عمرانی کشور و ۲۵ برابر خسارت سیلهای اخیر.
سهم هر ایرانی از یارانهها در سال حدود ۱۱ میلیون تومان است. این رقم معادل ۲۰ برابر یارانه نقدی است.
با وجود صرف چنین پول کلانی، اما همه اقشار جامعه به تساوی از مواهب یارانه برخوردار نیستند و سهم اقشار مرفه جامعه در بهرهمندی از یارانهها بسیار بیشتر از سهم دهکهای پایین درآمدی است.
مرفهترین قشر جامعه با دریافت ۲۱ میلیون تومان یارانه پنهان، ۷ برابر اقشار محروم از این یارانهها بهرهمند میشود.
در گزارش سازمان برنامه و بودجه، یارانهها به سه دسته بودجهای، فرابودجهای و پنهان تقسیمبندی شده است.
یارانه آشکار
یارانه «بودجهای» از منابع بودجه عمومی کشور تامین مالی میشود. در لایحه بودجه سال ۹۸، مجموع یارانه بودجهای معادل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است که حدود ۲۴ درصد از کل منابع بودجه سالانه کشور را به خود اختصاص میدهد. بیش از ۹۰ درصد از یارانه بودجهای سال آینده به بخشهای سلامت و رفاه اجتماعی تعلق میگیرد.
بخش دیگری از یارانهها، یارانه «فرا بودجهای» است. این قبیل یارانهها از منابع بودجه عمومی کشور تامین مالی نمیشود. اما دولت به اتکای منابع موجود در بخش عمومی مانند منابع صندوقهای فعال در بخش عمومی (از قبیل صندوق توسعه ملی، صندوق نوآوری و شکوفایی، حساب هدفمندی یارانهها و غیره)، یا منابع نهادهای عمومی غیردولتی اقدام به تامین مالی این نوع از یارانه میکند.
سهم هر ایرانی از یارانهها در سال حدود ۱۱ میلیون تومان است. این رقم معادل ۲۰ برابر یارانه نقدی است. مرفهترین قشر جامعه با دریافت ۲۱ میلیون تومان یارانه پنهان، ۷ برابر اقشار محروم از این یارانهها بهرهمند میشود.
استفاده از این قبیل منابع اما در نهایت به افزایش بدهیهای دولت به این صندوقها و بروز ناپایداری مالی منجر میشود. در گزارش سازمان برنامه و بودجه آمده است که «در نهایت تمام این اعتبارات از منابع ناپایدار تامین میشود و در میانمدت میتواند بودجه دولت را ناپایدار کند».
مجموع یارانههای فرا بودجهای از محل صندوقهای فرابودجهای، معادل ۱۴۰ هزار میلیارد تومان و از منابع نهادهای عمومی غیردولتی ۷۲ هزار میلیارد تومان است.
یارانه پنهان
هزینه یارانههای آشکاری که تحت لوای یارانه بودجهای و یارانه فرابودجهای به اقتصاد کشور وارد میشود، تنها بخش کوچکی از هزینهای است که دولت در ازای پرداخت یارانه متحمل میشود. بخش بزرگتری از پرداختها به یارانه «پنهان» تعلق میگیرد.
یارانه پنهان در واقع هزینهای است که دولت برای ارزان نگه داشتن بسیاری از کالاها در کشور صرف میکند. مجموع یارانههای پنهان معادل ۶۴۹ هزار میلیارد تومان تخمین زده شده، که این رقم بیشتر از بودجه سالانه کل کشور است. بیشتر از ۹۰ درصد از این رقم هنگفت صرف ارزان نگه داشتن بنزین و گاز طبیعی میشود.
یارانه ناعادلانه
با وجود صرف چنین پول کلانی، اما سهم همه اقشار جامعه از کیک یارانه یکسان نیست. طرفه آنکه، ثروتمندان برنده قاطع این خوان نعمت هستند و کمترین سهم از یارانه از آنِ نیازمندان میشود، اگر بشود.
برآوردهای گزارش سازمان برنامه و بودجه نشان میدهد که متوسط دریافتی یارانه پنهان پردرآمدترین دهک بیشتر از ۷ برابر متوسط دریافتی کمدرآمدترین دهک است.
اوج این نابرابری در بخش یارانه بنزین است. در حالی که سهم کمدرآمدترین افراد جامعه از یارانه بنزین فقط ۱۱ هزار تومان در ماه است، سهم ثروتمندترین افراد جامعه از این یارانه ۱۹۳ هزار تومان است. یعنی یک فرد ثروتمند ایرانی حدود ۱۷ برابر بیشتر از کمدرآمدترین فرد جامعه از یارانه بنزین برخوردار میشود. در راستای اصلاح این رویه، مجلس در صدد تصویب طرحی بود که به هر فرد ایرانی، روزانه معادل یک لیتر بنزین اختصاص دهد که این طرح نیز بعد از مدتی مختومه شد. این روزها خبرهای جسته و گریختهای نیز از دو نرخی کردن بنزین در سال جاری به گوش میرسد.
بیشتر بخوانید:
توزیع ناعادلانه یارانه در باقی بخشها نیز به همین منوال است. حتی در بخش یارانه دارو و کالاهای اساسی نیز که انتظار میرود همه اقشار جامعه به تناسب از آنها استفاده کنند، باز هم شاهد توزیع نابرابر یارانه به نفع ثروتمندان جامعه هستیم. پردرآمدترین دهک جامعه ۱۵ برابر بیشتر از کمدرآمدترین دهک از یارانه دارو برخوردار میشود.
چرا یارانهها به هدف نمیخورد؟
اصولا «یارانه کالایی» به خاطر ماهیتش نمیتواند به طور عادلانه میان افراد جامعه توزیع شود زیرا توان مصرفی افراد مختلف از این کالاها یکسان نیست. یک فرد ثروتمند، احتمالا خودروی شخصی بیشتر و خانه بزرگتری دارد که همه اینها به معنی استفاده بیشتر از یارانههای بنزین، گاز و برق است.
در حالی که حدود ۸۴ درصد از خانوادههای متعلق به بالاترین دهک درآمدی صاحب یک (یا بیشتر) خودروی شخصی هستند، این عدد در بین خانوادههای متعلق به پایینترین دهک درآمدی، تنها حدود ۴ درصد است. یعنی بیشتر از ۹۶ درصد خانوادههای متعلق به پایینترین دهک درآمدی، اصلا خودرو شخصی ندارند.
اوضاع توزیع یارانههای بودجهای بهتر است که دلیل اصلی آن پرداخت یارانه به بخشهای رفاهی و تامین اجتماعی، به جای پرداخت یارانه کالایی است.
با وجود عادلانهتر بودن توزیع یارانه بودجهای، اما هنوز هم عایدی کمدرآمدها کمتر از باقی افراد جامعه است. در گزارش سازمان برنامه و بودجه آمده است که تنها ۴۰ درصد از خانوارهای متعلق به کمدرآمدترین دهک کشور تحت پوشش دریافت مستمری از نهادهای حمایتی هستند. باید توجه داشت که منظور از دهک اول درآمدی جامعه، خانوادههایی هستند که درآمد کل خانواده کمتر از یک میلیون تومان در ماه است و بسیاری از آنها نه تنها از حداقل امکانات رفاهی برخوردار نیستند، بلکه چالش اصلی آنها دریافت کالری کافی برای بقا است.
هرچند هدف اصلی از پرداخت انواع یارانهها حمایت از فقیرترین افراد جامعه است، اما به علل متعدد، در عمل یارانه به بسیاری از این افراد تعلق نمیگیرد. از جمله این علتها، بالا بودن میزان بیسوادی یا کمسوادی و دسترسی ناچیز به اطلاعات و امکانات ارتباطاتی در میان اقشار محروم جامعه است.
آمار و ارقام ذکرشده بدین معنی است که هرچند هدف اصلی از پرداخت انواع یارانهها حمایت از فقیرترین افراد جامعه است، اما به علل متعدد، در عمل یارانه به بسیاری از این افراد تعلق نمیگیرد. از جمله این علتها، بالا بودن میزان بیسوادی یا کمسوادی و دسترسی ناچیز به اطلاعات و امکانات ارتباطاتی در میان اقشار محروم جامعه است.
در گزارش سازمان برنامه و بودجه نیز ذکر شده است که میزان بهرهمندی دهکهای مختلف جامعه از انواع یارانه تفاوت قابل ملاحظهای دارد. در حالی که حدود ۴۰ درصد از کمدرآمدترین دهک از یارانه مستقیم بهرهمند میشوند، یارانه پنهان تنها به حدود ۲ درصد از این اقشار تعلق میگیرد.
شاید به همین دلیل است که امروز ضرورت حذف کل یارانههای پنهان و از همه مهمتر «یارانه کالایی» و در عوض افزایش پرداخت «یارانه مستقیم» و افزایش بودجه نهادهای حمایتی و تامین اجتماعی بیشتر از همیشه احساس میشود.
حذف یارانه کالایی نه تنها به توزیع عادلانهتر منابع کشور میانجامد، بلکه باعث جلوگیری از ضرر و زیان ناشی از قاچاق کالاهایی میشود که با صرف هزینههای زیاد در کشور ارزان نگهداشته شده است. مضاف بر اینکه باعث افزایش انگیزه سرمایهگذاری برای بهبود کارایی، هم در بخش تولید و هم در بخش مصرف میشود.
چرا حکومت زیر بار اصلاح نظام پرداخت یارانه نمیرود؟
سالهاست که اصلاح نظام پرداخت یارانه موجب بحث و جدلهای فراوانی در کشور شده است. با این حال، انگار هیچ دولتی توان اصلاح این نظام فرسوده، ناکارا و به شدت تبعیضآمیز را ندارد. هفته گذشته محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه که این روزها حرف و حدیثها پیرامون مدرک تحصیلیاش هم بالا گرفته است، گفته بود «برنامه اصلاح یارانه پنهان به شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا تقدیم خواهد شد». با اینحال بعید است سران قوا نیز توان و جرات تصمیمگیری در این مورد را داشته باشند. به گفته نوبخت: «معمولا همه استقبال میکنند، اما موقعی که پای خودشان درگیر میشود، اتفاقات دیگری میافتد».
بیشتر بخوانید:
یکچهارم درآمد نفتی سال ۹۸ را «سیل» برد
به تعویق انداختن تصمیمهای سخت البته در جمهوری اسلامی اتفاق تازهای نیست. هزینهاش اما همواره از بین رفتن بیشتر منابع کشور، گسترش نابرابری و متحمل شدن ضرر و زیانهای بیشتر است. در مورد مشخص یارانهها نیز، ترس از عواقب سیاسی احتمالی حذف یارانههای پنهان یکی از مهمترین عوامل بازدارنده برای اصلاح آن است. مضاف بر اینکه، همواره نفوذ و صدای طبقه ثروتمند و برخوردارتر از رانت در هیئت حاکمه، مراکز تصمیمگیری، و البته رسانهها بلندتر بوده، و از آنجایی که نظام ناعادلانه پرداخت یارانه به نفع این گروه است، این قشر نیز از موافقین ضمنی ادامه چنین روند تبعیض آمیزی هستند.
ترس از عواقب سیاسی احتمالی حذف یارانههای پنهان یکی از مهمترین عوامل بازدارنده برای اصلاح آن است
از سوی دیگر، با بالا گرفتن دایره تحریمها و خسارات ناشی از سیل، سال سختی در انتظار دولت است و احتمالا دولت با کسری بودجه قابل توجهی مواجه خواهد بود. در چنین شرایطی، شاید اصلاح نظام یارانهها و کاستن از بار هزینهها از همه زمانهای دیگر محتملتر باشد.