Categories: خبرها

ایران شناس فقید از زبان چهره های فرهنگی

زیتون- آیین بزرگداشت دکتر منوچهر ستوده، ایران شناس برجسته، در کانون زبان فارسی برگزار شد در این مراسم که به همت فصلنامه بخارا برپا شده بود چهره های شاخص فرهنگی و علمی سخن گفتند یا خاطراتی از زنده یاد ستوده را بیان کردند. منوچهر ستوده، ایران شناس و پژوهشگر برجسته، پس از یک دوره کوتاه بیماری، ۲۱ فروردین امسال در سن ۱۰۳ سالگی در بیمارستان چالوس در گذشت.

سید مصطفی محقق داماد، اولین سخنران این مراسم گفت:« اشخاصی چون آقای دکتر محمود افشار و منوچهر ستوده الگویی هستند برای کسانی که در این دنیا دستشان به ثروت مالی نزدیک است و امکان این را دارند که خودشان را باقی بدارند. در قرآن مجید آمده است که عده ای خیال می کنند با جمع مال فقط جاودانی برای خود پیش می برند در حالیکه جاودانی در این دنیا تنها با جمع اموال نیست.»

او در ادامه افزود:« مال می تواند انسان را نگه دارد اما با انفاق و وقف با مصرفی که بتواند برای همیشه باقی بماند انسان را و نامش را نگه می دارد. در سال دانشمندان اساتیدبسیاری به موقوفات افشار می آیند و ازبودجۀ موقوفات کتاب و مقاله های بسیاری به چاپ می رسد و جوایزی به نویسندگان داده می شود. من اصرار دارم که دیگران، آقای ستوده را الگو قرار بدهید و برای کسانی که این میراث جاودان را زنده کنند و آینده ایران به دست آن ها برای همیشه سرافراز است، سرفراز تر بشود.»
فصل نامه بخارا نوشت که دومین سخنران این مراسم محمدرضا شفیعی کدکنی بود.
او در رابطه با منوچهر ستوده گفت:« کسانی که در نسل‌های آینده در حوزه‌ جغرافیای تاریخی ایران بزرگ به مطالعه بپردازند، پژوهش‌ها و و مدارکی که توسط استاد دکتر منوچهر ستوده فراهم آمده است مهم‌ترین مدارک تحقیقاتشان را در آینده تشکیل خواهد داد.
شفیعی کدکنی در ادامه گفت:« تصور نمی‌کنم که در قرن ما هیچ‌کس در حوزه‌ جغرافیای تاریخی ایران بزرگ به تنهایی به اندازه دکتر ستوده کار بزرگ و ماندنی انجام داده باشد. هرچه بگویم در دایره‌ همین مطلب خواهد بود. من اهل پُرحرفی نیستم.»

هوشنگ دولت آبادی سومین سخنران این مراسم خصوص منوچهره ستوده گفت:« آنچه در ایشان مهم بود مستحیل شدن در طبیعت بود. یعنی ایشان جزئی از طبیعت بود.

به گفته دولت آبادی منوچهره ستوده به وقت و ساعت اعتقاد نداشت. او در ادامه گفت:« در همان سفر اول به ما آموخت که هر وقت گرسنه باشیم ظهر است و هر وقت خواب مان بیاید شب است! کوچ سالیانه ایشان هم از چالوس به کوشکک و بالعکس فقط تابع طبیعت بود. من یکبار از ایشان پرسیدم شما کی به کوشکک می‌روید؟ ایشان فرمودند هنوز در چالوس بخاری دلچسب است. عامل برگشتن ایشان از ییلاق به قشلاق یعنی از کوشکک به چالوس هم در آمدن و شکفتن گلی بود به نام حسرت که گلی ظریف و زرد رنگ است … »

سید کاظم موسوی بجنوردی در مورد زنده یاد منوچهره ستوده گفت:«

او روزهای بسیار در گرما و سرما، شرایط سخت و دشوار، جای خالی خاک میهن را به پای استوار خود پیمود، نه فقط “از آستارا به استرباد” بلکه از تاشکند تا سمرقند و از سمرقند تا بخارا و خوارزم و و مرو و سرخس، تا از میراث برجای مانده از گذشتگان این مرز و بوم، بناهای کهن و کتیبه ها و سنگ نبشته های چند صد ساله و هزار ساله، نکته های بدیع به دست آورد و بر گوشه های نه چندان روشن تاریخ فرهنگ این سرزمین پرتو بیفکند.»

دکتر نصرالله پورجوادی نیز ستوده را حاصل تغییرات ایران از سال ۱۳۰۰ به بعد دانست. او در این باره گفت:« دکتر ستوده در آن زمان به دبستان و دبیرستان رفت وی از نسلی بود که در آن زمان بزرگ شد و به درجات عالی رسید. در ابتدای انقلاب به دکتر ستوده و ایرج افشار و ذبیح الله صفا و عبدالحسین زرین کوب و بسیاری دیگر از شخصیت های ایران دوست جفا شد. این روزها قدر آن عزیزان دانسته می شود و تصور ایران بدون این شخصیت ها بسیار مشکل است.

پور جوادی افزود:« اگر ایران بخواهد بماند و اگر در جغرافیای ایران خواهان ماندگاری است باید فرهنگ ایران و هویت تاریخی و زبانش حفظ شود و اگر این ها را از ایران بگیریم از نظر جغرافیا هم، به هویت این کشور آسیب می زنیم. ما باید ممنون باشیم از اشخاصی مثل منوچهر ستوده و دکتر محمود افشار و ایرج افشار و سعید نفیسی که سعی کردند گذشتۀ ایران را بشناسند و جوان ها را با گذشته و افتخارات و تاریخ خودمان آشنا کنند و این عشق را به ما منتقل کردند.»

کارلو چرتی نیز سخنانش را با این جمله آغاز کرد «یکی از بهترین پسران ایران را از دست دادیم.»

چرتی در ادامه گفت:« منوچهر ستوده را از دور می شناختم و از طریق کتاب های ایشان و چیزهایی که در مورد کشور ایران نوشته بود. برای ما که ایران را از دور می شناختیم و در کتاب ها در دانشگاه های ایتالیا و اروپا می خواندیم، مردانی همانند منوچهر ستوده و ایرج افشار همانند چشم ما بودند و مکان ایران را از درون و با چشمان ایشان می دیدم و می شناختیم و راه های محلات و کوهستان ایران را با نوشته هایشان می پیمودیم و این خیلی مهم بود.»

منوچهر ستوده، ایران شناس، جغرافی دان، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجسته ایرانی بود. او عمو زاده غلام حسین صدیقی و یار دیرین زنده یاد ایرج افشار که بیش از شصت سال دوستی و همکاری و هم‎قلمی با هم داشتند، باغ محل زندگی و کشاورزی خود را در زمان حیات زنده یاد ایرج افشار وقف بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار کرده‎ بود. فهرست تالیفات دکتر ستوده به ۵۲ مورد می رسد.

 

Recent Posts

بی‌پرده با کوچک‌زاده‌ها

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

سکولاریسم فرمایشی

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مسعود پزشکیان و کلینیک ترک بی‌حجابی

کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

چرا «برنامه‌های» حاکمیت ولایی ناکارآمدند؟

ناترازی‌های گوناگون، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳

غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…

۲۳ آبان ۱۴۰۳