آخرین شهید قبیله

زیتون – آوا مشرقی: مهدی یراحی، خواننده، متولد ۲۳ آبان ماه هزار و سیصد و شصت خورشیدی است. او درست یک سال پس از شروع جنگ ایران و عراق در محله زیتون کارمندی شهر اهواز به دنیا آمد و از این رو جنگ را از نزدیک و با تمام وجودش حس کرد.

او از خوانندگان دو زبانه ایرانی است و از نخستین آلبوم‌های حرفه‌ای خود، به تلفیق موسیقی عربی و فارسی پرداخته است. یراحی از معدود خواننده‌هایی است که همیشه در کارهای خود نیم‌نگاهی هم به تحولات اجتماعی و سیاسی ایران داشته و صدای اعتراضی برخواسته از میان خواننده‌های مجاز موسیقی پاپ دو دهه اخیر در ایران بوده است.

سابقه فعالیت اجتماعی یراحی، به سال ۹۲ برمی‌گردد، وقتی که با حضور در چهارمین زنجیره انسانی نجات کارون، نسبت به انتقال آب این رودخانه اعتراض کرد. دو سال بعد هم در اعتراض به آلودگی هوای اهواز با ماسک به روی صحنه رفت و چند ماه بعد از آن  با موزیک ویدئو «خاک»، نارضایتی خود را از نابسامانی وضعیت آب و هوای شهر زادگاه‌اش بیش از پیش علنی ساخت.

او در حالی آن قطعه را منتشر کرد که هنوز موج رسانه‌ای در واکنش به معضلات خوزستان به راه نیفتاده بود و تازه از زمستان ۹۵ بود که با قطع برق و آب اهواز، توجه رسانه‌ها به مشکلات مردم خوزستان جلب شد.

اعتراض‌های یراحی چیزی جز « تعهد برای عدم شرکت در هر گونه اجتماع غیرقانونی» برایش به ارمغان نیاورد. با وجود این یراحی در ششم دی ماه ۱۳۹۷ در حرکتی نمادین و در حمایت از اعتصاب کارگران فولاد اهواز، با پوشش رسمی کارگران این شرکت به اجرای کنسرت پرداخت و فردای آن روز هم دومین قسمت از سه گانه اجتماعی‌اش را با ترانه ای از روزبه بمانی، روانه بازار کرد.

اما آنچه در نهایت باعث ممنوع الکاری این خواننده شد، موزیک ویدئو «پاره سنگ»  بود. او در این کار با زبانی تند و به شکلی بی‌سابقه به مفهوم جنگ می‌تازد و مشخصا طولانی شدن جنگ ایران و عراق را زیر سوال می‌برد.

پس از انتشار این موزیک ویدئو بود که اعتراض نیروهای تندروی اصولگرا و رسانه‌های نزدیک به آنان از جمله خبرگزاری فارس به این خواننده آغاز شد.

گفته شد که یراحی در این ویدئو دفاع ایران در برابر حمله عراق را به سخره گرفته و این بدان معنا بود که این ویدئو هم به مانند بسیاری از آثار هنری دیگر، گرفتار کج‌سلیقگی و کج‌فهمی مسئولان مربوطه خواهد شد.

مهدی یراحی چند روز بعد، با حضور در یک برنامه رادیویی و در حضور مجتبی حسینی، معاون هنری وزیر ارشاد، به دفاع از اثر خود پرداخت و گفت: «گفتند بازوبند حزب نازی را بسته‌ و به شهدا توهین کرده‌ای. من یک کار ننگ بر جنگ و ضد جنگ درست کرده‌ام… من ادوار جنگ را می‌گویم، نه فقط جنگ هشت ساله خودمان را. من بچه اهوازم. من با صدای آژیر بزرگ شده‌ام. من حق دارم بپرسم. اما بدون جنجال، بدون شوآف. کنار بازوبند حزب نازی، کلاه روسی، پوتین انگلیسی، اورکت امریکایی، یک پلاک هم وجود دارد و این نماد جنگ‌های معاصر است. وقتی این‌ها را کنار هم می‌گذاریم، کسی نمی‌تواند شما را محکوم به یک تعبیر خاص کند. همه ما درگیر جنگ بودیم اما حال همه ما بعد از جنگ یکسان نبود. همه ما صدایمان به یک اندازه قدرت ندارد. »
او در ادامه از هنر متعهد خود دفاع کرده و افزود: «تا امروز قانونمند کار کرده‌ام و همیشه هم سرم مقابل قانون پایین است اما یک جاهایی نداشتن جسارت در برخی مدیران باعث خودسانسوری می‌شود که در عرصه‌های مختلف، از جمله موسیقی، مردم را به سطح برده است. من تمام مسأله‌ام این است! هنرمند کارش پرسش‌گری و رساندن حرف مردم به مسئولان و تلطیف فضای بین این دو است. اگر هنرمند صدای مردمش نباشد، عاشقانه بخواند تا راحت مجوز بگیرد و فقط بخواهد پول چاپ کند، این که دیگر نامش هنر متعهد نیست.»

عکسی از موزیک ویدئو «پاره‌سنگ»

پس از این گفت‌وگوی رادیویی، برخی خبرگزاری‌ها از صحبت‌های او تعبیر عذرخواهی داشتند و با تقطیع این گفت‌وگو جهت صحبت‌های یراحی را عوض کرده و با تیترهای درشت، او را نادم و پشیمان جلوه دادند. مهدی یراحی اما پس از چند ساعت با ارسال یک ویدئو در کانال تلگرامش اعلام کرد که هرگز عذرخواهی نکرده و به کاری که کرده ایمان دارد.
علیرغم پا درمیانی عبدالجبار کاکایی و محمدعلی بهمنی که خود عضو ناظر شورای ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، پس از گذشت یک هفته، این خواننده در پستی در صفحه اینستاگرام خود، خبری ناامیدکننده به طرفدارانش داد، او نوشت:« اینجانب مهدی یراحی توسط مجموعه وزارت ارشاد تا اطلاع ثانوی، عملا از هرگونه فعالیت رسمی منع شده‌ام. به همین دلیل مجوزهای اجرای من لغو شده است.»

درست است که مهدی یراحی با شجاعت هر چه تمام‌تر، پرسیدن را حق خود می‌داند و درست است که حال او و همشهریان‌اش پس از گذشت سی سال از پایان جنگ ایران و عراق، حتی به وضع پیش از جنگ هم برنگشته‌اند، اما او خوب می‌داند بدون شک روزی سوال ساده‌ی او در پیشگاه تاریخ عرضه می‌شود و آن روز دیگر پاسخ هیچ سوالی، ممنوعیت صدا و تصویر نیست. روزی شاید همه ما بدانیم «چرا به ختم جنگ این همه درنگ خورد»، اما کاش تا آن روز شهیدان بی‌استخوان هم به خانه برمی‌گشتند تا پس از عمری، خواب خوش به چشمان این قبیله بیاید…

Recent Posts

بی‌پرده با کوچک‌زاده‌ها

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

سکولاریسم فرمایشی

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مسعود پزشکیان و کلینیک ترک بی‌حجابی

کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

چرا «برنامه‌های» حاکمیت ولایی ناکارآمدند؟

ناترازی‌های گوناگون، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳