زیتون ـ فریده ریحانی: فریده براتی سده، معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی ایران، امروز در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا از وجود ۱۰ تا ۱۲ هزار فرد «ترنسجندر» در ایران خبر داد و گفت که ۱۲ مرکز مشاوره در تهران و دو مرکز در مشهد برای ارائه خدمات به این افراد در حال فعالیت هستند.
به گفته براتی کسانی که دچار مشکل مالی هستند هم میتوانند از خدمات روانشناسی و کمیته ایدز سازمان بهزیستی برخوردار شوند. او در این گفتگو از وزارت بهداشت به دلیل اینکه سلامت جسم و روان این افراد را دارای الویت نمیداند، انتقاد کرده است.
سازمان بهداشت جهانی در تابستان سال ۲۰۱۸، ترنسجندر بودن را از لیست بیماریهای روانی خارج کرد. در تعریف این سازمان تراجنسی یا ترنسکشوال یکی از زیر شاخههای ترنسجندر است و به افرادی گفته میشود که هویت جنسیتی (gender identity) آنان متفاوت با آن چیزی است که در ابتدای تولد به آن منسوب شدهاند.
سازمان بهداشت جهانی در تابستان سال ۲۰۱۸، ترنسجندر بودن را از لیست بیماریهای روانی خارج کرد.
در ایران اما علیرغم تصمیم سازمان بهداشت جهانی، ترنسجندر بودن همچنان یک اختلال روانی محسوب میشود و در متون رسمی نیز از آن به عنوان اختلال هویت جنسی اسم برده میشود، ناآگاهی عمومی و کمبود آموزش نیز موجب شده تا در عرف نیز اعلام گرایشهای جنسی از سوی این افراد بازخورد مناسبی دریافت نکنند. با همین دیدگاه نیز در سال ۸۶، «انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی ایران» به ثبت رسید.
از طرف دیگر از دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد به بعد، ارائه آمار مربوط به تعداد ترنسجندرها و عمل تغییر جنسیت متوقف شد تا اینکه در دیماه ۹۶ در حاشیه یک کارگاه آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، حسن ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز، با اعلام اینکه هماکنون در کشور حدود ۳۰۰ هزار نفر متقاضی تغییر جنس هستند، گفت آمار غیررسمی متقاضیان تغییر جنس حدود دو برابر تخمین زده میشود.
براساس آمار پزشکی قانونی ایران در سال ۱۳۸۹، در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ بیش از هزارنفر مجوز تغییر جنسیت در ایران را دریافت کردند. با توجه به این آمارها به نظر میرسد تعداد ترنسسکشوالها در ایران بیش از رقمی است که فریده براتی سده اعلام کرده است.
خدمات یا فشار برای پذیرش کلیشههای جنسی
فارغ از اهمیت ندادن به «سلامت جسم و روان» فرد به معنایی که مدنظر معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی است، مشکلات افراد با «جنسیت»شان در ایران در جمهوری اسلامی فراتر از این است.
زینب پیغمبرزاده، دانشآموخته مطالعات اجتماعی جنسیت در گفتگویی با «زیتون» در اینباره میگوید:«در ایران تنها دو جنسیت زن و مرد به رسمیت شناخته میشود و نه تنها پوشش و رفتار جنسی افراد بلکه حتی حضورشان در فضاهای عمومی هم بر این مبنا کنترل میشود. در چنین فضایی تلاش میشود افراد در یکی از این چارچوبهای تنگ جنسیتی گنجانده شوند.»
به گفته این کارشناس نگاه دوگانه به جنسیت در ایران از یکسو ریشه در گفتمان فقهی شیعه دارد اما از سوی دیگر هم حاصل گفتمان روانپزشکی و پزشکی مدرن غربی است که از قرن ۱۹ میلادی به افرادی که تمایلات و رفتارشان در چارچوب کلیشههای جنسیتی قابل تعریف نیست، برچسب اختلال روانی یا جنسی زده است.
این فعال حقوق دگرباشان جنسی البته تاکید دارد که «با تلاشهای فعالین حقوق دگرباشان به تدریج تنوع هویتهای جنسیتی، گرایشهای جنسی و بیانهای جنسیتی در پزشکی و روانشناسی مدرن تا حدی، پذیرفته شده است اما سیستم درمانی ایران هنوز با استناد به منابع پزشکی و روانشناسی منسوخ شده غربی ادعای درمان افراد را دارد.»
در ایران تنها دو جنسیت زن و مرد به رسمیت شناخته میشود و نه تنها پوشش و رفتار جنسی افراد بلکه حتی حضورشان در فضاهای عمومی هم بر این مبنا کنترل میشود.
پیغمبرزاده در ادامهی این گفتگو درباره اینکه گاهی آمار بالای جراحیهای تغییر جنسیت در ایران این تصور را به وجود میآورد که این وجود تنوع جنسی در ایران به رسمیت شناخته شده و حتی در این راستا خدمات کافی هم داده میشود، میگوید:«مشکل این است که در ایران افرادی که جنسیت نسبت داده شده توسط سیستم درمانی در آغاز تولد را نمیپذیرند یا به همجنسشان گرایش دارند و یا ظاهر و پوششی دارند که با چارچوبهای نسبت داده شده به جنسیت آنها هماهنگی ندارد، برای زندگی قانونی چارهای جز پذیرش مصرف هورمون و عملهای متعدد تطبیق جنسیت ندارند.»
درمورد افرادی که به هر روی چه تحت فشار و چه به میل خود خواهان انجام عمل جراحی هستند هم به گفته این کارشناس کیفیت این عملها در ایران در بسیاری از موارد پایین است و تامین هزینههای آن برای این افراد دشوار است چرا که بسیاری از آنان توسط خانوادههایشان طرد میشوند.
بالا بودن آمار عملهای جراحی تطبیق جنسیت در ایران یکی از نشانههای تلاش حاکمیت برای تحمیل کلیشههای جنسیتی به جامعه است
پیغمبرزاده تاکید میکند «در چنین شرایطی بالا بودن آمار عملهای جراحی تطبیق جنسیت در ایران یکی از نشانههای تلاش حاکمیت برای تحمیل کلیشههای جنسیتی به جامعه است »
این کارشناس همچنین در توضیح استانداردهای موجود جهانی در مواجهه با گرایشهای متفاوت جنسی افراد میافزاید:« در بسیاری از کشورها افراد میتوانند در محیطهای عمومی مختلف لباس دلخواهشان را بپوشند یا با همجنس رابطه عاطفی و جنسی داشته باشند یا فقط هورمون درمانی کنند یا تنها بخش خاصی از بدنشان را مورد جراحی قرار دهند. در برخی از کشورها هم تغییر جنسیت ثبت شده در مدارک شناسایی نیازی به انجام عمل جراحی ندارد.»
فتوایی برای «خنثای روانی»
ایران تنها کشور مسلمانی است که عمل تغییر جنسیت براساس فتوایی از آیتالله خمینی در آن مجاز به شمار میرود. برخی از حقوقدانان و فقها، اصطلاح «خنثای روانی» را برای افراد تراجنسیتی به کار میبرند. آیتالله خمینی در سال ۱۳۴۳ در «تحریرالوسیله»، اصل تغییر جنس را روا دانست.
ایران تنها کشور مسلمانی است که عمل تغییر جنسیت براساس فتوایی از آیتالله خمینی در آن مجاز به شمار میرود. برخی از حقوقدانان و فقها، اصطلاح «خنثای روانی» را برای افراد تراجنسیتی به کار میبرند.
در سال ۱۳۶۳ هم فریدون (مریم خاتون) ملکآرا حکم شرعی عمل تغییر جنسیت را از آیتالله خمینی گرفت و اولین کسی شد که این عمل را با این حکم شرعی انجام داد. فقه شیعه نیز در کنار پذیرفتن مساله تغییر جنس، ملاک وظیفه شرعی هر فرد را جنس جدید او قرار داد. این درحالی است که مسیحیت، یهودیت و اهل تسنن مخالف تغییرجنس تراجنسیها هستند.
بر اساس ماده ۹۳۹ قانون مدنی ایران، اگر در شخص «میانجنسی»، علائم یک جنس بر علائم جنسی دیگر غالب باشد، شخص تابع احکام جنسی است که علائم آن در او غالب است. قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ نیز مقرر کرده است که فرد برای تغییر جنسیت باید به دادگاه خانواده مراجعه کند.
فریدون (مریم خاتون) ملکآرا
زندگی در جامعهی دوجنسیتیِ عرفی و قانونیای مانند ایران، باعث میشود تا بسیاری از دگرباشان جنسی بدون آنکه تمایلی برای تغییر اندامهای جنسی خود داشته باشند، به دلیل فشارهای خانواده و قانون، به عمل جراحی تن بدهند یا اینکه اساسا عطای زندگی در ایران را به لقای آن بخشیده و ترک دیار کنند. چرا که زندگی جنسی این افراد در صورت انجام نشدن عمل تغییر جنسیت، در بسیاری از موارد به معنای همجنسگرایی است که در قوانین ایران جرم محسوب شده و به شدت با آن برخورد میشود تا جایی که همجنسگرایان حتی با خطر محکومیت به اعدام به دلیل رابطه جنسی خود مواجه هستند.