زیتون ـ محمدرضا سرداری: خبر ناباورانه و تکاندهنده بود. رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی ، شهردار سابق تهران، مشاور پیشین مهدی کروبی رهبر در حصر «جنبش سبز»، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت اصلاحات، وزیر آموزش و پرورش هاشمی رفسنجانی و عضو مؤسس حزب کارگزاران سازندگی، صبح روز سه شنبه همسر دومش میترا استاد را به ضرب دو گلوله به قتل رساند.
این جنایت در منزل مقتول صورت گرفت و زمانی فاش شد که پسر ۱۳ ساله مقتول به اتفاق دختر محمدعلی نجفی به منزل وی مراجعه میکنند و جسدش را در حمام مییابند.
منابع خبری پیشتر اعلام کرده بودند مقتول روز دوشنبه در تماسی با تلفن شخصی خبرنگار انصاف نیوز از وی خواسته بود تا در باره مسائل خصوصی خود مصاحبهای با سایت انصاف نیوز انجام دهد. مصاحبهای که به گفته مقتول میتوانست آبروی رفته وی را باز گرداند. او همچنین میخواست تا از وعدههایی بگوید که پیش از ازدواج گرفته اما عملی نشده است.
پیش از آن که محمدعلی نجفی خود را تسلیم قانون کند، خبرگزاری فارس به سراغ شهردار پیشین تهران میرود تا درباره خبر قتل همسرش و مظنونان از وی سؤال کند؛ اما نجفی میگوید مشغول انجام کاری است و قادر به صحبت نیست. همزمان شایعاتی درباره متواری یا بازداشت شدن نجفی و همچنین مشاهده شدن وی در دوربینهای مدار بسته در رسانهها منتشر شد. رسانههای وابسته به جریان اصولگرا نیز تلویحاً نجفی را مظنون اصلی قتل همسرش معرفی کردند. شایعاتی که البته از سوی پلیس تکذیب میشد تا این که سرانجام به گفته پلیس خود را به اداره آگاهی تهران معرفی و به قتل اعتراف میکند. شایعات اما حاکی از آن است که نجفی در زمان غیبت چندساعته خود به قم رفته بود که دلیل این سفر نابهنگام هنوز مشخص نیست.
میترا استاد کیست؟
میترا استاد متولد سال ۶۰ و اهل کرمانشاه بود. وی از همسرش جدا شده و از آن ازدواج ناموفق یک پسر ۱۳ ساله داشت. شهریور ۹۶ ، میترا استاد برای بازی در فیلم «واران» از مرکز کرمانشاه در بیستمین جشنواره با رادیویی و تلویزیونی سراسر کشور مورد تقدیر قرار گرفت.
درباره چگونگی آشنایی وی با محمد علی نجفی و ازدواج با وی صرفاً میتوان به مصاحبهای اشاره کرد که سال گذشته با سایت انصاف نیوز انجام داد. مقتول انگیزه مصاحبه خود را پاسخ دادن به محتویات فیلمی عنوان کرد که در برنامهای بنام پشت پرده علیه او و شخص نجفی منتشر شد. در فیلم ۴۳ دقیقهای مورد اشاره استاد دستکم دوبار از رابطه مقتول با محمد علی نجفی صحبت میشود. نخست انتشار تصاویری فیلترشده از یک مهمانی تولد در برج سعادت آباد که ادعا شده در آن مقتول و آقای نجفی حضور داشتند. دوم پخش فایل صوتی از فردی با هویت مجهول که میخواسته از طریق مقتول با شهردار وقت تهران ارتباط برقرار کند و با پرداخت رشوه بدهکاری خویش را حل و فصل سازد.
مقتول اما این ادعاها را در مصاحبه رد و فایل منتسب را یک مونتاژ ناشیانه توصیف کرد و در مقابل به فاطمه دانشور عضو سابق شورای شهر تهران گفته است: «کار ایشان کار قشنگی نبود و دخالت در حریم شخصی و خصوصی دیگران بود. ایشان عملکرد تمام شورای شهر را زیر سؤال برده اصلاً ایشان در جایگاهی نیستند که چنین مطلبی را عنوان کنند.» فاطمه دانشور در اظهاراتی گفته بود:«ازدواج دوم، سوم و … تا زمانی که همسر اول وفادار ایستاده است را عین بیاخلاقی می دانم و دوست ندارم این مصاحبه زمینه ساز ترویج این رفتار در جامعه شود؛ پس میترا خانم! از شما به عنوان یک زن میخواهم کمتر مصاحبه کنید؛ چون دیدم خیلی با افتخار مصاحبه کردهاید و از کار خودتان و دکتر دفاع کردهاید.»
انگیزه قتل، اختلافات خانوادگی یا افشای رازهای مگو
محمدعلی نجفی به مقابل دوربین صدا و سیما رفته و شرح قتل را داده است که فقط میخواست مقتول را تهدید کند اما تفنگ آماده شلیک بود و اینکه اشتباه کرده.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران به ایسنا گفته است که نجفی به دلیل اختلافات خانوادگی همسرش را به قتل رسانده است. اما هضم این واقعیت که قتل «میترا استاد» یک ماجرای جنایی صرف است امری بهغایت دشوار است. در این میان بیتردید سؤالات و ابهامات فراوانی وجود دارد. نخست آنکه جنس آن اختلاف خانوادگی چه بوده که در یک لحظه از یک مدیر ارشد سیاسی و اجرایی یک قاتل ساخته؟ و چه رازهای مگویی جز اختلاف خانوادگی وجود داشته که میترا استاد قصد بازگو کردن آن را داشته اما نجفی با گلوله صدای او را خفه کرده است.
محمد علی نجفی دو سال پیش در پی پیروزی فهرست امید در انتخابات شورای شهر تهران و با حمایت اکثریت اصلاح طلبان به شهرداری رسید اما دیری نپایید که به خاطر برگزاری یک مراسم رقص با حضور دختران ۹ ساله در برج میلاد زیر سؤال رفت و بلافاصله به بهانه بیماری استعفا داد.
پس از استعفای نجفی شایع بود که وی بخاطر رو کردن مفاسد محمد باقر قالیباف شهردار سابق تهران زیر فشار دولت پنهان قرار گرفته و مجبور به استعفا شده است. اما ظاهرا همچنان که همکار و هم حزبی اش اقرار کرده، ماجرا پشت پرده های بسیاری دارد.
آیا پرستوها نجفی را شکار کردند؟
تویتر منسوب به غلامحسین کرباسچی، همحزبی پیشین محمد علی نجفی، به قتل میترا استاد واکنش نشان داد.؛ واکنشی معنیدار که نشان میدهد ماجرا فراتر از یک قتل جنایی و اختلاف خانوادگی است. کرباسچی بدون ذکر نام و نشانی از کسانی یاد کرده که چاه ویلی را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند.
ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترااستادهرچه باشد نمیتوان مسئولیت کسانی راکه دوسال قبل علیرغم اصراروتذکّربرخی دلسوزان ومراکزمسئول ، این چاه ویل رابرای إصلاحات ونجفی حفرکردند ، نادیده گرفت. #شهرداری #نجفی #اصلاحات
— Gholamhosein Karbaschi (@ghkarbaschi) May 28, 2019
برخی معتقدند احتمالاً اشاره کرباسچی به پروژهای است که نزد سیاسیون بهویژه زندانیان سیاسی به نام «پروژه پرستوها» معروف است. پروژهای که در آن نهادهای امنیتی زنان را به عنوان طعمه بر سر راه مقامات و چهرههای سیاسی قرار میدهند. اقدامی که بین فعالین سیاسی به «پروژه پرستوها» مشهور است.
بعضی دیگر مخاطب کرباسچی را کسانی و احزابی میدانند که بر شهردارشدن نجفی تصرار کردند و به تعبیر او از این ماجرا «چاه ویلی» برای اصلاحات ساختند.
بیشتر بخوانیم:
پروژه پرستوها پیشتر در سایت زیتون توصیف شده بود. زنانی که در این پروژه به کار گرفته میشوند، همیشه همکار نهادهای امنیتی نیستند، بلکه این نهادها گاهی زنان جویای نام که راه پیشرفت سریع را در نزدیکی به مقامات و سیاسیون میبینند، تحت نظر دارند و راه نزدیکی آنان به مقامات را کوتاهتر میکنند. این موضوعی است که نجفی پس از اعتراف به قتل نیز تلویحا به آن اشاره کرده بود: «برای خراب کردن زندگی من آمده بود و مدام مرا تهدید میکرد که اسرارم را فاش میکند و زندگیم را ویران میکند او حتی میخواست تهدیداتش را در مصاحبهای عملی کند.»
آلت قتل در دست خبرنگار
اعجاب این خبر را نوع پوشش خبری صدا و سیما دو چندان کرد. گزارش زنده و مستقیم از لحظات ورود محمدعلی نجفی به پلیس آگاهی،خوش و بش اش با همه افراد در هنگام ورود و چای خوردن خونسردانهاش در آن میان. گزارشی هم از هفتتیری که ادعا میشد قتل با آن صورت گرفته پخش شد که خبرنگار گلولههای آن را در مقابل دوربین میشمرد. این در حالی است که به گفته کارشناسان در پروندههاى قتل به طور معمول اسلحه بایگانی مىشود تا اثر انگشت روى آن از بین نرود.
اصلاحات در چاه ویل
اگر ماجرا واقعا همین باشد که تا این لحظه از سوی رسانههای غالبا تندرو و صداوسیما گزارش میشود، به قتل رساندن یک زن از سوی یکی از چهرههای شاخص اصلاح طلبان اما چه آثاری بر حیثیت و اعتبار اصلاح طلبان دارد؟ صرف نظر از فعل مجرمانه نجفی که خود ضربهای شدید به حیثیت سیاسی اصلاح طلبان نزد افکار عمومی وارد ساخته؛ موج سواری خاص صدا و سیما و دیگر رسانههای اصولگرا که گویی فرصت طلایی برای له کردن بقایای اصلاحات یافتهاند؛ زبانزد است. تا کنون ویدیوهای متعددی از نجفی در اداره آگاهی از سوی خبرنگاران صدا و سیما در شبکههای اجتماعی منتشر شده و صدا و سیما نیز این خبر را با علاقه خاصی دنبال میکند. اتفاقی که به نظر نمیرسد اگر برای یک اصولگرا میافتاد چنین بازتابی مییافت. اما آیا این داستان به نظر جنائی تحت تأثیر شخصیت محمد علی نجفی و پشت پردههای آن سیاسی خواهد شد و اصلاح طلبان نیز در مقام دفاع از حیثیت خویش به کمک یاری که امروز قاتل نامیده میشود بر خواهند خاست؟
محمد علی نجفی شخصیتی که روزی نامش به عنوان نامزد اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح بود امروز در جایگاه قاتلی نشسته که نه تنها زندگی خویش بلکه اعتبار یک جناح سیاسی جمهوری اسلامی را زیر سوال برده است.
14 پاسخ
با سلام
شما که متاسفانه دو نظر قبلی من را سانسور کردید.به نظرم شما هم مستقل نیستید. روزی من طرفدار اصلاح طلبان بودم. اما متوجه شدم که اصلاح طلبان به دنبال منفعت خود هستند نه ملت ایران. بنابر این از اصلاح طلبی نیز عبور کردیم. اصلاح طلبان هم برادر اصولگرایان هستند .هر دو برای درست کردن کلاهی از نمد ایران برای خود هستند.
من نام کسی رو جعل نکردم. اسمم واقعا سعید هست. خلافکار هم نیستم. فقط انچه را که نظرم بود نوشتم. مذهبی هم نیستم که با مافیای مذهبی ارتباط داشته باشم.به شما هم تهمتی نمیزنم تا جرمی از شما نبینم. ولی با توجه به اینکه من را خلافکار خطاب کردی بدون دلیل، نتیجه میگیرم شما ادم منطقی نیستی.
آرش عزیز
برای قضاوت در مورد جنایت لزومی ندارد که به سابقه علمی و … یک فرد نگاه کنیم. جنایت جنایت است چه از طرف یک فرد معمولی انجام گیرد چه از طرف یک وزیز.
در مورد توان علمی استاد میتوانی به سایت دانشگاه شریف رجوع کنی وبا چشمان خودت ببینی . اقای نجفی یک lecturer هست و همین !یعنی مرتبه استادی ندارد. اما در مورد توان فکری ایشان می توانی در google scholar جستجو کنی ، اگر مقاله ای از ایشان پیدا کردی خوشحال می شوم به ما هم اطلاع دهی! یزد دور هست اما گز و متر نزدیک هست!
با درود
ساده ترین و تنبلانه ترین برخورد در برابر یک قتل محکوم کردن قاتل و دلسوزی برای مقتول است. آفرین بر شما که بر خلاف آقای نجفی اصلأ احمق نیستید و این راه حل هوشمندانه را سریعاً پیدا کرده اید. میتوانستید کمی هم در این راه دور تر بروید و یکباره حکم اعدام متهم را هم طبق قانون نورانی و آسمانی قصاص صادر کنید. و قال قضیه را کوتاه کنید.
اما راهها و برخورد های دیگری هم وجود دارد. البته برای انسانهایی که عجله ای در قضاوت کردن ندارند و بیشتر به فکر تعمق و تحقیق و درک پیچیدگی های روح انسان و روابط انسانی و اجتماعی هستند. در این باره بد نیست به صحبت های همسر اول آقای نجفی توجه کنیم که بعد از قتل میگوید در ۴۲ سال زندگی مشترک با آقای نجفی حتی یکبار خشونت از ایشان ندیدم.
از طرف دیگر کارنامه تحصیلی، سیاسی، انسانی و علمی و رفتار اجتماعی آقای نجفی برای همه بویژه همکاران، دانشجویان، زیر دستان و بالا دستان که با ایشان در ۴۰ سال گذشته در تماس بوده اند … و بالاخره استعفای عجیب و ناگهانی ایشان از شهرداری تهران پس از آن افشاگری بزرگ فساد و اختلاس کهکشانی نهادینه شده در شهرداری … و ازدواج دومشان با آن عکس و تفاصیل چندی بعد و بالاخره محو شدن از رادار ها تا خبر آن قتل فجیع.
آری دوست عزیز ! چون نیک بنگریم در این واقعه دلخراش دو مقتول هست. خانم استاد و آقای نجفی هردو قربانیان ماشین عظیم مهیب و مخوف انسان خردکنی نهاد های مخفی این رژیم هستند. و متاسفانه – در این صف هزاران فرسنگی قربانیان – این دو نه اولینند و نه آخرین.
به امید ایرانی سالم خوشبخت و مصون از گزند کفتاران .
مسول محترم سایت زیتون
با سلام و احترام
بارها و بارها مشاهده شده است که کامنت ها سانسور میشود.
خواهشمند است یا کاملا بخش دیدگاه را ببندید یا اگر باز هست سانسور نکنید.
در خصوص خبر اقای نجفی قبلا کامنت گذاشتیم که سانسور شد. ضمن انکه افرادی با تقلب و حیله دو بار با اسم اینجانب پشت و بعد از کامنت من شروع به سم پاشی نمودند
که انها را روی سایت قرار دادید. اما
کامنت دومی مرا سانسور نمودید
چطور وقتی اینجا عدالت رعایت نمیشود بعدا شما اقایان فرهیخته میخواهید در کشور وقتی سکان امور را بدست میگیرید عدالت را رعایت کنید
با احترام
یکی از شهروندان
محمد علی نجفی شخصیتی که روزی نامش به عنوان نامزد اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح بود امروز در جایگاه قاتلی نشسته که نه تنها زندگی خویش بلکه اعتبار یک جناح سیاسی جمهوری اسلامی را زیر سوال برده است.!!!
اگر این فرض را بپذیریم!! چرا اصلاح طلبان!! کل رژیم نه؟
با درود
ساده ترین و تنبلانه ترین برخورد در برابر یک قتل محکوم کردن قاتل و دلسوزی برای مقتول است. آفرین بر شما که بر خلاف آقای نجفی اصلأ احمق نیستید و این راه حل هوشمندانه را سریعاً پیدا کرده اید. میتوانستید کمی هم در این راه دور تر بروید و یکباره حکم قتل متهم را طبق قانون نورانی و آسمانی قصاص صادر کنید. و والسلام !
اما راهها و برخورد های دیگری هم وجود دارد. البته برای انسانهایی که عجله ای در قضاوت کردن ندارند و بیشتر به فکر تعمیق و تحقیق و درک پیچیدگی های روح انسان و روابط انسانی و اجتماعی هستند. در این باره بد نیست به صحبت های همسر اول آقای نجفی توجه کنیم که بعد از قتل میگوید در ۴۲ سال زندگی مشترک با آقای نجفی حتی یکبار خشونت از ایشان ندیدم.
از طرف دیگر کارنامه تحصیلی، سیاسی، انسانی و علمی و رفتار اجتماعی آقای نجفی برای همه بویژه همکاران، دانشجویان، زیردستان و بالا دستان که با ایشان در ۴۰ سال گذشته در تماس بوده اند… و بالاخره استعفای عجیب و ناگهانی ایشان از شهرداری تهران پس از آن افشاگری بزرگ فساد و اختلاس کهکشانی نهادینه … و بالاخره ازدواج دومشان با آن عکس و تفاصیل چندی بعد قبل از محو شدن از صفحه های رادار.
آری دوست عزیز ! چون نیک بنگریم در این واقعه دلخراش دو مقتول هست. خانم استاد و آقای نجفی هردو قربانیان ماشین عظیم و مخوف انسان خردکنی ارزش های ادعایی و نهاد های مخفی این رژیم هستند
و متاسفانه – در این صف هزاران فرسنگی قربانیان – این دو نه اولینند و نه آخرین.
به امید جامعه ای سالم با روش های حکومتی انسانی در این کشور مظلوم !
موفق باشید !
وقتی شخصی برای گذاشت کامنت نام
شخص قبلی را جعل میکند و کامنت خود را قرار میدهد خودش فرد خلافکاری هست.
زنده باد نجفی!
مرگ بر مافیای فاسد مذهبی!
جنایت جنایت هست چه از طرف محمد علی نجفی باشد یا بن سلمان یا من و یا نامزد ریاست جمهوری اصلاح صلبان و یا اصولگرایان.متاسفانه این یک احمق قاتل جان یک انسان روگرفته، یک نوجوان رو بی مادر کرده، یک خانواده رو داغدار کرده و…سعی نکنید حماقت این ادم رو به جناح مقابلش نسبت بدید. از حماقت این ادم همین بس که موقعی که باید مدرک دکتری رو در دانشگاه MIT میگرفت، برگشت به ایران. به گمانم چون توان نظریه پردازی را نداشت دکتری رو رها کردو امد که از اب گل الود انقلاب ماهی برای خود صید کند و کرد .رسیدن به مسندهای مهمی چون وزیر اموزش و پرورش برای کسی که فقط مدرک فوق لیسانس ریاضی داشت! ادمهای باهوش در شرایط سخت هم تصمیم درست می گیرند. اما این ادم حتی قادر نبوده که قانونا تقاضای طلاق بدهد، حق حقوق خانم استاد رو مطابق قانون پرداخت نماید و قضیه رو فیصله بدهد. اما چون مهریه خانم زیاد بوده و این اقا از حق به دور، سعی میکند با ترساندن از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. با خونسردی تمام به دفتر پلیس برو، خو ش و بش و احوالپرسی بنماید و بعد اعلام کند که خانم استاد به طرف او امده و از روی اشتباه به قتل رسیده است. کسی نیست بپرسد که ادم احمق چرا اسلحه رو از حالت ضامن خارج کردی؟ اگر اتفاق بوده باید یک گلوله خارج میشده نه پنج گلوله. مطمئنا راز های زیادی از محمد علی نجفی داشته که نامبرده تصمیم به قتلش می گیرد.حالا شما اصلاح طلبان سعی در ماست مالی کردن نکنیدو بیشتر از این خود را سکه یک پول نکنید. لزومی ندارد. هر کس بار گناه خود کشد
جنایت جنایت است.سعی نکنید که رنگ ولعاب انسانی به جنایت بدهید.و ان راربط به بابک زنجانی بدهید.یک نفر از هستی ساقط شده، یک جوان بی مادر شده ، فساد شهرداری هم جای خوددارد. چرا اسمان و ریسمان را بهم می بافید .نجفی ادم احمقی بود که حتی نتوانست درست تصمیم بگیرد. موقعی که باید مدرک دکتری می گرفت ول کرد و به ایران امد.چون توان نظریه پردازی نداشت. امد که از اب گل الود ماهی بگیرد و با مدرک فوق لیسانس به مسند وزارت و…. برسد.البته از این زاویه نگاه کنیم ادم بند باز فرصت طلبی هست.جای مقتول و قاتل را هم عوض نکنیدکه قربانی را نجفی و همسرش بدانید. شرمم میاید که عنوان اقا را برای این قاتل احمق استفاده کنم. می توانست تقاضای طلاق بدهد و حق و حقوق همسر دومش را پرداخت و جدا شود، اما چون ادم از حق به دوری بود برایش سنگین بود که مهریه و …را پرداخت کند و سعی کرد با ترساندن از زیر بار شانه خالی کند. مصاحبه نجفی رو دیدم. می گوید که خانم استاد ترسیده و به طرف او امده و گلوله به این حالت خارج شده. یکی نیست بپرسه۱- که چرا اسلحه از حالت ضامن خارج شده ۲-چرا پنج گلوله؟. اگر اتفاقی بوده ، باید یک گلوله خارج می شد نه پنج گلوله
بعد با خونسردی تمام ماجرا رو توضیح میده. یک انسان بعد از مرگ و کشتن کسی خونسرد نیست، از کرده خود پیشیمان و شهامت پذیرش گناه و عواقب ان را دارد .
استعفای نجفی از شهرداری که تحت فشار مافیای فاسد مذهبی بود بی ارتباط با وقایع اخیر نمیباشد.
کاملا مشخص است که این وافعه فراتر
از یک اختلافات خانوادگی می باشد.
به نظر من نهاد هایی که دستشان در فساد آلوده بود برای آقای نجفی دام گذاشتند و متاسفانه ایشان نقطه ضعف نشان داد و در این دام افتاد.بابک زنجانی ها این روزها خوشحالند چون خیلی از مستئل مهم کشور از جمله فساد شهرداری تحت شعاع این جریان قرار خواهد گرفت.شاید بتوان گفت هم آقای نجفی و هم همسرش قربانی شدند.
به احتمال زیاد این کار دشمن است. شاید کار ترامپت و اسرأییل باشد که توسط عربستان اجرا شده است، دا این شرایط خطیر باید کمی سکوت کرد و بهتر است که با همین نظام سوخت و ساخت تا دشمن دلش بسوزد
واقعا از هر حیث جای تاسف است.
از جنبه های اصلی و خصوصی و واقعی و تراژیک ماجرا که بگذریم،
جنبه ی رسانه ای و سیاسی و جناحی آن مهم است.
اصول گرا علیه اصلاح طلب، هر دو علیه برانداز. برانداز علیه همه! ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان علیه همه ی همه!
به خود آئیم! اهل انصاف و تعادل و واقعیت باشیم.
درست و متعادل و واقع گرایانه، اخبار را بخوانیم و تحلیل کنیم و درس و نتیجه بگیریم، نه آنکه وقتی علیه خودمان شد، بگوئیم چقدر بقیه بی انصافند.
برای همه ی انسانها، بخصوص درمانده ها و سرشکستگان، دل بسوزانیم و عقده نگشائیم. چه پوزیسیون و چه اپوزیسیون،
انسانیت خوب چیزی است!
دیدگاهها بستهاند.