2 پاسخ

1. با این جمله ی شما کاملا” موافقــم«دادگاه افکار عمومی رای خلاف رای دادگاه صادر کرده است.» آری دقیقا” همیطوراست که میگوئیـد،
   من اصلاحطلب هستم ولی نه این اصلاح طلبی که بیشتراستمرار طلب است،
   درانتخابات سال۸۸ به آقای موسوی رای دادم نه بخاطر سیاست اش بلکه برای پاکدستی وضد فساد بودنش واز میان بد وبدتر…!
   اگرمسولین بخواهند یک بار برای همیشه به این مسئله پایان دهند بایه کار بسیارساده ای هم میتوانند،وآنهم پرسش یک سوآل ساده«شما در انتخابات۸۸ به کی رای دادی؟» از طریق اینترنت ولو اینکه طولانی مدت وحتی یکماه طول بکشد! دیگر اینکه خود مسولین با مهربانی بمردم بگویند: همه ملت که دراین رای گیری شرکت داشته اند از اصولگرا و اصلاح طلب و…ملت ایران وعزیز اند در نتیجه یک روز همه ی افرادی که به دکتراحمدی نژاد رای داده اند به خیابان بیایند و روزی دیگر تمام افرادی که به آقای مهندس موسوی رای داده اند…
   بسیار راحت وکم هزینه! گرچه برخلاف فیلم وسریلهای ساخته شده کاذب وهمچنین سخنرانیها و مقالات کاذب نوشته شده در همین زمینه، مردم علیرغم همه ی محدودیتها والته جلوگیریهای والدین درخانواده ها… به لحاظ ترس از کشته شدن عزیزانشان و…درهمان زمان قبل وبعد انتخابات۸۸ بوضوح این مسئله را نشان داده اند مثل آن راهپیمائی سبز ازمیدان ونک تا راه آهن قبل ازانتخابات… و آن راه پیمائی۳میلیون نفری بقول آقای قالیبـــاف در بعداز انتخابات…که طرفداران آقای دکتراحمدی نژاد هیچوقت نتوانستندترتیب یک راهپیمائی ۱۰۰-۱۵۰ هزار نفری را بدهند!
   و ده ها مثال ساده همینطوری…مثلا این آقایان اصولگرا اگر دست از قدرت زور وسرنیزه بردارند وبجای آن از فرمول متداول رقابت/ رفاقت اسفاده نموده و خودشان در بین خانواده های خود پرسجو نمایند خواهند دید که حتی در جمع خانواده، دوست وفامیل نیز در اقلیت ناچیز اند! اینکه کاری ندارد،.

2. همه از دادگاه علنی می ترسند. اتهام میزنند، محکوم میکنند، اما از دادگاهی و محاکمه ای علنی خبری نیست. در حالیکه گفته اند، آنرا که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.
   تازه این ها دادگاه های بشری است. و مشکوک در صلاحیت همه شان.
   تلاش کنیم تا در دادگاه عدل الهی، روسفید باشیم!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.