زیتون ـ مهسا محمدی: «گاندو» مجموعه تلویزیونی که این روزها پخش فصل اول آن در شبکه سوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی به پایان رسید، به یکی از بحث برانگیزترین سریالهای ساخته شده در سالهای اخیر در ایران بدل شده و نهتنها شبکههای اجتماعی که حتی سایتهای خبری و بخشهای غیرسرگرمی صدا و سیما را انباشته است.
با وجود اینکه آرش قادری، نویسنده مجموعه تاکید کرده است که ۸۰ درصد قصه تخیل او بوده است، اما با آدرسهای روشن و سر راستی که در سریال داده میشود میتوان دریافت هر بخش از داستان کجا را در عالم واقع نشانه گرفته است. از سوی دیگر در ابتدای فیلم هم تاکید شده که این سریال بر اساس یک پرونده واقعی ساخته شده است. البته قادری در اظهارنظر دیگری که به نظر میرسد در تناقض با حرف قبلی است گفته که سریال تا ۸۰ درصد به داستان پرونده مذکور وفادار است و فقط ۲۰ درصد را چون محرمانه بوده نیاوردهاند.
خط اصلی فیلم به پرونده جیسون رضاییان (در فیلم با نام مایکل هاشمیان، با بازی پیام دهکردی) خبرنگار ایرانی-آمریکایی و مدیر دفتر تهران روزنامهٔ واشینگتن پست پرداخته است. رضاییان در ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ به همراه همسرش (یگانه صالحی) به اتهام جاسوسی دستگیر شد و پس از ۱۸ ماه حبس در ۲۶ دی ۱۳۹۴ به همراه سه آمریکایی دیگر و در ازای تبادل زندانی آزاد شد. مبادله ای که در آن صحبت دریافت ۱.۷ میلیارد دلار از سوی ایران هم به میآید که با فرض صحت این خبر، دولت روحانی و دولت پنهان هر کدام این «موفقیت» را به نام خود میزنند.
موارد بحثبرانگیز سریال گاندو اما محدود به این پرونده «جاسوسی» نمیشود. مطرح شدن ادعای فساد اقتصادی و روابط مشکوک جاسوسان با نزدیکانِ «مسئولان ارشد نظام» که مشخصا رییسجمهوری و کابینه وی را مدنظر دارد، هم از بخشهای جالب توجه است.
همچنین پرداختن به انفجار سال ۹۰ در سامانه موشکی سپاه در ملارد که طی آن حسنتهرانیمقدم و ۳۵ عضو سپاه کشته شدند هم محل بحث است، چراکه روایتهای رسمی پیشن در اینباره را زیر سوال میبرد. در این سریال ادعا شده که این انفجار نتیجه نفوذ سازمان مجاهدین خلق و سازمان سیا در این سایت موشکی است در حالی که پیش از این گفته شده بود که انفجار مذکور و مرگ تهرانی مقدم نتیجه یک حادثه و خطا بوده است.
نمایش بازجویی
از میان دیالوگهای بازیگران سریال که ما میدانیم عضو نهادی امنیتی هستند چنین برمیآید که آنان عضو وزارت اطلاعات نیستند. دیالوگهایی مانند «کار ما نبوده، کار بچههای وزارت هم که نبوده» یا «با همه هماهنگ کن، به بچههای وزارت هم خبر بده». از این رو قهرمانان این کارگردان میتوانند فقط عضو اطلاعات سپاه باشند. با علم به این موضوع علاوه بر محتوی بحثبرانگیز سریال سر و شکلی که سعی شده به ساز و کار و روند پیشبردن «تحقیق» در پرونده داده شود هم محل بحث است.
متهمان بدون چشم بند و زنان متهم بدون چادر در اتاقهای بازجویی بزرگ و روشن در مقابل دوربینی که قرار است در اختیار مقام قضایی قرار گیرد، رو به بازجو قرار مینشینند، مختار اند هر آنچه میخواهند بگویند. فریاد بزنند، میز را برگردانند و همسلولی خود را که اتفاقا هم پرونده هم هستند، بکشند. بازجو به آنان حقوق قانونیشان را یادآوری میکند. مواردی که به شهادت بازداشتشدگان این سرویس اطلاعاتی و امنیتی مابهازایی در دنیای بیرون ندارد.
البته این قلب واقعیت جدای از بعضی اشتباهات فاحش سریال است. به عنوان مثال در یک دیالوگ بازیگر تاکید دارد که «بعد از مرگ بن لادن، بین انتخاب زرقاوی و ملاعمر اختلاف داشتند.» این در حالی است که مرگ زرقاوی در سال ۲۰۰۶ و ۵ سال قبل از کشته شدن بن لادن اتفاق افتاده است.
روحانی، آشنا و ظریف
در زمان پخش قسمت ۱۳ سریال بحث بر سر اعمال سانسور در آن، تحت فشار دولت، بالا گرفت. به گفته اصولگرایان طرفدار این مجموعه در فضای مجازی و همچنین به ادعای سازندگان فیلم در دیالوگی از فیلم که به رابطه خواهرزاده رییسجمهوری با جاسوسان اشاره شده، کلمه «رییسجمهور» به اجبار حذف شده و به جای آن از «مسئولان نظام» استفاده شد. بعد هم نسخههایی به عنوان نسخه اصلی فیلم در شبکههای مجازی مختلف پخش شد.
البته این «فشار» از سوی شبکه افق، بازوی دیگر تبلیغاتی این جریان، بیپاسخ نماند و مدیر این شبکه اعلام کرد که سریال را کامل و بدون سانسور در آن شبکه پخش خواهد کرد.
به نظر میرسد بخش حذف شده فیلم اشاره به اسماعیل سماوی، خواهرزاده حسن روحانی دارد که پیش از این عهدهدار سمت «رییس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری» بود. بعد از بازداشت رضاییان، خبر بازداشت سماوی نیز منتشر و بلافاصله تکذیب شد. حال به نظر میرسد که در این فیلم سعی بر این است که به هر شیوه ممکن بر این ارتباط تاکید شود. ارتباطی که کلیدهایی آن در فیلم داده شده و در شبکههای اجتماعی رمزگشایی میشود.
آدامس تیتراژ ابتدایی فیلم هم گویی طعنهای به یک نقل قول منسوب به رضاییان است که گفته بود طعم آدامس حسن روحانی را هم میشناسد و سعی در القای این فرض دارد که این ارتباط از طریق خواهرزاده مذکور بوده است. این آدامس اگر چه دستمایهی شوخیهای متعددی در شبکههای اجتماعی شده، اما تصویری از آن در کنار یک تسبیح، در پایانبندی فیلم و اثبات جاسوس بودن هاشمیان (رضاییان) نقش جدی بازی میکند.
اما حسن روحانی تنها دولتمردی نبود که در این سریال به او پرداخته شد. در یکی از قسمتهای پایانی سریال شاهد جلسهای را در وزارت امور خارجه هستیم که در آن میان دو نماینده از دولت و رییس نیروهای امنیتی مذکور بحثی بر سر جاسوس بودن مایکل هاشمیان در میگیرد. از سر و شکل و دیالوگ مسئولان چنین برمیآید که جواد ظریف وزیر امور خارجه و محمود واعظی یا جهانگیری باشند. در سریال، دولتیها بر جاسوس نبودن هاشمیان پای میفشارند و ماموران امنیتی با «ادله محکم» مجابشان میکنند که او جاسوس است با این وجود مقامهای دولتی از تلاش برای آزادی او دست برنمیدارند چرا که معتقدند این کار برای «پیشبرد اهداف توافق هستهای» لازم است و جواب نهایی مامور امنیتی هم این است که «حرف من همانی است که قبلاً گفتم. تبادل، پایاپای . آنها پول بلوکهشده ملت را برمیگردانند، ما هم مایکل هاشمیان را به آنها میدهیم.»
این ادعا در ابتدا واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه، و در ادامه طعنه جواد ظریف و اظهارنظر تند واعظی را در پی داشت.
جواد ظریف که در حال گفتگو با خبرنگاران و توضیح عملکرد دولت درباره زدن پهباد آمریکایی بود در انتهای این گفتگو طعنهای هم به گاندو زد و گفت که « البته ما پول نداریم فیلم تبلیغاتی بسازیم».
واعظی اما با اشاره مستقیم به این سریال تاکید کرد که « دروغ و تهمت» در آن زیاد است و دولت حق دارد که از آنان شکایت کند به عقیده او عملکرد صدا و سیما را در اینباره عجیب است چرا که این سریال به بخشی از اخبار سیاسی این رسانه بدل شده است و تاکید کرد که صدا و سیما باید در این مورد به مردم توضیح بدهد.
واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه هم این بود که «ماندهام که چه بگویم و عجیب است…با واقعیت منطبق نیست. اسناد مذاکرات و مکاتبات وزارت خارجه در داخل و خارج موجود است و اگر میگفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار میدادیم که سریال واقعیتر باشد. »
شدیدترین و ادامهدار ترین واکنش اما مربوط به حسامالدین آشنا مشاور رییس جمهوری است که در طی چند توئیت به این سریال واکنش نشان داد. او در توئیتی نوشت: « ۱. دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد. ۲. صدا و سیما هم پول ندارد سریال بسازد. ۳. ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوقهای لازم را دریافت کرده است و هم میتواند صدا و سیما را الزام به پخش کند. ۴. با گاندو، گنده نمیشوید.»
به نظر میرسد که اشاره مشاور رییسجمهور هم به نهادهای موازیای مانند سپاه پاسداران باشد که همواره مورد اعتراض او و رییسدولتاش بوده است.
علی مطهری هم سریال «گاندو» را بیشتر تخیلی دانست تا واقعی و تاکید کرد «احتمال نفوذ در دولت پنهان به دلیل قدرت برتر آن بیشتر است. من این اقدامات را افراطی و دنباله اقدامات کسانی میدانم که مصمم بودند برجام اجرا نشود و آنقدر کارشکنی کردند تا به هدفشان رسیدند و زمینه خروج ترامپ از برجام فراهم شد.»
در این بین مریم امینی، همسر مرتضی آوینی هم به استفاده موسسه سازنده گاندو از عنوان «موسسه شهید آوینی» اعتراض کرده و آن را غیرقانونی دانست و تاکید کرد:« این نام که قانوناً پس از شهادت شهید آوینی باید به خانواده تعلق میداشته به سبب بعضی بیقانونیها دراختیار مؤسسهی دیگری قرار گرفته است.»
همقطاران دولت پنهان
اگر بتوان در صداقت این سریال درباره بسیاری از ادعاهای مطرح شده در آن شک کرد، اما این مسئله که نیروی امنیتی مذکور به هیچ نهادی پاسخگو نیستند در دنیای درون سریال و در صحنه واقعی سیاست ایران به خوبی بر هم منطبقاند. سریال بر مبنای تحلیلها و سناریوهایی نوشته شده که منافع یک طیف خاص را پیش میبرند، همان دولت پنهانی که از وزارت امور خارجه گرفته تا شورای امنیت و حتی قوه قضاییه به کسی جواب پس نمیدهد.
از کنشها و واکنشهای برآمده به سریال این گونه به نظر میرسد که صدا و سیما هم در صفبندیهای درون نظام، دیگر به شکل آشکار در جبهه دولت پنهان قرار گرفته هر چند پیش از این هم نشانههای روشنی از این همقطاری موجود بود و این دستگاه عظیم تبلیغاتی را چنانچه مطهری از آن نام برد در اختیار «قدرت برتر» نهاده بود.
طنز ماجرا اما شاید دراین باشد که بعضی از اصولگرایان تندرو مانند جواد کریمی قدوسی، با استناد به ادعاهای این سریال به دولت حمله کرده و آن را اثبات ادعاهای پیشین خود دانستند گروهی نیز خواستار پاسخگویی دولت به سریالی شدند که لااقل بر مبنای یکی از اظهارات کارگردانش ۸۰ درصد تخیلی است.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…