زیتون ـ نیلوفر سعیدی: این روزها در حالی که ایران گرفتاریهای مهمی همچون تنش در خلیجفارس٬ دریای عمان و تنگهی هرمز دارد و با انگلیس و آمریکا هم به نقطهای بحرانیتر از پیش رسیده است٬ کمی آن سوتر و در کشور بحرانزدهی سوریه٬ تحولاتی در جریان است که ظاهرا ایران و بخش موثر حاکمیت در این منطقه، یعنی سپاه قدس و قاسم سلیمانی نقشی در آن ندارند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی وزارت امور خارجه آمریکا٬ جیمز جفری نمایندهی ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور سوریه از روز دوشنبه سفری دوروزه به آنکارا پایتخت ترکیه را آغاز کرد تا با مقامات این کشور در مورد سوریه دیدار و گفتگو کند.
یکی از موضوعات مهم مذاکرات نماینده ویژه ترامپ با ترکیه٬ رسیدگی به موضوع فعالیت کمیته تدوین قانون اساسی جدید سوریه است که روسیه نیز با آن مخالفتی ندارد اما ظاهرا ایران تمایلی به فعالیت این کمیته ندارد. چرا که نهایتا هر اصلاحی که در قانون اساسی سوریه ایجاد شود٬ منجر به تقویت نسبی مخالفین بشار خواهد شد.
جفری امروز در ترکیه با هیاتهایی از وزارت امور خارجه و سرویس اطلاعات این کشور دیدار کرد و قرار است فردا هم با مقامات وزارت دفاع و نهاد ریاست جمهوری صحبت کند. ترکها اعلام کردهاند که از وضعیت ادلب و بمباران شدن مخالفین سوری توسط نیروهای بشار اسد به شدت نگران هستند. آنها از آمریکاییها خواستهاند که شهر منبج را در اختیار ترکیه قرار داده و یک منطقهی امن ایجاد کند که در آن نیروهای شبه نظامی کُرد حضور نداشته باشند و اگر واشنگتن این گزینهها را رد کند٬ نیروهای ترکیه وارد مناطق شمال سوریه در شرق فرات خواهند شد.
هنوز به درستی مشخص نیست که آیا واقعا ترکیه میخواهد تهدیدات خود را عملی کرده و به کردهای تحت حمایت آمریکا در شمال سوریه حملهور شود یا نه. اما آن چه روشن است٬ این است که در جریان این مذاکرات٬ ترکیه با روسیه هماهنگ شده و خبری از توجه به خواستههای ایران نیست. چرا که اولا ایران برخلاف ترکیه با سوریه مرز مشترک ندارد٬ دوم این که میزان اشتراک منافع بین روسیه و ترکیه٬ بیشتر از منافع مشترک بین ایران و روسیه است و سوم این که ایران بر اساس برخی نگرشهای ایدئولوپیک و با استفاده از نیروهای افغانستانی و پاکستانی فاطمیون و زینبیون وارد بحران سوریه شده و برخلاف آنکارا با نیروهای مخالف اسد و سناریوهای مطرح شده در مورد آینده سوریه٬ ارتباط خاصی ندارد.
رسانههای ایران و به ویژه صدا و سیما برخلاف روال سابق٬ حالا اخبار مربوط به کشته شدن مدافعین حرم را پوشش نمیدهند. این در حالی است که در همین روزهای اخیر در شهرهایی همچون کرج٬ قم٬ چالوس٬ کرمانشاه و اردبیل٬ مراسم کشتهشدگان موسوم به مدافعین حرم برگزار شده است. با آن که بر اساس برخی روایتها مجموع کشتهشدگان سپاهی٬ بسیجی و ارتشی ایرانی موسوم به مدافعین حرم و زینبیون و فاطمیون تحت حمایت ایران در سوریه به مرز سه هزار نفر نزدیک شده و جلوگیری از سقوط سوریه هزینههای اقتصادی کلانی بر دست ایران گذاشته است٬ اما هنوز هم مشخص نیست که ایران در این بحران بزرگ چه چیزی به دست آورده است.
ابهام در یمن
در شرایطی که تداوم نفوذ جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مربوط به آینده سوریه با گونهای از وقفه و بنبست روبرو شده٬ یکی دیگر از حوزههای نفوذ سیاسی و ایدئولوژیک ایران در منطقه که از سوی جمهوری اسلامی از آن به نام «محور مقاومت» نام برده میشود٬ حوزه یمن است. شواهد نشان میدهد که حوثیهای یمنی تحت حمایت تهران در برابر عربستان و امارات تلفات بسیاری دادهاند و بخش مهمی از زیرساختهای یمن در جنگ از بین رفته است. اما هیچکدام از دو طرف پیروز نشدهاند و گونهای از موازنه و ابهام در میدان یمن وجود دارد که نشان میدهد ظاهرا تیم قاسم سلیمانی در آن جبهه نیز توفیق چندانی به دست نیاورده است.
شاهزاده خالد بن سلمان معاون وزیر دفاع عربستان سعودی به تازگی در دیدار با معاون دبیرکل سازمان ملل از ضرورت تلاش برای متوقف کردن مداخلات ایران در یمن خبر داده است. در همین حال وزارت دفاع آمریکا٬ اعلام کرده که به منظور دفاع از عربستان در برابر تهدیدات ایران٬ پانصد نفر نیروی نظامی به این کشور اعزام میکند.
ایران و معاملهی قرن
در سالیان اخیر و همزمان با تمرکز توجه جمهوری اسلامی ایران بر سوریه٬ تهران تا حد زیادی از موضوع فلسطین فاصله گرفته است. چرا که جنبش حماس به عنوان انقلابیترین جنبش سیاسی فلسطین٬ در موضوع سوریه در کنار ترکیه و قطر قرار گرفته و علیه بشار اسد موضع گرفت. این مساله بر روابط تهران و حماس تاثیر منفی گذاشت و موجب پایان دادن به سفرهای خالد مشعل، رئیس سابق دفتر سیاسی حماس به ایران شد. اما امروز رسانههای ایران خبر دادند که صالح العاروری، نایبرئیس دفتر سیاسی حماس ، همراه با یک هیات به تهران آمده و نامه اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را به آیتالله خامنهای داده است.
رهبر جمهوری اسلامی در این دیدار تاکید کرده که «در سالهای نهچندان دور، فلسطینیها با سنگ مبارزه میکردند، اما امروز بهجای سنگ، مجهز به موشکهای نقطهزن هستند و این، یعنی احساس پیشرفت.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران همچنین در مورد طرح موسوم به «معامله قرن »گفته است که هدف از این توطئه خطرناک، از بین بردن هویت فلسطینی در میان آحاد مردم و جوانان فلسطینی است که باید با همین نقطه اصلی، مقابله کرد و نگذاشت که آنها با استفاده از پول، هویت فلسطینی را از بین ببرند.
آیتالله خامنهای در حالی با پروژهی آمریکایی – اسراییلی «معامله قرن» (Deal of the Century) مخالفت کرده که جراد کوشنر داماد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا٬ امیدواری خود را نسبت به نهایی شدن این پروژه اعلام کرده است.
دیدار آیتالله خامنهای با مقامات حماس بیشتر به تلاشی برای قدرتنمایی و گفتاردرمانی برای جبران تضعیف موقعیت ایران در منطقه میماند.
اگر این طرح عملی شود٬ بخشهایی از فلسطین به اسراییل و بخشهایی از قدس به فلسطینیها واگذار خواهد شد و زمینه تشکیل دولت فلسطینی و بازگشت آوارگان نیز فراهم خواهد شد.
اگر چه برخی از مقامات فلسطینی و بعضی از سران کشورهای اسلامی با «معامله قرن» مخالفت کردهاند اما سابقه همکاری ترامپ و نتانیاهو به ویژه در ماجرای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس و اعلام یهودی بودن دولت اسراییل٬ نشان میدهد که مخالفت ایران و دیگران٬ دست کم در میدان عمل نمیتواند مشکلی برای اجرای این پروژه به وجود بیاورد.
به نظر میرسد ایران در ماههای اخیر در دو پرونده مهم سوریه و یمن بخش مهمی از نفوذ خود را از دست داده و در پروندهی فلسطین نیز ظاهرا فرصت چندانی برای تحلیل و مداخله در «معامله قرن» نداشته است .
دیدار آیتالله خامنهای با مقامات حماس بیشتر به تلاشی برای قدرتنمایی و گفتاردرمانی برای جبران تضعیف موقعیت ایران در منطقه میماند. به ویژه حالا که ایران در تنگنای مالی قرار گرفته و برای فروش نفت و تامین ارز مورد نیاز خود برای ادارهی کشور با مشکل جدی روبرو شده است و رساندن کمک مالی و تسلیحاتی به بازوهای نفوذی جمهوری اسلامی در منطقه٬ سخت و سختتر شده است.
3 پاسخ
این نوع نگرش، ندیده گرفتن ، فشارهای خارجی است که نقشه منطقه را از پیش از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ طرحریزی و با بوجود آوردن یازده سپتامبر پیاده میکنند، در نظر نمیگیرد و به معلولها که حاکمیت چرا در سوریه یا با حماس و یا در یمن چنین کرده و چنان نکرده … محدود میکند و کردیت را هم به نقشه جهانخواران ، عربستان و ترکیه و…میدهد! این نوع تحلیل بیشتر میشود گفت توجیه دخالت آمریکا و حامیان آنها در منطقه است که سعی میکند در ایران هم چنین سیاستهای همگونی با محوریت آمریکا و اسرائیل و عربستان باشد نه ایران و روسیه و چین و سوریه و نیروهای حامی آنها در منطقه!چنین دیدگاهی باور به استقلال و آزادی ندارد و مثل زمان شاه میخواهد با هژمونی کشورهای خارجی باشد.این نوع نگرش با چسباندن خود به دین که اگر دین نداری آزاده باش در تضاد است و سعی میکند مثل معاویه فریب و زور گویی حاکمیت را مشروع ببخشدآنطور که تمامیت خواهان حاکم دارند پیاده میکنند و این نوع نگرش همراه شدن با سلطه جهانی میخواهند عینیت ببخشند! این نهایت انحطاط سقوط یک فرد است
مقاله شما برای ترمیم و آسایش قلب نتانیاهو و بن سلمان و بولتون خوب است، تا گزارشی از واقعیت ژئو پولوتیک منطقه خاورمیانه و بیشتر در ادامه خط تبلیغاتی امثال علی رضا نوری زاده و حقوق بگیران عربستان است.
بحث و نقد جدی بماند که مورد ندارد!
گویا نویسنده محترم با عرض معذرت وقایع را معکوس می بیند و این ایران و جبهه مقاومت و خط ایت الله خامنه ای است که استعمار و عوامل داعشی اش را در سوریه ناکام کرد ودر یمن هم کار به جایی رسیده است که امارات از جنگ خارج شد و عربستان هم در باتلاق است و در خلیج فارس هم با سرنگونی پهباد امریکا و توقیف نفتکش انگلیس ابهت پوشالی غرب از میان رفته است .نویسنده محترم و امثال ایشان چه بخواهند و چه نخواهند دوران پیروزی نهایی حق بر باطل نزدیک است و از این سنت الهی گریزی نیست.
دیدگاهها بستهاند.