۲۱ سال پیش، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به پیشنهاد من و با اجماعی کمنظیر، سال ۲۰۰۱ را سال گفتوگوی تمدنها نامید و امید به نشاندن صلح و گفتوگو به جای خشونت و ترور و جنگ و تحریم را افزایش داد. ملت ایران نیز به رغم خاطرات تلخ تاریخی، به افق جدیدی از گفتگو و تعامل برابر با کشورهای قدرتمند امید بست. این امیدها اما، با جنایت بزرگ یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و جنگهای ویرانگر و پرجنایت بعدی در غرب آسیا، مجال بالیدن نیافت. جنگهای فاجعهبار عراق و افغانستان و انواع مداخله در منطقه، این زیستبوم را بحرانیتر کرد، زمینهساز رشد تروریسم بینالمللی و جنگهای داخلی در سوریه و عراق و جنایات جنگی در یمن و مخل امنیت در منطقه و سایر نقاط جهان شد.
در همان دوران، توسعهی برنامهی صلحآمیز هسته ایران به آزمون گفتوگو برای صلح بدل شد. دولت من برای جلب اعتماد بیشتر جامعهی جهانی بر سر برنامه صلحآمیز هستهایاش به گفتوگو روی آورد و نهایتا پس از سالها مذاکرهی دشوار و پرماجرا، دولت رئیسجمهور روحانی موفق شد با شش کشور قدرتمند جهان به «توافق برجام» دست یابد.
ایران مکررا اعلام کرده است که در پی ساختن سلاح هستهای نیست و امضای برجام و التزام به مقررات NPT نشانگر حسن نیت ایران برای التزام شفاف و قابل تایید به لوازم این تعهد به صلاحآمیز ماندن برنامهی هستهایاش است. دستاورد بزرگ برجام نشان داد که حسن نیت و تعهد و اعتماد متقابل میان ایران و کشورهای ۳+۳ در مسیر بسط صلح، نهتنها ممکن، بلکه مطلوب است. برجام همچنین سنگ بنایی بود برای ساختن روابط ثمربخشتر و سازندهتری بین کشورهای امضاکننده؛ اما ایران تنها کشوری است که مو به مو به برجام عمل کرد و متاسفانه سایر امضاکنندگان برجام به همهی مسئولیتها و تعهداتشان در قبال ایران پایبند نماندند.
نباید فراموش کرد که درست همزمان با مهار تقریبا کامل تروریسم داعش با نقشآفرینی تعیینکنندهی ایران، دولت ترامپ با خروج قاعدهشکنانهاش از برجام (که نقض قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت بود که از جمله با حمایت خود آمریکا به تصویب رسیده بود) و برافروختن جنگ اقتصادی شدیدی علیه مردم ایران دور جدیدی از اقدامات خصمانه علیه کشورم را آغاز کرد. به تعبیر دیگر، دولت ترامپ در حال مجازات ایران و جامعهی جهانی است، نه به این خاطر که برجام را نقض کردهاند، بلکه اتفاقا به دلیل پایبندیشان به این توافقنامهی بینالمللی و مصوبهی سازمان ملل. خروج از برجام، هجمهی دولت ترامپ به ارزش گفتوگو، تعامل و ائتلاف جهانی برای تحقق صلح بود. تحریم حداکثری اقتصادی علیه ایران ستم جمعی به مردمی است که هیچ خطایی نکردهاند. افزون بر این، دولت کنونی آمریکا در حال افزایش تنشهای خلیج فارس است که احتمال درگیری نظام و حتی جنگ تمامعیار را بالا میبرد.
وضع مجدد تحریمهای غیرانسانی و تهدیدهای دوبارهی نظامی موجب تسلیم دولت ایران و هموطنان من نخواهد شد. تحریم اقتصادی، درست مثل تروریسم، میان قربانیانش تفاوت نمیگذارد و ویرانگر و غیراخلاقی است.
امروز خاورمیانه دوباره در معرض بحرانی قرار گرفته که خودش ایجاد نکرده، و هم غیرضروری است و هم قابل اجتناب. اما لازم نیست که چنین بماند و تنشهای رو به افزایشِ کنونی هنوز قابل مهار و کاهش است. برای اینکه منطقه دوباره اسیر یک طوفان ویرانگر نشود باید خردمندان رشتهی امور را در دست بگیرند و این چرخهی یکجانبهگرایی متکبرانه و نشاندنِ حملهی نظامی به جای راه حل سیاسی متوقف شود. دولت آمریکا باید به تعهدات بینالمللیاش احترام بگذارد و به جای تهدید به جنگ و زورگویی، گفتوگو را انتخاب کند.
به عنوان کسی که عمرش را صرف دفاع از گفتگوی فرهنگها و تمدنها، صلح جهانی، دموکراسی، رواداری و حقوق بشر کرده است، ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به چشمانداز پیش روی ملت ایران و ملتهای منطقه، از همهی آنان که در آمریکا و سراسر جهان حسن نیت دارند و «گفتگوی تمدنها» و «صلح» را جایگزین «برخورد تمدنها» و «جنگ» میخواهند، دعوت میکنم برای تشکیل «#ائتلاف_برای_صلح» بسیج شوند تا صدای «#نه_به _جنگ_با_ایران» را بلند کنند. با توجه به سطح بالای تنش کنونی در منطقهی خلیج فارس، شرایط شکننده و انفجاری است.
علیرغم فشارهای گروهی از مشاورانش، ترامپ همچنان مختار است که تنشهایی که دولت خودش بیدلیل افزوده را بکاهد. او باید بداند که ایرانیها مقاوم اند. هموطنان من بیش از صد سال است که از انقلاب مشروطه برای حفظ کرامت و استقلالشان مبارزه کردهاند. فرآیند مذاکرات برجام هم نشانگر حسن نیت ایران و تعهدش به صلح توأم با احترام بود. اما آیا دولت کنونی آمریکا اهل احترام متقابل هست؟ یا میخواهد به توهین و بیحرمتی ادامه دهد و همچنان از زبان استعماری مشابه یک دولت استعمارگر قرن نوزدهمی و نه یک قدرت جهانی قرن ۲۱ ام، استفاده کند؟
ساختن بسیار دشوارتر از خراب کردن است. موانع صلح پایدار واقعیاند، اما فائقنیامدنی نیستند. برای برداشتن این موانع باید برای مطالبهی صلح و گفتوگو و طرد کسانی که خیالپردازانه به جنگ تمامنشدنی و نوعی «برخورد تمدنها»ها میاندیشند فعال شویم. باید در این مسیر جدی باشیم، نهتنها برای اکنونِ خودمان، که از جمله برای نسلهای بعدی؛ که اگر امروز صدایمان را بلند و صلح را مطالبه نکنیم، ما را تبرئه نخواهند کرد. گفتگو، همدلی و آمادگی برای شنیدنِ دیگری تنها راه گشودن افقهای امیدبخش به آیندهی روشن است.
منبع: گاردین
3 پاسخ
. آیا این مقاله در روزنامههای ایران هم چاپ شده است؟
حقیقت در نوشته در ستایش شرم به راستی به پر روی و دو روی این بشر اشاره میکند
آیا تا به حال فکر کرده اید که با مردم کشور خود هم گفتگو کنید؟ برنامه سرکار صلح با دیگران و حبس برای ملت خویش است
آقای خاتمی همچنان که جنابعالی در طرح گفتگوی تمدنها از رژیم شاه برداشت کردید؛اینجا نیز از پیشوا مستقیما نقل وقول می نمائید.برای آشنایان به دانشهای اجتماعی نوین گفتگوی تمدنها بیهوده ترین کلامی است،که میتوانسته از حنجره یک دولت مرد بیرون بیاید.چرا که تمدنها پروسه است وبدنبال هم وتکاملی .تمدن بی زبان است آقای رئیس جمهور بازنشسته !!!ولذا چه گفتگوئی ؟!! اگر گوش شنوا دارید،بشنوید:نه غزوه ،نه لبنان –جانم فدای ایران!!!آقای خاتمی همگان میدانند ،رژِم جمهوری اسلامی با برداشت مستقیم ودزدی از صندوق ملی(بخوان جیب ملت)وبا استفاده از فقر وبیسوادی وهشتناک دولت های همسایه در همگی آنها بسیج ونیروهای شبهه نظامی برای دخالت در امور تشکیل داده وبه اعمال تروریستی مشغول است.در لبنان ،سوریه ،یمن ،عراق وافغانستان عملا درگیر جنگ ونزاع است.زمانی به آل سعود آب دهان می اندازدوزمانی با طالبان وبازمانده های القائده هماغوش می شود.چنین رژیمی امکان همزیستی مسالمت آمیز نه فقط با امریکا ،بلکه با هیچ کشور تابع دمکراسی را ندارد.تنها از پوتین تبعیت می کند وحرف شنوی دارد.چون میداند ،کمترین مخالفت با پوتین همان وتو دهنی خوردن همان.آقای خاتمی به نظر می رسد ،به مرده تبدیل شده ائید،چون شنیدید ودیدید:اصلاح طلب ،اصول گرا دیگه تموم ماجرا…این ژست شما ودم از کشور خود حرف به میان آوردن ،خیانت به ملت آزاده است واینجا با حجب وتکبر معلوم نیست ،چرا ولایت فقیه را کنار گذاشته ائید وچرا دم از کشور ولائی وامام زمانی نمی زنید؟!!مدینه النبی کجاست؟وچرانگران فروپاشی حکومت مردمسالار دینی هستید.ترامپ حق دارد ومیتواند ،از برجام یا هر معاهده دیگری خارج شود.شما که چهار دهه هست ،مشت بر دهان می کوبید؛چرا این چنین به ذلت افتاده ائید؟اشکال کار کجاست ؟شما که اقتصاد مقاومتی دارید وملتی مظلوم که دم از مقاومت آن میزنید ،چه نیازی به عجز ولابه دارید.اگر به خدا اعتقاد دارید از افعالتان توبه کنید واگر ندارید ،از افکار ورشکسته خود دوری گزینید که شما را عافیت است.باور کنید که سخنانتان برای آشنایان به فکر وشیوه های رفتاریتان تهوع آور است.شما شکست خورده ائید ،ولی پر روئی می کنید.ولی بدانید این دفعه راه فرار بسته ومشت شما رو شده است،به خود آئید وبجنبید که دیر نشده،جبران کنید%
دیدگاهها بستهاند.