۱- اصلاحطلبان باید از کاندیداتوری احمدینژاد استقبال کنند چرا که مزایای نامزدی او از زیانهای احتمالی آن به مراتب بیشتر است. حتی اگر چنین نبود خشنودی یا خدای نکرده توصیه به ردصلاحیت وی اقدامی غیردموکراتیک و برخلاف مبانی و اهداف اصلاحات است که بزرگترین انحراف را در جمهوری اسلامی تعرض به حق مردم در تعیین سرنوشت خود فروکاستن انتخابات آزاد به انتخابات فرمایشی از طریق نظارت سپاهی – استصوابی میداند. چنین اظهاراتی افزون بر اینکه مبتنی بر استانداردهای دوگانه و بنابر این غیراخلاقی است، غیرسیاسی نیز هست. چرا که جنتی و همفکرانش کمترین توجهی به منویات حامیان دولت ندارند. اگر خود را موظف به عمل برعکس آن ندانند. به هر رو اصلاح طلبان باید از حقوق شهروندی احمدینژاد دفاع کنند و هم زمان به نقد عملکرد ایران بر باد ده او بپردازند.
۲- ترجیح آن بود که فعالیتهای انتخاباتی ریاست جمهوری از نیمه دوم سال شروع میشد اما ظاهرا آقای احمدینژاد عجله دارد. چنین آغاز زودهنگامی ضمن داشتن مخاطرات خاص خود فرصتی استثنایی برای نقد همه جانبه دولت نهم و دهم فراهم میآورد. نقدی که تاکنون به دو دلیل کامل انجام نشده است. اول آنکه به اسم جلوگیری کردن از سوء استفاده ۱+۵ و تضعیف نشدن موضع تیم ایرانی، دکتر روحانی را از بیان وضعیت اسفناک اقتصادی به ارث برده بازداشتهاند. دوم درخواست رهبر از دولت بود که از افشای مفاسد دولت قبل بپرهیزد. اکنون که برجام به فرجام رسیده و احمدینژاد خود به میدان آمده است، میتوان و باید به هر دو بعد حیف و برباد دادن ثروت ملی و میل و غارت اموال عمومی در دوره ۸ ساله ریاست وی بر دولت پرداخت و ابعاد، سازوکار و پیامدهای ویرانگر آنها را به آگاهی عموم رساند.
۳- احمدینژاد در عین تلاش برای حضور در اجتماعات مردمی و نیز در رسانهها اما از موضع گیری درباره مسائل مهم میپرهیزد تا در مخاطبان خود تشتت ایجاد نکند. برای مثال او درباره برجام نظر صریحی ابراز نمیدارد چرا که مخالفت با آن محکومیت افکار عمومی را در پی دارد. تأیید آن نیز دلواپسان را از او ناراضی و ناامید میکند. احمدینژاد حتی از نقد مستقیم به دولت در حال حاضر خودداری میکند زیرا نمیخواهد از هم اکنون با سیل آمار و ارقام و نیز براهین و مستنداتی روبرو شود که او را در جایگاه متهم ردیف اول رکورد تورمی فعلی، صنعت نیمه خوابیده کشور و فساد سیستماتیک مینشاند.
۴- عملکرد دولتهای نهم و دهم به احمدینژاد امکان طرح بسیاری از شعارهای جذاب را در زمینه مبارزه با رانتخواری، دزدی و فساد، مهار گرانی و تورم و بیکاری، تحول در نظام بانکداری، بیمه و گمرک، طرحهای جدید عمرانی و… نمیدهد. پس او به ناچار به موضوعات کلی مانند انسان کامل میپردازد که جاذبه ندارند اما به هر حال یک حسن بزرگ دارند و آن سیاسی و حساستر کردن مردم و بازشدن نسبی فضاست که مانند افزایش مشارکت شهروندان در انتخابات، چنین روندی به سود اندیشه اصلاحی و گذار به سوی دموکراسی است.
۵- جبهه پایداری در انتخابات ۹۲ جناح اصولگرا را به دو گروه تقسیم کرد. برجام در دو سال بعد به این جدایی ژرفا و شفافیت بخشید. نامزدی احمدینژاد در ۹۶ انشعاب را در آن جناح تثبیت و به احتما ل زیاد دائمی میکند. به این ترتیب که بسیاری از چهرههای شاخص اصول گرا همراه با ائتلاف امید به دفاع از روحانی خواهند پرداخت. مریدان مصباح از احمدینژاد حمایت خواهند کرد و دسته سوم پرچم سفید بیطرفی را بالا خواهند برد تا بدون تلاش و پذیرش ریسک در غنائم سهیم شوند و در نقطه مقابل کاندیداتوری احمدینژاد به ائتلاف امید که حامی دولت و برجام است، استحکام میبخشد و آنان را برای برداشتن گام سوم منسجمتر از پیش روانه میدان میکند. نامزدی وی هم چنین رابطه اصلاحطلبان و دانشگاهیان را با مراجع و حوزههای علمیه تقویت مینماید و اهل هنر و فرهنگ را فعالتر از ۷ اسفند به میدان میکشاند. و به این ترتیب برجام ملی عملا علیه افراطگری شکل میگیرد.
۶- با نامزدی احمدینژاد انتخابات دو قطبی میشود و در آن حالت طرح و بحث درباره مسائل استراتژیک زیر در مطبوعات، دانشگاهها و تجمعات انتخاباتی ممکن میشود. مسائلی از قبیل تبعات تحریمها در عرصههای گوناگون، مذاکره با آمریکا، نحوه حضور و میزان مشارکت جمهوری اسلامی در سوریه و یمن، دخالتهای سپاه در امور غیرنظامی، حصر خانگی و ممنوع التصویری و عملکرد قوه قضائیه و..
۷- احمدینژاد برای کسب آرای طبقه متوسط احتمال قریب به یقین این بار با ژستی اصلاحطلبانه به صحنه میآید. در این باره ما وظیفهای دوگانه داریم. اول توضیح خواستن از او که چرا صرفا پس از قهر ۱۱ روزه و مغضوب رهبر شدن به یاد حقوق شهروندان افتاد و از تشکیل هیأت پیگیری و اجرای قانون اساسی سخن گفت که خود به محض رئیس جمهور شدن منحل کرده بود، به مخالفت با فضای امنیتی در دانشگاهها پرداخت که خود رؤسایشان را منصوب نموده بود. به بستن روزنامه شرق توسط وزیر ارشاد خود اعتراض کرد و خواستار دیدار از اوین شد. وی هم چنین باید در مورد نسبت میان دفاع از آزادی مطبوعات با حمایت همه جانبه خود از جلاد مطبوعات و فرستنده جوانان و دانشجویان بازداشتی به قتلگاه کهریزک توضیح دهد و نسبت آزادی احزاب را با انحلال احزاب منتقد و خانه احزاب شرح دهد و تضمین کند که پرچمدار انحلال حزبهای منتقد نگردد. وظیفه دوم ما استقبال از مواضع آزادیخواهانه وی صرف نظر از انگیزههای اوست. ما باید از مواضع او به سود حقوق و آزادیهای مردم و طرد تک صدایی و بگیر و ببند بهره بریم. بدیهی است هنگامی که دو نامزد حصر خانگی یا ممنوع التصویری را محکوم میکنند، فشار زیادی به آمران و مباشران تصمیمهای غیرقانونی فوق وارد میآید و راه بر تصحیح امور گشوده میشود.
۸- شرایط کنونی با سال ۸۸ متفاوت است. مردم آثار تحریمها یا همان کاغذپارههای شورای امنیت را با پوست و گوشت خود لمس کردهاند. تورم، رکود و کاهش فاحش تولید را همزمان با توزیع یارانه ۴۵ هزار تومانی دیدهاند. از حرامخواریها و بدهیهای کلان دولت خبر دارند و میدانند که دیگر پولی برای توزیع بیشتر به ویژه با توجه به افت قیمت نفت وجود ندارد و اساسا اختصاص یافتن ۸۵% بودجه سالانه به امور جاری کشور قدرت مانور چندانی به روسای دولت نمیدهد.
۹- شیوه احمدینژاد شبیه ترامپ است. هر دو با طرحهای عجیب و حرفهای غریب میکوشند توجه قشرهایی از مردم را به خود جلب کنند. (ترامپ قصد خرید ساختمان سازمان ملل را دارد، احمدینژاد میخواست آژانس بین المللی انرژی اتمی را بخرد) هردو با ادبیاتی سخیف کینه و نفرت میپراکنند، مردم را دو شقه میکنند، به آشفتگی جناح خود دامن میزنند و خودشیفته و دیگرستیزند. هر دو فاقد طرح و برنامه و کادر مجرب برای اداره کشورند و حل مسائل پیچیده ملی و بینالمللی را با شوک درمانی ممکن میبینند. شاید این شباهتها موجب شده که نیویورک تایمز ترامپ را احمدینژاد آمریکا بخواند امیدوارم رفتار و گفتار احمدینژاد دستکم در این دوره به ترامپ وطنی مشهور نشود.
۱۰- احمدینژاد به راحتی دروغ میگوید و حرفهای خود را تکذیب میکند. ما نمیتوانیم و نباید به روش او عمل کنیم و خود را به سطح او تنزل دهیم اما میتوانیم و باید هر نقدی را منصفانه و محترمانه به سخنان خود وی و حتیالامکان به نقل از رسانههای اصولگرا و در رأس همه جریده خوش نام کیهان مستند سازیم تا جای انکار برای او باقی نماند.
منبع: سایت کلمه
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…