زیتون ـ تحریم محمدجواد ظریف از سوی دولت آمریکا، تا به حال آخرین پرده از نمایش رویارویی همهجانبه جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بوده است. اینکه تحریم وزیر خارجه ایران دقیقاً چه پیامدی برای او دارد و آیا مانع نقشآفرینی دیپلماتیک جواد ظریف در گوشه و کنار جهان میشود یا نه، نکته نامعلومی است که سخنان مقامات دولت آمریکا هم آن را معلوم نکرده است. قبلاً، در اسفند ماه ۱۳۹۶، در جریان سفر ظریف به مونیخ، شرکتهای نفتی فرودگاه مونیخ از ترس تحریمهای آمریکا حاضر به سوخترسانی به هواپیمای وزیر خارجه نشده بودند که نهایتاً ماجرا با دخالت وزارت دفاع و امور خارجه آلمان حلوفصل شد. اینکه آیا این بار، پس از تحریمهای آمریکا علیه شخص وزیر خارجه ایران، چنین سرنوشتی در انتظار سفرهای اروپایی و غیر اروپایی جواد ظریف خواهد بود یا نه، در روزهای آینده روشن خواهد شد. تحریم جواد ظریف در کنار دعوت رسمی ایالات متحده از دولت آلمان برای پیوستن به ائتلاف دریایی مرتبط با تامین امنیت تنگۀ هرمز، و پاسخ منفی آلمان به آمریکا و انتقاد سفیر آمریکا در آلمان از دولت آنگلا مرکل، آخرین تحولات مرتبط با تقابل واشنگتن و تهران است. متن زیر گفتوگویی است با پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و کارشناس روابط بینالملل، درباره تحولات مذکور.
جناب مجتهدزاده، ابتدا بفرمایید که تحریم محمدجواد ظریف از سوی دولت آمریکا، دقیقاً چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
این اقدام یکی از آن اقداماتی است که دولت عجیب و غریب ترامپ انجام داده و هیچ بنی بشری هم از آن سردر نمیآورد. وقتی دولت ترامپ ایران را تحریم اقتصادی میکند و یا فروش نفت ایران را تحریم میکند، ما میفهمیم که منظورش چیست. ولی وقتی دولت آمریکا رهبر جمهوری اسلامی را تحریم میکند، کسی نمیفهمد منظور این دولت از این اقدام چیست؟ آیا میخواهد حسابهای بانکیای را مسدود کند؟ یا میخواهد ورود رهبر ایران به کشور آمریکا را ممنوع کند؟ رهبر ایران که قصد ورود به آمریکا را ندارد. دولت ترامپ مدام اقدامات عجیب انجام میدهد.
یعنی تحریم آقای ظریف صرفاً اقدامی روی کاغذ است یا اینکه مثلاً وقتی وزیر خارجه ایران به فلان کشور خارجی میرود، سوخترسانی به هواپیمایش ممنوع خواهد بود؟
جواب این سوال را خود تحریمکنندگان باید بدهند. من نمیدانم منظور آمریکاییها از تحریم آقای ظریف دقیقاً چیست.
دیروز (پنجشنبه) اروپاییها بابت تحریم وزیر خارجه ایران اظهار تاسف کردند و گفتند ما همچنان به کار کردن با آقای ظریف ادامه خواهیم داد. از این حرف چنین برمیآید که در تحریم اعمال شده از سوی دولت آمریکا، این انتظار وجود دارد که اروپا دیگر با آقای ظریف کار نکند. بله؟
ایالات متحدۀ آمریکا باید روشن کند که منظورش چیست. منظورش این است که جلوی رفت و آمد ظریف به کشورهای دیگر را بگیرد. آمریکا از یک سو میگوید قصد دارد با ایران مذاکره کند، از سوی دیگر وزیر خارجه ایران را تحریم میکند. وقتی وزیر خارجه ایران را مذاکره میکنند، پس دیگر قرار است با چه کسی مذاکره کنند.
شاید چون جمهوری اسلامی تا الان با مذاکره موافقت نکرده، وزیر خارجهاش را تحریم کردهاند. یعنی اگر حکومت ایران تا پیش از این با آمریکا وارد مذاکره شده بود، کار به تحریم وزیر خارجهاش کشیده نمیشد.
نه، شما باید توجه کنید که حرفهای آقای ترامپ و دولتش همیشه متناقض است. یعنی یک قسمت حرفهایشان با قسمت دیگر حرفهایشان در تناقض است. آقای ترامپ میخواهد با ایران مذاکره کند. دولت ایران میگوید مذاکره نمیکند. آقای ترامپ هم عصبانی میشود و میگوید حالا که شما با ما مذاکره نمیکنید، من هم رئیس مذاکرهکنندگان شما را تحریم میکنم.
رفتار و گفتار و کردار آقای ترامپ، بیشتر شبیه لجبازیهای کودکانه است. آقای ترامپ از دست اوباما ناراحت است، از برجام خارج میشود و ایران را تحریم میکند.
من اخیراً مقالاتی منتشر کردم و نوشتم که رفتار و گفتار و کردار آقای ترامپ، بیشتر شبیه لجبازیهای کودکانه است. آقای ترامپ از دست اوباما ناراحت است، از برجام خارج میشود و ایران را تحریم میکند.
اخیراً مایک پمپئو گفت جواد ظریف به آمریکا میآید و با رسانههای آمریکایی مصاحبه میکند، من هم میخواهم به ایران بروم و مردم ایران را از سیاست خارجی آمریکا مطلع سازم …
این هم از آن حرفهای بیمعناست. مقر سازمان ملل متحد در نیویورک است و ظریف به عنوان وزیر خارجه یک کشور عضو سازمان ملل متحد میتواند به آمریکا برود و کسی هم نمیتواند جلویش را بگیرد. اما آقای پمپئو با چه مجوزی میخواهد به ایران برود؟ آقای ترامپ و وزیر خارجه و مشاور امنیتیاش به تمام دنیا ثابت کردهاند که حرفهایشان در تناقض با هم و رفتارشان کاملاً کودکانه است.
این درست که نیویورک مقر سازمان ملل متحد است، ولی شاید منظور پمپئو این بوده که وزیر خارجه ایران وقتی وارد آمریکا میشود، لزوماً نباید با رسانههای آمریکایی و از طریق آنها با مردم آمریکا حرف بزند.
هیچ قانونی وزیر خارجه ایران را چنین کاری منع نمیکند. دیپلماتها و مقامات کشورهای عضو سازمان ملل متحد، قانوناً حق تردد به این سازمان را دارند و نمایندگان رسانههای معتبر هم در سازمان ملل متحد حضور دارند و طبیعی است که از مقامات سیاسی کشورهای گوناگون، درخواست مصاحبه میکنند. هیچ قانونی هم چنین مصاحبههایی را منع نکرده است.
دولت ایالات متحده از آلمان خواست که در ائتلاف دریایی برای تامین امنیت کشتیها در تنگه هرمز شرکت کند ولی دولت آلمان با این خواسته آمریکا موافقت نکرد. به نظر شما دلیل امتناع آلمان چه بود؟
برای اینکه آلمان خوب درک میکند که تبدیل شدن خلیج فارس به انبار باروت، میتواند به انفجاری منتهی شود که به زیاد همگان باشد. آلمان نمیخواهد وارد این بازی شود؛ چراکه میداند حضورش در این انبار باروت، ممکن است به زیانش تمام شود.
ولی دولت آلمان گفته بود باید از آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز محافظت کرد. آمریکا هم بر همین اساس آلمان را به حضور در ائتلاف دریایی مذکور دعوت کرد.
آلمان میگوید امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز باید در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گیرد و به یک اصل قانونی شود که به تایید سازمان ملل متحد رسیده است، نه اینکه این امنیت به دلخواه آقای ترامپ محقق شود.
ریچارد گرنل، سفیر آمریکا در آلمان، به شدت از دولت آنگلا مرکل انتقاد کرد بابت نپیوستن آلمان به ائتلاف دریایی مد نظر آمریکا. به نظر شما اختلاف بر سر نحوه برخورد با ایران، میتواند رابطه آمریکا و آلمان را به نحو محسوسی مخدوش کند؟ تیرگی در روابط آمریکا و آلمان، قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ هم پدید آمد.
آقای ترامپ چند وقت پیش گفت جان بولتون را اگر رها کنم، با همه میجنگد. این تفسیر ترامپ از مشی جان بولتون، درباره خودش هم صدق میکند. ترامپ را اگر آزاد بگذارند، با آلمان و فرانسه هم میجنگد!
آمریکا از یک سو وزیر خارجه ایران را تحریم کرده و از سوی دیگر مشغول چانهزنی با کشورهای اروپایی و غیر اروپایی است که به ائتلاف دریاییای بپیوندند که جمهوری اسلامی آن ائتلاف را علیه خودش میداند. پیامد چنین فضایی، به نظر شما چه خواهد بود؟
فضای تند و تنشآلود کنونی، عمیقاً در حال خطرناک شدن است. آیا این جمهوری اسلامی ایران است که تنگه هرمز و خلیج فارس را تبدیل به انبار باروت کرده یا ایالات متحده آمریکا؟ اگر خدای نکرده انفجاری در این منطقه صورت گیرد، ولو در اثر یک اشتباه از سوی خود آمریکاییها، تا خبر این انفجار به تهران برسد، پایتختهای همه متحدین آمریکا در خلیج فارس به هوا میروند! در این وضعیت استراتژیک بسیار حساسی که ایجاد کردهاند، خودشان جلوتر از همه آسیب میبینند.
اخیراً محمد البرادعی گفت اقداماتی که علیه ایران در حال وقوع است، یادآور اقدامات پیش از جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ است. شما دربارۀ این رأی چه نظری دارید؟
من هم میتوانم این حرف را تایید کنم. قبلاً هم نمایندگان دیگری از سازمان ملل متحد در امور خاورمیانه، این بحث را به صورت دیگری مطرح کرده بودند. ولی در مجموع من وضعیت موجود را وضعیت آماده جنگ نمیبینم. سیاستمداران داخلی یا بینالمللی، برای شکل دادن به یک اتمسفر سیاسی خاص، باید از این حرفها بزنند.
اگر جنگی دربگیرد، هر دو طرف به شدت صدمه خواهند دید. شاید متحدین آمریکا در خلیج فارس، زودتر از تهران آسیب ببینند، ولی نهایتاً تهران هم آسیب میبیند. یعنی پردۀ آخر نمایش جنگ، آسیبدیدگی شدید همۀ طرفهای درگیر در جنگ خواهد بود.
ولی من به عنوان یک تحلیلگر، وقتی به شرایط موجود نگاه میکنم، به رغم همه خطرات بالقوهاش، و نیز به رغم نکتهای که محمد البرادعی به آن اشاره کرده، شرایط موجود را شرایط جنگی نمیبینم؛ برای اینکه حرفهای ترامپ در یکی دو ماه اخیر، نشان میدهد که او میفهمد قبل از انتخابات ۲۰۲۰ به هیچ وجه نمیتواند جنگ با ایران را آغاز کند؛ چون اگر چنین کاری بکند، شانس ریاست جمهوری دوباره خودش را به کلی از دست میدهد. در تهران هم هیچ علاقه و برنامهای برای درگیری جنگی وجود ندارد؛ چون تهران هم درک میکند که اگر جنگی دربگیرد، هر دو طرف به شدت صدمه خواهند دید. شاید متحدین آمریکا در خلیج فارس، زودتر از تهران آسیب ببینند، ولی نهایتاً تهران هم آسیب میبیند. یعنی پردۀ آخر نمایش جنگ، آسیبدیدگی شدید همۀ طرفهای درگیر در جنگ خواهد بود.
حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن، گفته است امیدوارم آمریکاییها به خاطر اهانتهای سریال گاندو، ظریف را تحریم نکرده باشند. یعنی میخواهد بگوید سپاه با این سریالی که ساخت، موقعیت جواد ظریف را تضعیف کرد. شما چه نظری راجع به این مدعا دارید؟
من اصلاً این سریال را ندیدهام و نمیدانم راجع به چیست. فقط میتوانم بگویم به کارهای تبلیغاتی سپاه پاسداران علاقه و اعتقادی ندارم. روابط و سیاست خارجی باید فقط از یک منبع هدایت شود. تعدد منابع در این زمینه، میتواند سخت به زیان کشور تمام شود. کمااینکه در موارد مختلف چنین زیانی نصیب کشور ما شده است. لاجرم من نسبت به بعضی جهتگیریهای سپاه پاسداران در زمینۀ سیاست خارجی ایران، انتقادات زیادی دارم.
جواد ظریف در سفر اخیرش به آمریکا، پیشنهاد تصویب زودهنگام پروتکل الحاقی همراه با تشدید و دائمی شدن بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از برنامه هستهای ایران را در قبال لغو تحریمهای آمریکا مطرح کرد. اما آمریکاییها ظریف را فاقد اختیار موضعگیری درباره چنین موضوع مهمی دانستند و الان هم که او را تحریم کردهاند. آیا بهتر نبود پیشنهاد ظریف را جدی میگرفتند؟
ظریف در نیویورک بلوف زد و دولت آمریکا هم به جای اینکه بلوف ظریف را بخواند و به او بگوید برو پیوستن جمهوری اسلامی ایران به پروتکل الحاقی را در مجلس ایران تصویب کن، او را تحریم کرده تا مثلاً سفر خارجی نرود یا چه؟ اما اینکه اول مصاحبه گفتید ممکن است به هواپیمای حامل وزیر خارجه ایران در سفرهای خارجیاش سوخترسانی صورت نگیرد در اثر تحریم جواد ظریف، این سوالی است که پاسخ آن در آینده نه چندان دور روشن خواهد شد. چون من هنوز منتظرم مقامات دولت آمریکا، معنای تحریم آقای ظریف را روشن کنند. به هر حال اگر هدف ترامپ واقعاً مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است، تحریم جواد ظریف هیچ تاثیری در تحقق مذاکره بین ایران و آمریکا نخواهد داشت.
9 پاسخ
اقای مجتهدزاده وامدار این نظام است بنابراین در صحبتهای خود فقط قسمتی از حقیقت را میگوید که برایش بی ضرر است «تا خبر این انفجار به تهران برسد، پایتختهای همه متحدین آمریکا در خلیج فارس به هوا میروند! ».انگار بقیه بی کار نشسته اند تا ما روی انه موشک بزنیم مطمئنا مارا به عصر حجر میبرند یا چنان میکوبند که تا چند نسل کمر راست نخواهیم کرد نمونه کوچک ان خرمشهر سی سال بعد از اتمام جنگ که هنوز مخروبه است مسلما چنین جنگی پایه های رژیم را محکمتر خواهد کرد.
کمی از بالا نگاه کنید این مردم آمریکا نیست که بدبخت شوند بلکه مردن ایراننند پس ترامپ و خامنه ای در یک سطح نیستند بلکه ترامپ و امریکا هر چه قدر هم از جنگ ضرر کند در برابر مشقت کودکان ایران زمین و ویرانی ایران و دل سوخته مردمانش تقریبا صفر هست و مسئول آن رهبر بی کفایت ایراننند که ۴۰ سال وقت داشتند تا ایران را به ابرقدرت واقعی نه مترسک ترسناک تو خالی تبدیل کنند اما فقط به شکن و زیر شکم آخوندها اهمیت دادند و آروغ قداست خالی کردند تو صورت مردم…..
آرش بی کمان
که آبروی آرش را میبری.
هیولا آنیست که بمب اتم در ژاپن انداخته و تو الان هم ملت را از آن می ترسانی، یا آنی که جلوی اسرائیل و اروپای ضعیف و آمریکای قلدر ایستاد و داعش را در سوریه و عراق شکست داد؟؟!!
عجیب است ک به ذهن این جناب کارشناس و تحلیگر نرسیده که، شاید آمریکا به این دلیل ظریف را تحریم کرده تا به او و دولت متبوعش بگوید که “ظریف یک دیپلمات بی اختیار است. دیپلماتی بفرستید که دارای اختیارات کامل برای مذاکره باشد!”
با سلام
مصاحبه شما بسیار مفید و آموزنده بود. مخصوصا قسمت مربوط به سپاه و سیاست خارجی موازی دولت پنهان.
اما باید خدمتتان یاد آوری کنم که بطور کلی وجود دو دولت در ایران و اینکه قدرت اصلی در دست دولت پنهان است جزو دی. ان. ای. جمهوری اسلامی است و از روز اول چنین بوده است. از دورانی که آقایان سنجابی و یزدی و بنی صدر و قطب زاده وزیر خارجه بودند و هیچ کاری از دستشان بر نمی آمد تا با امروز که آقای ظریف این مسئولیت را دارد و بدون اجازه «آقا» حق ندارد آب بخورد و در عین حال دست عوامل آقا باز است که بر علیه او «گاندو» بسازند چون سیاست پیچیده آقا اینگونه اقتضا میکند.
دلیل این امر به نظر این حقیر این است که بنیانگذار جمهوری اسلامی، بر طبق افکار و عقایدی که از نوشته های سابقش بر میآید، در واقع به دنبال برپایی یک حکومت اسلامی بود. اما از آنجا که با نبوغ شیطانی خود زمان را درک کرده بود و میدانست که در دوران ما کلمه جمهوری پذیرش بهتری دارد غول بی شاخ و دمی به نام جمهوری اسلامی (نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش) را بدون اینکه معلوم باشد محتوی و قانون اساسی آن چیست به مردم پاکباز و ساده لوح آن زمان پذیراند. مردمی که در سال ۵۷ فکر میکردند آسمان اورا برای نجات شان از رژیم شاه مخلوع (که میتوان گفت بد تر از خلفش نبود) و بهبود دادن به زندگیشان فرستاده است. از آن روز تا به حال دولت پنهان هر روز بیشتر ریشه دوانده و امروزه تبدیل به اختاپوسی مهیب شده است که میتواند همان آقای ظریف را وقتی دیگر کاربردی ندارد و یا مزاحم است مثل اسلافش عزل، به جرم خیانت محاکمه و حتی زندانی یا اعدام کند.
و اما راجع به دیوانگی آقای ترمپ که واقعا دیوانه است باید عرض کنم که متاسفانه گاهی اوقات دیوانگی و عدم رعایت استاندارد های بین المللی باعث موفقیت و دیرپائی یک فرد یا یک جریان میشود. اگر گفته من روشن نیست و مثالی در این زمینه میخواهید نگاهی به گفته ها و رفتار های دو رهبر جمهوری اسلامی و جریانهای وابسته به آنان در ۴۰. سال گذشته بیندازید تا موضوع روشن شود. به عبارت دیگر رژیم اسلامی در ۴۰ سال گذشته یکی از استاندارد شکن ترین و غیر عادی ترین رژیم های جهان بوده و حتی بسیاری در ایران به این امر افتخار میکنند !
و اما با وجود مخالفت به حق تان با روش ها و تبلیغات سپاه پاسداران فکر میکنم جمله زیر شدیداً تحت تاثیر همان تبلیغات سپاه است و من جای دیگری آن را خوانده ام (یا از یکی از فرماندهان سپاه شنیده ام) :
«تا خبر این انفجار به تهران برسد، پایتختهای همه متحدین آمریکا در خلیج فارس به هوا میروند! ».
گویی رژیم های منطقه، بویژه اسرائیل و عربستان دست روی دست گذاشته و منتظرند تا سپاه موشک بارانشان کند. و گویی آمریکا بدون همکاری و آمادگی قبلی آنها عملی انجام میدهد و آنها را به خطر میاندازد ! متاسفانه باید خدمتتان یاد آوری کنم که اسرائیل تا به حال موفق شده است تمام رژیم های منطقه را که روزی میتوانستند در مقابلش عرض اندامی بکنند به دست خودشان یا دیگران نابود کند و یا بیاندازه تضعیف کند بطوریکه تا دهها سال دیگر رمقی برای تکان خوردن نداشته باشند . و موشک پرانی سپاه بهترین بهانه را به دست اسرائیل خواهد داد که خود را از این آخرین موی دماغ هم راحت کند. و حتی شاید بدون هیچ زحمت و به دست و به هزینه دیگران، از جمله آمریکا.
صاحب نظر دیگری (شاید آقای مهدی نوربخش) در این سایت نوشته بود که اگر جنگی به این ابعاد در منطقه دربگیرد گزینه بمب هسته ای اجباراً روی میز تصمیم گیران امریکا خواهد بود، چون هزینه اش از یک جنگ طولانی بسیار کمتر خواهد بود. به نظر اینجانب صاحبنظران باید تامل بیشتری روی این خطر بکنند که نه فقط پایان هیولایی به نام جمهوری – حکومت اسلامی است (که بالنفسه خبر خوبی است) بلکه شاید متاسفانه پایان کشور یکپارچه ای به نام ایران خواهد بود.
و بالاخره، علیرغم وعده های انتخاباتی آقای ترمپ، ورود او به جنگ لزوما باعث شکستش در سال ۲۰۲۰ نخواهد شد. نظر خواهی ها نشان میدهد که (در اثر تبلیغات رسانه های جنگ طلب) بیش از نیمی از مردم آمریکا امروز موافق حمله به ایران هستند. در صورت لزوم، رسانه ها میتوانند این نسبت را سریعا افزایش دهند. همانطور که در دوران بوش پسر و حمله دوم به عراق درصد هواداران حمله خیلی سریع به ۸۷٪ رسید ! جامعه آمریکا با ایران بسیار متفاوت است و مردم آن نیز. آنها پشت یک رئیس جمهور در حال جنگ را خالی نمیکنند. در حالیکه در ایران امروز تنها امید رهایی از شرایط موجود برای خیلی از مردم ساده دل و غیر سیاسی جنگ است !
درست مثل اشتباه سال ۵۷ اما متاسفانه در ابعادی بزرگتر و با عواقبی بسیار وخیم تر …
اشکال استاد دانشگاهی مثل مجتهدزاده در اینست که اگر حرف درستی بخواهد بزند ناگزیر باید به جمهوری اسلامی حمله کند و این عواقب بدی بزای او خواهد داشت. در نتیجه مجبور خواهد بود مشتی هجویات را بجای واقعیت بخورد خوانندگان و شنوندگانش بدهد. وگرنه چگونه یک استاد دانشگاه در رابطه با انتخابات کشوری که هرگز ندیده و اطلاعات زیادی در مورد مردمش و احزابش ندارد با چنین یقینی اظهار نظر میکند؟
ناشناس فوق خلاف های توسعه طلبانه و جنگ افروزانه آمریکا در ۳۰ جنگ گذشته ی آمریکا ، ازجمله ویتنام و عراق و افغانستان ولیبی و پاناما و هائیتی و گرانادا و گواتمالا و… و همدستی با قصابانی چون صدام و بن سلمان و نتانیاهو و بن زاید و .. را فراموش کرده یا نشنیده و یا نمیداند و یا عمدا تجاهل کرده است!
عرف بین الملل امروز،که حاصلش در شورای امنیت مشهود است، آمریکای ترامپی را به انزوا و بی آبروئی کشانده است. تا جائی که گری سیک استاد دانشگاه کلمبیا (مشاور در امنیت ملی زمان جیمی کارتر) توئیت میکند و پمپئو را مینوازد به بیعرضگی و ضعف و ناتوانی و شکست خوردگی.
جوالدوز به خود را ، نویسنده ی ناشناس از خودش شروع کند، بهتر است!
تفاوت ترامپ با اوباما در این نگرش است، ترامپ می گوید، ما زور داریم برای زور گفتن، نه زور داریم برای ترساندن. هدف ترامپ از مانورهائی که می دهد، در چند موضوع می تواند خلاصه شود:
۱. یارگیری بیشتر برای چنگ و دندان نشان دادن محکمتر به جمهوری اسلامی، بطوریکه جمهوری اسلامی به هر وسیله ای برای مذاکره با آمریکا متوسل شود.
۲. انداختن هزینه های مالی و انسانی منازعه به دوش دیگران، بخصوص در حوزه انسانی، که در آمریکا نسبت به آن حساسیت هست.
۳. تضعیف جمهوری اسلامی بطوریکه از درون به مرحله فروپاشی برسد، و فراهم آوردن شرایطی که بتوان حداکثر امتیاز را از جمهوری اسلامی گرفت.
۴. نشان دادن پیامدهای گردن کشی در برابر آمریکا به سایر کشورها .
من از دکتر مجتهدی یک حرف درست شنیده ام، که در موضوع اتمی ، جمهوری اسلامی از ابتدا باید به غرب می گفت ما در صدد ساخت بمب اتمی هستیم، چرا که دشمن ما اسرائیل صاحب بمب اتمی است، و ما برای دفاع از خودمان به بمب اتمی نیاز داریم، مثل پاکستان در مقابل هند. اگر شما اسرائیل را خلع سلاح اتمی بکنید، ما هم از ساخت بمب اتم چشم پوشی می کنیم.
سبقه و جهت گیری های آقای مجتهد زاده کاملا مشخص و اغلب دل آزار است. یکی به نعل و یکی به میخ زدن هنر نیست. عده بزرگی از هواخواهان نظام اسلامی و نیز افرادی که در اثر تکرار یک حرف آن را باور می کنند دایم از اقدامات غیر قانونی و غیر متعارف آمریکا ناله می کنند. دو مشکل در اینجا هست:
۱- اول یک جوالدوز به خودمان بزنیم که از سال ۵۷ تا همین امروز کلام و کردارمان به بنی بشر نبرده و تابع هیچ قانونی مگر با اصابت گرز گران بر فرقمان نبوده ایم.
۲- همه آنچه که امروز عرف یا قوانین بین الملل مینامیم ساخته و پرداخته ابر قدرتی بنام آمریکا و اقمار اوست. هر کاری که بکند در نهایت می شود عرف و قاعده بازی. امثال خمینی، خامنه ای و قذافی و صدام هزار هارت و پورت می کنند ولی خیلی دیرهنگام و به خرج خسارت و نابودی خود و ملتشان متوجه جریان می شوند.
دیدگاهها بستهاند.