جنگ با ایران یعنی شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰

زیتون ـ تحریم محمدجواد ظریف از سوی دولت آمریکا، تا به حال آخرین پرده از نمایش رویارویی همه‌جانبه جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بوده است. اینکه تحریم وزیر خارجه ایران دقیقاً چه پیامدی برای او دارد و آیا مانع نقش‌آفرینی دیپلماتیک جواد ظریف در گوشه و کنار جهان می‌شود یا نه، نکته نامعلومی است که سخنان مقامات دولت آمریکا هم آن را معلوم نکرده است. قبلاً، در اسفند ماه ۱۳۹۶، در جریان سفر ظریف به مونیخ، شرکت‌های نفتی فرودگاه مونیخ از ترس تحریم‌های آمریکا حاضر به سوخت‌رسانی به هواپیمای وزیر خارجه نشده بودند که نهایتاً ماجرا با دخالت وزارت دفاع و امور خارجه آلمان حل‌وفصل شد. اینکه آیا این بار، پس از تحریم‌های آمریکا علیه شخص وزیر خارجه ایران، چنین سرنوشتی در انتظار سفرهای اروپایی و غیر اروپایی جواد ظریف خواهد بود یا نه، در روزهای آینده روشن خواهد شد. تحریم جواد ظریف در کنار دعوت رسمی ایالات متحده از دولت آلمان برای پیوستن به ائتلاف دریایی مرتبط با تامین امنیت تنگۀ هرمز، و پاسخ منفی آلمان به آمریکا و انتقاد سفیر آمریکا در آلمان از دولت آنگلا مرکل، آخرین تحولات مرتبط با تقابل واشنگتن و تهران است. متن زیر گفت‌وگویی است با پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و کارشناس روابط بین‌الملل، درباره تحولات مذکور.

 

 جناب مجتهدزاده، ابتدا بفرمایید که تحریم محمدجواد ظریف از سوی دولت آمریکا، دقیقاً چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟

این اقدام یکی از آن اقداماتی است که دولت عجیب و غریب ترامپ انجام داده و هیچ بنی بشری هم از آن سردر نمی‌آورد. وقتی دولت ترامپ ایران را تحریم اقتصادی می‌کند و یا فروش نفت ایران را تحریم می‌کند، ما می‌فهمیم که منظورش چیست. ولی وقتی دولت آمریکا رهبر جمهوری اسلامی را تحریم می‌کند، کسی نمی‌فهمد منظور این دولت از این اقدام چیست؟ آیا می‌خواهد حساب‌های بانکی‌ای را مسدود کند؟ یا می‌خواهد ورود رهبر ایران به کشور آمریکا را ممنوع کند؟ رهبر ایران که قصد ورود به آمریکا را ندارد. دولت ترامپ مدام اقدامات عجیب انجام می‌دهد.

یعنی تحریم آقای ظریف صرفاً اقدامی روی کاغذ است یا اینکه مثلاً وقتی وزیر خارجه ایران به فلان کشور خارجی می‌رود، سوخت‌رسانی به  هواپیمایش ممنوع خواهد بود؟

جواب این سوال را خود تحریم‌کنندگان باید بدهند. من نمی‌دانم منظور آمریکایی‌ها از تحریم آقای ظریف دقیقاً چیست.

دیروز (پنج‌شنبه) اروپایی‌ها بابت تحریم وزیر خارجه ایران اظهار تاسف کردند و گفتند ما همچنان به کار کردن با آقای ظریف ادامه خواهیم داد. از این حرف چنین برمی‌آید که در تحریم اعمال شده از سوی دولت آمریکا، این انتظار وجود دارد که اروپا دیگر با آقای ظریف کار نکند. بله؟

ایالات متحدۀ آمریکا باید روشن کند که منظورش چیست. منظورش این است که جلوی رفت و آمد ظریف به کشورهای دیگر را بگیرد. آمریکا از یک سو می‌گوید قصد دارد با ایران مذاکره کند، از سوی دیگر وزیر خارجه ایران را تحریم می‌کند. وقتی وزیر خارجه ایران را مذاکره می‌کنند، پس دیگر قرار است با چه کسی مذاکره کنند.

شاید چون جمهوری اسلامی تا الان با مذاکره موافقت نکرده، وزیر خارجه‌اش را تحریم کرده‌اند. یعنی اگر حکومت ایران تا پیش از این با آمریکا وارد مذاکره شده بود، کار به تحریم وزیر خارجه‌اش کشیده نمی‌شد.

نه، شما باید توجه کنید که حرف‌های آقای ترامپ و دولتش همیشه متناقض است. یعنی یک قسمت حرف‌هایشان با قسمت دیگر حرف‌هایشان در تناقض است. آقای ترامپ می‌خواهد با ایران مذاکره کند. دولت ایران می‌گوید مذاکره نمی‌کند. آقای ترامپ هم عصبانی می‌شود و می‌گوید حالا که شما با ما مذاکره نمی‌کنید، من هم رئیس مذاکره‌کنندگان شما را تحریم می‌کنم.

رفتار و گفتار و کردار آقای ترامپ، بیشتر شبیه لج‌بازی‌های کودکانه است. آقای ترامپ از دست اوباما ناراحت است، از برجام خارج می‌شود و ایران را تحریم می‌کند.

من اخیراً مقالاتی منتشر کردم و نوشتم که رفتار و گفتار و کردار آقای ترامپ، بیشتر شبیه لج‌بازی‌های کودکانه است. آقای ترامپ از دست اوباما ناراحت است، از برجام خارج می‌شود و ایران را تحریم می‌کند.

اخیراً مایک پمپئو گفت جواد ظریف به آمریکا می‌آید و با رسانه‌های آمریکایی مصاحبه می‌کند، من هم می‌خواهم به ایران بروم و مردم ایران را از سیاست خارجی آمریکا مطلع سازم …

این هم از آن حرف‌های بی‌معناست. مقر سازمان ملل متحد در نیویورک است و ظریف به عنوان وزیر خارجه یک کشور عضو سازمان ملل متحد می‌تواند به آمریکا برود و کسی هم نمی‌تواند جلویش را بگیرد. اما آقای پمپئو با چه مجوزی می‌خواهد به ایران برود؟ آقای ترامپ و وزیر خارجه و مشاور امنیتی‌اش به تمام دنیا ثابت کرده‌اند که حرف‌هایشان در تناقض با هم و رفتارشان کاملاً کودکانه است.

این درست که نیویورک مقر سازمان ملل متحد است، ولی شاید منظور پمپئو این بوده که وزیر خارجه ایران وقتی وارد آمریکا می‌شود، لزوماً نباید با رسانه‌های آمریکایی و از طریق آن‌ها با مردم آمریکا حرف بزند.

هیچ قانونی وزیر خارجه ایران را چنین کاری منع نمی‌کند. دیپلمات‌ها و مقامات کشورهای عضو سازمان ملل متحد، قانوناً حق تردد به این سازمان را دارند و نمایندگان رسانه‌های معتبر هم در سازمان ملل متحد حضور دارند و طبیعی است که از مقامات سیاسی کشورهای گوناگون، درخواست مصاحبه می‌کنند. هیچ قانونی هم چنین مصاحبه‌هایی را منع نکرده است.

دولت ایالات متحده از آلمان خواست که در ائتلاف دریایی برای تامین امنیت کشتی‌ها در تنگه هرمز شرکت کند ولی دولت آلمان با این خواسته آمریکا موافقت نکرد. به نظر شما دلیل امتناع آلمان چه بود؟

برای اینکه آلمان خوب درک می‌کند که تبدیل شدن خلیج فارس به انبار باروت، می‌تواند به انفجاری منتهی شود که به زیاد همگان باشد. آلمان نمی‌خواهد وارد این بازی شود؛ چراکه می‌داند حضورش در این انبار باروت، ممکن است به زیانش تمام شود.

ولی دولت آلمان گفته بود باید از آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز محافظت کرد. آمریکا هم بر همین اساس آلمان را به حضور در ائتلاف دریایی مذکور دعوت کرد.

آلمان می‌گوید امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز باید در سطح بین‌المللی مورد توجه  قرار گیرد و به یک اصل قانونی شود که به تایید سازمان ملل متحد رسیده است، نه اینکه این امنیت به دلخواه آقای ترامپ محقق شود.

ریچارد گرنل، سفیر آمریکا در آلمان، به شدت از دولت آنگلا مرکل انتقاد کرد بابت نپیوستن آلمان به ائتلاف دریایی مد نظر آمریکا. به نظر شما اختلاف بر سر نحوه برخورد با ایران، می‌تواند رابطه آمریکا و آلمان را به نحو محسوسی مخدوش کند؟ تیرگی در روابط آمریکا و آلمان، قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ هم پدید آمد.

آقای ترامپ چند وقت پیش گفت جان بولتون را اگر رها کنم، با همه می‌جنگد. این تفسیر ترامپ از مشی جان بولتون، درباره خودش هم صدق می‌کند. ترامپ را اگر آزاد بگذارند، با آلمان و فرانسه هم می‌جنگد!

آمریکا از یک سو وزیر خارجه ایران را تحریم کرده و از سوی دیگر مشغول چانه‌زنی با کشورهای اروپایی و  غیر اروپایی است که به ائتلاف دریایی‌ای بپیوندند که جمهوری اسلامی آن ائتلاف را علیه خودش می‌داند. پیامد چنین فضایی، به نظر شما چه خواهد بود؟

فضای تند و تنش‌آلود کنونی، عمیقاً در حال خطرناک شدن است. آیا این جمهوری اسلامی ایران است که تنگه هرمز و خلیج فارس را تبدیل به انبار باروت کرده یا ایالات متحده آمریکا؟ اگر خدای نکرده انفجاری در این منطقه صورت گیرد، ولو در اثر یک اشتباه از سوی خود آمریکایی‌ها، تا خبر این انفجار به تهران برسد، پایتخت‌های همه متحدین آمریکا در خلیج فارس به هوا می‌روند! در این وضعیت استراتژیک بسیار حساسی که ایجاد کرده‌اند، خودشان جلوتر از همه آسیب می‌بینند.

اخیراً محمد البرادعی گفت اقداماتی که علیه ایران در حال وقوع است، یادآور اقدامات پیش از جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ است. شما دربارۀ این رأی چه نظری دارید؟

من هم می‌توانم این حرف را تایید کنم. قبلاً هم نمایندگان دیگری از سازمان ملل متحد در امور خاورمیانه، این بحث را به صورت دیگری مطرح کرده بودند. ولی در مجموع من وضعیت موجود را وضعیت آماده جنگ نمی‌بینم. سیاستمداران داخلی یا بین‌المللی، برای شکل دادن به یک اتمسفر سیاسی خاص، باید از این حرف‌ها بزنند.

اگر جنگی دربگیرد، هر دو طرف به شدت صدمه خواهند دید. شاید متحدین آمریکا در خلیج فارس، زودتر از تهران آسیب ببینند، ولی نهایتاً تهران هم آسیب می‌بیند. یعنی پردۀ آخر نمایش جنگ، آسیب‌دیدگی شدید همۀ طرف‌های درگیر در جنگ خواهد بود.

ولی من به عنوان یک تحلیلگر، وقتی به شرایط موجود نگاه می‌کنم، به رغم همه خطرات بالقوه‌اش، و نیز به رغم نکته‌ای که محمد البرادعی به آن اشاره کرده، شرایط موجود را شرایط جنگی نمی‌بینم؛ برای اینکه حرف‌های ترامپ در یکی دو ماه اخیر، نشان می‌دهد که او می‌فهمد قبل از انتخابات ۲۰۲۰ به هیچ وجه نمی‌تواند جنگ با ایران را آغاز کند؛ چون اگر چنین کاری بکند، شانس ریاست جمهوری دوباره خودش را به کلی از دست می‌دهد. در تهران هم هیچ علاقه و برنامه‌ای برای درگیری جنگی وجود ندارد؛ چون تهران هم درک می‌کند که اگر جنگی دربگیرد، هر دو طرف به شدت صدمه خواهند دید. شاید متحدین آمریکا در خلیج فارس، زودتر از تهران آسیب ببینند، ولی نهایتاً تهران هم آسیب می‌بیند. یعنی پردۀ آخر نمایش جنگ، آسیب‌دیدگی شدید همۀ طرف‌های درگیر در جنگ خواهد بود.

حمید بعیدی‌نژاد، سفیر ایران در لندن، گفته است امیدوارم آمریکایی‌ها به خاطر اهانت‌های سریال گاندو، ظریف را تحریم نکرده باشند. یعنی می‌خواهد بگوید سپاه با این سریالی که ساخت، موقعیت جواد ظریف را تضعیف کرد. شما چه نظری راجع به این مدعا دارید؟

من اصلاً این سریال را ندیده‌ام و نمی‌دانم راجع به چیست. فقط می‌توانم بگویم به کارهای تبلیغاتی سپاه پاسداران علاقه و اعتقادی ندارم. روابط و سیاست خارجی باید فقط از یک منبع هدایت شود. تعدد منابع در این زمینه، می‌تواند سخت به زیان کشور تمام شود. کمااینکه در موارد مختلف چنین زیانی نصیب کشور ما شده است. لاجرم من نسبت به بعضی‌ جهت‌گیری‌های سپاه پاسداران در زمینۀ سیاست خارجی ایران، انتقادات زیادی دارم.

جواد ظریف در سفر اخیرش به آمریکا، پیشنهاد تصویب زودهنگام پروتکل الحاقی همراه با تشدید و دائمی شدن بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از برنامه هسته‌ای ایران را در قبال لغو تحریم‌های آمریکا مطرح کرد. اما آمریکایی‌ها ظریف را فاقد اختیار موضع‌گیری درباره چنین موضوع مهمی دانستند و الان هم که او را تحریم کرده‌اند. آیا بهتر نبود پیشنهاد ظریف را جدی می‌گرفتند؟

ظریف در نیویورک بلوف زد و دولت آمریکا هم به جای اینکه بلوف ظریف را بخواند و به او بگوید برو پیوستن جمهوری اسلامی ایران به پروتکل الحاقی را در مجلس ایران تصویب کن، او را تحریم کرده تا مثلاً سفر خارجی نرود یا چه؟ اما اینکه اول مصاحبه گفتید ممکن است به هواپیمای حامل وزیر خارجه ایران در سفرهای خارجی‌اش سوخت‌رسانی صورت نگیرد در اثر تحریم جواد ظریف، این سوالی است که پاسخ آن در آینده نه چندان دور روشن خواهد شد. چون من هنوز منتظرم مقامات دولت آمریکا، معنای تحریم آقای ظریف را روشن کنند. به هر حال اگر هدف ترامپ واقعاً مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است، تحریم جواد ظریف هیچ تاثیری در تحقق مذاکره بین ایران و آمریکا نخواهد داشت.

 

Recent Posts

به همه ی اشکال خشونت علیه زنان پایان دهید

در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

ابلاغ «قانون حجاب و عفاف» دستور سرکوب کل جامعه است

بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور

۱۴ آذر ۱۴۰۳

آرزوزدگی در تحلیل سیاست خارجی

رسانه‌های گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

سلوک انحصاری، سلوک همه‌گانی

نقدی بر کتاب «روایت سروش از سهراب »

۱۴ آذر ۱۴۰۳

مروری بر زندگی سیاسی طاهر احمدزاده

زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…

۰۹ آذر ۱۴۰۳