گفتگو با ناصر کرمی درباره طرح تازه دولت؛

شیرین کردن آب دریا در ایران توجیه اقتصادی ندارد

زیتون- فیروزه رمضان‌زاده:حمید چیت چیان، وزیر نیرو چندی پیش از اجرای طرحی خبرداد که در قالب آن، آب شیرین از ۵۰ تاسیسات آب شیرین کن در طول سواحل خلیج فارس و دریای عمان به ۱۷ استان فلات مرکزی که حدود ۴۵ میلیون جمعیت کشور را در خود جای داده است منتقل شود.
چیت چیان با اشاره به اینکه دولت ۴۰۰ میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی تسهیلات داده که در اختیار بخش خصوصی قرار می‌گیرد تاکید کرد: «براساس این طرح آب در بندرعباس شیرین سازی و به کرمان منتقل می‌شود. به صنایع استان یزد مجوز دیگری داده شده که ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب به استان یزد منتقل شود.»
 در حالی اجرای این طرح در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته که هم اکنون بیش از ۵۵۰ شهر در مرکز و جنوب ایرن ایران با بحران کم‌آبی روبرو شده‌اند.
خشکسالی ۱۷ ساله و برداشت بی‌رویه آب برای مصارف کشاورزی در ایران، سبب شده که بسیاری از روستا‌ئیان به ویژه روستاییان ساکن در مناطق مرکزی و جنوبی با بحران بی‌آبی مواجه شوند، محل زندگیشان را ترک کنند و به روستاهای دیگر یا حاشیه شهر‌ها بروند.
حال که به گفته محسن رنانی، اقتصاددان ساکن ایران بحران آب از جنگ یمن هم بسیار مهم‌تر است آیا اجرای طرح انتقال آب شیرین از دریای عمان و خلیج فارس به مناطق کم آب ایران، می‌تواند این بحران را حل کند؟
آیا دولت یازدهم با اجرای این طرح به تنهایی قادر به عبور از بحران کم آبی در ایران است؟
ناصر کرمی، اقلیم‌شناس مقیم نروژ در گفتگو با زیتون معتقد است:« این کار، ما را به سمت یک کار ناپایدار می‌برد که نفت بفروشیم و آب بخریم.»
کرمی هدر رفتن آب را از چالش‌های بزرگ مدیریت آب در ایران می‌داند و توضیح می‌دهد: «.. ما نمی‌توانیم با الگوی کنونی توسعه در ایران به زندگی ادامه بدهیم. در حال حاضر، میزان سرانه مصرف آب در ایران چیزی نزدیک دوبرابر متوسط جهانی است، در زندگی شهری مردم همیشه عادت داشته‌اند آب مفت در اختیارشان باشد..»
مشروح کامل این گفتگو در ادامه آمده است:
آقای کرمی ابتدا در مورد تاریخچه و پیشینه طرح انتقال آب خلیج فارس به مرکز ایران توضیح دهید.
این طرح در دوره‌های مختلف اسامی مختلفی داشته است، یکی از اسامی این طرح «ایران رود» بود که از زمان شاه و دهه ۴۰ هم مطرح بوده است، آن زمان، اطلاعات جغرافیایی زیاد نبوده و تصور این بوده که می‌توان یک کانال ساخت و اتصال خلیج فارس به خزر را به یکدیگر عملی کرد. در واقع این طرح به نوعی وصیت نامه پتر کبیر راتداعی می‌کند که گفته بود از راه دریا باید به آب‌های گرم خلیج فارس دسترسی پیدا کرد. بنابراین در آن زمان اعتقاد براین بود که می‌توانیم یک کانال ایجاد کنیم به شکل مستقیم از خلیج فارس به دریای خزر اما هیچ تصوری نبوده به نکاتی نظیر فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری و ارتفاع از سطح دریا. اگر می‌خواهید چنین کانالی را ایجاد کنید باید هزار متر ارتفاع را در ۱۵۰۰ کیلومتر منتقل کنید. بعد این طرح را تعدیل کردند و وزارت جهاد سازندگی وقت به عنوان مجری پروژه، تعدادی نیرو هم مستقر کرد. بعداً از نظر فنی گفتند بیاییم این طرح را مدل کانال پاناما اجرا کنیم. از نظر فنی آن طرح، هزینه داشت چون اگر بخواهید برای مثال، کاه را از آن سر کانال به آن سر دیگر کانال بارگیری کنید باید آن کاه را با قیمت طلا بفروشید. دوباره این طرح در طول زمان تغییر پیدا کرد، این اواخر اعلام کردند بیاییم یک دریاچه ایجاد کنیم، آب از خلیج فارس می‌ریزد به این دریاچه اولیه، دریاچه مازندارن هم به این دریاچه می‌ریزد و دو دریاچه به هم متصل می‌شوند. این طرح که طرحی تخیلی است از قدیم هم مطرح بوده و مبنای فنی مهندسی نداشته، هیچ وقت هم مبنای محیط زیستی، جغرافیایی نداشته، از همه مهم‌تر معلوم نبود که چه فایده‌ای دارد. اما طرحی که جدیداً آقای روحانی مطرح می‌کند بحث شیرین سازی آب است و انتقالش به عرصه‌های بالاتر با لوله. این طرح، از نظر فنی ناممکن نیست و حتی از نظر اقتصادی شاید مجبور باشیم بخشی از این کار را انجام دهیم چون ما به سمت کمبود سریع منابع آب شیرین می‌رویم و در دسترس‌ترین راه برای تامین آب شرب و شیرین شهر‌ها شیرین سازی آب دریاست. در همه جای دنیا بحث این است که این آب را لوله کشی کنند به استان‌هایی که احتیاج دارند.
طرح شیرین سازی آب دریا و انتقال آن به مرکز ایران به طور حتم هزینه هنگفتی را می‌طلبد. آیا اختصاص هزینه‌ای بالا با در نظر گرفتن عواملی نظیر بعد مسافت برای اجرای این طرح از نظر اقتصادی مقرون به صرفه خواهد بود؟
به هر حال این طرحی بوده که مشابهش در همه جای دنیا انجام شده است و خوشبختانه از جمله طرح‌های فضایی و تخیلی نیست. در همه جای دنیا بخش قابل توجهی بعضاً همه آب مصرفی از طریق شیرین سازی آب دریا تامین می‌شود اما نکته‌ای که وجود دارد هزینه اجرای این طرح است. با در نظر گرفتن متوسط تامین آب در ایران، وقتی آب را شیرین می‌کنید بین سه تا ده برابر هزینه دارد. به هرحال این هزینه به عواملی نظیر فاصله محل انتقال آب و… بستگی دارد. این افزایش چند برابری باعث می‌شود که یک آب شیرین شده بسیار گران قیمتی که یک محصول صنعتی است به دست آید.این محصول در هیچ جای دنیا به صورت انبوه تولید نشده و به صورت بسیارمحدود تولید شده است و غالباً هم بازده اقتصادی ندارد. در کشاورزی ایران هم که اصلاً بازدهی ندارد. هرچند، آب، مهم‌ترین هزینه تولید محصولات کشاورزی در ایران است. همین الان آبی که تقریبا مجانی به کشاورزان ارائه می‌شود غالبا سودده نیست. درحالی که می‌توانید همان محصولات را ارزان وارد کنید. یعنی همین الان با آب بسیار ارزان قیمت، کشاورزی ایران با سوبسید سرپا است. حالا بخواهید آبی را چند برابر قیمت بدهید به بخش کشاورزی عملاً ناممکن خواهد بود مگر اینکه در جاهایی خیلی محدود و آزمایشی بخواهیم این کار انجام شود. من تصور نمی‌کنم هیچ محصولی در حال حاضر چنین ارزش افزوده‌ای داشته باشد که تولید آن از طریق آب شیرین شده به صرفه باشد. شیرین سازی آب دریا فقط برای مصارف شرب معقول خواهد بود. مصرف شرب هم موضوعی است که شما نمی‌توانید از آن صرف نظر کنید، چون شهروندان به آب احتیاج دارند. همین چند روز پیش یک خبری منتشر شد که در پرآب‌ترین استان ایران یعنی استان چهارمحال و بختیاری که سرچشمه بزرگ‌ترین رودخانه‌ها مثل دز، کارون و زاینده رود است در حاضر تعداد زیادی روستا با تانکر آبیاری می‌شوند. نزدیک به نیمی از چشمه‌ها خشکیدند که قبلاً این چشمه‌ها و چاه‌ها آب شرب مردم را تامین می‌کردند. بله ما برای تامین منابع آب جدید، چاره‌ای نداریم اما نکته‌ای که سر هزینه وجود دارد این است که این هزینه از محل فروش نفت تامین می‌شود یعنی ما می‌خواهیم یک کالای سرمایه‌ای تجدیدناپذیر را بفروشیم برای تامین یک ماده مصرفی. ماده مصرفی که موقت نیست، روزبه روز مصرفش بیشتر می‌شود. بنابراین ما عملاً همه فرصت‌های توسعه سرمایه گذاری را به سمت یک مصرف دیگر سوق می‌دهیم و این از نظر اقتصادی به نظر من ناممکن خواهد بود.
به نظر می‌رسد مسوولان وزارت نیرو هیچ توضیحی در مورد اطلاعات فنی نظیر مشخصات مشاوران اجرای مطالعه و طرح و نیز مناقصه هیچ اطلاعاتی ارائه نکرده‌اند.
بله، اطلاعات فنی ارائه نشده و یکی از مشکلات هم همین است که معمولاً با توجه به اینکه این پروژه‌ها اطلاعات فنی ندارند، کاملا این شبهه وجود دارد که این پروژه‌ها در یک ساز و کار سالم و منطقی واگذار نشده‌اند. یعنی مشخص نشود که چه شرکتی این پروژه را در دست گرفته؟ چه مشخصاتی دارد؟ در اسناد بالادست، کنترل و نظارت بر عهده چه کسی است؟ این‌ها هیچ کدام معلوم نیست اما تقریباً می‌دانیم که نهادهای خاصی هستند تحت پوشش شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران یا آستان قدس رضوی که چنین پروژه‌هایی را اجرا می‌کنند. در دست گرفتن چنین پروژه‌هایی بدون تحت کنترل و تحت نظارت بودن بیان هر گونه اظهار نظر فنی را ناممکن می‌کند.

با در نظر گرفتن همه این عوامل٬ شما چه راهکاری‌ را برای کنترل بحران آب و کم آبی پیشنهاد می‌کنید؟
ببینید ما نمی‌توانیم با الگوی کنونی توسعه در ایران به زندگی ادامه بدهیم به طور مثال در حال حاضر، میزان سرانه مصرف آب در ایران چیزی نزدیک دوبرابر متوسط جهانی است، هدررفت آب، بسیار زیاد است، الگوی مصرف آب متفاوت است، در زندگی شهری مردم همیشه عادت داشته‌اند آب مفت در اختیارشان باشد و این، به شکل‌های مختلف در سبک زندگی مردم دیده می‌شود. اگر آن سرمایه گذاری که به واسطه‌اش می‌خواهیم آب دریا را شیرین کنیم بر روی بهسازی الگوی مصرف آب انجام شود شاید بر مدیریت اب تاثیرگذارتر باشد٬ مضاف بر اینکه این یک اقدام پایدار است، شما نفت را نمی‌فروشید و در عوض یک بار الگوسازی می‌کنید. برای مثال شبکه آبرسانی آب شهری ما نزدیک به چهل درصد بیشتر از حد استاندارد هدر رفت دارد، یعنی با یک الگوسازی مناسب می‌تواند ۴۰ درصد کنترل شود. از طرفی کار‌شناسان اعلام کرده‌اند که الگوی زندگی ما الگوی پرمصرفی است، از سوی دیگر ما باید در درازمدت به بحث کنترل الگوی جمعیت ایران بپردازیم. ۶۰ میلیون برای ایران جمعیتی مناسب است، الگوی جمعیتی مناسب و از همه مهم‌تر، از نظر پراکنش، ما نمی‌توانیم در هر بیابانی مثلا در استان کرمان کارخانه تاسیس کنیم و مردم را تشویق کنیم به سکونت در آن استان، یا در استانی مثل استان اصفهان. ما نمی‌توانیم سکونت در بیابان‌ها را تشویق کنیم بدون اینکه زیرساخت زیستی و توسعه داشته باشیم. همچنین برنامه ریزی آمایش سرزمین منطبق با الگوی جغرافیایی کشور باید انجام شود. اگر پولمان را به سمت تغییر الگوی مصرف سرمایه گذاری کنیم در سمت توسعه پایدار حرکت کرده‌ایم.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

4 پاسخ

  1. آقای علی کبیری : اطلاعات شما در باره سطح ارتفاع فلاتهای مرکزی ایران بخصوص مناطق جمعیتی آن نسبت به سطح دریا دریا اشتباست . در گودترین نقطه کویری در لوتهای شرق شهداد کرمان ارتفاع از سطح دریا حدود ۱۵ متراست در ایران فقط سواحل دریا مازنداران وخود آن دریاست که سطح ارتفاع پایینتر از سطح دریاهای آزاد دارند . در مورد شیرین کردن آب دریا برای ایران درست اشاره کرده اید بایستی روشی ترکیبی از مهندسیهای مختلف باشد .که در جنوب ایران و بدست خود مهندسان و شرکتهای ایرانی ممکن است به شرطی که این مهم همانند سد سازی به مافبا و رانت دیگری تبدیل نشود . جهت اطلاع در کشورهای جنوبی خلیج فارس روی هم با سعودی روزانه حدود ۵۰ میلیون بله پنجاه میلیون متر مکعب آب دریا شیرین میشو د و جالب اینکه در امارات شهر ابوظبی در تابستان آب مازاد از آب شیرین کنها به سفره های زیر زمینی آب تزیق میشود . همه این آبهای از روش حرارتی و فلشینگ از باز استفاده کردن پرتهای و انرژی های تلافاتی نیروگاه های حرارتی آنهاست

  2. این تحلیل و نتیجه گیری از جنبۀ اقتصادی و فنی بی پایه است. ازنظر فنی برای اجرای چنین پروژه ای راههای مختلفی وجود دارد. ولی اگر شیرین کردن آب دریا فقط از طریق ایجاد نیروگاههای هسته ای، آنطور که آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و همکارانش طرح ریزی کرده اند، با احداث چهار نیروگاه جدید مورد قرارداد با روسیه صورت بگیرد، قطعاً آبِ شیرین شده از این طریق از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نخواهد بود، زیرا بهای برق تولیدی از نیروگاههای اتمی از کلیۀ روشهای دیگر تولید برق گرانتر تمام میشود.
    باصرفه ترین راه تولید برق از طریق ایجاد نیروگاههای خورشیدی در جنوب ایران است که تقریباً در تمام ۳۶۵ روز سال آفتابیست وآب هم که به وفور وجود دارد. منتها از نظر مهندسی سیستم باید چنین کاری از راه یک روش ترکیبی انجام شود که بعلت جنبۀ فنی و پیچیدۀ آن، بحث مربوطه در اینجا نمیتواند مثمر ثمر واقع شود. ولی همین قدر قابل توضیح است که درحال حاضر همه گونه مواد اولیه و حتی فنون ساخت تجهیزات مربوطه در ایران وجود دارد و با راه اندازی کارخانجات تولیدی لوازم وتجهیزات برای ایجاد نیروگاههای برق خورشیدی، میتوان تا سالها ایجاد کار نموده و حتی این لوازم وتجهیزات را به خارج هم صادرنمود.
    واقعیت دیگری که باید در آبرسانی از جنوب به مرکز ایران مد نظر قرارگیرد، آنست که سطح نواحی مرکزی ایران نسبت به سطح آبهای اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس حدود ۳۰۰ متر پائین تراست. با استفاده از این اختلاف سطح میتوان آب شیرین شده در جنوب را با استفاده از انرژی پتانسیل وبدون صرف انرژی اضافی به آسانی به نواحی مرکزی انتقال داد. مضافاً به اینکه در جنوب و نواحی مرکزی ایران میتوان با بکارگرفتن روشهای مدرن کشاورزی و استفاده از آب در سیکل بسته، بااستفاده از انرژی خورشید میتوان بسیاری از محصولات کشاورزی بخصوص سیفی جات را به بهای ارزان تولید کرد.
    این مملکت بیش از هر کاری نیاز به متخصصینی دارد تا هم در کشور ایجاد کار کنند وهم بدون اتکاء به فروش نفت، کشور را اداره کنند.

  3. با سلام
    اغلب مخالفان داخلی و خارجی این طرح رو بنظرشون توجه کردم

    روش نقدشون ایستاست در صورتیکه این برای آینده و نامحدودست

    برای مدت زمان معینی نیست که هزینه سودو زیان آنرا حساب کرد

    کانا ل سوئز همچنان سرویس میدهد حالا در بدو تاسیس هرچه هزینه

    داشته ،بیشتر مخالفین حس مخالفت دائمیشون باعث این نظرشونه

  4. ایشان به گفته خودشان هیچ اطلاعی از مشخصات پروژه و مشاور ان ندارند و از گفته هایشان هم پیداست که انچه مسگویند از ظن خودشان است و نه با علم و اطلاع اولا در این فقره سکوت بهتر از ابهام افرینی است و دوم اینکه عمده اب انتقالی توسط بخش خصوصی و برای مصارف صنعتی و به ویژه معادن مواد اولیه صنایع بالا دستی مثل مس فولاد و بی کربنات کایولن و… است که قطعا صرفه اقتصادی دارد که مشتری اب هستند . طرح انتقال اب از خزر برخلاف ادعاها ۴ سال در دست مطالعه بوده و جنبه های مختلف ان بررسی شده و با لحاظ اثرات منفی زیست محیطی برای جبران خسارات و کاهس اثرات منفی و مدیریت زیست محیطی و پایش ان دارای مطالعه و طرح و برنامه است . مخالفتهای داخل توسط دو دسته انجام میشود یک تعداد از علاقمندان و دلسوزان زیست محیطی هستند که معمولا با تمام پروژه های توسعه مخالفند و دسته دوم کسانی هستند که برای سهم خواهی از دولت و حل مشکلات استانهای خودشان ای طرح را بهانه قرار داده اند اما وجه مشترک همه عدم اطلاع و مطالعه اسناد و مستندات این طرح میباشد . طبیعتا این طرح هم اثرات منفی و خساراتی خواهد داشت اما انچه در روزهای اخیر گفته شده واقعیت ندارد .

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

گفتگو با ناصر کرمی درباره طرح تازه دولت؛

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »