زیتون ـ محمدرضا سرداری: ماجرای لاریجانیزدایی در نظام جمهوری اسلامی وارد مرحله تازهای شده است. در طی کمتر از یک ماه خبر بازداشت اکبر طبری معاون صادق لاریجانی و خبر تکذیب شدهی بازداشت عباس جعفری دولت آبادی، دادستان کل تهران منتشر شد. همزمان اخباری غیررسمی مبنی بر ارسال نامهای تهدیدآمیز از صادق لاریجانی به آیتالله خامنهای به گوش رسید. در این نامه وی رهبر جمهوری اسلامی را تهدید کرده که اگر فشار بر اطرافیان وی بر طرف نشود؛ او به زادگاهش در نجف مهاجرت خواهد کرد. اما ماجرا چیست؟ آیا جمهوری اسلامی به واسطه ابراهیم رئیسی قصد دارد که نظام را از فساد بزداید یا از لاریجانیها؟ آیا لاریجانیها مسبب فساد در جمهوری اسلامی هستند یا مسئله فراتر از آن است؟
حمله به صادق لاریجانی از صداوسیما تا محمد یزدی
صادق لاریجانی در روزهای اخیر برای نخستین بار از سوی صداوسیمای جمهوری اسلامی هم نواخته شده است. حیدری، اسفندیاری و دلاوری، مجریهای صداوسیما در برنامهای گفتند به خاطر انتقاداتشان از درباره عملکرد سازمان ثبت اسناد، شخص رئیس قوه احضارشان کرده بوده و قصد بازداشتشان وجود داشته است که با صحبتهای عزتالله ضرغامی، رئیس وقت صداوسیما، موضوع فیصله یافته.
علیرضا پناهیان از افراد نزدیک به ابراهیم رئیسی و حلقه عماریون نیز به طور غیر مستقیم آملی لاریجانی را آخوند درباری خوانده و الفاظی که آیتالله خمینی برای روحانیون فاسد بکار میبرده را به وی نسبت داده.
در برنامهای دیگر به کارگردانی وحید یامینپور آملی لاریجانی به ساخت حوزه علمیه مجلل متهم شد. در آن برنامه یک روحانی میگوید:«قبل از گیر دادن به ویلاهای لواسان به حوزه لواسان باید گیر بدهید. این حوزههای مجلل در قم و مدارس مجلل چند درصد مال مراجع تقلید صاحب رساله است که هیچ نسبتی با حاکمیت و دولت برحسب ظاهر ندارند؟ مال رئیس سابق قوه قضائیه یا رئیس سابق مجلس یا امامجمعه فلان شهر است». یامینپور خود در برنامهای زنده صراحتاً اعلام کرده بود که «قوه قضاییه مصونیت فوقالعادهای برای خودش ایجاد کرده بود که قربانی آن، همه جریانهای سیاسی بودند.»
علیرضا پناهیان از افراد نزدیک به ابراهیم رئیسی و حلقه عماریون نیز به طور غیرمستقیم آملی لاریجانی را آخوند درباری خوانده و الفاظی که آیتالله خمینی برای روحانیون فاسد بکار میبرده را به وی نسبت داده.
اما شدیدترین حمله رئیس پیشین قوه قضاییه و رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت از سوی محمد یزدی نخستین قاضی القضات جمهوری اسلامی پس از آیت الله خمینی است. یزدی که به تندمزاجی شهرت دارد این بار به همتای خویش تاخته و در واکنش به احتمال مهاجرت لاریجانی به نجف گفته است:« فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خب بروید، آیا با رفتن شما قم به هم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی مؤثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رییس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟»
طعنه اصولگرایان به حملات علیه آملی لاریجانی
اصولگرایان اما علیرغم موجی که علیه صادق لاریجانی به راه افتاده، وی را تنها نگذاشتهاند. مرتضی مقتدایی عضو مجلس خبرگان رهبری و از مقامات پیشین قوه قضاییه از منتقدین لاریجانی خواسته تا سکوت کنند. به گفته وی همین شخص اگر کار خلافی داشته، اگر صلاح میدانستند، همان وقت تذکر میدادند، ولی اگر صلاح نمیدانند و سکوت کردند، باید همیشه سکوت کنند.
محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرا نیز در توئیتی نقد علیرضا زاکانی به لاریجانی را به تمسخر گرفته و با طعنه خطاب به قاضی القضات پیشین نوشته کاش وی در دوره ریاستش با زاکانی برخورد میکرد. صادق لاریجانی زاکانی را در واکنش به نقدش اصولگرانما خوانده بود.
رئیس بسیج سازمان صداوسیما نیز با تعبیری مشابه اما صریحتر مجریان منتقد لاریجانی را ترسو توصیف و گفته:«اگر واقعاً چنین اتفاقی افتاده، چرا در زمانی که ایشان در آن سمت بوده هیچ وقت گلایهای نکردند و از ترس سکوت کرده بودند؟»
اما دفاع احمد توکلی از صادق لاریجانی بیشتر معطوف به دفاع از عملکرد وی است. توکلی که نسبت سببی با لاریجانی دارد در توضیحی برای سایت الف نوشته که عزل سعید مرتضوی و پیگیری پرونده قضایی برادران رئیس جمهور و معاون اولش با دستور و حمایت صادق لاریجانی صورت گرفته است.
حلقه مخالفان صادق لاریجانی، از اصلاح طلبان تا حلقه احمدی نژاد
صادق لاریجانی در دوره ریاست نزدیک به ۱۰ ساله خویش بر قوه قضاییه دشمنان زیادی برای خود تراشید. او وارث محاکمههای فعالان جنبش سبز بود که احکام شدیدی از قوه قضاییه دریافت کردند. لاریجانی همچنین از مدافعان سرسخت حصر رهبران جنبش سبز بود و از موانع جدی رفع حصر به شمار میرفت. از سوی دیگر وی مورد نقد برخی از نمایندگان نزدیک به اصلاح طلبان قرار گرفت که پروندههای مالی دستگاه قضایی از جمله ۶۳ حساب شخصی وی را تعقیب میکردند.
صادق لاریجانی در دوره ریاست نزدیک به ۱۰ ساله خویش بر قوه قضاییه دشمنان زیادی برای خود تراشید. او وارث محاکمههای فعالان جنبش سبز بود که احکام شدیدی از قوه قضاییه دریافت کردند.
همزمان با اصلاحطلبان محمود احمدی نژاد و یارانش نیز شدیدترین تنشها را چه در دوره ریاستجمهوری وی و چه پس از اتمام آن با دستگاه قضایی لاریجانی پشت سر گذاشتند. برکناری سعید مرتضوی، محکوم شدن محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد و سپس بازداشت بقایی و رحیم مشائی از یک سو و افشاگریها درباره مفاسد اقتصادی لاریجانی و اطرافیانش تا جایی که شخص احمدی نژاد در مجلس متن مذاکرات سعید مرتضوی با فاضل لاریجانی را در خصوص یک زد و بند مالی منتشر کرد و همچنین طرح موضوعاتی چون جاسوسی دخترش که از سوی احمدینژاد و برخی کانالهای تلکرامی دامن زده میشد؛ همگی از سطح بالای تنش در مدیریت کلان جمهوری اسلامی حکایت داشت.
صادق لاریجانی، قربانی فساد یا رقابت برای جانشینی
ریاست صادق آملی لاریجانی بر قوه قضاییه نقطه عطف رشد خاندان لاریجانی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی بود. هر چند پیش از حضور وی در دستگاه قضا، برادرش جواد اردشیر لاریجانی همواره از اشخاص با نفوذ در دستگاه قضا بشمار میرفت. وی سالها به عنوان معاون بینالملل و رئیس ستاد حقوق بشر در قوه قضاییه حضور داشت هرچند نامش به عنوان یکی از متهمان زمین خواری بر سر زبانها بود. از سوی دیگر پس از انتصاب علی لاریجانی بر ریاست سازمان صداوسیما و قدرت گرفتن وی در دولت احمدی نژاد به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و سپس ریاست مجلس، اصطکاک خاندان لاریجانی با دیگر اصولگرایان بیشتر شد. برخی آنان را گزینهای جدی برای بهدست گرفتن کل قدرت نظام پس از آیتالله خامنهای تصور میکردند.
صادق لاریجانی دست کم تا زمانی که هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود؛ یکی از گزینههای جدی برای جانشینی آیتالله خامنهای بود.
صادق لاریجانی دست کم تا زمانی که هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود؛ یکی از گزینههای جدی برای جانشینی آیتالله خامنهای بود. بسیاری از اصولگرایان حاضر بودند تا در ازای کنار زدن هاشمی رفسنجانی به رهبری آملی لاریجانی رضایت دهند؛ اما فوت ناگهانی هاشمی اقبال را از لاریجانی نیز گرفت و با مطرح شدن ابراهیم رئیسی ابتدا به عنوان نامزد اصلی اصولگرایان در انتخابات و تولیت آستان قدس رضوی، بهتدریج حملات برای تخریب صادق لاریجانی آغاز شد.
این روند به نحوی ادامه یافت که دوره ریاست وی بر قوه قضاییه ۶ ماه زودتر پایان یافت. نتایج انتخابات هیات رئیسه خبرگان رهبری نیز شکست دیگری برای لاریجانی بود. رئیسی در آن انتخابات از مجموع ۷۸ رأی اعضای مجلس خبرگان با ۴۳ رأی به عنوان نایب رئیس نخست مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. لاریجانی در آن رقایت ۲۷ رأی کسب کرد و با اختلاف ۱۶ رأی از رقیب خویش شکست خورد.
با در نظر گرفتن این ملاحظات میتوان گفت بحران جانشینی در جمهوری اسلامی وارد فاز تازهای شده است. پس از حذف اکبر هاشمی رفسنجانی مهمترین گزینه جانشینی از طریق تخریب خانوادهاش و سپس فوت مشکوک او و همچنین فوت هاشمی شاهرودی، به نظر میرسد که در حال حاضر تنها سه گزینه برای جانشینی آیتالله خامنهای باقی مانده. صادق لاریجانی، سید ابراهیم رئیسی و مجتبی خامنهای. رئیس حفاظت قوه قضاییه در پی دستگیریهای اخیر قوه قضاییه گفت که پاکسازی درونی را به دستور «رهبر» انجام میدهند و این را میتوان تلویحا به چراغ سبز رهبر برای برخورد با لاریجانی هم تعبیر کرد. اگر چنین باشد؛ جمهوری اسلامی در فقدان خامنهای دو رهبر بالقوه خواهد داشت. ابراهیم رئیسی و مجتبی خامنهای.
16 پاسخ
این پاکسازی را چه کسی باید انجام دهد چون :
گر حکم شود که مست گیرند
باید که هر آنکه هست گیرند
ظاهرا اوضاع ایران که منفی هست، اما گوئی هر که بیشتر منفی بافی کند، روشنفکر تر و پیشرو تر و انقلابی تر و گول نخورده تر و خلاصه تر تر و برتر است!
دست بردارید، اگر راست میگوئید دست به کمر بزنید و یک راه حل اصولی برای رفع مشکلات مردم پیدا کنید و اقدام عملی کنید. سیاه گرائی و سیاه کردن دیگران و سیاه نمائی افراطی کاری و موونه ای ندارد. برای رفع مسئولیت و تکلیف و ادعا و تعدی و طلبکاری روشنفکرانه و در واقع مرتجعانه، ولی خوب است. خیلی خوب است، هم آرامش میدهد هم احساس عقل کل کردن و حس نگاه عاقل اندر سفیه!
جناب محمد!
مدیری که مستقل نباشد طبیعتا عادل نیست. قوهی قضائیه زیر نظر رهبری است و همین آملی لاریجانی برای برخورد با مفاسد از رهبر اذن گرفت. البته ما هرگز ندیدیم کسی از حامیان رهبری محاکمه شود یا محکوم شود. قانون فقط برای منتقدین و مخالفین اجرا میشود. رهبر انقلاب تماما در کار دخالت در امور دولتهاست و وقتی برای پیگیری مفاسد ندارد. از طرفی، همه میدانیم که در نظام جمهوری اسلامی، مسئولیت با مصونیت عجین است و مسئولین، حتی جماعت اصلاحطلب که خودشان را به زور آویزان نظام کردهاند، هر گاه در مصدر امری قرار گیرند، مدتها به فساد مشغول میشوند و اصولا راه فاسد شدن مسئولان منزه از خطا باز و هموار است. با این اوصاف خیلی امیدی به تغییرات بنیادی د. عدالتخانهی کور این نظام نیست.
وقتی کامنت ها یا همان پیام ها اظهار نظرهای هموطنانم را میخوانم دردجانسوزی همه اجزاء بدنم را تا مغز استخوانم می سوزد!
چرا که اکثر هموطنانم بطور سطح ای به موضوعات مینگرند! واین اصلا” خوب نیست،
صرفنظر ازاینکه شیخ محمد یزدی چی گفت، ویا این چنین گفت و آن چنان گفت بصورت ریشه ای به مسئله نگاه نمیشود!
برای نمونه، آقای لاریجانی میگوید: سینــه اش خزانه اسرار است!
همین یک جمله کافی است تا بدانیم که ایشان نه تنها عادل نیست از عدالت هم چیزی نمیداند و نمی فهمد!
مگر از همین روحانیت نشنیدیم که امام اول ما شیعیان حضرت علی(ع) درپیش قاضی زمان اش مثل یک فرد عادی محاکمه وحتی محکوم شد!
ایشان به مخالفان خود پیام داده که خیلی از فسادشما وآقازاده های شما مطلع هستم…! اگر ایشان ویا هرکس دیگری در پست قضاوت باشد واز فساد خبری داشته باشد و به وظیفه اش یعنی بررسی فساد عمل نکند هم عادل نیست وهم بکشور و مردمش خیانت کرده!
میگویند این را گرفته اند، آن مدیر را گرفته اند…فقط سالهای طولانی زندان را می شنویم از برگشت مال به خزانه دولت مثل آن چند تن سکه و موارد بیشماری از این دست اطلاع ای در دست نیست!!!
دعوای دار و دسته بی کفایت و چاپلوَس اطراف خامنه ای. وقتی لاشخورها به جان هم می افتند
ضمنا جای ضرغامی خالی هست
مردم این کشور گیر چه حکومت فاسدی افتادند
آره گفته اگه بیخیال من نشید پته خانواده خامنه ای رو میریزم رو آب
حکومت مملکت باید خواست همه مردم باشه نه اقلیتی مثل تو
نکتهی مهم در عزل و نصبهای آقای خامنهای است. اصولا تاریخ مصرف کسی که تمام میشود، خامنهای او را کنار میگذارد. این کنار گذاشته شدن، از طرف حامیان رهبر به سوختهشدن فرد معزول تعبیر شده و آنش به اختیار بر مدیر معزول میتازند و تا طرف را از هستی سیاسی و گاها از عرصهی حیات ساقط نکنند، دستبردار نیستند.بنظر میرسد بین رهبر و پیران تندورش در این زمینه، یک توافق نانوشته وجود دارد.
رهبر ایران اجازه داده است مجتبی خامنه ای نیز تحت پیگرد قرار گیرد، مسئله این است که رهبر از طرف وزارت اطلاعت توجیح شده است که با ادامه این وضعیت کار جمهوری اسلامی یا بهتر بگویم حکومت اسلامی تمام است. بقدری فساد در عمق این نظام ریشه دوانده است که سپاه و افراد درست کار چاره ای جز این ندارند که یک پاکسازی اساسی صورت گیرد، البته درون نظام.
اصلا این لاریجانی ها ایرانی نیستند عرب هستند پس دلشون به حال مردم نمیسوزد
مجتبی خامنهای سالهاست که رهبری حکومت را بدست دارد. صادق لاریجانی به طمع خام جانشینی سید علی افتاده بود و با واکنش بیرحمانه مجتبی خامنهای مواجه شده است.
اگر شایعات را کپی پیست نکنید، بهتر است. لاریجانی پاسخ مفصلی به یزدی داده که آنرا ندید گرفته اید.
خبر و تحلیل غیر از قصه پردازی و هیجان و هراس ناکی و خیالبافیست. البته نادانی و بیخبری، و ادعاگرائی عامل اصلی است
به کوری چشم همه شما این انقلاب به انقلاب امام زمان وصل خواهد شد ، همچنانکه چهل سالگی این انقلاب برای خیلیا سخت اومده ، ادامه مسیر و سپردن این انقلاب بدست امام عصر عج الله ، سخت تر خواهد امد ، تا مور شود هر انکه نتواند دید
جای تاسف است که علی خامنه ای هرکه را بریاست قوه قضائیه گمارده شرف قضاوت نداشته وآنچه را که خامنه ای خواسته بمرحله اجراء گذاشته حال باید بررسی شود آیا ایشان با دزدان همدست بوده یا خیر وچنین بنظر میرسد همدست بوده زیرا از امیرکبیر سوال شد که چرا در مملکت تحت امر دزدان به حداقل رسیده وایشان گفتند چون من دزد نیستم
در طول تاریخ جای دوست و دشمن به کرات عوض شده و خواهد شد.
دیدگاهها بستهاند.