امیدها و بیم‌های سفر ظریف

مهدی نوربخش

دعوت ظریف به فرانسه توسط رئیس‌جمهوری این کشور در کنار کنفرانس G7 ، یک موفقیت بزرگ دیپلماتیک برای ایران محسوب می‌شود. اما در کنار این موفقیت امید و بیم‌هایی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند. اما پیش از بررسی انها باید به چند نکته توجه داشت:

۱. تحریم‌های اقتصادی امریکا برروی ایران کارگر شده اند و پتانسیل انرا دارند که اقتصاد کشور ما را در اینده فلج کنند. فروش نفت کشور در روز به زیر ۲۵۰ هزار بشکه رسیده است. ظریف از دولت فرانسه خواسته است تا با کوشش او کشور ما از بخشی از تحریم‌های امریکا خلاصی پیدا کرده و بتوانیم روزی ۷۰۰ هزار بشکه نفت به چین و هند بفروشیم تا از فروپاشی اقتصادی جلوگیری به‌عمل اید. پیش از اعمال تحریم‌های امریکا، تولید نفت در کشور ما روزی ۲,۸۰۰,۰۰۰ بشکه  در روز بوده است. ماجرای توقیف کشتی گریس ۱ (ادریان دریا) و سرگردانی این کشتی با بیش از دو میلیون بشکه نفت  در اب‌های بین المللی به‌وضوح نشان داد که تحریم‌های امریکا چقدر می‌تواند کارگر باشد.  اقتصادی بیمار و سر تا پا الوده به فساد که بخش اعظم ان در کنترل سپاه پاسداران کشور است، با تحریم‌های امریکا شکنندگی خودرا بیش از پیش عیان کرده است

۲. کشورهای اروپائی خارج از منظومه سیاسی و اقتصادی امریکا نمی‌توانند کار زیادی برای کشور ما انجام دهند. اقتصاد امریکا اکنون در مرحله پسا صنعتی (Post-Industrial) قرار دارد. این به‌این معنی‌ست که اقتصاد خدماتی امریکا (Service Industry) بر نهادهای مالی بین المللی سیطره قدرتمندی دارد. مشاورین رئیس جمهور کشورمان اذعان می‌کنند که نسبت به عدم قدرت اروپا برای ایجاد راهکارهای مالی برای ایران اشنائی نداشته اند. انها فکر می‌کرده اند که اروپا خارج از سیطره مالی و اقتصادی امریکا بتواند برای ایران راهکارهای مناسبی ایجاد کند تا کشور ما توفیق یابد با چالش مشکلات تحریم‌های امریکا بهتر مقابله کند.

۳. روابط نزدیک با اروپا هنوز از مهمترین ارزش استراتژِیک برای کشور ما برخوردار است. کسانی که فکر می‌کنند که باید به کشوری اعتماد کرد تا بتوان با ان وارد تعامل گردیده و روابط بر قرار کرد به بیراهه می‌روند. در روابط بین الملل می‌بایست به‌دنبال منافع ملی که سازگار با ارزش‌های اخلاقی کشوراست رفت. روسیه به‌عنوان یک رقیب در بازار انرژی و کشوری که می‌خواهد نفوذ خودرا در منطقه خاورمیانه گسترش دهد، حامی خوبی برای کشور ما نیست. روس‌ها در سوریه به اسرائیلی‌ها اطلاعات دقیق می‌دهند تا مواضع نظامی سپاه بمباران شود.

۴.‌ دشمنان کشور ما روز به‌روز گستاخ تر شده اند. اسرائیل مواضع نظامی ایران را در سوریه بمباران می‌کند و همان شیوه را به عراق اورده است. مواضع حشدالشعبی و ایران را در این کشور بمباران می‌کند و ابائی ندارد که مسئولیت انرا پذیرا باشد. اسرائیلی ها بعد از تجربه ایجاد حزب الله در لبنان در سال‌های ۸۰ میلادی که از کنار تاسیس ان به ارامی گذشته بودند، اکنون نهایت کوشش خودرا بکار گرفته اند که اجازه ندهد که ایران و گروه‌های نزدیک به ان از تهدید امنیتی بالقوه به تهدید بالفعل برای این کشور تبدیل شوند. دولت امارات در حالی که از مواضع خود در یمن عقب نشینی کرده است، اما اکنون با اسرائیل وارد مذاکرات امنیتی شده و در این مذاکرات، دولت امریکا نیز نقش بسزائی را بازی میکند. اسرائیلیه‌ها به اعراب گفته اند که تنها کشوری که می‌تواند هرزمان به‌طور نظامی در مقابل ایران ایستاده و انرا به چالش نظامی بکشد اسرائیل است و اکنون دارند انرا در سوریه و عراق بوضوح نشان می‌دهند. دولت اسرائیل با کشورهای عربی وارد مذاکرات برای فروش اسلحه شده است. به میزانی که اسرائیل ایران را به چالش نظامی می کشد، به همان میزان هم به کشورهای عربی نزدیک شده و با انها وارد مراودات امنیتی از فروش اسلحه تا جاسوسی و غیره خواهد شد. رابطه اسرائیل با کشور های عربی یک بعد سیاسی و یک بعد اقتصادی دارد. در بعد اقتصادی، اسرائیل می خواهد در کنار امریکا کشورهای عربی منطقه را در زیر چتر امنیتی خود قرار دهد تا بتواند به انها اسلحه بفروشد.

۵. بعد از بالا گرفتن تنش‌ها در خاورمیانه و به دنبال زدن یک پهپاد امریکائی و توقیف کشتی نفتی بریتانیائی توسط ایران، ائتلافی به رهبری امریکا و حمایت مستقیم انگلیس و اسرائیل برای امنیت کشتیرانی در منطقه خلیج فارس شکل گرفته است. این اولین باری‌ست که دولت اسرائیل به یک ائتلاف نظامی در مرزهای ابی ایران پیوسته است. رئیس جمهور‌‌های  پیشین امریکا هرگز نمی‌خواسته اند که اسرائیل این‌گونه در مشکلات منطقه ای دخالت کند اما ترامپ این اهمیت استراتژیک را برای اسرائیل قائل است و می‌خواهد قدرت اسرائیل و ناتانیاهو را در منطقه خلیج فارس به نمایش گذارد. اسرائیلی‌ها هم بارها اعلام کرده‌اند که با خطر ایران برای اسرائیل در هرجای منطقه مقابله می‌کنند. دولت اسرائیل همچنین می‌خواهد به کشورهای عربی منطقه نشان دهد که برای امنیت کشتی‌رانی در خلیج فارس که برای انها بسیار حیاتیست، حامی کشورهای عربی منطقه است و از هرگونه تلاش نظامی در حمایت از مسائل امنیتی کشورهای عربی منطقه دریغ نمی‌کند. اسرائیلی‌ها در تمام سیاست‌های ضد ایرانی خود در منطقه پیروز شده اند به جز ایجاد یک ائتلاف همه گیر بین المللی در مقابل کشورما.

۶. کشور ما اکنون بین فشارهای اقتصادی امریکا و تهدید یک جنگ قرار گرفته است. عکس العمل ایران در مقابل حملات اسرائیل در سوریه و عراق بر نیروی نظامی کشور ما پتانسیل انرا دارد که هر لحظه جرقه‌ای برای شروع یک جنگ تمام عیارباشد . هرگز نباید تردید کرد که در صورتی‌که عکس العمل ایران در مقابل بمباران مواضع نظامیش در سوریه و عراق استفاده از موشک‌های بالستیک باشد و میزان استفاده از این نوع موشک‌ها شهرهای اسرائیل را با تهدید قابل توجهی روبرو کند، اسرائیلی‌ها دست به استفاده از بمب‌های اتمی محدود نزنند. شاید برای گروهی این فرض اغراق امیز باشد اما این درست درسی بود که امریکا به ژاپن در جنگ جهانی دوم داد. انداختن دو بمب اتمی برروی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی برای توقف تهدید نظامی ژاپن برای امریکا بود. امریکائی‌ها با پرتاب این دو بمب به‌دنبال تنبیه ژاپن نبوده و فقط می‌خواستند که ژاپنی‌ها جنگ را متوقف کنند.

با قرار گرفتن در این شرایط و رودرویی با این چالش‌ها، ظاهرا دولت روحانی تصمیم گرفته است که به روش‌های دیپلماتیک در مقابله با تهدیدات امریکا روی اورد . اقای ظریف به‌دنبال تماس‌های گذشته با مکرون و تلاش‌های کشور فرانسه برای تنش‌زدائی بین ایران و امریکا راهی فرانسه شد. تردیدی نیست که اقای ظریف برای سفر خود به فرانسه اجازه رهبری را کسب کرده بود. اقای مکرون هم به دولت ترامپ خبر داده بود که اقای ظریف به فرانسه و در کنار کنفرانس G7 سفر می‌کند. کسانی که به روابط بین ترامپ و مکرون اشنا هستند می‌دانند که چنانچه این سفر بدون اطلاع امریکا صورت گرفته بود، به اعتماد بین مکرون و ترامپ سخت ضربه می‌زد و خصوصا با شخصیت غیر قابل پیش‌بینی که ترامپ داراست، مکرون هرگز حاضر نمی‌شد که با یک سفر غیر مترقبه وزیر امور خارجه ایران به فرانسه ترامپ را شرمنده کند. ظریف به فرانسه رفته بود تا به‌درستی از این فرصت استفاد کند و مکرون هم اورا دعوت کرده بود تا به دنیا نشان دهد که حل مسئله ایران و تنش زدایی بین واشینگتن و تهران چقدر برای فرانسه اهمیت دارد. اقای ظریف همچنین خواسته بود اخرین اطلاعات در این رابطه را از فرانسه کسب کردهو در جریان صحبت‌های ترامپ و مکرون قرار گیرد. لذا نه‌تنها اقای ظریف با وزیر امور خارجه فرانسه دیدار کرده بود که با خود رئیس جمهور فرانسه هم با حضور وزیر امور خارجه این کشوردیدار داشته و در جلسه ای با انها شرکت نموده است.  دولت مکرون در حال مذاکره با امریکاست تا در یک فاصله چند ماهه و بعد از لغو محدود تحریم‌های نفتی که به ایران اجازه میدهد تا ۷۰۰,۰۰۰ بشکه نفت در روز به چین و هند نفت بفروشد،  زمینه را برای مذاکرات بین ایران و امریکا تدارک ببیند. اقای ظریف همچنین با نمایندگان کشورهای انگلیس و المان  دیدار داشته است. اروپائیان نگرانند که چنانچه تنش‌ها بین ایران و امریکا تقلیل نیابد و این تنش‌ها نهایتا به یک  برخورد نظامی ختم شود، اروپا با چالش‌های بزرگی روبرو خواهد گردید. اولین چالش صدور نفت به کشورهای اروپائی چ‌ست و دومین چالش هر گونه تنش نظامی در خاورمیانه گسترش جنگ به بقیه کشورها و مهاجرت هزاران انسان به کشورهای اروپائی‌ست.

دولت امریکا و ترامپ سخت به‌دنبال مذاکره با ایران است. تنش بین امریکا و کره شمالی، شکست سیاست خارجی امریکا در ونزوئلا، شکست جنگهای تجاری با کشورهای مخلف اروپائی و اسیائی، تنش بین روسیه و چین با امریکا، اینده نا معلوم اقتصاد این کشور و انتخابات پیش رو در امریکا همه دولت ترامپ را تشویق کرده  تا با ایران وارد یک مذاکره شود. طراحان سیاست خارجی امریکا فکر می‌کردند که اقتصاد ایران بعد از تحریم‌های اعمالی این کشور خیلی زود علائم ناتوانی و فروپاشی خودرا نشان دهد. انها در این بر اورد سخت اشتباه کرده‌اند. اقتصاد ایران در زودهنگام دچار تنگنا می‌شود اما ماهها طول می‌کشد تا ناتوانی خودرا نشان دهد.

حال با تلاش‌های اخیر رئیس جمهوری فرانسه و میانجی‌گری بین ایران و امریکا، کشور ما با چالش جدیدی روبرو شده‌است. چنانچه کشورما تصمیم گرفته باشد که از این فرصت، برخلاف فرصت از دست داده شده با نخست وزیر ژاپن، استفاده کند و همراه با اروپا با امریکا وارد یک مذاکره برروی موضوعات مختلف مانند امنیت در خلیج فارس، صلح در سوریه و یمن و غیره شود، می‌توان امیدوار بود که ما بتوانیم موفقیت امیز از عقبه تحریم‌ها و تهدیدهای پیش رو بگذریم. ایران در مورد صلح در یمن کشورهای اروپائی نظیر المان و فرانسه را دخیل کرده است. ایجاد صلح در یمن به نفع منافع ملی و امنیتی کشور ماست. جدائی طلبان در جنوب یمن با تشویق‌های پنهان پوتین به‌دنبال ایجاد کشور مستقلی در جنوب این کشور هستند. روسیه برای دست‌یابی به تنگه استراتژیک دارالمندب و گسترش نفوذ خود در این منطقه حامی غیر مستقیم جدایی‌طلبان یمنی است. با در نظر گرفتن مشکلات پیش رو ایران می‌تواند با یک دیپلماسی فعال وارد مذاکرات با اروپا و امریکا گردد. در غیر این صورت کشور ما با چالش‌های بزرگتری روبرو خواهد شد که بخشی از انها می‌توانند امنیتی باشند. از زمره این چالش‌ها عبارتند از:

۱.اولین چالش از دست دادن اعتماد کشورهای اروپائی به کشور ماست. کشورهای اروپائی از سال‌های ۵۰ میلادی و با ایجاد اتحادیه اروپا به دنبال ایجاد و حمایت از نهادهای بین المللی، رشد تجارت جهانی، مذاکره و گفتگو برای حل مشکلات بین کشورها بوده اند. به‌جز راست افراطی در اروپا که بدنبال فروپاشی نهادها و تلاشهای بین المللی‌ست، لیبرالها و محافظه کاران اروپائی درصدد ایجاد این نهادها بوده اند. برگزیت تجربه بسیار تلخی برای اروپا و دولت انگلیس و مردم این کشور به‌همراه داشته است. چنانچه کشور ما نتواند عزم خود را برای یک همکاری مثبت با اروپا راسخ کند، برجام، اینستکس و بقیه تلاش‌ها با اروپا شانس انرا نخواهند داشت تا موفقیت امیز دنبال شوند. تجربه ایران در سوریه به‌روشنی نشان داد که اگرچه ائتلاف ایران و روسیه توانست اسد را بر قدرت نگه دارد اما مسئله سوریه با ماندن اسد حل نخواهد شد. تصمیم‌گیری اینده برای سوریه بیشتر به روسیه و ترکیه مربوط می‌شود تا به ایران. دولت روسیه هم بارها اعلام کرده است که منافع اسرائیل در سوریه را به‌رسمیت میشناسد. لذا ان‌ کسانی که در ایران برای تعمیق «عمق استراتژی» ضد اسرائیلی وارد سوریه شدند به‌وضوح دریافته‌اند که روسیه که پایی در ائتلاف با انها در شکست مخالفین اسد داشته است اکنون منافع امنیتی اسرائیل در این کشور را اولویت می‌نهد. به همین دلیل روسیه از طریق مشارکت اطلاعات با اسرائیل به این کشور اجازه و امکان انرا داده است که مواضع نظامی کشور ما در سوریه مورد تعرض قرار دهد. شکست ایران در سوریه نشان می دهد که سیاست خارجی هیچ کشوری در عین حال که می‌تواند مستقل طراحی شود اما در صورتی‌که با خرد جمعی و در نظر گرفتن منافع دور رس ملی طراحی نشود، با چالش روبرو می‌ضود. این درس بزرگی برای نظامیان سپاهی ایران بود تا دست از ایجاد تنش‌های منطقه ای بردارند و به‌فکر منافع ملی کشور باشند.

۲. کشور ما می‌بایست باین فرصت خردمندانه توجه خاصی مبذول کند. اقتصاد کشور ما روز به‌روز ضعیفتر شده و این ضعف بر حجم مشکلات کشور می‌افزاید. کشور ما می‌تواند با تحریم‌ها تا یکسال دیگر و با هزینه کردن از ذخیره های ملی ادامه دهد اما امکان ادامه وضع موجود خارج از این زمان میسر نخواهد بود. در سیاست برای سناریوهای مختلف و بدترین انها برنامه ریزی می‌کنند. هرگز نباید تصور کرد که ترامپ مجددا انتخاب نخواهد شد و کشور ما می‌تواند بعد از او با دموکراتهای امریکائی بهترمعامله کرده و کنار اید. اما چنانچه ترامپ مجددا انتخاب شود، مذاکره با دولت او در دور دوم  به‌غایت مشکل تر خواهد شد و کشورما در دور دوم ترامپ با مشکلات بسیار بیشتری روبرو خواهد بود.

۳. چنانچه کشورما وارد مذاکرات وسیع برروی موضوعات مختلف گردد، شانس اینرا خواهد داشت تا این مذاکرات راه را برای دولت های بعدی در امریکا برای روابط بهتری با کشور ما هموارتر نموده و اروپائیان را تشویق کند که به گسترش روابط خود با ایران همت گمارند. محافظه کاران در حزب جمهوریخواه امریکا با برجام و تلاش‌های دولت اوباما مخالف بوده‌اند. چنانچه کشور ما بتواند در مذاکره با ترامپ موفقیت‌هایی را کسب کند، محافظه‌کاران امریکائی کمتر وارد چالش سیاسی با کشور ما می‌شوند. کشورما در گذشته فرصت‌های زیادی را برای حل مشکلات خود با امریکا از دست داده است. همه این فرصت‌ها بخاطر بی‌بصیرتی رهبران سیاسی کشور و خصوصا رهبری این نظام از دست رفته است. مذاکرات بین ایران و امریکا در زمان کلینتون و خاتمی و سپس از ابتدای دولت اوباما دو فرصتی بود که با اصرار نابخردانه رهبری از دست رفت. بیم ان هست که این فرصت تاریخی مجددا از دست برود و کشور با مشکلات امنیتی بزرگتری روبرو شود. خبرگزاری رویترز در خبری اعلام کرده که مکرون و کشورهای اروپائی هنوز نتوانسته اند ترامپ را قانع کنند که کمی از محدودیت‌های تحریم برروی نفت ایران بکاهد تا کشور ما بتواند تا سقف ۷۰۰,۰۰۰ بشکه نفت در روز خصوصا به چین وهند نفت بفروشد. همانطور که اقای ظریف هم اذعان نموده که راه دشواری در پیش است، مذاکره با دولت ترامپ خیلی اسان نیست. دولت ترامپ این‌ بار به نمایندگی از طرف کشورهای عربی منطقه و اسرائیل با ایران مذاکره می‌کند. این مذاکره به‌مراتب مشکل تر از مذاکره برای دستیابی به برجام است. ایران می‌بایست دقیقا فکر کند که چه برگ‌هایی را می‌تواند روی میز مذاکره بگذارد. در شرایط فعلی ایران، دستیابی به به یک هدف مشخص برای یک مذاکره موفقیت‌امیز با امریکا کار اسانی نیست. برای این مذاکره، دولت روحانی می‌بایست تعارف را با بسیاری کنار گذاشته و این بار برای حفظ منافع ملی و امنیت کشور و نه رضایت این و ان و یک سیاست خارجی ایدئولوژیک وارد میدان شود. در غیر این صورت نهایتا چیزی نصیب ایران نخواهد شد و امکان اینکه ما امتیازات فعلی را با اروپا نیز از دست دهیم بعید بنظر نمی‌رسد.

و سخن آخر این‌که:  بیم ان هست که کسانی که  در داخل و خارج از ایجاد تنش سود می‌برند اجازه ندهند که از این فرصت ایجاد شده استفاده شود  و  به این سبب کشور در تنگناهای اقتصادی و امنیتی بیشتری قرار گیرد. دشمنان کشور ما در همسایگی ما متحد شده اند تا اجازه ندهند که ما به اقتصادی پویا برسیم. پس از سال‌ها تلاش نیروهای نظامی و سپاه در عراق، نفوذ کشورما دراین کشور رو به افول گذاشته است. نه تنها در عراق بلکه در کل منطقه این نفوذ رو به کاهش است.  اسرائیل دشمن کشور ماهم به‌طور شفاف در عراق و سوریه کشور مارا به چالش نظامی می کشد و هر لحظه اتش جنگ منتظر جرقه‌ای ست  تا شعله ور گردد. سفر اقای ظریف به فرانسه و تصمیم بر تلاش دیپلماتیک می‌تواند بسیار امیدوار کننده باشد. بیش از چهل سال از انقلاب گذشته است و وقت أن است که رهبران سیاسی کشورمان از ناکامی‌های گذشته  چعبرت گرفته و به تسلسل تحریم و تنش خاتمه دهند.

 

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

11 پاسخ

  1. آقای بی کمان حق با آقای تبریزی است! آیا ایران باید گوشه ای میایستاد تا داعش جانشین اسد شود و سپس یه سوی لبنان و عراق و ایران پیشروی کند؟ یکمرتبه بگویید ایران را دودستی تحویل عربستان و اسرائیل دهید!

  2. آقای علی تبریزی
    شما متاسفانه آنچه را می‌خوانید که خود میخواهید.  نه آنچه را که من نوشته ام. توپخانه تان گرم است و دنبال خصم، حتی خیالی، هستید که بکوبید. شعار های داغ همراه با تهمت و افترا از بیماری های جامعه ما و بویژه رژیم حاکم است. و برای من باعث تعجب نیست که شخصی که در استدلال حرف حساب کم می‌آورد به این شیوه ها متوسل شود.
    من را متهم به تحسین اسرائیل می‌کنید درحالیکه من از جنایات آن رژیم و دلیل توانائیش اش برای انجام آن جنایات صحبت میکنم.
    برای اطلاعتان پروژه صهیونیسم از اواسط قرن نوزدهم شروع به تصاحب زمین های فلسطینیان کرد. با تطمیع و با تهدید. و امروزه صاحب زراد خانه اتمی است بدون آنکه همچون احمدی نژاد و یا رهبران محبوب شما رجزخوانی و ادعا های بدون پشتوانه بکند و چک بی محل بکشد. ایوانکا ترامپ و جرد کوشنر دوسه سالی بیشتر نیست که مطرحند (البته اگر مطرح باشند) و اسرائیل فلسطینیان را به «مسلخ» آنان نمی‌برد بلکه آنها در خدمت صهیونیسم تاریخی هستند.
    و برای اطلاعتان بهار عرب از آخر سال ۲۰۱۰ و ابتدای ۲۰۱۱ میلادی شروع شد و داعش در سال ۲۰۱۴ بوجود آمد. در این مدت بشار به اندازه کافی وقت داشت که حرف دل مردم واقعی سوریه را بشنود اما گوشش را به مستشاران سپاهیش سپرد که بجز سرکوب نمی‌دانند. میکربها فقط در بدن های ضعیف لانه میکنند و آنرا به بیماری و تباهی می‌‌کشند. ت 

    خوش به حال شما که ساده نگر نیستید، تک بعدی فکر نمیکنید و حرفهای تکراری نمی‌زنید.

    مطمئنم این جرثومه فساد با «بصیرت» افرادی چون شما و نبوغ سیاسی رهبر عظیم الشان و درباریانشان در ۲۵ سال آینده حتماً از صفحه روزگار محو می‌شود. حتماً !
    موفق باشید !

  3. جناب آرش بی کمان
    تیر در کمانت گذاشته ای اما جلو چشمانت را ندیده ای!
    شکست غرب ، عربستان و آمریکا در سرنگون کردن دیکتاتور سوریه، توسط موش های وحشی داعش، به پول بن سلمان و افسران ارتش صدام و نقشه غرب، چرا که بشار اسد راه کمک به شیعیان لبنان را باز گذاشته بود.
    بخاطر غلبه اراده جان برکفان شیعه از افغانستان تا عراق و سوریه و لبنان بر اراده دروغگویان غربی اسرائیلی آمریکائی.
    یکبار هم ایران از منطق سیاسیون غرب که برای اهداف خود به هر دیکتاتوری آویزان میشوند، استفاده کرد، اما اینجا الترناتیو داعش بود. پس کار درست همین بود.
    و بقیه حرف ها تکراری است. تک بعدی دیدن و آسان گرفتن پیچیدگی های سیاست در خاور میانه، که سفاک ترین و بیرحم ترین رژیم های منطقه که ۲۰۰ کلاهک هسته ای دارد و هر روز دستش به خون فلسطینیان بی پناه که به مسلخ ایوانکا ترامپ و جرارد کوشنر برده میشوند تا بیت المقدس را هم رنگ صهیونیستی بزنند، مورد تحسین شماست.

  4. دوست عزیز آقای علی تبریزی،
    از  یادآوری تان در مورد عدم دلسوزی ترامپ برای مردم ایران و منطقه متشکرم. گویی نوشته قبلی من نشانی از چنین توهمی داشت ؟ اضافه میکنم که ترامپ، بویژه به خاطر همراهیش با سیاست های نتانیاهو، در واقع دشمن بزرگ مردم این منطقه است.

    اما بحث اصلأ بر سر این موضوع نیست که در مورد آن من و شما موافقیم. مسأله اینجاست که از نوشته شما چنین بر می‌آید که فکر می‌کنید رژیم ایران و در رأس آن آقای خامنه‌ای دلسوز مردم منطقه اند. احتمالاً در اینجاست که نظر من و شما متفاوت است. من فهرست شکنجه شدگان و زندانیان گوناگون ایرانی ازکارگران و معلمان و وکیلان و جوانان بیگناه را در اینجا یادآوری نمی‌کنم چون مثنوی هفتاد من کاغذ شود. اما آیا شما تعجب نمیکنید از رژیمی که یکی از سبع ترین و خشن ترین حکومت ها در مقابل مردم خودش است اما در عین حال دلسوز بعضی مردم دیگر در منطقه؟ ! پاسخ این تناقض بسیار ساده است : باید خدمت شما عرض کنم که هیچ دلسوزی در کار نیست. تمام گروههایی که این رژیم ایران درمنطقه راه انداخته است صرفاً بازوی مسلح آنند و ابزاری برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک و اوهام شیعه گسترانه و اسلام گسترانه «آقا» و مریدانشان. و جوانانی که از سر فقر و/یا ایمان کور به این گروهها می‌پیوندند قربانیان گوسفند وار سیاست های ایشان. همچون جوانانی که در هشت سال جنگ برادرکشی و جنایتکارانه ایران و عراق ، که از اول قابل پرهیز بود، به میل یا به اجبار به جبهه ها گسیل شدند و باز نگشتند. چون آقا بزرگ آن زمان هم رویای تکرار فتوحات صدر اسلام را در سر می‌پروراندند. امروز باید از خود پرسید یک جوان فقیر و بیسواد افغان را چه به جنگ در سوریه یا عراق ؟ مگر بدبختی در خود افغانستان کم است ؟ این رفتار های دخالت جویانه رژیم باعث نگرانی کشور های همسایه شده و به نفع مردم ایران نیست چون روابط مارا با همسایگان مسموم می‌کند. کار به جایی کشیده شده که بعضی همسایگان آن را صریحاً گوشزد میکنند. و اگر ادامه یابد ممکن است کار به جاهای باریکتر برسد. آنچنان که در دوره صدام رسید.

    هدف غرب البته ایجاد آزادی و دمکراسی در سوریه و سایر کشور های منطقه نیست. اما اگر آقای اسد در دوران بهار عرب گوش به مستشاران ایرانیش که تجربه سرکوب سال ۸۸ را داشتند و میخواستند آن را در سوریه هم تکرار کنند نسپرده بود و حاضر به کمی گشایش و تقسیم قدرت در این کشور با مردم و مذاهب و آرا و عقاید گوناگون آن کشور شده بود شاید امروز خودش و بویژه مردمش در شرایط بهتری قرار داشتند.

    دوست عزیز ! راز قدرت اسرائیل از بدو تاسیس آن در سال ۱۹۴۸ تا به حال فقط در تسلیحات و فناوری اش و یاری کشور های غربی نبوده و نیست. بلکه بزرگترین نقطه قدرت اسرائیل وجود دیکتاتوری در همه کشور های متخاصم آن بوده و هست که با مردم خودشان سر آشتی ندارند و دم از دلسوزی برای مردم فلسطین میزنند. آمریکا و غرب و اسرائیل سیاست خود را در جهان پیش می‌برند. اما می‌توان گفت در داخل مرز های خودشان با مردمشان آشتی اند و آنها را جاسوس و ایادی دشمن به حساب نمی‌آورند.

    به هر حال از ما کاری برای اصلاح آن رژیم ها ساخته نیست. اما بیائید یک لحظه فکرکنیم و به جای اسلام شیعی اثنی عشری کلمه ایران و به جای مسلمانان کلمه ایرانیان را بگذاریم و تصور کنیم رژیمی را، که در صلح با مردم خودش و احترام به آرزوها ها و آرای گوناگون آنان، پس از برآوردن نیازهای داخلی جامعه، کمک های انساندوستانه خود را نه فقط به مردم محروم منطقه که به تمام نیازمندان جهان عرضه میکرد.

    آیا شما تحت چنین رژیمی خشنود تر از وضع فعلی نبودید ؟
    با درود

  5. آرش بی کمان عزیز
    در پیامت به من یادآوری کرده ای که قبل ترامپ فرصت سوزی ها بوده.
    قبول دارم. اما این بار بیشتر تقصیر از حکومت ترامپ است. و خفه کردن گلوی ملت برای: نه تغییر حکومت، بلکه تغییر رفتار حکومت.
    میدانی یعنی چه؟
    یعنی فلسطینیان آواره بمانند و نتانیاهو اورشلیم را پایتخت کند و دست کودکان معترض فلسطینی را بشکند و آنها را خانه خراب کند و صدای کسی در نیاید.
    و یمنی ها را عربستان سعودی بکشد و ایران حمایتشان نکند تا مزدور آنها بر صنعا حاکم شود.
    میخواهد به بهانه دموکراسی بزند توی گوش بشار اسد که راه را برای کمک به شیعیان لبنان باز نگذارد. در حالیکه، شاه هم برای شیعیان لبنان کمک نمی فرستاد. در خاطرات علم هست.
    ترامپ با استبداد و دیکتاتوری و شکنجه زندانیان و کشتن امثال خاشوقچی در سفارت عربستان در ترکیه، مشکل ندادرد!

  6. با سلام خدمت آقای نوربخش
    تحلیل شما عین عقلانیت و برخورد منطقی دیپلماتیک مبتنی بر حفظ منافع کشور است. اما مسأله اصلی اینجاست که برای صاحبان اصلی قدرت در کشور ما، و بویژه اولین آنها، منافع ملی ایران جزو آخرین ارجحیت هاست و منافع ایدئولوژیکشان، که اساس آن دهن کجی به تمام دستاورد های اجتماعی و ارزش های انسانی بشریت مدرن است، اولین ارجحیت را تشکیل می‌دهد. بهترین بیان این مطلب را دیروز حضرت آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، بزرگ ایدئولوگ جبهه پایداری بیان فرمودند:

    «همه نام کشور سوئیس را شنیده اند که کشوری امن بوده و این سوال وجود دارد که چه اشکال دارد که ما هم همانند آنان کشوری امن برای خود ساخته و پیشرفت علمی داشته و کشوری امن برای پول و سرمایه دیگر کشورها باشیم؟ چرا باید این همه جنگ و نزاع اطراف ما باشد؟ ما چه جوابی برای این سوال داریم؟ … جواب نهایی برای این سؤال در این است که فلسفه نهایی وجود انسان بر روی زمین را بیابیم؛ آیا آفریده شدیم که آسوده بخوریم و بخوابیم و در آخر از دنیا برویم؟ » ….  الخ

    بار دیگر مجبورم تصویر یاسین خواندن به گوش یکی از حیوانات را یاد آوری کنم. البته با احترام تمام و عرض پوزش نسبت به آن حیوان زحمتکش نجیب.

    البته در تلاش روزمره آقایان روحانی و ظریف و امثالشان صحبتی نیست. اما متاسفانه قدرت در جای دیگری متمرکز است…

    در خاتمه خدمت آقای علی تبریزی عرض کنم که البته این ترمپ بود که از برجام خارج شد. اما یادمان نرود که قبل از آن چقدر مقام معظم با بصیرت و منسوبان و منصوبانشان لگدپرانی و کارشکنی کردند و چه فرصت ها سوزاندند.

  7. تا زمانى که این رهبر بى بصیرت زمام امور کشور را در دست داشته باشد در روى همین پاشنه خواهد چرخید

  8. با سلام. این مذاکره چه بشود، و چه نشود برای مردم ایران فایده‌ای چشم گیر ندارد. صد البته، اگر بشود، مثل زمان برجام، باعث رونق دلالی‌های بچه آخوند‌ها و پسر حاجی‌ها میشود. دلار نقد در هواپیما شخصی عازم ایران میشود و البته دلار‌ها ناگهان گم میشوند. خیلی از ما نه به ترامپت، بولتون و پمپو اطمینان داریم و نه به ظریف، روحانی و سلیمانی. به هر حال این تنش ادامه خواهد یافت. نه نظام مقدس اسلامی از محور و شعار محو اسرأییل دست خواهد برداشت، و نه اسرأییل حاضر به تسلیم و قبول پیشنهاد احمدی نژاد دایر بر مهاجرت دست جمعی یهودیان از این خاک است.

  9. بد نبود از آقای نوربخش!
    ولی طوری اخرش نوشته اند که گوئی این ایران بوده که برجام را پاره کرده. انصاف اینست که ایران خیلی هم با نقض برجام مدارا کرده و از یک ایرانی وطن دوست و منتقد منصف انتظار میرود که حالا که مسئولان ما کمی عاقلانه رفتار میکنند، نیم نگاهی هم به قلدر ساکن در وایت هاوس و دو بلکه چهار همراهش از بولتون و پمپئو و بن سلمان و نتامیاهو داشته باشد. برای آنها هم آرزوی عاقبت به خیری کند!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »