Categories: یادداشت

بلیطی برای دختر آبی

دختر آبى آیینه‌‌اى شده در برابرمان تا ببینیم چه حقوقى پایمال مى‌شود؛ و براى آنچه مردان به‌راحتى، بى‌دغدغه و ساده از آن بهره‌مند می‌شوند، چه موانع سخت و جدى در برابر زنان وجود دارد.

شاید بارها درباره‌اش شنیده و یا سخن گفته‌باشیم اما مصداق به دست آوردن، چنان بى‌پرده و دردناک بر سرمان کوفته‌شد که در شوکى فرو رفتیم عذاب‌آور، و در نهایت شرمنده از داشتن‌ها به یک گزینه رسیدیم: «تا زمانیکه ورود بانوان آزاد نشود دیگر به ورزشگاه نخواهیم رفت».

این جمله را قبل از این واقعه هم شنیده‌بودیم و گاهى واکنش به آن چیزى بود در حد:باشه! تو خوبى!!!
این‌بار اما وجدان یاراى مقاومت نداشت و به اندازه‌ی تمام بازى‌هایى که انتخاب کرده و به ورزشگاه رفته بودیم دخترانى را دیدیم که در کنار این انتخاب ساده‌ی ما سوخته‌بودند. عدم همراهی ما با آنان‌که از این حق محروم بودند ما را در این جنایت سهیم کرد.

در جایى خواندم میزان پیشرفت یک کشور را در احترام به حقوق زنانش ببین. هر چقدر به لحاظ اجتماعى و مدنى پیشرفته‌تر احترام به حقوق زنان بیشتر. حال زمان آن است که بدون الویت‌بندى، به حقوق پایمال شده زنان سرزمینمان بیندیشیم که سال‌هاى زندگیشان را سوزاند، بدون آنکه در به دست آوردنش همراهشان باشیم. حق انتخاب پوشش، حق انتخاب رشته تحصیلى، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حضانت، دیه،…و حق ورود به ورزشگاه. اینکه ما در ورزشگاه فحاشى می‌کنیم بهانه‌ای می‌شود که آنان را محروم کنند. اینکه ما با نگاه هیزمان حق انتخاب پوشش را می‌گیریم و با تمامیت‌خواهی‌مان باقى حقوقشان را. چه زنانى قربانى این نگاه تبعیض‌آمیز شدند و سوختند و ما ندیدیم.

دختر آبى، چشم ما را تنها به روى یک حق پایمال شده بانوان گشود. آیا باید باز سوختن ببینیم تا احساساتمان جریحه‌دار شود و وجدانمان شرمسار تا به یاریشان بشتابیم که حقشان را بستانند؟!

اینکه از رفتن به ورزشگاه امتناع شود قابل تقدیر است، اینکه در فضاى مجازى با هشتک یارى کنیم، باز هم قابل تقدیر است اما اینبار جدى‌تر یاریشان کنیم.

در یکى از بازى‌هاى لیگ برتر هر مردى دو بلیط تهیه کند. یکى براى خودش، یکى براى خواهر، مادر، همسر و یا دوستش(دختر). دعوتش کنیم به دیدن بازى در ورزشگاه. اگر وارد شدیم که در کنار هم و به یاد دختر آبى به تماشا می‌نشینیم و اگرنه بدون درگیری و اعتراض، همراه آنان از رفتن به ورزشگاه خوددارى مى‌کنیم.

من، حقى  را که با پایمال شدن حق دیگرى به دست آید، نمی‌خواهم.

Share
Published by
Admin1

Recent Posts

بی‌پرده با کوچک‌زاده‌ها

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

سکولاریسم فرمایشی

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مسعود پزشکیان و کلینیک ترک بی‌حجابی

کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

چرا «برنامه‌های» حاکمیت ولایی ناکارآمدند؟

ناترازی‌های گوناگون، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳

غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…

۲۳ آبان ۱۴۰۳