پیش شرط دیرهنگام و عملاً بی تأثیر رهبر جمهوری اسلامی درباره بازگشت آمریکا به برجام، بار دیگر نشان داد فهم وی و تیم همراه وی از مناسبات روابط بینالملل جز زیان برای ملت ایران، ثمری نداشته است؛ همچنین این پیششرط به نحو غمانگیزی باطلالسحر تمام تبلیغات نهادهای زیرمجموعه وی در نفی و نقد و اجبار در پذیرش برجام بود. حرکت زیگزاگی وی در طول تمام دوران رهبری در امور داخلی و خارجی، اینبار که شخصیتی عجیب و نامتعادل در کاخ سفید نشسته است، وضعیتی تراژیک به خود گرفته و جز تخریب بیشتر بنیاد ملت ایران ماحصلی ندارد.
اگر تبختر مزمن وی در آمریکاستیزی بیمبنا، بهعلاوه منافع امنیتی، اقتصادی و حاکمیتی طرفدارانش (چه در داخل چه در خاورمیانه) در شرایط قطع رابطه رسمی با آمریکا نبود؛ و فرصت تاریخی دولت معتدل باراک اوباما و حسن روحانی مغتنم شمرده میشد و گامهای دیگر در جهت بهبود روابط فی مابین برداشته میشد، همزمان ممانعت عجیب وی از حضور سرمایهگذاران و شرکتهای آمریکایی در کشور پس از اجرای برجام، به اسم رمز «نفوذ» نبود، وضعیت امروز کشور بیشک اینگونه نمیشد.
به دیگر سخن، اگر قرار داشتن نام ایران ذیل منشور هفت سازمان ملل و تمام تحریمهای قوی بینالمللی، پیش از برجام، به حضور ساکن فعلی کاخ سفید ختم میشد، اوضاع کشور قابل پیشبینی بود.
سپر امنیتی برجام که از لحظه نخست، زیر ضربات سنگین رهبر جمهوری اسلامی و تیم همراه و مجموعه نهادهای تبلیغاتی، رسانهای، نظامی و امنیتی قرار گرفت، امری نیست که هوش رهبر جمهوری اسلامی از درک اهمیتش ناتوان باشد. اما بازی کسلکننده و رفتار زیگزاگی او برای فرار از بار مسئوولیت تصمیماتی در این حد کلان، و فروختن ژست کهنه آمریکاستیزی، فرصتی تاریخی برای حفظ برجام و کاهش تنش و نرسیدن اوضاع کشور به نقطه کنونی را بر باد داد.
لذاست که ناظران منصف و مستقل و منتقد سالهاست سیاستهای وی را در جهت منافع اسرائیل و تندروهای آمریکا می دانند، زمانی که بنا به ترس از تحولات داخلی، سیاست تنشزدایی با آمریکا را گروگان گرفته تا معتدلان و اصلاحطلبان را تضعیف کند و نیروهای طرفدار خود را بر گلوگاههای اقتصادی، امنیتی مسلط نگاه دارد؛ باید پیشبینی میکرد در صورت انتخاب نشدن رقیب دموکرات ساکن فعلی کاخ سفید، نخستین قربانی، برجام خواهد بود.
وقتی پس از برجام، به شدت تمام موضع روحانی را در ضرورت امضای برجام دو و سه منکوب کرد، بنا به دلایل گفته شده، عملاً مرگ برجام را امضا کرد. حتی تهدید توخالی وی در آتش زدن برجام در صورت خروج آمریکا، نه تنها تغییری تصمیم نادرست و کینهورزانه ساکن فعلی کاخ سفید ایجاد نکرد، بل بیشتر به نشانه ضعف وی تفسیر و تعبیر شد.
البته سخن بر سر توجیه رفتار کینهجویانه و ضدامنیتی رییس فعلی کاخ سفید در تخریب ماحصل سالها دیپلماسی نیست، بل نقد رفتارهای نادرست رهبر جمهوری اسلامی در تخریب سیاست خارجی و هزینهزایی برای مردم ایران و فراهم کردن بستر تندروی بازیگران آمریکایی/اسراییلی است.
همانطور که پیشتر گفته شده است، بزرگترین مخالفان برجام عبارتند از: نخست وزیر اسرائیل، ساکن فعلی کاخ سفید و رهبر جمهوری اسلامی. حال چه شده که پس از تخریب بی امان برجام از سوی نفر سوم این مثلث، وی پیش شرط بازگشت به برجام را برای مذاکره با آمریکا بیان کرده است؟
این درسی که مجموعه ملت ایران، منصفان و منتقدان دلسوز با انواع و اقسام ابزارها بیان کردند اما تبختر و ناشنوایی وی، مانع شد تا اینکه رفتار قلدرمآبانه رییسجمهور قدرت مسلط جهان وی را با تأخیری سه ساله به نقطهای رساند که بدیهی بودنش واضح بود.
حال نیز که اوضاع کشور و وضع منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی متأثر از مجموعه عوامل به وضعیتی پیشاجنگی تبدیل شده است، باز هم همان رفتار زیگزاگی مانع از فهم درست واقعیت میشود. صداوسیمای وابسته به او، در سریالی ساخته شده توسط سپاه پاسداران متصل به وی، دستگاه دیپلماسی دولت را منهدم میکند؛ همزمان آمریکا، وزیر خارجه ایران را تحریم میکند و وی توقع دارد فریاد کسلکننده آمریکاستیزیش دلی را بهدست آورد. در حالیکه تغافل میکند اگر روابط ایران و آمریکا گامهای دیگری را به سوی بهبودی برداشته بود، شاید نتیجه انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا، چیزی غیر از وضع فعلی بود. لذاست که ادعای اینکه سیاستهای آمریکاستیزی وی و استبداد سیاسی در داخل، بیشترین خدمت را به تندروترین محافل در واشنگتن و تل آویو کرده است، امر غریبی نیست.
شاید لجاجت و کینهورزی ساکن فعلی کاخ سفید باعث شود وی تجدیدنظری اساسی در این نوع سیاست خارجی بینتیجه و در خدمت محافل تندروی جهانی کند؛ درسی که ملت ایران در ۲۵ سال اخیر نتوانست با انتخاب دورترین افراد ازین سیاست در ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی به وی بیآموزد.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…