خدا را از معرکه بیرون ببرید

جواد کاشی

ورود زنان به ورزشگاه‌ها مانع شرعی داشت. روحانیون و برخی مراجع تقلید چنین نظری داشتند. اما پس از خودسوزی سحر خدایاری، دولت اعلام کرد زمینه ورود زنان به ورزشگاه‌ها فراهم خواهد شد. روحانیون اما تا این لحظه اظهار نظری نکرده‌اند. معلوم نیست ممنوعیت‌های شرعی چه شد؟
مرگ دلخراش آن دختر جوان چیزی را جا به جا کرد.
جمهوری اسلامی بر یک دوگانه سازی بنیادی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تکیه کرده است: یک سو خواست خداوند است و سوی دیگر امیال و تمنیات سبکسرانه مردم. فرض بر این بوده که برخی از گروه‌های اجتماعی بخصوص جوانان، مطالباتی دارند که ریشه در میل به گناه و هنجارشکنی دارد. اما خواست خداوند که در احکام شرعی تجلی کرده، محدودیت‌هایی دارد و دولت اسلامی وظیفه دارد مانع از بروز و ظهور آن هنجارشکنی‌ها و سبکسری‌ها شود. میل باید در محدوده‌ای ظهور کند که خداوند اجازه می‌دهد.
خودسوزی یک دختر جوان اما این الگوی فهم را با یک پرسش بزرگ مواجه کرد: چگونه دختری که جز به لذت و امیال نمی‌اندیشد، در مقابل ممنوعیت و فشار، مرگ را بر ادامه زندگی ترجیح داد؟ حتماً ماجرا بیش از صرف میل و لذت سبکسرانه است. چیزی هست که از دوگانه خواست خدا و امیال سبکسرانه بیرون است. یکباره آنچه نام هوسبازی و سبکسری داشت، با مرگ غم انگیز آن دختر بی نام ‌شد. دیگر نمی‌توان آن را سبک شمرد و تحقیر کرد.
آنچه هنوز نامی ندارد، دوگانه پیشین را در هم ریخت. دیگر سخن از رویاوریی خواست خدا با امیال سبکسرانه نیست. سخن از رویارویی خواست خدا با چیزی است که ممکن است مردم را از زندگی رویگردان کند. اگر چنین باشد روحانیون ضروری است به سرعت خدا را از معرکه بیرون ببرند و اعلام کنند آنچه گفته‌اند ربطی به خداوند ندارد. خود گناه را به گردن بگیرند و آبروی دین را بخرند. اگر چنین نکنند مردم را به خود وانهاده‌اند تا در باره خداوند و صفات او بازاندیشی کنند. دیگر باور نکنند دین و احکام دینی نسبتی دارد با فطرت‌های انسانی و وجدان و عقول طبیعی آدمیان. آنگاه آنها که متولی دین خدا شده‌اند، عاملان مرگ خدا در قلوب و روح مردمند.
ماجرا بسیار فراتر از داستان حضور زنان و دختران در ورزشگاه‌هاست. قلمروهای گسترده‌ دیگری هم هست که خداوند رویاروی خواست‌ مردم قرار داده شده است. مهم‌ترین آن عرصه سیاست است. آنکه در یک مسجد از یک روحانی حکم خدا را می‌شنود با میل و رغبت آن را می‌پذیرد. وقتی تن به محدودیت‌های شرعی می‌دهد احساس آزادگی و رستگاری می‌کند. اما وقتی همان احکام در عرصه عمومی به اجرا در می‌آیند، حکم خدا، تبدیل به قاعده تحقیر و طرد و نادیده گرفته شدگی و سرکوب می‌شود. مومنی که حکم یک فقیه را در عرصه خصوصی نقض می‌کند احساس گناه می‌کند، اما وقتی همان حکم به یک قاعده در عرصه عمومی تبدیل ‌شود، داستان دیگری در میان است. مردم تخطی می‌کنند و از تخطی خود احساس پیروزی و فتح می‌کنند. مردم تلاش می‌کنند آن حکم را براندازند و اگر نتوانستند، احساس تحقیر شدگی و طرد می‌کنند. روح تحقیر شده، احساس نمی‌کند انسان است. احساس بردگی می‌کند. علیه آنها که او را به بردگی گرفته‌اند احساس کینه می‌کند. اگر کاری از دستش برنیامد، چه بسا مرگ را بر زندگی ترجیح می‌دهد.
صد آه و افسوس که سحر خدایاری از میان ما رفت. اما وای بر متولیان دین اگر درسی از این وقایع نگیرند.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. یکبار دیگر و با این یادداشت اقای کاشی این مسئله ثابت میشود که دین و اثر گذاری موثر و مثبت ان در عرصه شخصی و شخصیتی است نه در بعد سیاسی و اجتماعی وا قتصادی ” این دقیقا نقطه جدائی مردم با طبقه حاکمه است که با تمام قدرتشان سعی دارند چیزی را گردن مردم بگذارند که با فطرت و طبیعت ادمیان ناهمخوان است ” شباهت این ماجرا با شوروی کمونیستی که عاقبت تن به تجدید نظر داد انهم پس از هفتاد سال بسیار زیاد است ” کمونیسم نیز هر چند در ایده و نظر در نزد بسیاری از مردم جهان باقلوا جلوه میکرد اما در حوزه عمل فضاحت ببار اورد و اثرات ان پس از هفاد سال زمین سوخته بجا مانده حاصل از پافشاری بر عقایدی بود که که عاشقان سینه چاکش حاضر بقبول ناهمرنگی ان با سرشت و فطرت انسانها نبودند ” اسلام نیز امروزه در لفاف ادعاهای تازه خود که از زبان متولیان دین شنیده میشود دچار همان تناقض است که با کله به زمینش خواهد زد .

  2. با سلام . انوقت که سحر در اتش می سوخت خدا کجا بود؟ یا خدا نیست، یا اگر هست و با آخوند‌ها دست به یکی کرده، و یا هست ولی بدون قدرت است.

  3. هوس و جهل و شرارت و تعصب و استبداد و خودرائی نشنیدن، سخن دیگران، عدم تفکر و تامل، عدم مشورت نخواندن کتاب و یاد نگرفتن، و فراموشی خدا و در میان آمدن نفس و من، اینها درد ماست.
    فقط یک بعدی نگری و نافهمی از احکام و دستورات خداوند نیست. خداوند عقل داده است و بر اساس آن مواخذه هم خواهد کرد.
    متاسفانه عقلانیت کم شده و ظاهر و شعار حاکم.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »