زیتون ـ محمدرضا سرداری: سال تحصیلی جدید برای صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، با یک شگفتزدگی همراه بود. یک هفته پیش از آغاز سال تحصیلی او نزد خانم رحمانی منشی گروه علوم سیاسی رفت تا درباره ارائه واحد درسی «اعراب و اسرائیل» برای ترم آینده از وی سؤال کند؛ اما از پاسخ خانم منشی خشکش میزند.
زیبا کلام امسال باید به جای درس « اعراب و اسرائیل»، «صهیونیسم و مسئله فلسطین» را تدریس کند. اما این تغییر دلیل شوکه شدن این استاد دانشگاه نیست. بلکه وی از منشی گروه فهرستی دریافت کرده که در آن از ۷۰ عنوان درسی ۲۲ عنوان آن به دروس اسلامی اختصاص یافته. یعنی ۴۵ واحد اصلی از مجموعه ۱۳۸ واحد. اما آیا خبر زیباکلام به معنی ثمر دادن تلاشهای ۴۰ ساله در جمهوری اسلامی برای اسلامی کردن دانشگاهها است؟
اسلامی کردن دانشگاهها، از رؤیا تا واقعیت
«اسلامیکردن جو دانشگاهها و تغییر برنامههای آموزشی دانشگاهها» یکی از سه خواستهی اصلی آیتالله خمینی از اعضای «ستاد انقلاب فرهنگی» در خرداد ۱۳۵۹ بود. صرف نظر از وقایعی که به انقلاب فرهنگی منجر شد و آثار ویرانگر آن در اخراج صدها تن از اساتید دانشگاه و بنا نهادن سنت غیرعلمی و سیاسی «گزینش دانشجو»، بنای اسلامی شدن دانشگاهها در دهه ۶۰ استوار شد و موج دوم مطالبه برای اسلامی کردن دانشگاهها در دوره احمدی نژاد رواج یافت. هر چند پیش از احمدی نژاد نیز چنین تقاضاهایی در میان روحانیون نزدیک به آیت الله خامنهای وجود داشت و شخص رهبر و نمایندگانش با طرح عناوینی چون تهاجم فرهنگی، به ساختار علمی و فرهنگی دانشگاهها، بهویژه علوم انسانی میتاختند. اما قدرت جنبش دانشجویی و غنای اعضای هیئت علمی دانشگاهها از یک سو و فضای سیاسی و روی کار آمدن دولت اصلاحات از سوی دیگر فضای مناسبی برای اجرایی کردن چنان ایدههایی ایجاد نمیکرد. اما با روی کار آمدن احمدی نژاد، نخستین گام برای اسلامی کردن دانشگاهها از سوی شاگردان آیتالله مصباح یزدی برداشته شد.
کمتر از یک سال پس از پیشنهاد اسلامی کردن دانشگاهها از سوی آیت الله مصباح یزدی، وزیر علوم دولت احمدی نژاد در جمع استادان بسیجی در مشهد از آغاز این پروژه تحت نظر « موسسه پژوهشی امام خمینی» به ریاست مصباح یزدی خبر داد.
کمتر از یک سال پس از پیشنهاد اسلامی کردن دانشگاهها از سوی آیت الله مصباح یزدی، وزیر علوم دولت احمدی نژاد در جمع استادان بسیجی در مشهد از آغاز این پروژه تحت نظر « موسسه پژوهشی امام خمینی» به ریاست مصباح یزدی خبر داد.
پروژه اسلامی کردن دانشگاهها از جمله طرحهایی بود که مصباح یزدی در دیدار آذرماه سال ۸۶ وزیر علوم با او مطرح کرد و خواستار تلاش سریع دولت نهم در این زمینه شد.
زاهدی نیز به او قول داد که ظرف پنج سال دیگر دانشگاههای کشور را اسلامی کند. وی پس از بازگشت به تهران در اولین اقدام «شورای اسلامی شدن دانشگاهها» را احیا کرد و حجتالاسلام «روحالله شاطری» را به دبیری آن برگزید.
شورای اسلامی شدن دانشگاهها چگونه شکل گرفت؟
مقدمات تأسیس «شورای اسلامی کردن دانشگاهها» از سال ۷۰ آغاز شد و نخستین جلسه آن در ۱۱ شهریور سال ۷۶ به ریاست مصطفی معین وزیر وقت علوم برگزار شد. این شورا در واقع زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی ایجاد شد. اما از آن تاریخ تا سال ۹۲ تنها دو مصوبه داشت.
انتصاب معین به ریاست شورا و انتصاب رئیس جهاد دانشگاهی به عنوان عضو. این بدین معنی است که شورای اسلامی شدن در طول دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد تعطیل بوده و فعالیت رسمی خویش را از سال ۹۲ آغاز کرد.
شورای اسلامی شدن در طول دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد تعطیل بوده و فعالیت رسمی خویش را از سال ۹۲ آغاز کرد.
شورای اسلامی شدن دانشگاهها از ۴ کمیته، یک کمیسیون و یک کارگروه تشکیل شده. هر کمیته در زمینه موضوعاتی چون فرهنگ و تربیت اسلامی، نظام آموزشی، پژوهش و مدیریت فعال هستند. این شورا ۱۸ عضو اصلی و ۱۳ عضو مدعو دارد. وزرای علوم و تحقیقات، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رئیس کمیسیون آموزش مجلس، و تعدادی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اعضای اصلی این شورا هستند. «اقدامات پیشران سند دانشگاه اسلامی به تفکیک نظامات چهارگانه، انتخاب دبیر هیأت مرکزی جذب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ضرورت انطباق شاخصهای نظارت و ارزیابی موجود دستگاهها با شاخصهای سند دانشگاه اسلامی، برگزاری مراسم اربعین، آیین نامه اردوهای دانشجویی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و دستورالعمل اجرایی برنامههای موسیقایی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور» تازهترین مصوبات این شورا است.
پشتیبانی رهبر جمهوری اسلامی از طرح اسلامی شدن دانشگاهها
«اسلامی کردن علوم انسانی در دانشگاهها» از دغدغههای همیشگی رهبر جمهوری اسلامی بوده است. آیتالله خامنهای شهریور سال ۸۸، یعنی در روزهای اوج اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، آموزش بسیاری از رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها را عامل بیاعتقادی به تعالیم اسلامی، ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی توصیف کرد.
وی در همان سخنان گفت:«ما حتی در کتابهای درسی رشته علوم انسانی، گاهی میبینیم چیزهایی هست که درست بر ضد آن چیزی است که باید باشد. یعنی در آن، وارفتگی در مقابل بیگانه، بیعزمی در مقابل تهاجم و تسلیم در مقابل دشمن، تعلیم داده میشود! خوب، این درست نیست، این درست ضد اسلامی بودن است.»
این دغدغه البته نزد نمایندگان وی در نهادهای نظامی نیز وجود داشت.علی سعیدی نماینده ولیفقیه خامنهای در سپاه یک سال بعد از «گلایه» رهبر از در همایش «تحول علوم انسانی با رویکرد اسلامی ادعا کرد انتهای افکار ژان ژاک روسو بنبست است» و از تلاش سپاه برای پایان دادن به «بزرگترین خلأ در حاکمیت دینی» خبر داد. وی «اشکال کار» را «مبانی دانشگاهها» دانست که باید با «مبانی اسلام» منطبق شود.
تحقق وعده شاگرد به استاد
وعده زاهدی به استادش تحقق یافت و ۵ سال بعد نماینده اصفهان در مجلس خبر داد گزارش کاری «کمیته تحول علوم انسانی و اسلامی شدن دانشگاهها» در رابطه با تدوین متون درسی در رشتههای علوم انسانی در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس خوانده شده است.
پیش از او البته صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی خبر داد رشتههای روانشناسی، علوم سیاسی و مدیریت در این دانشگاه، اسلامی شده و به تأیید وزارت علوم رسیده و سایر رشتهها در انتظار تأیید هستند و سپس این اقدام در تمامی دانشگاههای ایران صورت خواهد گرفت.
در ادامه علیرغم روی کار آمدن حسن روحانی و انتصاب رضا فرجی دانا و محمد فرهادی به وزارت علوم، روند اسلامی کردن دانشگاهها شدت گرفت. این شورا در دولت روحانی چنان فربه شد که توانست به عنوان یک لابی وزیر خویش را به دولت تحمیل کند. در دولت دوم روحانی در وزارتخانه منصور غلامی جلسات شورای اسلامی شدن تداوم بیشتری یافت. غلامی پس از رسیدن به مقام وزارت با نماینده ولیفقیه در دانشگاهها نشستی در این زمینه برگزار کرد. موضوع اصلی این نشست بازنویسی «سند دانشگاه اسلامی» در شورای عالی انقلاب فرهنگی و اجرای آن بود. غلامی نیز به نماینده آیتالله خامنهای وعده داد تا جلسات شورای اسلامی کردن دانشگاهها بهطور منظم برگزار شود و استمرار یابد.
با ملاحظه چنین گردش کاری آیا برای اعضای هیئت علمی دگراندیش هنوز جایی برای شگفتی وجود دارد؟ در سالهای گذشته دست کم در دانشگاه تهران استادان بسیاری به خاطر سیاستهای اسلامی شدن مجبور به ترک تدریس و حتی مهاجرت از کشور شدند. چهرههایی چون حسین بشیریه، احمد ساعی، جلیل روشندل و دیگر نامها به بهانه بازنشستگی به اجبار کنار گذاشته شدند تا راه برای اسلامی کردن علوم انسانی در دانشگاهها هموارتر شود.
3 پاسخ
جناب علی سون ،اسلامی کردن دیوانسالاری منجر به فساد سیستماتیک آن شد ، نگرانی از این است که همین بلا هم بر دانشگاه نازل شود !
مقام عظمای ولایت ظاهرا میخواهند طرح اسلامی کردن همه چیز را جایگزین طرح مبارزه با دشمن کنند ، چون بنا به پیش بینی معظم له امریکا ظرف ۲۳ سال فروخواهد پاشید ، دو سال از پیش بینی ۲۵ ساله معظم له گذشته است !
اسلامی شدن دانشگاه ها، آموزش و کل ادارات ایران از همان روز اول آغاز حکومت جمهوری اسلامی مشهود بود. حال، اگر عدهای بخواهند مثل کبک سر در برف کرده و خود را گول بزنند مشکل آنها است. کلیه سران نظام از روز اول، اعم، از نخست وزیر، ریس جمهور، وزیر و وکیل بنحوی در این امر خطیر دست داشته و دارند. سئوال اینجاست، که اگر این مملکت امام زمان است و اسلام دین حق، پس چرا باید از اسلامی شدن دانشگاهها هراس داشت. شتر سوری دولا دولا نمیشود. این آقایان استادان که خود مروج دین مبین هستند باید الان جشن بگیرند و نه اشک تمساح ریخته و گلایه کنند
دیدگاهها بستهاند.