نبض خیس صبح

زیتون– کتاب  «نبض خیس صبح؛ سالک مدرن شرقی» نوشته‌ی «سروش دباغ» منتشر شد. متن پیش‌رو معرفی مختصری از این کتاب است که از سوی نویسنده برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته است.

***

خرسندم که « نبض خیسِ صبح: سالک مدرن شرقی»، همزمان با سالروز تولد سهراب، به همت دست اندرکاران عزیزِ نشر« بنیاد سهروردی» منتشر شد. دوستان و عزیزان علاقه مند، می توانند آنرا از طریق لینک زیر تهیه کنند. فقراتی از مقدمه این اثر به قرار زیر است:

” عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ماهمه بنده و این قوم خداوندانند

«از بخت شکر دارم و از روزگار هم». بیش از بیست و پنج سال است که با آثار سهراب سپهری، شاعر و نقاش کاشانیِ برجسته معاصر مانوسم و اشعار و نوشته های او را مکررا می خوانم. ما حصل این تاملات و تتبعاتِ درازآهنگ در آثار سپهری را در «در سپهر سپهری »و «فلسفه لاجوردی سپهری» آورده ام. افزون بر این، هر چند موضوع محوریِ دو دیگر اثرم، «حریم علف های قربت» و «آبی دریای بیکران»، حدود و ثغور سلوک معنوی در روزگار اخیر و عرفان مدرن به روایت نگارنده است ؛ در عین حال، احوال و اشعار و آراء سهراب، سالک مدرنِ شرقی، در جای جای این دو کتاب سر برآورده و به بحث گذاشته شده، که: « هم در تو گریزم ار گریزم».

«نبض خیس صبح»، پس از چهار اثر یاد شده در می رسد و متضمنِ تاملات تکمیلی ام درباره مضامینِ معنوی و اگزیستانسیلِ آثار سپهری است. چنانکه در برخی از آثار نوشتاری و گفتاری خود آورده ام، هر چند سپهری شاعر و نقاش است؛ می توان او را در زمره متفکران اگزیستانسیالیست ایرانی معاصر به حساب آورد، نظیر احمد شاملو و فروغ فرخزاد؛ که به گواهی آثارش دلمشغول مقولاتِ اگزیستانسیلی چون غم، مرگ، عشق … بوده است.

«نبض خیس صبح»، صورت منقح و ویراسته درسگفتار پانزده جلسه ای است که بهار و تابستان سال ۹۶ شمسی در «بنیاد سهروردیِ» تورنتو برگزار شد. مقولاتی چون تنهایی،امر متعالی، هیچستان، مرگ،غرب،غم،آب،آبی، بیابان، تماشا، تکنولوژی… در فصول مختلف این کتاب، به تفصیل به بحث گذاشته شده؛ همچنین، ربط و نسبت میان شعر سهراب و فروغ در یک فصل واکاوی گشته است. حسن ختام این مجموعه، صورت منقح سخنرانیِ تحت عنوان « ذهن آگاهی در هشت کتاب سپهری» در شهر هامبورگ است. در این جستار، با وام کردن برخی از مفاهیمی که درباره ذهن آگاهی در دهه های اخیر در ادبیات مربوط سر برآورده، کوشیده ام قرائت خویش از مولفه های مهم و رهگشای این مقوله را در اشعار سپهری بدست دهم.

در تقریرمطالب و مضامین این اثر، افزون بر «هشت کتاب»، به «اطاق آبی» و «هنوز در سفرم»، به تفاریق پرداخته و ارجاع داده ام؛ که به نظرم برای بدست دادن روایتی جامع الاطراف از نظام معنوی- باطنیِ سپهری، باید تمام آثارش را پیش چشم داشت و در آنها به دیده عنایت نگریست.

ناگفته نگذارم که برخی از فصولِ کتاب، پیش از این در سایت های « زمانه» و
« زیتون» منتشر شده است؛ تمام فصولِ منتشر شده،جهت انتشار در این اثر، مجددا ویرایش شده اند.اگر نبود لطف و محبت بی دریغ دوستان عزیز، ندا سقایی، زهره سعیدی و علی صنایعی؛ آماده سازی و ویرایش این اثر که ماه ها به درازا انجامید، به پایان نمی رسید.از این بابت از ایشان صمیمانه سپاسگزارم. همچنین ممنونم از سپهر زارع، مدیر فرهنگ دوست « نشر سهروردی» برای انتشار این اثر.

امیدوارم خواننده “نبض خیس صبح”، در لابلای سطور و صفحاتِ پیش رو، حدیث غریب گفتگوی نهانیِ نویسنده با سهراب، سالک مدرن شرقی را بخواند و با نشستنِ بر سر سفره سپهری، « سقفی از تناسب گلها» را ببیند و « زیر معنویت باران» قدم زند و حنجره اش از « صفات آبی شط ها» پر شود و «از دقیقه های مشجر» یاد کند و « مثل پریروزهای فکر»، تر و تازه و جوان شود:

« یک نفر آمد…
مثل پریروزهای فکر، جوان بود
حنجره اش از صفات آبی شط ها
پر شده بود.
یک نفر آمد کتاب های مرا برد
روی سرم سقفی از تناسب گل ها کشید
عصر مرا با دریچه های مکرر وسیع کرد
میز مرا زیر معنویت باران نهاد
بعد، نشستیم
حرف زدیم از دقیقه های مشجر
از کلماتی که زندگی شان، در وسط آب می گذشت.”

 

کتاب را از این آدرس می‌توانید تهیه کنید

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »