زیتون ـ مطرح شدن بحث «ضرورت احیای فرهنگ چندهمسری» در روزهای اخیر در ایران، موجی از انتقادات را متوجه نهادهای مذهبی مدافع این امر کرده است. «موسسه وطن توحیدی حیات حسنی»، که دفتر آن در شهر قم است، با انتشار یک آگهی، وعده داده است که در آبان ماه کارگاههای «مهارتهای ارتباطی خانوادههای چندهمسری» را برگزار خواهد کرد. این خبر، در کنار پوستر تبلیغاتی این کارگاهها، که چهار زن چادری شاد را در کنار یک مرد مذهبی ترسیم کرده است، انتقاد اقشار مدرن جامعه ایران را از ترویج آنچه که «سبک زندگی ارتجاعی» قلمداد میشود، در پی داشته است. در کشاکش جر و بحثهای مربوط به چندهمسری، خبر رسید که آیتالله خامنهای دستور داده است در بین کارکنان بیت رهبری، کسی حق ندارد بیش از یک همسر داشته باشد. از سوی دیگر، علی مطهری در دفاع از تعدد زوجات سخنانی گفت که انتقاد نیروهای اجتماعی مدرن جامعه ایران را متوجه وی کرد. یعنی همان کسانی که در انتخابات مجلس دهم به مطهری رای داده بودند. متن زیر گفتوگویی است با محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید قم، درباره چندهمسری و ترویج آن در جامعه ایران و نیز مسائلی چون ابدی بودن حلال و حرام دین اسلام و ازدواج سفید و مشروعیت یا عدم مشروعیت چنین ازدواجی.
متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید:
نظر شما درباره ترویج چندهمسری، که اخیراً در جامعه ایران بالا گرفته است، چیست؟
چندهمسری پدیدهای بوده متعلق به زمان قدیم. در صدر اسلام این پدیده عرف جامعه بود و قبحی نداشت. قبل و بعد از ظهور اسلام، مردان در جامعه حجاز و در بسیاری از جوامع دیگر، چند همسر داشتند. کسی هم با این پدیده مشکلی نداشت. نه مردان نه زنان. عرف، مبنای پذیرش تعدد زوجات از سوی اسلام بود. اما در جوامع کنونی، از جمله در جامعه اسلامی ایران، عرف به شدت مخالف تعدد زوجات است. تازه اسلام تعدد زوجات را به رعایت عدالت از سوی مرد منوط کرده است. یعنی اسلام علیالاصول به سود تعدد زوجات موضع نگرفته است؛ چون همه میدانند که رعایت عدالت بین چند همسر، کار دشواری است. به هر حال اگر قبلاً عرف جامعه برمیتابید که یک مرد چهار همسر داشته باشد و در تشخیص اینکه او عدالت را بین همسرانش برقرار میکند یا نه، ملاکهای عرف چندان سختگیرانه نبود، امروزه عرف جامعه چنین چیزی را نمیپسندند. عرف امروز نه نفس تعدد زوجات را برمیتابد، نه با سهلانگاری زمان قدیم درباره تحقق عدالت بین چهار همسر قضاوت میکند. به هر حال بسیاری از امور در زمان قدیم مورد تایید عرف جامعه بودند که امروزه دیگر از چنین تاییدی برخوردار نیستند.
اگر قبلاً عرف جامعه برمیتابید که یک مرد چهار همسر داشته باشد و در تشخیص اینکه او عدالت را بین همسرانش برقرار میکند یا نه، ملاکهای عرف چندان سختگیرانه نبود، امروزه عرف جامعه چنین چیزی را نمیپسندند.
علاوه بر تعدد زوجات، که پیامبر و اکثر ائمه ما به تبع عرف جامعه و تایید عرف از سوی شرع آن را پذیرفته بودند و خودشان هم بر وفق آن زندگی میکردند، مساله ازدواج با دختری که صغیر است، یعنی زیر سیزده سال سن دارد، از دیگر اموری است که در جهان قدیم خلاف عرف نبوده ولی امروزه خلاف عرف است. پیامبر اسلام با عایشه ازدواج کرد که حداکثر ده ساله بود. اما این دلیل نمیشود که ما امروز ازدواج با دختر ده ساله را جایز بدانیم. این نگاهی نادرست به دین است که بگوییم هر کاری که در زمان قدیم بلااشکال بوده، امروزه هم جایز است.
راه حلی که به فکر برخی از متشرعین جامعه ایران برای بالا رفتن آمار ازدواج و کم شدن شمار دختران مجرد رسیده، استفاده از امکان تعدد زوجات بوده. به چه دلیل فقهی یا دروندینی، میتوان مانع استفاده این افراد از چنین امکانی شد؟
دلیلش همان است که گفتم: ازدواج باید با عرف زمانه سازگار باشد. اما مساله اساسی این است که کاهش آمار ازدواج در ایران، در درجه اول دلایل اقتصادی دارد. دلایل فرهنگی هم البته در کار است. وقتی بیکاری و گرانی و تورم و قیمت بالای مسکن و ماشین و انواع مشکلات ریز و درشت اقتصادی پیش روی جوانان وجود دارد، و ازدواج به دلایل فرهنگی تبدیل شده است به یک امر شاق و پرهزینه، عجیب نیست که بسیاری از جوانان ترجیحشان ازدواج نکردن باشد. کاهش مشکلات اقتصادی و تصحیح فرهنگ ازدواج، قطعاً شمار ازدواجها را در جامعه ایران افزایش خواهد داد. الان مردان جوان برای ازدواج اول هم هزار و یک مشکل دارند و از اختیار کردن همسر اول ناتوانند ولی یک عده در حال ترویج چندهمسریاند! چندهمسری که به کار یک پسر ۲۵ ساله، که در اختیار کردن یک همسر هم در مانده است، نمیآید.
ما نمیتوانیم برای اینکه آمار ازدواج دختران مجرد را افزایش دهیم، روشی را تجویز کنیم که آمار طلاق را نیز همزمان افزایش میدهد. الان حداقل ۹۰ درصد از خانمهای ایرانی راضی به زندگی با مردی نیستند که همسر دوم اختیار کرده است
چندهمسری به کار مردانی میآید که قبلاً ازدواج کردهاند و تمکن مالی دارند برای ازدواج دوم. اما این کار عین آسیب زدن به جامعه است. مردی که همسر دارد و همسر دوم اختیار میکند، خانوادهاش را با بحران مواجه میکند. بحران روحی و اخلاقی و چه بسا حتی بحران مالی. ما نمیتوانیم برای اینکه آمار ازدواج دختران مجرد را افزایش دهیم، روشی را تجویز کنیم که آمار طلاق را نیز همزمان افزایش میدهد. الان حداقل ۹۰ درصد از خانمهای ایرانی راضی به زندگی با مردی نیستند که همسر دوم اختیار کرده است. ترویج چندهمسری یعنی ترویج طلاق و فروپاشی خانوادهها. دهها مفسده بر این امر مترتب است که عقل سلیم حکم میکند پیگیر تحقق آن نشویم. هر چند که چنین چیزی در جامعه کنونی ایران، تحققیافتنی هم نیست یا دست کم فراگیر نمیشود. امکان شرعی تعدد زوجات، معطوف به حفظ نهاد خانواده بوده نه فروپاشی انبوهی از ازدواجها. کسانی که چنین چیزی را ترویج میکنند، بدون اینکه واقف باشند، در کار لطمه زدن بیشتر به نهاد خانواده در ایرانند.
آقای علی مطهری هم از تعدد زوجات دفاع کرده است. اینکه ایشان با شعارهای دموکراتیک از مردم رای گرفته ولی الان از چیزی دفاع میکند که از نظر کسانی که به او رای دادهاند، امری ارتجاعی است، عجیب نیست از نظر شما؟
من نمیخواهم راجع به شخص خاصی اظهار نظر کنم. این سوال را خود آقای مطهری باید جواب بدهد. به هر حال آزادی بیان ایشان را باید به رسمیت شناخت. آقای مطهری نظرش این است و اظهار نظر کرده است. ولی حرف من این است که تعدد زوجات به هیچ وجه مشکل کاهش ازدواج در جامعه ایران را حل نمیکند. این مشکل ریشههای اساسی دارد. باید فکری به حال این ریشهها کرد.
کسانی که در شرایط فعلی تعدد زوجات را ترویج میکنند، میگویند چیزی به نام بحران تجرد دختران در جامعه ایران وجود دارد. دغدغهشان هم این است که دخترها قبل از ازدواج نباید رابطه جنسی داشته باشند. و چون ازدواج در جامعه ایران کاهش یافته، بنابراین باید از راه شرعی تعدد زوجات استفاده کنیم تا رابطه جنسی دختران در چارچوب ازدواج باشد. نقد این افراد به مخالفان چندهمسری این است که این مخالفان، حلال خدا را حرام میکنند و با این کار نهایتاً دختران مجرد را به گناه میاندازند.
حلال و حرامها تابع موضوع است. بخشی از موضوع هم عرف زمان و مکان است. این طور نیست که اگر ما در زمان پیامبر خدا حلالی داشتیم، تا صبح قیامت حلال است و اگر حرامی داشتیم، تا صبح قیامت حرام است. آن حدیثی هم میگوید حلال پیغمبر تا قیامت حلال است و حرامش حرام است، منوط به این است که موضوع منتفی نشده باشد. اگر موضوع منتفی شود، حکم هم منتفی خواهد شد. این بسیار حرف نادرستی است که بگوییم هر چیزی که در آن روزگار حلال بوده، امروز هم حلال است. در آن روزگار، شما اسر جنگی میگرفتید و او را برده یا کنیز خودتان میکردید. دستورش هم در قران آمده است.
حلال و حرامها تابع موضوع است. بخشی از موضوع هم عرف زمان و مکان است. این طور نیست که اگر ما در زمان پیامبر خدا حلالی داشتیم، تا صبح قیامت حلال است و اگر حرامی داشتیم، تا صبح قیامت حرام است.
اسیر گرفتن در جنگ به معنای برده کردن و به خانه خود بردن بردهها و فروختن آنها بود. هیچ اشکالی هم نداشت از نظر قرآن. و یا هر چه غنیمت جنگی بدست میآوردند، برای خودشان برمیداشتند یا بین خودشان تقسیم میکردند. ولی ما در جنگ ایران و عراق حق نداشتیم اسرای عراقی را به خانه خودمان ببریم و از آنها به عنوان برده استفاده کنیم. و یا سلاحهای عراقی را به عنوان غنیمت برای شخص خودمان برداریم. احکام مربوط به بردهداری و غنائم جنگی، تابع زمانه و زمینه خودش بوده است اما عرف امروز به ما اجازه نمیدهد آن احکام را عیناً پیاده کنیم.
در روزهای اخیر خبری هم منتشر شد دال بر اینکه آیتالله خامنهای چندهمسری را در بیت رهبری ممنوع کرده است و اگر کسی در بیت رهبری بیش از یک همسر داشته باشد، از بیت اخراج میشود. اینکه مقرراتی وضع شود دال بر ممنوعیت عملی که صریحاً مجوز شرعی دارد، خودش مشکل شرعی ندارد؟
ایشان گفته است کسانی که چنین شرایطی دارند، در خانه من کار نکنند. مثلاً یک مدیر میگوید کارکنان شرکت من کسانی خواهند بود که متاهل باشند. یعنی افراد مجرد را استخدام نکند. این شرط ضمن عقد است و هیچ اشکالی هم ندارد. یعنی خلاف شرع نیست.
در مجموع به نظر شما، «بحران تجرد دختران» راه حل اقتصادی و فرهنگی و … دارد. یعنی راه حل فرافقهی.
بله، باید مبنا را درست کرد. اولاً تنگنظریهای جامعه ما، کار ازدواج را در این جامعه مشکل کرده است. این تنگنظریها موجب شده است که بسیاری از دختران از حقوق خودشان محروم باشند. ثانیاً بسیاری از مردان گرفتار مشکلات اقتصادی و مسائل مالیاند. شما خیال نکنید که تحریمهای اقتصادی علیه ایران، فقط یک کارخانه را تعطیل میکند یا مانع ورود کالاهایی خاص به ایران میشود. این تحریمها در عمق خانوادهها اثر میگذارد. کارخانهها تعطیل میشوند و کارگران بیکار. آدم بیکار یعنی آدم بیپول.
تحریمها هزاران مشکل درست میکنند. آقایان باید امروز بروند مشکلاتشان را با دنیا حل کنند. نباید مدام با دنیا بجنگند. کشورهای گوناگون باید در کشور ما سرمایهگذاری کنند تا رونق اقتصادی ایجاد شود و کارخانهها فعالتر شوند و کار زیاد شود و مردم به آیندهشان امیدوار شوند.
یعنی آدمی که در بحران است و معمولاً به افیون و تریاک و غیره پناه میبرد. تحریمها هزاران مشکل درست میکنند. آقایان باید امروز بروند مشکلاتشان را با دنیا حل کنند. نباید مدام با دنیا بجنگند. کشورهای گوناگون باید در کشور ما سرمایهگذاری کنند تا رونق اقتصادی ایجاد شود و کارخانهها فعالتر شوند و کار زیاد شود و مردم به آیندهشان امیدوار شوند. اگر همه جوانان از نظر روانی و اقتصادی در حالت عادی قرار داشته باشند، قطعاً آمار ازادواج هم بالا میرود.
با توجه به رواج ازدواج سفید در شهرهای بزرگتر و مدرن ایران، ترویج چندهمسری قرار است به نوعی پادزهر ازدواج سفید هم باشد.
من ازدواج سفید را هنوز عرفاً قبول ندارم ولی معتقدم و خبر دارم که تالی فاسد چندهمسری بیش از ازدواج سفید است. در ازدواج سفید دو نفر مدتی با هم زندگی میکنند. اشکال ازدواج سفید این است که بین طرفین قراردادی وجود ندارد و اگر پسفردا یک بچه به دنیا بیاید، حقوقش تعریفشده نیست. بالاخره ازدواج از نظر عرف عقلا باید ثبت شود. همه جای دنیا همین طور است. آنچه در ازدواج مهم است، فقط خواندن صیغه شرعی نیست بلکه ثبت ازدواج است در یک دفتر قانونی.
من ازدواج سفید را هنوز عرفاً قبول ندارم ولی معتقدم و خبر دارم که تالی فاسد چندهمسری بیش از ازدواج سفید است. در ازدواج سفید دو نفر مدتی با هم زندگی میکنند.
ثبت ازدواج بار حقوقی قضیه را روشن میکند. ثبت نشدن ازدواج سفید، مشکل اصلی این ازدواج است. اما تعدد زوجات یا چندهمسری، مفاسد و معایب بسیار بیشتری دارد. هیچ چیز بدتر از این نیست که یک خانواده از نظر روحی و روانی و اقتصادی از هم بپاشد. چنین امری ناشی از تعدد زوجات است. وقتی همسر دوم اختیار میشود، خانواده ناشی از همسر اول دچار بحران روحی و مالی و … میشود.
بهتر نیست به جای ترویج چندهمسری، ازدواج سفید را قانونمند کنند؟
جواب دادن به این سوال در تخصص من نیست. این در تخصص روانشناسان و حقوقدانان و جامعهشناسان است.
شما در رد چندهمسری به عرف استناد کردید. آیا با استناد به عرف زمانه کنونی نمیتوان گفت ازدواج سفید یک امر شرعی است؟ بویژه اینکه طرفین هم با رضایت کامل وارد این رابطه شدهاند.
اولاً شاید عرف جامعه ما از ازدواج سفید راضی نباشد. باید آمار بگیرید. من نمیدانم عرف در این زمینه دقیقاً چه میگوید ولی معتقدم که همه عقلای عالم بر این باورند که ازدواج باید جایی ثبت شود. شما وقتی ماشین میخرید، خریدتان را در جایی ثبت میکنید ولی موقع خرید قالی، لزوماً چنین کاری نمیکنید. چون ماشین مهم است و باید مشخص باشد که این ماشین در این کشور متعلق به چه کسی است. ازدواج هم این طور است. در دنیا معمولاً قاعده بر این بوده که معاملات و داد و ستدهای مهم باید ثبت و ضبط شوند تا بار حقوقیشان تعریف شده باشد.
در تشخیص عرف جامعه، نمیتوان حکم متولدین دهههای مختلف را جداگانه صادر کرد؟ ازدواج سفید که برای متولدین دهههای ۳۰ و ۴۰ شمسی خلاف عرف محسوب میشود، برای متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ خلاف عرف نیست. یعنی یک حکم کلی برای عرف صادر نکنیم.
نه، ازدواج سفید یعنی یک دختر باید یک پسر شش ماه یا چهار ماه زندگی کند. درست است؟
نه، شاید هم شش سال زندگی کنند.
شاید؛ ولی معلوم نیست که شش سال زندگی کنند. هیچ قراردادی نبستهاند. وقتی قراردادی نبستهاند، آن پسر هر وقت دلش خواست میتواند دختر را ول کند و برود. در یک زندگی موقت ششماهه، پسر دختر را از باکرگی میاندازد و این در عرف جامعه ما ناپسند است. در این صورت، به نظر شما، چه تضمینی برای آینده این دختر وجود دارد؟ دوباره چه کسی میآید با این دختر زندگی کند؟ آن پسر که میرود با کس دیگری زندگی میکند.
آن دختر هم میرود با فرد دیگری زندگی میکند.
شاید در جامعه ما، دیگران به آن دختر بگویند تو با فلانی بودی و دیگر باکره نیستی یا بچه داری. یعنی دیگر کسی او را نخواهد.
من به شما اطمینان میدهم پسران متولد دهه ۷۰ که ازدواج سفید را قبول دارند، این چیزها را به چنین دختری نمیگویند.
من اصلاً در این مساله نظر نمیدهم چون نمیدانم و قصه برایم روشن نیست.
مشکل این جاست که نگاه خودتان هم در این زمینه سنتی است. یعنی بر باکرگی تاکید میکنید و میگویید پسر دختر را رها میکند و میرود.
نه آقا، عرف جامعه ما این است. جامعه ما که جامعه کانادا نیست؛ جامعه ایران است. در جامعه ایرانی، نود درصد خانوادهها روی این موضوعات حساسیت دارند. شما اگر بخواهی پسرت را زن بدهی، نمیروی سراغ یک دختر بیوه که شش ماه با یک مرد دیگر زندگی کرده است. نمیروی! سراغ دختری میروی که بکر بوده و در خانه پدری بوده و با کسی هم نبوده. چنین دختری را به عنوان عروس خودت انتخاب میکنی. این در ایران یک واقعیت اجتماعی است و نمیتوان منکر آن شد.
ولی من فکر میکنم شما بر اساس عرف دوران جوانی خودتان این نکات را مطرح میکنید. یعنی عرف متولدین دهه ۱۳۳۰. متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ واقعاً نگاهشان با شما متفاوت است.
من برایم روشن نیست. ازدواج اصلاً یک مقوله شرعی نیست. ازدواج مثل غذا خوردن است. ازدواج یعنی انتخاب یک همسر بر اساس نیاز فطری
نه، من معتقدم عرف جامعه ما هنوز ازدواج سفید را قبول نمیکند.
اگر عرف جامعه ازدواج سفید را قبول کند، این ازدواج از نظر شما شرعی است؟
من برایم روشن نیست. ازدواج اصلاً یک مقوله شرعی نیست. ازدواج مثل غذا خوردن است. ازدواج یعنی انتخاب یک همسر بر اساس نیاز فطری. قانون عقلا این است (و شرع هم با این قانون همراهی کرده) که ازدواج باید جایی ثبت و ضبط شود. بنده شخصاً به ازدواجی که جایی ثبت و ضبط نشود، اعتقادی ندارم و آن را به رسمیت نمیشناسم. ازدواج سفید هنوز در غرب هم امتحان خودش را پس نداده است.
با توجه به مخالفت جمهوری اسلامی با ازدواج سفید و آنچه که بحران تجرد دختران قلمداد میشود، به نظرتان مدافعان چندهمسری میتوانند تعدد زوجات را در ایران ترویج کنند؟
ممکن است آن را ترویج کنند ولی پذیرفته و محقق نمیشود. نه جامعه تعدد زوجات را میپسندد نه نظام. چندهمسری تالی فاسد زیاد دارد. میآیید چهار تا دختر را شوهر دهید، ده تا خانواده را به هم میریزید.
8 پاسخ
حل مشکل یتیمان نه اجازه دادن به چند همسری
آیه ۳ سوره نساء وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا۟ فِى ٱلْیَتَاٰمَىاٰ فَٱنکِحُوا۟ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثْنَىاٰ وَثُلَاٰثَ وَرُبَاٰعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا۟ فَوَاٰحِدَهً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَاٰنُکُمْ ذَاٰلِکَ أَدْنَىآٰ أَلَّا تَعُولُوا۟
آیه ۳ که بعد از آیه ۲ واقع شده برای حمایت از یتیمان آمده است بنابراین طرح این آیه برای حل مشکل یتیمان است نه اجازه دادن به چند همسری
جمله{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا۟ فِى ٱلْیَتَاٰمَىاٰ فَٱنکِحُوا۟ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثْنَىاٰ وَثُلَاٰثَ وَرُبَاٰعَ } جمله شرطی است إِنْ (ادات شرط) بمعنای اگر
خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا۟ فِى ٱلْیَتَاٰمَىاٰ ( شرط ) بمعنای= بر حذر بودید که سهم(اقتصادی وعاطفی و…) یتیمان را نپردازید.
فَ رابط بین شرط و جواب شرط . اگر جواب شرط جمله طلبی باشد فَ بر سر جواب شرط می آید. به معنای پس
انکِحُوا۟ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثْنَىاٰ وَثُلَاٰثَ وَرُبَاٰعَ (جواب شرط)
آنچه پسند شما است دو سه چهار از زنان(مادر یتیمان) به نکاح آورید.
شرط و جواب شرط خود یک جمله است.
حکم به چند همسری بدون داشتن شرط مذکور در آیه(حل مشکل یتیمان) تحریف از نص و افتری به نازل کننده وحی است .
ازدواج یک قرارداد بین مرد و زن ،( و در غرب بین دونفر!) است. میتوان شرایط مورد قبول دوطرف گذاشت.
در غرب و شرق مدرن، چند همسری وجود دارد. البته درمیان مورمون ها، ساکنان ایالت یوتا در آمریکا، این رسمی است.
در جامعه بحران زده ما، چند همسری برای آنانکه بتوانند و مشکلی نداشته باشند و همسر اول را قانع کنند، یک راه حل برای مشکل خانم های بدون ازدواج است.
راه حل درست و شرعی و قانونی اگر ارائه نشود، مشکلات، خود را تحمیل کرده و به نتایج بدتری میرسیم.
آفرین بر شما جناب فاضل میبری ای یکی رو صحیح می فرمایید
خدا به دادمون برسه با این قوانین مسخره ی زن سالاری در غرب. خیلی عقده دارند. کلا داغونن. تک وادلی و هم جنسی و…
خواهشمند است سانسور نکنید و خبر را از صفحه برندارید.
این همه بحث و دعوا نکنید. همه قوانین را خود بشر نوشته است.
چه چیز خوب هست و چه چیز بد هست.
در بسیاری از کشورهای خارج حق و حساب را یک گناه بسیار بزرگ مبدانند اما در این کشور عرف شده و همه براحتی انجام میدهند.
پیامبران و رهبران بزرگ این قدرت را دارند که عرف را تغببر دهند یا عرفی
جدید با مترقی تر ایجاد کنند
پیامبر در ان زمان و با ان توحش عرف زنده بگور کردن را منسوخ کرد و عرف چند همسره را ایجاد کرد.
در ان زمان که نمبتوانست اپولو یا شاتل فضایی طراحی کند و انتظار ببش
از این هم نباید داشت.
حکومت غرق در فساد مالی و جنسی مردم را سرگرم بحث های بیهوده و حاشیه ای نموده است.
اما بجای این بحث های بیهوده به پرونده های فساد های مالی و جنسی و امثال طوسی ها رسیدگی کنید
بجای این کارها ان متولی دین که غیرقانونی بر پست دادستانی کل کشور تکیه زده و پرونده ها را گزبنشی بیرون میکشد و مرتب در حال نقشه کشیدن برای مردم هست یخه او را باید گرفت.
کرباسچی شهردارپاکدست تهران را شکنجه کردند. برای نجفی برنامه ریزی
کردند و………و چند ده هزار پرونده فساد را مختومه کردند.
یک مشت خیانتکار و وابسته به بیگانگان بر جان و مال و زندگی مردم
حاکم شده اند.
فاضل میبُدی:نه آقا، عرف جامعه ما این است. جامعه ما که جامعه کانادا نیست؛ جامعه ایران است. در جامعه ایرانی، نود درصد خانوادهها روی این موضوعات حساسیت دارند.
ایشان قطعیت آمار نداشته نود درصد می دهد،که قابل اعتنا نیست.درمورد کانادا زیرساخت های قانونی و اجتماعی و حمایتی فراهم شده است.کودک مال مادر است.دولت از مادر حمایت می کند و اگر مادر مجبور به ترک کار شود دولت تادوسال حقوق می پردازد و کودک جداگانه برایش پرداخت میشود تا سن هجده سالگی.ضمناً پدر جداگانه مسؤل هزینه های فرزند است،و براساس شفافیت مالی فرار از زیربار مسؤلیت غیر ممکن است.«حساب بانکی ،درآمد های پرداختی با چک،پرداخت مالیات دولت و مالیات استانی و سهم بازنشستگی و سهم صندوق بیمه بیکاری و پرداخت مالیات سالانه اضافی بر درآمد معمولی که باید فرم های آن توسط شخص و یا حسابدار رسمی پرشده و برای دولت ارسال شود که معمولاً اینترنی است» راه گریزی از پرداخت ها،نیست و مسائل مالی باید شفاف باشد.اگر یک دلار جابه جایی شده باشد طبق اظهار نامه مالیاتی،بایدباز پرداخت شود به دولت ،یا بازگردانده می شود به ذی حق.
دولت های غربی ازطرف ضعیف«مادر و کودکش» حمایت می کند.در اسلام برعکس طرف ضعیف مورد ظلم مضاعف قرار می گیرد.برای نمونه در مورد کودکی که حاصل ازدواج نیست،اسلام اورا که درحلقه ضعیف جامعه قرار دارد مجازات میکند وولدالزنا مینامد و محروم از هرگونه روابط اجتماعی و شغلی و تحصیلی و دینی قرار می دهد.از داشتن شناسنامه هم محروم است.«ازنظر شرعی مرده است».
در غرب وحشی،شناسنامه کودک زیر نام مادر درج می شود نه پدر.امروزه علم ثابت کرده است توارث ژنتیکی،در درازای ژن مادر و مادر بزرگ مادری است.بنا به مفهوم بیانات جناب میبدی ،مقررات عرف اسلام متعلق به هزار پانصد سال قبل است وهمه موارد آن قابل استناد و اجرا نیست.در برخورد بادگر اندیشان هم متاسفانه همین ظلم جاری است.«با توسل به طنز آقای ظریف؛ماخود اینرا انتخاب کرده ایم و به آن افتخار می کنیم».
در جوامع غربی خصوصاً کانادا،ظرف رواداری آنقدر بالا است که افراد فقط ازنظر انسانیت هست که مورد توجه اند نه نام و دین و نژاد و رنگ و جنسیت، و از کجا آمده اند و چه لحجه ای دارند.احترام به زنان و کوکان غیر قابل باور است.هیچ کودکی مورد ظلم و گرسنگی قرار ندارد.اگر صدای اعتراض زنی بلند شود،پُلیس و مردم فوراً برای دفاع حاضرند. پوشش اختلاف خانوادگی دعوای زن و شوهری و انواع دیگر بهانه ها برای فرار از مسؤلیت پذریفتنی نیست.
نمونه خوبی در این مورد خاص ازنسل دوم صدر اسلام هست که در مورد یکی ازفرمانداران اسلام در ایران است«جدای از عملکرد آن شخص» در تائید بیانات جناب میبدی؛مسلمین شیعه برای تحقیر آن حاکم وی را بانام مادرش مورد طعن قرار می دادند.چون مادرش شیرازی بود و زمان حکمرانی پدرش بدنیا آمده بود؛برای تحقیر نژاد ایرانی مادرش شیعیان وی را«ابن مرجانه »فرزند مرجان می خواندند.باپوزش از طولانی شدن کامنت،تقاضای نقدش رادارم تا بیاموزم.
سلام بنده به عنوان یک زن ایرانی شاغل که دو فرزند رو با خون دل بزرگ کرده ام و سر پناهی دارم برای روزهای پیری و باز نشستگی اینک بیایم و د ودستی تقدیم دیگری کنم وجدانا انصاف و مروت هست؟اگر بخواهد همسرم زن دیگری اختیار کند حق و حقوق شرعی و قانونی بنده رو تمام کمال بپردازد آن وقت من آزاد و ایشون آزاد و دو طفل معصوم هم بی سر پناه و بی پناه.به عقیده بنده فرزندان حتی بعد از ازدواج هم به مامنی به نام خانه پدری نیاز دارند که به آنجا پناه ببرند ترو خدا با ای ده های مزخرف زندگی مردم رو به آتیش نکشید.
عجب روزگاری است؛
محمدتقی فاضل میبدی «عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید قم» معتقد است عایشه در زمان ازدواج با پیامبر حداکثر ده ساله بوده است!!!
همچنین اعتقاد دارد که تعدد زوجات و ازدواج با اطفال تابع عرف زمانه است! اگر فهم این آدم از دین با این پسوندهای پرطمطراق همین باشد که بر زبان آورده، فقط می ماند یک سؤال: چرا محمد (ص) با عرف زمانهی خود یعنی زنده بگور کردن دختران به مقابله برخاست؟! مگر این کار مطابق با عرف زمانهی محمد نبود؟!
اینکه رسول الله (ص) برای شروع تربیت مردم، دست ایشان را گرفت و آرام آرام ایشان را در مسیر هدایت قرار داد با آنچه که ایشان به عنوان «عرف» می خواهد به خورد ما بدهد فرق دارد.
اگر مسائلی مثل کنیز گرفتن در اسلام آمده، درست است که جامعهی بدوی جاهلیت برای ترک چنین عادتی نیاز به یک سری قواعد مقدماتی دارد اما این به این معنا نیست که بگوئیم اسلام مجوزی برای برده داری به پیروانش داده است و گرنه چه تفاوتی است میان محمد (صلوات الله علیه) و چنگیز و نرون و … ؟
پیامبر (ص) دست انسانها را گرفت، تا جائی آورد، راه را به ایشان نشان داد و آنها را بر سر مکتب و مدرسه نشاند؛ ادامه تحصیل بر عهدهی آدمیان است. اما حرف این آقا مثل این است که بگوئیم چون معلم کلاس اول در مقابل شیطنت طفل نوآموز خود قربان صدقهی او می رود، پس معلم کلاس دوازدهم هم باید همین کار را بکند! وقتی هم از او بپرسیم چرا چنین واکنشی به شاگرد هیجده سالهی خود می دهی بگوید چون شیطنت کردن در زمان معلم کلاس اول «عرف» بوده است!
این نواندیش دینی ماست! این اصلاح طلب ماست. با چند همسری مخالف است اما نه بخاطر روح دین بلکه بخاطر اینکه عرف نیست!
این آدم نه تعدد زوجات پیامبر را به درستی فهمیده، نه سیرهی اهل بیت را و نه هدف تربیتی ایشان را و هنوز نمی داند که «عرف» بودن، قبح را از بین می برد ولی «حقانیت» نمی آورد.
شگفت انگیز است که هنوز مقالهی شهید مطهری که چهل سال پیش ترور شد، از تراوشات ذهنی این به اصطلاح اصلاح طلب ما اصلاح طلبانهتر است.
سوای از همهی مشکلاتی که استبداد برای ما درست کرده، این شکاف بین نسلی و عقبماندگی کسانی که یک روز مردم به آنها امید پیشرفت داشتند از جامعه، از دانش، از فهم جدید و از معضلات روز، خودش حدیثی است پر آب چشم.
خدا به ما رحم کند.
دیدگاهها بستهاند.