زیتون ـ مهسا محمدی: «مسعود عشق کاشته باشد یا نفرت یکی از سیاستمداران و رهبران کم نظیر جهان بوده است» این را ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار و نویسنده کتاب تازه منتشر شده «فرمانده مسعود» درباره احمدشاه مسعود، فرمانده مجاهدین افغانستانی میگوید.
در حافظه جمعی ایرانیان به احمد شاه مسعود یا چنانچه شهرت یافته؛ «شیر دره پنجشیر» نگاه مثبتی وجود دارد. این از لقبی هم که به او داده شده پیداست. اساسا نماد مقاومت است، حال در برابر «کمونیست»ها باشد یا طالبان.
بنییعقوب در بخشی از کتاب در پاسخ به سوال «نسرین مسعود»، کوچکترین دختر مسعود که از او پرسیده چرا تصمیم گرفته درباره پدر او کتاب بنویسد، میگوید:«پدرت را از سالها قبل میشناختم، یعنی اخبارش را همیشه دنبال میکردم روزنامههای ایران به او میگفتند، «شیر دره پنجشیر» و بعدها که به افغانستان سفر کردم دیدم مردمتان دربارهاش بسیار صحبت میکنند. دوست داشتم مسعود را بیشتر بشناسم. او که بوده و چه خصوصیاتی داشته که این همه دربارهاش حرف میزنند.»
کتاب در مجموع نگاهی مثبت به احمدشاه مسعود دارد و شاید همین نگاه است که صدای منتقدان و مخالفان او را درآورده است.
بنی یعقوب در پاسخ به این انتقادات به «زیتون» میگوید هر چند برای نوشتن کتاب با نزدیکان، خانواده و دوستان احمد شاه مسعود حرف زده است، اما سعی کرده همه انتقاداتی که به این فرمانده و «قهرمان» ترور شده به دست طالبان وجود دارد را در قالب سوال درآورده و از آنان بپرسد. چرا که به گفته او دیگر خود مسعود نبود تا بتوان در مقام سوال و توضیح خواستن از او برآمد.
نویسنده کتاب در اینباره میگوید:«برخی مخالفان مسعود از هَزاره ها و شیعیان افغانستان هستند که او را متهم میکنند به جنایت درباره هَزارهها در جنگهای افشار، جنگهای داخلی افغانستان.»
این روزنامهنگار تاکید دارد، زمانی که در سال ۱۳۸۱ شروع به گفتگو با اطرافیان و دوستان مسعود کرد یا وقتی که تصمیم گرفت درباره مسعود کتاب بنویسد این تصور را نداشته که لزوما درباره کسی مینویسد که محبوب همه هست، او میافزاید:« قرار نیست ما وقتی درباره کسی کتابی مینویسیم صددرصد قبولش داشته باشیم و قرار نیست فقط درباره افراد محبوب بنویسیم.»
به گفته بنییعقوب برای بسیاری در شرق، مسعود یکی از آخرین چریکهای دنیاست، چگوارای شرق. او میگوید:« با وجود این من همه تلاشم را کردم که در این کتاب از منتقدین غفلت نکنم و انتقادات را به صراحت مطرح کردم. روش من در نگارش این کتاب انجام مصاحبههای عمیق بود، درباه همان جنگهای داخلی افغانستان موسوم به جنگهای افشار، کامل و دقیق سوالات و انتقاداتی که درباره مسعود بوده را مطرح کردم و با وسواس از آنان خواستم پاسخ دهند و آن را کالبدشکافی کردم.»
نویسنده، در گفتگو با «زیتون» منتقدانش را دعوت کرده که مصاحبهاش با مصطفی کاظمی و محمد حسن جعفریان را بخوانند. کاظمی از شیعیان افغانستانی است که در ابتدا در گروه مخالف مسعود و از یاران علی مزاری در حزب وحدت اسلامی بود، او بعدها به جبهه مسعود پیوست. کاظمی یک سال پس از گفتگو با بنییعقوب در سال ۱۳۸۶ در یک انفجار انتحاری در شهر بغلان کشته شد.
از مشهد تا پنجشیر
فارغ از انتقادات، کتاب «فرمانده مسعود» ساختار روایی روان و خوشخوانی دارد، با توصیفاتی دقیق و جزئی از افغانستان و دره پنجشیر، محل زندگی و فعالیت احمد شاه مسعود. روایت وضعیت خانواده او در گذشته و حال که با حضور نویسنده در جمع خانواده، تصویری روشن از آن به خواننده داده میشود.
همزمان شناختی از جغرافیا و فضای کلی حاکم بر بخشی افغانستان به دست میدهد که در آن به گفته صدیقالله توحیدی، روزنامهنگاری که نویسنده را در مسیر همراهی میکرد، برخلاف کابل «مسیر تروریستهای انتحاری» نیست.
با وجود این همزمان نگرانیهای امنیتی خانواده احمدشاه مسعود از گرفتن عکس و انتشار آن، حضور مردان مسلح در اطراف محل زندگیشان نشان از ناامنی خزیده زیر پوست پنجشیر آرام و زیبای توصیف شده در کتاب دارد.
کسب اجازه از احمد مسعود، پسرخانواده برای مصاحبه با مادر و خواهرانش و ورود به «اندرونی» خانه هم شاید گویای ریشهداری سنت در این خانواده «مدرن شده» است که حالا دخترانش در مصر پزشکی میخوانند. زندگی پیشین آنان در ایران و در واقع رشد و پاگرفتن خانواده احمدشاه مسعود در مشهد هم میتواند برای مخاطب ایرانی جذاب باشد.
بجز دوستان و خانواده احمد شاه مسعود در این کتاب با مستندساز ایرانی، محمدحسین جعفریان و هیرومی ناگاکورا، عکاس ژاپنی هم گفتگوهایی انجام شد. این گفتگوها روایت فاصلهدارتری از منظر غیرافغانستانیها از شخصیت مسعود به دست میدهد. این در حالی است که هر دو آنان با مسعود از نزدیک دیدار و مراودت داشتند و پیش از این پروژههایی را با محوریت این شخصیت افغانستانی به انجام رسانده بودند. در کتابِ بنییعقوب از عکسهای کتاب «ای شیر آسوده بخواب» ناگاکورا استفاده شده است.
علیرضا شیری، روانشناس و استاد دانشگاه درباره این کتاب در حساب اینستاگرامش نوشته: «کتاب حیرت آوریست « فرمانده مسعود» زیرا روایت زندگى احمدشاه مسعود، فرمانده دره پنجشیر را از زبان نزدیکانش نقل میکند…در کتاب از مصاحبه نویسنده با آقاى جعفریان، خبرنگار ایرانى که بهترین مستندها را درباره مسعود ساخته است، در می یابیم که از تجارت زمرد، پول جنگ را تامین میکرده است ولى به جعفریان توصیه میکند که به ما پول اسلحه ندهید بلکه هزینه کنید در کابل زبان فارسى را توسعه دهید تا طالبان شکست بخورند! چنین نگاه عجیبى به فرهنگ داشته است »
تاریـخ قضـاوت مـیکند
همزمان با نگارش و انتشار کتاب «فرمانده مسعود» در ایران کتاب دیگری هم در ایتالیا با محوریت این فرمانده افغان با عنوان «مسعود، تصویر صمیمی از یک رهبر افسانهیی افغان» منتشر شد. نویسنده خانم مرسیلا گراد از امریکای جنوبی است.
احمد ولی مسعود (برادر احمد شاه مسعود) در صفحه فیسبوکش درباره انتشار همزمان این دو کتاب به قلم دو زن در گوشه دنیا نوشته است:« تاریخ قضاوت میکند، یعنی همین. نویسندهگان و تاریخ نگاران شناخته شدۀ جهان که دارای آثار ماندگار در سطح جهان میباشند و از حبوبُغض افغانی و جعل تاریخ به دوراند، واقعیتهای کشورها را با بینش و نگارش علمی به تصویر میکشند و به اندوختههای بشریت اضافه مینمایند. برای ماندگار شدن تاریخ، باید به واقعیتهای تاریخی پرداخت تا نسل اندر نسل در حافظۀ ملی و وجدان بشری نهادینه گردد.»
5 پاسخ
ایرانیها عمدتا یک نگاه یکطرفه و تا حدودی متعصبانه به تاریخ جنگهای داخلی افغانستان دارند. ستایش ایشان از احمدشاه مسعود یکی از جنگجویان یا به قولی جنگسالاران افغانستان هم حاکی از همین نگاه است. ناگفتهها درباره مسعود زیاد اسات از جمله انحصار قدرت در دوره ایشان و ربانی و حادثه افشار. نوع حکومتداری دوره آقای ربانی به همکاری مسعود باعث سقوط حکومت مجاهدین و تشدید جنگهای داخلی شد. فرصتی که تبدیل به بحران شد. هر چند عوامل دیگر نیز در این اتفاق دخیل بودند. به هر حال مسعود را باید با آثار کارهایش قضاوت کرد و نه تنها مصاحبه با خویشاوندانش.
ایرانیها عمدتا یک نگاه یکطرفه و تا حدودی متعصبانه به تاریخ جنگهای داخلی افغانستان دارند. ستایش ایشان از احمدشاه مسعود یکی از جنگجویان یا به قولی جنگسالاران افغانستان هم حاکی از همین نگاه است. ناگفتهها درباره مسعود زیاد اسات از جمله انحصار قدرت در دوره ایشان و ربانی و حادثه افشار. نوع حکومتداری دوره آقای ربانی به همکاری مسعود باعث سقوط حکومت مجاهدین و تشدید جنگهای داخلی شد. فرصتی که تبدیل به بحران شد. هر چند عوامل دیگر نیز در این اتفاق دخیل بودند. به هر حال مسعود را باید با آثار کارهایش قضاوت کرد و نه تنها مصاحبه با خویشاوندانش.
سلام برشما دوست عزیز
عامل عمده بحرا ن در کابل و در مجموع افغانستان مسعود نه بلکه گلبدین حکمتیار یک ادمی تمامیت خواه و وعده خلاف بود. که طبق اسناد و براهین بدست امده از ای اس آی و سیا گلبدین غلام حله بگوش آی اس آی در تبانی با نجیب میخواستند قدرت را غصب کرده و دیگر مجاهدین را کنار بزنند. اما شرایط خلاف میل شان رقم خورد و قدرت بدست مسعود و ربانی افتاد. شورای اهل حل و عقد تشکیل شد تا زمینه برای یک انتخابات سالم و همه شمول فراهم شود. ولیآی اس آی با مزدوران و ایادی شان نگذاشتند مردم افغانستان در صلح و صمیمیت زندگی کنند. اگر بخود زحمت دهید و به آرشیف ها مراجعه کنید حتی تماس های مخابروی گلبدین و مسعود موجود هست که هر ذهن آگاه و عاری از تعصب برجقانیت طرف قضاوت میکند.
شما دوست ارجمند را تشویق به مطالعه و تحقیق بیشتر میکنم چون مطالعه و تحقیق پرده های مختلف را از جلو جشمانمان دور میکند.
با مهر
رحیمی
با سلام بخواننده گرامی–جنگ سرد بقول دکتر پطروس غالی( دبیر کل سابق سازمان ملل) دردنیا یک جنگ بود دو طرف داشت امریکا و شوروی وما ها درهرگروهیکه بودیم دانسته یا ندانسته در این یا دران اردوگاه نقش ایفا میکردیم مسلم است فقیران گرسنگان اسیب دیدگان استعمارو…..در یکطرف و صاحبان زمین و رعیت وبرده و سرمایه یکطرف دیگر که اصطلاحا انرا جنگ بین شرق – غرب یا شمال – جنوب یا فقیرو -غنی و بالاخره سوسیا لیسم -سرمایه داری نام نهادند حال احمد شاه مسعودرا کجا بمانند خیلیها بر سر کار گذاشتند خواننده گرامی قضاوت کند !
الا احمد شاه مسعود
شهادتت بس زود بود
الا شیری در پنجشیر
با شر شدی بس درگیر
طالب های دست خرید
که صلح دادند خود نوید
اندر زی مخبران
بکشتندت ناگهان
عروج کردی به مینو
با حق گشتی روبرو
نک شاهدی امت را
الحمدلله ربت را
دیدگاهها بستهاند.