زیتون– جمعی از فعالان ملی مذهبی ضمن صدور بیانیهای نسبت به اعتراضات اخیر ایران واکنش نشان دادند.
به گزارش «زیتون» در این بیانیه آمده است که فاصله اعتراضات خودانگیخته مردمی مرتب کوتاه تر می شود، همانگونه که آستانه تحمل مردم عاصی پایین تر می آید و نقطه ثقل اعتراضات از طبقه متوسط به اقشار کم در آمد منتقل می گردد. اگر در دی ماه ۹۶ عمدتا شهرهای کوچک صحنه اعتراض بودند، این بار برخی شهرهای بزرگ نیز وقایع مشابهی را تجربه کردند. ریزش دهک هایی از طبقه متوسط به طبقات پایین تر، همچنین تلفیق اعتراضات نسل جوان با اعتراضات اقشار کم درآمدتر، سیمای تازه تر و رادیکال تری از شکاف مردم و حاکمان را در برابر دیدگان همگان قرار داد.
امضا کنندگان این بیانیه تاکید کردند که در امتداد نقدهای گذشته خویش بر سیاست داخلی حاکمان که برخلاف وعده های اولیه انقلاب به جای آزادی و عدالت، استبداد و فقر و تبعیض به ارمغان آورده و نیز نقد مکررمان به سیاست خارجی تنش زا و تقابلی به جای سیاست خارجی تعاملی (با جهان و منطقه) و مبتنی بر منافع ملی و توسعه اقتصادی؛ ضمن محکوم کردن سرکوب اعتراضات اخیر و اعلام انزجار از خونریزی ده ها نفر از هموطنان معترض مان، امیدواریم این بار حاکمان صدای اعتراض مردم را تا دیر نشده بشنوند و به تجدید نظر بنیادی در رویکردهای شان بپردازند.
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
شوک افزایش ناگهانی قیمت بنزین همچون نیشتری بر نارضایتی انباشته شده انبوهی از مردمان جای جای کشورمان بود و بغضی را ترکاند که از مدت ها قبل بسیاری از جامعه شناسان، اقتصاددانان، فعالان سیاسی و مدنی پیش بینی اش می کردند.
فاصله اعتراضات خودانگیخته مردمی مرتب کوتاه تر می شود، همانگونه که آستانه تحمل مردم عاصی پایین تر می آید و نقطه ثقل اعتراضات از طبقه متوسط به اقشار کم در آمد منتقل می گردد. اگر در دی ماه ۹۶ عمدتا شهرهای کوچک صحنه اعتراض بودند، این بار برخی شهرهای بزرگ نیز وقایع مشابهی را تجربه کردند. ریزش دهک هایی از طبقه متوسط به طبقات پایین تر، همچنین تلفیق اعتراضات نسل جوان با اعتراضات اقشار کم درآمدتر، سیمای تازه تر و رادیکال تری از شکاف مردم و حاکمان را در برابر دیدگان همگان قرار داد.
منتسب کردن اعتراضات خودانگیخته به بیگانگان و بعضی گروه ها و گرایش های سیاسی متاسفانه بار دیگر نشان داد که حاکمان نمی خواهند چشم بر واقعیاتی که در کشور می گذرد و گوش بر صدای اعتراض مردم جان به لب رسیده باز کنند.
جامعه ایران اینک حالتی ملتهب دارد و فشارهای اقتصادی و اجتماعی روزافزون سایه اعتراضاتی شبه انقلابی را بر سایه کشور دامن گستر کرده است. خشونتی که علیه معترضان اعمال شد بی سابقه بود. شلیک های مستقیم آتشین و خونریزی به محابا تعداد کشته ها را سه رقمی و تعداد مجروحین را به شدت بالا برده است. خشونتی که بکار برده شد معنایی جز بکار بردن شیوه تکراری «النصر بالرعب» ندارد. خشونت عکس العملی مردم معترض نیز روز به روز بیشتر می شود. اعتراضات خودانگیخته در همه جای جهان مخصوصا وقتی بخش مهمی از معترضان را جوانان عاصی تشکیل می دهند همیشه با اندازه ای از خشم و خشونت و تخریب همراه است. حکومت های متکی بر خرد و تجربه کارشناسی تلاش می کنند با مدارا و مدیریت و درک علل و منابع ایجاد نارضایتی و خشم، این نوع رفتارها را تحمل و مدیریت کنند. اما متاسفانه در کشور ما در روندی معکوس خشونت های مشکوکی نیز اتفاق می افتد که معنایی جز ایجاد فضای مناسب برای توجیه سرکوب ندارد. در این میان بعید نیست که برخی جریانات سیاسی افراطی داخلی و خارجی نیز بخواهند از این فرصت ها بهره برداری خاص خودشان را داشته باشند. اما این امر جز حاشیه ای ناچیز بر متن اصلی اعتراضات خودجوش و به حق مردمان ناراضی و عاصی نیست.
ما امضاکنندگان این بیانیه ضمن همدلی با اعتراضات اقشار کم درآمد به فقر و فساد و تبعیض تاکید می کنیم خشونت ورزی حاکمان هر لحظه راه اصلاح مسیر را بر آنان خواهد بست. ما حسن روحانی پیمان شکن با مردم را نیز در تشدید تنش و سرکوب معترضان سهیم می دانیم.
ما معتقدیم بهترین و ملی ترین راه برای مطالبه گری تغییرخواهانه پرهیز از خشونت توسط معترضان است. مطالعات در باره تجارب مختلف در نقاط گوناگون جهان نشان داده است که جنبشهای خشونت پرهیز چهار برابر جنبشهای همراه با خشونت می توانند دیگر مردمان را به خود جذب کنند و این نوع اعتراضات دو برابر شانس موفقیت دارند. ضمن آن که اعمال خشونت می تواند حربه مهمی برای حاکمان برای سرکوب این اعتراضات و جنبشها باشد. به همین خاطر است که حکومتهای استبدادی خود به صورت هدایت شده به این نوع خشونتها دامن می زنند.
اینک حاکمان ایران بر سر دوراهی تاریخی مهمی قرار دارند: یا به مسیر گذشته سیاست داخلی و خارجی شان که منبع اصلی ایجاد فقر و فساد و تبعیض و نارضایتی فزاینده اقشار مختلف مردم است و نیز روش های قبلی امنیتی و خشن برخورد با نارضایتی ها ادامه دهند و یا به تغییر بنیادی این سیاست ها تن دهند.
ما جمعی از فعالان ملی- مذهبی در امتداد نقدهای گذشته خویش بر سیاست داخلی حاکمان که برخلاف وعده های اولیه انقلاب به جای آزادی و عدالت، استبداد و فقر و تبعیض به ارمغان آورده و نیز نقد مکررمان به سیاست خارجی تنش زا و تقابلی به جای سیاست خارجی تعاملی (با جهان و منطقه) و مبتنی بر منافع ملی و توسعه اقتصادی؛ ضمن محکوم کردن سرکوب اعتراضات اخیر و اعلام انزجار از خونریزی ده ها نفر از هموطنان معترض مان، امیدواریم این بار حاکمان صدای اعتراض مردم را تا دیر نشده بشنوند و به تجدید نظر بنیادی در رویکردهای شان بپردازند.
پذیرش حق انتقاد و اعتراض از جمله اعتراض مدنی خیابانی اولین قدم در راه این تغییر است. همانگونه که صندوق رای در دو دهه اخیر در برخی موارد از جدال برای تقسیم قدرت به عرصه ای برای ابراز و احراز تمایل مردم و رای اعتراضی آنان تبدیل شد، عرصه خیابان نیز از منظری تحول خواهانه می تواند از صحنه دوگانه «یا خودنمایی موافقان حکومت و یا عرصه حرکت برای سرنگونی قدرت» بیرون بیاید و به عرصه طرفداران تغییر و اعتراض مدنی آنان تبدیل گردد. همه نیروهای سیاسی و مدنی باید در جهت احقاق این حق شناخته شده جهانی که در قانون اساسی ایران نیز به رسمیت شناخته شده بکوشند.
تنها راه ملی و مردمی و مبتنی بر استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشور برای پاسخ دادن به مطالبات مردمان معترض این است که حاکمان تن به تغییر سیاست و ساختار(قانون اساسی) بدهند. آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، آزادی رسانه ها و احزاب و برگزاری انتخابات آزاد با شرکت همه گرایشات و نیروهای سیاسی قدم های اولیه و جدی برای تغییر مسیر کنونی است که معلوم نیست چه سرانجامی را برای مردم و میهن ما رقم خواهد زد.
محمد آزادی
حمید آصفی
هادی احتظاظی
سیدمجید الهامی
حمید اولیایی
هاشم باروتی
عباس پوراظهری
فرانک چالاک
امیر خرم
حسینعلی ذوالفقاری
جواد رحیم پور
یونس رستمی
حمیدرضا رسولیان
رقیه زارع پور حیدری
علی سلطانی
ملیحه صندوق داران
ابوذر علوی
روئین عطوفت
بهناز کیانی
بیژن گل افرا
حسین مجاهد
فرشته ناصر
یک پاسخ
این فعالان ملی مذهبی، سابقه شان در کار ملی و مذهبی چیست؟ از همین اعلامیه شروع کرده اند؟
قبلا در میان اسامی ملی مذهبی، اسامی سابقه دار (نه مجرم سابقه دار!) در اقدامات سیاسی و ملی و مذهبی بود.
البته این ناشی از بیخبری امثال من است. بد نبود یک رزومه ای از ایشان میدادید، یا میدادند. اسامی کاملا نا آشنا بود.
دیدگاهها بستهاند.