سرکوب خونین و بیرحمانه اعتراضات مردم تهیدست، پرسشهایی داغ و بنیانکن به میان بسیجیان و بدنه سپاه ارتش و نیروی انتظامی آورده است: چرا باید مردم هر روز فرودستتر شوند؟ چرا باید «حکومت مستضعفان» پاسخ مطالبات مستضعفان را به گلوله و کشتار واگذار کند؟ این مردم که به لحاظ منشاء طبقاتی همجنس بسیاری از بسیجیها و بدنه نیروهای مسلحاند چرا باید به دست برادران خود به خاک و خون کشیده شوند؟ این پرسشها برای حکومتی که با از دست دادن مردم مجبور است برای بقای خود به نیروهای مسلح تکیه کند از هر سمی کشندهتر است؛ چرا که وقتی این پرسشها اذهان حتی بخش کوچکی از بدنه بسیج و نظامیان را به خود مشغول کند نه فقط تیغ سرکوب کندتر میشود بلکه اصرار بر سرکوب و تداوم آن شکاف درون نیروهای مسلح را عمیق و حاکمیت را به سراشیب سقوط میبرد.
اکثریت عظیم بسیجیها و نظامیان که همسایگان و خویشاوندان و آشنایان محلی و منطقهای مردم معترض به فساد و گرانی هستند مایل نیستند دستشان به خون برادران و خواهرانشان آغشته شود.
هر قدر هم که ولایت فقیه و همراهانش مردم را اشرار و همدست بیگانه و منافق و امثالهم لقب دهند باز هم بخش بزرگی از سربازان و بسیجیها این دروغها را باور نمیکنند؛ چرا که خود و آرزوها و مطالبات خود و نزدیکانشان را در فریاد این مردم حس میکنند و همین آنان را به حاکمان بیاعتماد میکند.
سخنان خامنهای که روز چهارشنبه به مناسبت چهلمین سالگرد تولد بسیج ایراد شده نشان داد که سرکوب خونبار اعتراضات اخیر، نظامیان و بسیجیها را از درون و برون با این پرسشها روبهرو کرده است. سمبه پر زور در این پرسشها که در اعتراضات گذشته نیز مطرح بودند اما در سرکوب برهنه و گسترده اخیر ابعاد گستردهای پیدا کردهاند، خامنهای را مجبور کرد که در نطق تازهاش به آن پاسخ دهد؛ پاسخ او، هم اعتراف به سرکوب فرودستان است و نه «اشرار» که تا کنون مدعی آن بود و هم رد صریح نظرات خمینی!
او درباره ماهیت حکومت و هویت «بسیج مستضعفین» میگوید: «مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید…مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همهی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است».
بنابر این مستضعف نه آن کوخنشینان که خمینی میگفت؛ بلکه خود خامنهای و همراهان او هستند که «بالقوّه پیشوای کنونی عالم بشریت و خلیفهالله در زمین»اند.
اما این پاسخ به دشواری میتواند سادهلوحترین مخاطبان را هم فریب دهد؛ چرا که نمیشود تا دیروز مدعی بود که کوخنشینان همان فرودستاناند و تهیدستان مصداق مستضعفان؛ اما حالا پس از سرکوب کوخنشینان ناگهان معنا و هویت این اصطلاح ۱۸۰ درجه عوض شود و کاخنشینان جمهوری اسلامی مصداق واقعی مستضعفان شوند!
در جابهجای آثار خمینی و ادبیات حکومتی ۴۰سال گذشته همواره اصطلاح مستضعف به فرودستان و کوخنشینان اطلاق شده و برعکس کاخنشینان «طاغوتی» قلمداد شدهاند و حالا امروز پس از کشتار کوخنشینان و فرودستانی که به گرانی و گرسنگی و بیکاری اعتراض کردهاند و به فرمان رهبر با گلوله پاسخ گرفتهاند جای این دو اصطلاح عوض میشود تا رهبر بتواند نیروهای مسلح را به ادامه سرکوبها راضی کند.
او میگوید «مستضعفین را بد معنا میکنند». چه کسانی بد معنا میکنند؟ آن معنای بد را چه کسی به پرسشکنندگان یاد داده بود؟ مسئلهای که تعریف هویتی بسیج و تعریف ماهیتی جمهوری اسلامی را یک شبه عوض میکند چرا تا حالا در مدارس جمهوری اسلامی و دانشکدههای نظامی نیروهای مسلح تدریس و تفهیم نشده بود و ناگهان حالا رهبری از آن رونمایی میکند؟
تا وقتی میلیونها مردم فرودست پایگاه تودهای خمینی و جمهوری اسلامی به شمار میرفتند سزاوار نام مستضعف بودند اما حالا که از حاکمان روبرگرداندهاند دیگر نه آن «تودههای میلیونی» بلکه همین اقلیت چند صد نفره حاکم به رهبری شخص خامنهای مستضعف محسوب میشوند؟ آیا این پاسخ خامنهای پرسشگران را قانع خواهد کرد یا او را بیش از پیش در انظار پرسشگران بیاعتبار میکند؟
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…