زیتون ـ نیلوفر سعیدی: استعفای عادل عبدالمهدی، نخستوزیر تکنوکرات و غیرحزبی عراق شاید هنوز هم نشان از ادامه بحران در این کشور ناآرام دارد. چرا که روند برگزاری انتخابات و تعیین نخست وزیر بعدی٬ به خاطر اختلافات حزبی و لابیگریهای طولانی و طاقتفرسا٬ همواره مشکل و زمانبر بوده است.
با وجود این، استعفای نخستوزیر یکی از خواستههای تظاهرکنندگان عراقی طی دو ماه اخیر بود که به ثمر رسید.
در یکی از بندها و شاید مهمترین بند بیانیهی استعفای عادل عبدالمهدی آمده است «با دقت به خطبه مرجعیت عالی دینی (آیت الله سیستانی) گوش دادم که در آن آمده است: با توجه به شرایط دشواری که کشور در آن به سر میبرد و با توجه به ناتوانی دستگاههای مختلف در برابر شرایط دو ماه گذشته و به منظور جلوگیری از ریخته شدن خون٬ پارلمان باید در گزینههای خود تجدیدنظر کند و با توجه به منافع عراق و مراقبت از خون فرزندان عراق و جلوگیری از ناآرامی و تخریب بیشتر اقدام کند.»
نفوذ کلام سیستانی
به نظر میرسد سخنان عادل عبدالمهدی نشان از آن دارد که آیتالله سیستانی هنوز هم در موقعیتی است که بیشترین میزان قدرت تاثیرگذاری بر جریانات سیاسی را دارد و عبدالمهدی به خوبی میداند که وقتی چنین موضعی از سوی سیستانی اتخاذ میشود٬ حتی حمایت دو نیروی مهم و مخالف٬ یعنی آمریکا و ایران هم نمیتواند مانع از انحلال دولت شود.
تحولات دو روز اخیر عراق٬ یعنی حمله به کنسولگری ایران در نجف٬ کشته شدن ۴۵ نفر از معترضین در ۳ استان در روز پنجشنبه و موضع شفاف آیتالله سیستانی که به واسطه داماد او در خطبههای نماز جمعه کربلا بیان شد، را میتوان نقطه اوج شرایط ناامن و بیثبات عراق٬ در مدت اخیر دانست.
تنها چند دقیقه بعد از آن که نماینده آیتالله سیستانی از پارلمان عراق خواست با توجه به پنجشنبهی خونینی که رقم خورده، رای اعتماد خود به دولت کنونی را پس بگیرد، شمارش معکوس فعالان سیاسی برای شنیدن استعفای نخست وزیر آغاز شد.
اندکی بعد از انتشار پیام عادل عبدالمهدی٬ هزاران نفر از معترضین٬ در التحریر بغداد و در برابر پارلمان عراق٬ غریو شادی سر دادند.
اینها در حالی اتفاق میافتد که شمار قربانیان اعتراضات عراق که از روز اول اکتبر (۹ مهر) آغاز شده، به دستکم ۴۱۱ نفر رسیده است. بخش قابل توجهی از معترضان کشته شده، سلاحی نداشتهاند. آمار به دست آمده پس از دریافت گزارشهای پلیس و منابع پزشکی عراق٬ حاصل شده است.
مقایسهی اعتراضات مردمی در عراق و ایران
ناآرامیهای هفتهها و ماههای اخیر عراق٬ لااقل تابحال اگر نگوییم جدیتر، بسیار دامنهدارتر و گستردهتر از اعتراضات مردم لبنان و ایران است. مردم عراق در طی دو ماه اخیر با وجود تمام سرکوبها٬ به خانههایشان نرفتند و خشونت پلیس و نیروهای امنیتی٬ جان صدها عراقی را گرفت و آتش خشم مردم٬ همهی طبقات را فراگرفت.
تفاوت دیگر این اعتراضات با ناآرامی های ایران در این است که در عراق٬ مرجعیت دینی٬ برخلاف نقشی که مراجع دینی ایران ایفا کردند٬ در کنار مردم قرار گرفت. اعتراض آیتالله سیستانی به برخورد تند و سرکوب خشونتآمیز معترضین٬ ورق را در میدان سیاست عراق برگرداند، اما در اعتراضات بنزین در ایران٬ مراجع دینی نه تنها به سرکوب مردم اعتراض نکردند٬ بلکه چند تن از مراجع مشهوری که از سوی منتقدین به عنوان «مرجع حکومتی» شناخته میشوند٬ مخالفین را «اغتشاشگر» خوانده و برخورد با آنان را روا و ضروری دانستند.
ایران در کجای بازی عراق است؟
به بنبست رسیدن دولت و احزاب مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران در عراق نشان داد٬ همچنان که ایران در برابر بحرانی به نام «حکومت فاسد و ناکارآمد» قرارگرفته٬ بغداد را هم از این بحران گریزی نیست.
آتشزدن ساختمان کنسولگری ایران در شهر نجف عراق٬ رویدادی دور از ذهن و غافلگیرکننده نبود. چرا که کاهش میزان نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و عصبانیت مردم این کشور از دخالتهای ایران در مسائل داخلی آن٬ یک سال پیش هم به آتش کشیدن کنسولگری جمهوری اسلامی در شهر بصره منجر شد. این در حالی است که سران جمهوری اسلامی ایران٬ همواره عراق را به عنوان مهمترین بخش از آن جغرافیایی دانستهاند که برای توصیف آن٬ از عبارت مبهم «محور مقاومت» استفاده میکنند و سفر ۳ میلیون ایرانی به عراق در جریان مراسم اربعین را یک پیروزی تلقی میکنند.
در عراق مرجعیت دینی٬ برخلاف نقشی که مراجع دینی ایران دارند٬ در کنار مردم قرار گرفت. اعتراض آیتالله سیستانی به برخورد تند و سرکوب خشونتآمیز معترضین٬ ورق را در میدان سیاست عراق برگرداند.
به موازات اینها٬ سپاه پاسداران همواره تلاش کرده تا با صرف هزینههای کلان٬ تحولات سیاسی٬ حزبی و اجتماعی عراق را بر اساس اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی٬ مهندسی کند و در این راه٬ علاوه بر حضور نظامی و امنیتی٬ دست به «ارتشسازی» و «حزبسازی» در آن کشور زده و حال در تمام این اقدامات٬ با واکنش منفی عراقیها روبرو شدهاند.
دو سال پیش٬ در آخرین روز آبان ماه سال ۹۶ قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس٬ در نامهای به آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی٬ خود را با عبارت « حقیر بهعنوان سرباز مکلفشده از جانب حضرتعالی»٬ توصیف کرده و ضمن اعلام خبر شکست گروه تروریستی داعش نوشت:« این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشتساز را به حضرتعالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملتهای مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم.»
قاسم سلیمانی٬ در سوریه٬ برای مقابله با داعش از نیروهای شیعی افغانستانی و پاکستانی بهره گرفت اما در عراق٬ گروههای کثیری از شیعیان را سازماندهی کرد که قبلا در جریان جنگ ایران و عراق نیز به عنوان سپاه بدر٬ با ایران همکاری کرده بودند. اما ارسال آن گزارش نهایی برای خامنهای و اعلام شکست داعش٬ پایان ماموریت قاسم سلیمانی نبود. بلکه او پروژه تزریق شبهنظامیان مسلح در بدنه مجلس و دولت عراق را کلید زد و کاری کرد که «حشد الشعبی» و دیگر نیروهای شبهنظامی شیعه٬ در انتخابات به مجلس راه پیدا کنند. این همان اقدامی بود که نظیر آن٬ پیشتر در جمهوری اسلامی آزموده شده و باعث شده بود که بخش بسیار بزرگی از قدرت سیاسی٬ امنیتی و اقتصادی ایران٬ به دست سپاه پاسداران و بسیج بیفتد.
با این وجود حالا و بر اساس تحولات نوین عراق میتوان گفت٬ مدل کپیبرداری و الگوسازی سپاه پاسداران در عراق٬ جواب نداده و شکست عادل عبدالمهدی در کنترل اوضاع کشور٬ در عین حال٬ شکست سلیمانی و سپاه قدس است و مشخص نیست در مراحل بعدی تحولات سیاسی عراق٬ ایران چه جایگاهی خواهد داشت.
ابهام در مورد جایگاه جمهوری اسلامی و بازی نفوذی سپاه قدس در آیندهی عراق٬ ارتباط نزدیکی با تغییر قانون انتخابات دارد. چرا که پارلمان عراق به شکل جدی به دنبال تغییر قانون انتخابات و حذف لیست نامزدهای حزبی است. چنین چیزی میتواند منجر به آن شود که شخصیتهای مستقل٬ تکنوکراتها٬ آریستوکراتها و چهرههای مردمی٬ به جای احزاب شیعی مورد حمایت تهران٬ در عراق٬ قدرت را به دست بگیرند.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…