5 پاسخ

1. خدمت دوست عزیز « آبان»
   آبان عزیز،
   رژیم فاسد و وابسته شاه یک رژیم لائیک یا سکولار نبود. شاه خودش را نظر کرده آسمان می‌دانست، مرتبا به زیارت مشهد و شاهچراغ و غیره می‌رفت، در روز عاشورا واقعاً عزادار بود و به مسجد سپهسالار می‌رفت و عکس هایش در لباس احرام حج را همه به خاطر دارند.
   رژیم شاه با مجموعه «آیات خدا» رابطه بده بستان بسیار خوبی داشت، بجز یکی از آنان که سلطنت شاه را باطل، و ولایت خود و هم صنفانش را یک حق الهی می‌دانست و بالاخره موفق شد و این بلای مهلک را بر سر ایران و ملت مظلومش بیاورد.

   متاسفانه رژیم ولایت فقیه آنقدر در این چهل سال خط ها را جا به جا و معنی کلمات را تحریف کرده است که اگر امروزه برای بعضی رژیم شاه لائیک به نظر آید عجیب نیست.  البته مسلم است که رژیم شاه به اندازه رژیم ولایت از مذهب برای تحمیق توده ها سوء استفاده نمی‌کرد اما در عوض با سوء استفاده از ارزش های ملی آنرا جبران می‌نمود.

   برای اطلاع شما در یک رژیم سکولار (کلمه انگلیسی) یا لائیک (کلمه مترادف فرانسوی) :
   – مذهب رسمی دولتی وجود ندارد،
   – بنا بر این مفهوم اقلیت های مذهبی و ممنوعیت های مذهبی (الحاد، کفر، بهائیت،  و غیره) وجود ندارد،
   – هرکس می‌تواند به هر مذهبی معتقد باشد و اگر خواست آنرا عوض کند،
   – پیروان و رهبران همه مذاهب در زندگی سیاسی شرکت می‌کنند، انتخاب می‌کنند و انتخاب می‌شوند اما نه به نام این یا آن مذهب بلکه به عنوان شهروند،
   – قوه مقننه قوانین را در جهت منافع ملی و بدون توجه به منکر و معروف این یا آن مذهب تدوین میکند،
   – جنگ مذهبی حق علیه باطل و غیره وجود ندارد (البته در صورت لزوم برای آن بهانه های دیگری می‌یابند)،
   – پرسیدن دین شهروندان در ادارات ممنوع است و دین و مذهب اشخاص در شناسنامه شان درج نمی‌شود،
   – ازدواج امری قانونی و مدنی (غیر مذهبی) است. در مقابل مقام قانونی انجام می‌شود و در این زمینه نیز ممنوعیت ازدواج بین مذاهب وجود ندارد. اما اگر افراد بخواهند می‌توانند آنرا با ازدواج مذهبی در مسجد، کلیسا، کنیسه، آتشکده، معبد و غیره تکمیل کنند،
   – اوقاف و املاک ادیان توسط نهاد های خود آنها اداره میشود و دولت در این زمینه نقشی ندارد،
   – دولت هیچ کمک مالی خاصی به هیچیک از ادیان نمیکند و هیچ مالیات خاصی از آنان طلب نمی‌کند،
   – مذهب امری خصوصی است بین هر شخص و خدای او و هم کیشانش و اصولاً اصطکاکی بین پیروان ادیان مختلف بوجود نمی‌آید.

   اگر شما از نسل قبل از انقلاب باشید حتماً توجه کرده اید که شروط بالا (و بسیاری جزئیات دیگر که در ذهن ندارم) در مورد رژیم شاه صادق نبود.

   به نظر این حقیر، پس از تجربه تلخ قرنها جنگ و خونریزی و برادر کشی مذهبی در همه کشور های دنیا رژیم سکولار یا لائیک بهترین پاسخ برای تضمین حقوق مدنی تک تک شهروندان یک کشور است. البته جامعه ما با شاهکاری که در سال ۵۷ زد از چنین هدفی بسیار دور است و در شرایط حاضر اگر بتواند صرفاً مطلق بودن ولایت فقیه را کمی تعدیل کند خود دستاورد بزرگی است.

   برای پرهیز از حساسیت و وحشت خاص بعضی ها نسبت به دوکلمه سکولار و لائیک، و تبلیغات منفی آنان در این زمینه ما میتوانیم به جای آنها کلمه «مدنی» را تصور کنیم. اگرچه معنی آن دقیقاً یکی نیست اما مفهوم را می‌رساند.
   و به این طریق در مقابل تاثیر مسموم کننده تبلیغات دروغ مبلغین ذینفع ولایت مصون خواهیم بود.

2. مهندس موسوی بدرستی وضعیت فعلی حکومت فاسد خامنه‌ای را با وضعیت حکومت شاه بعد از ۱۷ شهریور ۵۷ معادل دانسته است. خامنه‌ای در سراشیب سقوط است.

3. ژاله خون شد
   خون جنون شد
   عاقبت سلطنت سرنگون شد
   سلطنت ولی فقیه در روزهای پایانی است.

4. این بیانیه مشت محکمی است بر دهان کسانی که بجای حمایت از مردم جان به لب رسیده، یا سکوت اختیار کردند و یا حتی تمام قد از رهبر حکومت دفاع کردند و تلویحا سرکوب خونین مردم را تایید کردند‌. نگاهی بیاندازید به مواضع اصلاح طبان از سید خندان گرقته تا نولیبرال هایی مثل سعید لیلاز که رهبر را بخاطر شجاعتش در امر به افزایش قیمت بنزین ستود و در عین حال خواهان افزایش نرخ سایر حامل های انرژی مثل گاز شد.
   بیانیه صد البته مشت محکمی هم بود بر دهان رسانه هایی که بلندگوی جریان نولییرالی شده اند حتی اگر به محصورین منتسب باشند. نگاهی بیاندازید به کانال سحام نیوز و یا سایت و کانال کلمه که سیر تا پیاز اراجیف محمود سریع القلم ها و مسعود نیلی ها را منتشر می کنند، اما بیانیه هاشم آقاجری را بعد از سانسور و حذف کامل انتقاداتش به سیاست های اقتصادی تعدیل ساختاری (نولیبرالی) از دوران رفسنجانی تا بامروز، در حد دو جمله منعکس می کنند.
   بیانیه موسوی هشداری هم هست به افراد و جرایانات و رسانه هایی که بین دو صندلی نشستن رسمشان شده تا بین مردم و “ولایت فقیه” (نظام استبداد دینی) یکی را انتخاب کنند. و از همه مهمتر اینکه نقد نظام بدون پرداختن به “سیاست های خانمانسوز” آن (سیاست های اقتصادی نولیبرالی) میسر نخواهد بود و کسی آنها را جدی نخواهد گرفت.
   موسوی با این بیانیه کوتاه ولی شحاعانه اش علاوه بر حکومت عرصه را بر بسیاری از مدعیان اصلاح طلبی و جنبش سبز نیز تنگ تر کرد.

5. درود بر آقای موسوی که به دفاع از مردم اطلاعیه داده اند.
   به نظر من باید شناخت خیلی ارتجاعی از اسلام داشت تا رژیم ضد اسلامی خمینی را یک رژیم دینی معرفی کرد. ضمنا معلوم نیست چرا مهمترین مشخصه رژیم شاه را ذکر نمی کند و نمی گوید که رژیم شاه یک رژیم لائیک و سکولار بود!
   به هرحال ممنون از ایشان بخاطر اطلاعیه شان

دیدگاه‌ها بسته‌اند.