امسال مصادف با هفتادمین سال تولد آقای یوسفی اشکوری است. قریب به سی سال است که ارتباط نزدیکی با آقای یوسفی دارم و به این توفیق که به من عطا شده است میبالم. مدتی در این اندیشه بودم که دربارهی آقای یوسفی اشکوری چه میتوانم بگویم که دیگران ندانند و یا قبلاً مکتوب نشده باشد؛ دیدم شاید ارتباط و آشنایی نزدیکتری که در این قریب به سی ساله برای من وجود داشته چند نکته و یادآوری را ارجح کند.
اول اینکه، آقای یوسفی با لباس روحانیت و یک دوره نمایندگی مجلس، شاید میتوانست مانند بسیاری از هم لباسیها و یا نمایندهها، بعد از دوران نمایندگی پست و مقام بطلبد و سر به زیر انداخته و مشغول روزمرگی شود (البته آنهایی که نسبتاً سلامت بودند و به راههای اختلاس و … نرفتند)؛ اما آقای یوسفی بر این راه نرفت. اینکه چرا نرفت را باید از خود ایشان سوال کرد؛ شاید یکی از علتهایش آشنایی با بزرگانی چون مهندس بازرگان و دکتر سحابی و دیگر نواندیشان ملیـمذهبی و البته اندیشههای دکتر شریعتی باشد؛ این هم البته کم توفیق و نعمتی برای ایشان نبود.
دوم، شفافیت و صداقت ایشان و دوری از مصلحتاندیشی برای حفظ خود و موقعیت خود است؛ زیرا خصوصاً در آموزههای فقهی، راهکارهای شرعی بسیاری برای فرار از موقعیتهایی وجود دارد که ممکن است جان یا مال و یا موقعیت شما را تهدید کند. در طول تاریخ از این مصلحتسنجیها در میان علمای شیعه کم ندیدیم؛ اما آقای یوسفی حتی در زمانی که به خاطر بیان اعتقادات خود در معرض حکم اعدام قرار گرفته بود و به راستی جانش در معرض تهدید بود، حاضر به این مصلحت اندیشیها نشد و از آنچه حق میدانست، کوتاه نیامد؛ هزینه های گزاف آن را نیز پرداخت.
سوم، روح لطیف و هنردوست و شاعرانهای است که در ایشان دیدم. چنین ویژگیای را در روحانیت کمتر ممکن است ببینیم؛ اگر اشتباه نکنم و خاطرم باشد آقای یوسفی چندین شعر نیز داشت که اگر زمانی خود صلاح بداند شاید منتشر کند. شاهد دیگر که بر این روحیهی هنری و لطیف او دارم و برایم در ابتدا تعجببرانگیز بود، داشتن پیانو در منزل و ترغیب دختر نوجوانش، زهرا خانم، به آموزش و یادگیری این ساز بود. الحق که زهرا خانم هم اهتمام ویژهای در این خصوص داشت.
نکته آخر اینکه به نظرم ایشان مصداق کامل آیه ۱۷۷ سوره بقره است که می فرماید: «لیس البر ان تولو وجوهکم قبل المشرق و والمغرب و …/ نیکو کاری این نیست که روی خود را به جانب مشرق و یا مغرب بگردانید، لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و ملائکه و کتاب و پیامبران ایمان داشته باشد و از داراییهای خود آنچه را دوست میدارد به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و سائلین و آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات بدهد و به عهد خود به موقع وفا کند و در سختیها و گرفتاریها صبور و بردبار باشد، کسانی که به این اوصاف آراستهاند، آنها به حقیقت جزو صادقین و راستگویان و متقین هستند.» مسیر زندگی ایشان بیانگر مصادیق این آیهی شریف است. برای ایشان طول عمر با عزت و سلامت و شادکامی را از خداوند منُان آرزومندیم.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…