زیتون– جمعی از فعالان ملی و مذهبی تحولخواه در تهران و شهرستانها طی بیانیه ای انتخابات را نمایشی و دهنکجی به درد و رنج مردم دانسته و تاکید کردهاند «عدم شرکت در انتخابات نمایشی کمترین اعتراض مدنی است که می توان به شرایط حاکم بر کشور کرد.»
به گزارش «زیتون» در این بیانیه آمده است: «در حالی که فضای انتخابات مجلس در یخبندان کامل سیاسی قرار دارد؛
در حالی که سخنان و بیانیه های گوناگونی در مورد اعتراضات اخیر سراسری از سوی افراد و شخصیت های مختلف با درونمایه های متفاوت در داخل کشور در حال طرح و انتشار است و شکاف عظیمی را در داخل و پیرامون قدرت دامن زده است،»
امضا کنندگان این بیانیه در ادامه تاکید کردهاند: «در حالی که آتش نارضایتیها با فشار و سرکوب به زیر خاکستر رانده می شود، اتاق فکرهای حکومت (که بیشتر از آن که حالت کارشناسی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی داشته باشد سرشار از نگاه های امنیتی است)، چه نسخه ای برای آینده این سرزمین تهیه کرده و در دستور کار قدرت مستقر قرار خواهند داد؟ آیا صدای اعتراضات مردم شنیده خواهد شد!؟»
در ادامه این بیانیه آمده است: «کمترین تامل در سیری که اهداف و آرمان های اولیه انقلاب در طول این چهار دهه و به خصوص دو دهه بعد از دوم خرداد طی کرده برهمگان آشکار کرده است که بدون تغییر و تحولات بنیادی که ساختار توزیع قدرت سیاسی در قانون اساسی را از اساس دگرگون و به سمت یک جمهوری عرفی بدون هیچ حق ویژه ای ببرد، این درد مشترک درمان نخواهد شد.»
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
در حالی که پس لرزههای اعتراضات اقشار کمدرآمد به فقر و فساد و تبعیض هنوز در خانهها و بیمارستانها و بازداشت گاهها و گورستانها ادامه دارد؛
در حالی که حاکمان ایران بر سر دوراهی تاریخی مهمی قرار دارند: یا به مسیر گذشته سیاست داخلی و خارجی شان که منبع اصلی ایجاد شرایط کنونی و نارضایتی فزاینده اقشار مختلف مردم است و روش های قبلی برخورد امنیتی و خشن و خونین با نارضایتیها ادامه دهند و یا به تغییر بنیادی این سیاستها تن دهند؛
در حالی که فضای انتخابات مجلس در یخبندان کامل سیاسی قرار دارد؛
در حالی که سخنان و بیانیه های گوناگونی در مورد اعتراضات اخیر سراسری از سوی افراد و شخصیت های مختلف با درونمایه های متفاوت در داخل کشور در حال طرح و انتشار است و شکاف عظیمی را در داخل و پیرامون قدرت دامن زده است،
در حالی که بحران های متعدد داخلی و خارجی همچنان وضعیت زندگی مردمان این سرزمین را به شدت متاثر کرده است؛
اما حوادث آبان ماه وضعیت کشور را وارد مرحله جدیدی کرده که با قبل از آن به شدت متفاوت است، دسته بندی های سیاسی پیشین را برهم زده و هر دلسوز مردم و میهن را نگران کرده و عمیقا به تامل وامی دارد: ما در حال حرکت به سوی کدامین سرنوشت هستیم؟
اینک در حالی که آتش نارضایتیها با فشار و سرکوب به زیر خاکستر رانده می شود، اتاق فکرهای حکومت (که بیشتر از آن که حالت کارشناسی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی داشته باشد سرشار از نگاه های امنیتی است)، چه نسخه ای برای آینده این سرزمین تهیه کرده و در دستور کار قدرت مستقر قرار خواهند داد؟ آیا صدای اعتراضات مردم شنیده خواهد شد!؟
ما به عنوان جمعی از فعالان ملی- مذهبی تحولخواه در تهران و شهرستان ها که عمده مشکلات و بحرانهای متعدد کنونی را ناشی از سیستم تصمیم گیری و تمرکز مطلق قدرت در کشور می دانیم، معتقدیم ملیترین راه برای حل مسالمت آمیز این بحرانهای فزاینده، تغییر بنیادی و همزمان «سیاست»ها و «ساختار»هاست. این تنها راه مسالمت آمیز برای کسب آزادی و دموکراسی و عدالت و رفع تبعیض همراه با حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور از سوی مردم ایران است.
کمترین تامل در سیری که اهداف و آرمان های اولیه انقلاب در طول این چهار دهه و به خصوص دو دهه بعد از دوم خرداد طی کرده برهمگان آشکار کرده است که بدون تغییر و تحولات بنیادی که ساختار توزیع قدرت سیاسی در قانون اساسی را از اساس دگرگون و به سمت یک جمهوری عرفی بدون هیچ حق ویژه ای ببرد، این درد مشترک درمان نخواهد شد.
این روندی است که آغاز آن باید از پذیرفتن اراده تمامی ملت بدون هیچ تبعیضی در یک «انتخابات آزاد» باشد.
اما متاسفانه از قرائن حاکم بر وضعیت سیاسی کشور و تصمیم گران مسلط بر آن هیچ نشانه ای برای همراهی با چنین تغییر مسیری مشاهده نمی شود.
ما خواهان یک جمهوریت واقعی هستیم. ما با بازگشت به نظام های موروثی و مادام العمر در هر شکلی مخالفیم. ما مخالف با اتکا به قدرت های خارجی برای ایجاد تغییر در ایران و هر گونه تحریم علیه مردم و هر جنگی علیه سرزمین ایران هستیم. ما مخالف روش های مسلحانه و یا رویکردهای تجزیه طلبانه توسط هر گروه و جریانی هستیم.
اما؛ همچنان به خوبی می دانیم که اگر قدرت مستقر گوش بر صدای نالهها و اعتراضات انبوه مردمان ببندد و راه را برای فعالیت نیروهای ملی و تحول خواه مسدود کند و همچون گذشته سعی کند حتی اصلاح طلبان در چارچوب نظام را هم از درون خود براند، راه حل پیشنهادی و ترجیحی ملی و مسالمت آمیزی که تحول خواهان با ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار حقوقی و حقیقی قدرت به دنبال آن هستند به حاشیه رانده خواهد شد و فضای کشور بیش از پیش به سمت دو قطبی قدرت متمرکز و سرکوبگر و مردمان عاصی و طغیان گر که به دنبال حقوق اولیه خود هستند پیش خواهد رفت.
اعتراضات آبان ماه بیشتر از هر زمان دیگری حاکمان ایران را سر این دو راهی بزرگ قرار داده است که چه آینده ای را برای خود و برای مردم و سرزمین ما رقم بزنند. اقشار مختلف مردم بزرگ ایران تاکنون همه راهها را در مقابل حاکمان قرارداده و خود با گذشت و فداکاری همه آنها را (از حضور در انتخابات تا فعالیت در تشکل های صنفی و مدنی و اعتصاب و اعتراض) آزموده اند. از این پس این حاکمان هستند که بیش از پیش مردمان را به سوی برجسته کردن هر یک از این راه ها سوق خواهند داد. ما در هر حالی طرفدار حقوق بدیهی مردم و آزادی و رفاه و کرامت انسانی آنان بدون هیچ تبعیضی هستیم و خود را در صف حق خواهی آنان می دانیم. آیا حاکمان ایران به خطیر بودن شرایط کشور و سرانجام مسیری که مردم را بدون هیچ انتخاب دیگری بدان سوق می دهند آگاهی دارند؟
در پایان به آن دسته از اصلاح طلبان محافظه کار و یا رانت خواری که هنوز می خواهند مردمان را به تکرار نسخه های پیشین فراخوانند و یا به دنبال نشستن مستمر کنار سفره چپاول ملت ایران با بهره برداری از رای مردم اند انذار می دهیم از سرمای یخبندان انتخاباتی این روزها و از نارضایتی و عصبانیت و خشم اکثریت مردم درس بگیرند و به آلام مردم دهن کجی نکنند. عدم شرکت در انتخابات نمایشی کمترین اعتراض مدنی است که می توان به شرایط حاکم بر کشور کرد.
اسماعیل آزادی
حمید آصفی
هادی احتظاظی
سیدمجید الهامی
هاشم باروتی
فرانک چالاک
حسینعلی ذوالفقاری
جواد رحیم پور
حمیدرضا رسولیان
احمدزمانی
علی سلطانی
لاله شاکری
ابوذر علوی
سمیه علوی
لیلا علوی
مینا علوی
حسین کشوردوست کلتی
بهناز کیانی
حسین مجاهد
فرشاد نوروزیان
یونس رستمی
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…